کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health
کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health

روانشناسی سالمند

جهان در سایه پیشرفت‌های علمی بویژه پزشکی ، شاهد افزایش جمعیت سالمندان است. برآوردها حاکی از آن است که تا سال 2030 میلادی جمعیت سالمندان در دنیا از 9 درصد به 16 درصد و در ایران از 5.6 درصد به 17.5 درصد افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر سالمندان شاهد تقلیل توانایی‌های بدنی (جسمی) و روانی خویش هستند و انواع بیماری‌ها و مشکلات روانی آنها را تهدید می‌کند. بیماری‌های جسمانی نظیر : ایست قلبی ، مشکلات تنفسی ، پوکی استخوان ، مشکلات گوارشی و انواع آسیب‌های مغزی و انواع اختلالات روانی نظیر اضطراب ، افسردگی ، سوء مصرف مواد ، بی‌خوابی و مشکلات جنسی ، برخی از مسائل سالمندی در روانشناسی گردیده است. برخی از پرسش‌های مطرح شده در این حوزه عبارتند از:

 رشد در سالمندی چگونه است؟

  • توانایی‌های ذهنی سالمند چه تغییری می‌کند؟
  • مشکلات اجتماعی سالمندان کدام است؟
  • تغییرات رشدی مرحله سالمندی کدام است؟ در زیر به چند مورد از تغییرات می‌پردازیم.

تغییرات بدنی

  • پوست : بافت پوست سالمندان تغییرات زیادی دارد، بدین معنی که پوست انعطاف پذیر و نرمی سابق را ندارد، چروکیده و بی‌رنگ است و موی بعضی قسمت‌ها (مانند سر) سفید شده و ریخته است.
  • قلب و گردش خون : این تغییرات بدین شکل است که خون به همه جای بدن نمی‌رسد و مویرگهای برخی اندام‌ها خون کمی دریافت می‌کنند. این بدلیل افت کارکرد قلب و عروق است که باعث افت فشار خون می‌شود.
  • عملکرد جنسی: در مسائل مربوط به عملکرد جنس اگر چه با یائسگی در زنان از حدود 50 سالگی به بعد روبرو هستیم ، اما فعالیت غدد جنسی در این دوران در مردان ادامه دارد. مردان قدرت باروری خود را حفظ می‌کنند، از طرف دیگر امکان افزایش میل جنسی در زنان به علت از بین رفتن ترس حاملگی وجود دارد.
  •  دستگاه گوارش : اعضا گوارش سالمندان بعد از چندین دهه فعالیت دیگر قدرت لازم را برای هضم برخی غذاها (نظیر غذای پرچرب و سخت) را ندارد. احتمال سوء تغذیه در این دوران زیاد است. بنابراین تدوین یک برنامه غذایی که شامل همه موارد ضروری بدن باشد، ضروری است.
  •  دستگاه عصبی : بعد از حدود 25 سالگی هر روز از تعداد سلولهای عصبی مغز مقداری کم می‌شود و با افزایش سن ، تعداد مرگ این سلولها بیشتر می‌شود. مغز یک سالمند در این مدت آنقدر سلول عصبی از دست داده که دیگر نمی‌تواند عملکردهای سابق خود را با همان سرعت و کیفیت داشته باشد. اما این بدان معنی نیست که همه سالمندان دچار اختلالات شدید در فعالیت ذهنی (نظیر اختلال آلزایمر) خواهند شد.

تغییرات ذهنی و هوشی

 عملکرد عالی مغز

به میزانی که سلول عصبی از ساختار مغز خارج می‌شود. تغییراتی در عملکردهای عالی مغز (تفکر ، استدلال ، حل مسئله و حافظه) رخ می‌دهد. در افراد سالمند با افت حافظه اسامی ، چهره‌ها و تاریخ ، فراموش می‌شوند. اما توانایی‌های کلامی ممکن است تا حدودی ثابت باقی بمانند. بدین معنی که اگر چه سالمند مانند گذشته نمی‌تواند روان و سیال صحبت کند و در میان کلامش مکث‌هایی جهت پیدا کردن کلمات دارد ولی باز هم می‌تواند مطلب و منظور خود را به دیگران القا کند. حتی سالمندانی توانایی‌های ذهنی خود را در کارهای ذهنی نظیر خواندن ، نوشتن ، محاسبه کردن و یا تفریحات فکری مانند شطرنج بکار گیرد، احتمال افت عملکردهای ذهنی کمتر است.

اختلال آلزایمر

نوعی اختلال است که با ویژگی‌های کاهش شدید قدرت حافظه و تخریب شدید توانایی‌های شناختی مشخص می‌شود. شخص روز به روز بیشتر اشخاص ، چهره‌ها و اسامی را فراموش می‌کند. در کنار این ویژگی‌ها فرد زود رنج و زود عصبانی می‌شود. بیماری پیش رونده و تباه کننده عملکردها در فرد و ناراحت کننده برای اطرافیان است. در مراحل آخر بیماری فرد همچون نوزادی به مراقبت‌های دقیق نیاز دارد. بررسی پرونده‌های بیماران و برآوردها نشان می‌دهد که ده درصد افراد بالای 65 سال و بین 20 تا 25 درصد افراد بالای 85 سال دچار بیماری آلزایمر هستند. علت بیماری با وجود انواعی از تحقیقات ناشناخته است ولی بعضی از علل احتمالی عبارتند از عامل عفونی یا ویروس ، تجمع مواد سمی ، آمادگی ارثی ، همانند علت آلزایمر ، درمان شفابخشی نیز یافت شده است و داروهای موجود فقط روند تخریب را کندتر می‌کند.

 تغییرات روانی شخصیتی

  • سالمند یکپارچه : این سالمندان با ویژگی‌های انعطاف پذیری ، آرام بودن و پختگی در روابط مشخص می‌شوند. آنها سالمندانی فعال هستند که زندگی منسجمی دارند.
  •  سالمند ضد ضربه : برای این سالمندان با تسلط بر موقعیت‌ها (کنترل رویدادها) و موفقیت زیاد ، اهمیت بسزایی دارد. این سالمندان مبارزه جو و جاه طلب هستند.
  •  سالمند منفعل وابسته : فعالیت این سالمندان کمتر است و در مقابل رویدادها و اشخاص تسلیم می‌شوند. این سالمندان زمانی می‌توانند خوب کار کنند که به یکی از دو نفر تکیه داشته باشند.
  •  سالمند متلاشی : این سالمندان از نظر عملکرد ذهنی و تفکر دچار ضعف و زوال هستند. فعالیت و رضایت آنها از سالمند بودن بشدت پایین است.

 تغییرات اجتماعی

خانواده

تقریبا اکثر سالمندان فرزندانی در قید حیات دارند و تعداد زیادی از آنها با فرزندان خود زندگی می کنند یا زود به زود آنها را می بینند با این حال در روابط بین سالمندان و فرزندانشان مشکلات حادی نیز بوجود می‌آید، مسائلی از قبیل محل سکونت (زندگی مشترک ، خانه مستقل یا خانه سالمندان) استقلال یا عدم آن در زندگی شخصی بر روابط بین آنها تاثیرات عمیقی می‌گذارد. در عین حال این مسائل از اعتقادات مذهبی و اخلاقی و فرهنگ جامعه نیز متاثر می‌شود.

دوستان

گاهی بودن با دوستان برای سالمند مهمتر و لذت بخش‌تر از روابط با فرزندان است چرا که سالمندان با دوستان هم سن راحت‌تر از فرزندان خود هستند. و بنابراین قرار ملاقات‌های متعددی را ترتیب می‌دهند. سالمندان با هم درباره خاطرات گذشته و دور خود صحبت می‌کنند. این کار پیوندهای عمیقی را بین آنها بوجود می‌آورد.

تغییرات شغلی

امروزه در جوامع صنعتی و شهری سالمندانی مترادف با بازنشستگی است، در حالی که در روستاها و شهرهای کوچک آنها اکثرا تا آخرین روزهای زندگی فعالیت شغلی دارند. بین از دست دادن شغل (بازنشستگی) و احساس رضایت از خود (مفید بودن) رابطه متقابل وجود دارد و این یکی از پیامدهای منفی سالمندی است. با این حال اگر سالمند در گذشته از درآمد خوبی برخوردار بوده و در حال حاضر دارای سلامت جسمی باشد و برای دوران بازنشستگی برنامه ریزی کرده باشد، این اتفاق پیامدی منفی برایشان نخواهد بود.

 بهداشت روانی سالندان

بهداشت روانی در درون مفهوم کلی «بهداشت» قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای انجام نقش‌های روانی ، اجتماعی و جسمی ، بهداشت به معنی نبود بیماری نیست، بلکه بیشتر شناسایی و پیشگیری از بیماری‌ها و مشکلات در ارتباط است. تامین بهداشت روانی سالمندان تاثیر مهمی بر بهداشت فرد و جامعه می‌گذارد و عوامل چندی در این ارتباط دخیل هستند.

زندگی گذشته

سالمندی که احساس می‌کند زندگی گذشته خود را به هدر نداده است با سالمندی که رضایت چندانی نسبت به گذشته ندارد، تفاوت بسیاری دارد. سالمند راضی در خود احساس کمال می‌کند و روزهای آخر زندگی را با خوش بینی و شور و شوق سپری می‌کند. در مقابل سالمند ناراضی از گذشته خود مضطرب و افسرده خواهد بود.

سازگاری با تغییرات

تغییرات دوران سالمندی تاثیرات عمیقی بر زندگی و بهداشت روانی او دارد. اگر شخصیت فرد انعطاف پذیر باشد توانایی سازگاری با این تغییرات بیشتر خواهدبود. در این میان اگر سالمند این تغییرات را در جهت منفی ادراک کند میزان انعطاف پذیری و سازگاری پایین خواهد آمد.

حمایت جامعه و دولت

نگرش و دیدگاه اجتماع نسبت به سالمندان بر بهداشت روانی سالمندان تاثیر گذار است. اینکه جامعه سالمند را به چشم «چرخ پنجم گاری» ببیند یا به چشم فردی مجرب و عاقل موضوع مهمی است. میزان حمایت‌های مالی و درمانی دولت (حقوق بازنشستگی و بیمه خدمات درمانی) عامل موثر دیگر در میزان بهداشت روانی سالمندان است.

روانشناسی سالمند چرا؟

امروزه حدود ۵۸۰ میلیون نفر از جمعیت جهان را افراد سالمند بالای ۶۰ سال تشکیل می دهند که این رقم تا سال ۲۰۰۲ به یک میلیارد خواهد رسید. طبق سرشماری جمهوری اسلامی ایران در سال ۷۵، حدود ۶/۶% کل جمعیت ۶۵ میلیون نفری کشور را سالمندان ۶۰ سال به بالا تشکیل می دهند. مسئله سالمندی، در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک شاخه جدید علمی در روان شناسی با اثر معروف هال تحت عنوان «نیمه دوم زندگی» معرفی گردید. از میان مسایل مختلف در میان سالمندان، احساس تنهایی(Loneliness)  و انزوای اجتماعی در بین سالمندان، واقعیتی است که در حال حاضر مورد توجه بسیاری از صاحب نظران علوم روانپزشکی و روان شناسی می باشد. احساس تنهایی یکی از مشکلات عصر حاضر است و به عنوان فقدان رابطه اجتماعی و یا رابطه اجتماعی مطلوب تعریف می شود. انزوای اجتماعی حالتی است که در آن فرد یا گروه تمایل یا نیاز به برقراری ارتباط با سایرین را دارد، ولی قادر به برقراری این ارتباط نیست. در حالی که احساس تنهایی، حالتی است ناخواسته و نامطلوب که در هنگام فقدان ارتباطات معنی دار رخ می دهد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که ۷۵/۴۳ درصد سالمندان ساکن در سراهای سالمندان احساس تنهایی می کنند. سالمندانی که دارای ۵ فرزند یا بیشتر بوده اند و در خانواده زندگی می کردند، احساس تنهایی زیاد داشته اند یعنی با ازدیاد تعداد فرزندان، احساس تنهایی سالمند نیز افزایش می یابد. مروری بر ادبیات تنهایی سالمندان نشان می دهد که منشأ بسیاری از حالت های نامتعادل روانی از قبیل افسردگی، خودکشی، یأس شدید، احساس تنهایی است.

افسردگی در سالمندان

افسردگی عنوان یکی از معمول ترین مسائل احساسی و عاطفی در سنین سالمندی است. طبق تحقیقات انجام یافته مشخص گردیده است که این حالت در ۱۲ درصد سالمندانبستری در بیمارستان وجود داشته است و ۱۵ تا ۱۶ درصد افرادی که دربیمارستانهای خصوصی و خانه سالمندان بستری هستند از این بیماری رنج میبرند .(منبع مجموعه مقالات سالمندی ص ۵۸ )این بیماری را چنین تعریف میکنند از بین رفتن علاقه و تمایل نسبت به انجام فعالیت های معمولی وتفریحات و سرگرمی ها.

علایم افسردگی عبارتند از:

کاهشاشتها، بی خوابی و یا خواب زیاد ،از دست دادن انرژی ،خستگی و بیزاری،اضطراب و تشویق ، کندی در انجام فعالیت ها، از دست دادن علاقه و یا فقداناحساس خشنودی رضایت و لذت نسبت به فعالیت ها معمولی و همیشگی ، ابرازشکایت و سرزنش خود و یا محکوم کردن بی مورد خویش، گله و شکایت از کاهشقابلیت تفکر و تمرکز گرفتن تصمیماتی در مورد خود کشی.اغلب اوقات این موارد منجر به کاهش میل به غذا و بی اشتهایی می شود.همچنین این مورد شامل خستگی های جسمی نیز هست که موجب عدم در خواست غذا ازطرف فرد خواهد شد.بنابراین بیماران افسرده به طور قابل ملاحظه ای در معرضخطر ابتلا به سوء تغذیه قرار دارند.به طور کلی دلایل به وجود آمدن افسردگی در افراد سالمند ناشی از فقدان چند مورد ذیل است

- مرگ همسر یا دوست

- اختلال در انجام وظایف

- از دست دادن آزادی و استقلال و اتکا به نفس

- کاهش و فقدان اراده و تصمیم گیری

تقریبادر همه افراد افسرده درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادمانی که دامنه آن ازیک مالیخولیا و اندوهگینی متوسط تا ناامیدی شدید در نوسان است گزارش کردهاند. این نوع غمزدگی ممکن است توسط فرد به صورت نومیدی شدید، تنهایی یادلگیری توصیف شود.افرادی که افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممکن استاز طریق سردادن گریه آن را بروز دهند، اما افرادی که دچار افسردگی شدیدهستند اغلب اظهار می دارند دوست دارند گریه کنند، اما نمی توانند.دراغلب موارد افسردگی به کاهش انگیزه همراه است .انرژی فرد کاهش یافته و فردبدون انجام دادن کار همواره احساس خستگی و فرسودگی می کند. فرد افسردهاحساس گناه دارد و فکر ی می کند موجود بی ارزشی است و نسبت به توانمندی واستعداد و قابلیت های خویش بی اعتنا است و آنها را دست کم می گیرد.ازنگاه پیران افسرده زندگی آنان بر اساس تفکری که به آن دچار شده اند حاصل وثمری در بر نداشته است . کاهش انگیزه و بی تفاوتی را در اغلب افراد مبتلابه اختلال افسردگی به ویژه پیران می توان مشاهده نمود.افسردگی دردوران پیری در زنان حدود چهل سالگی و در مردان حدود پنجاه سالگی بروز میکند، در ضمن این افراد ممکن است سابقه افسردگی قبلی نداشته باشند تا ایناواخر پژوهشگران بر این باور بودند که تغییرات جسمانی که در موقع یائسگیدر زنان بروز می دهد علت اصلی ایجاد پسیکوز پیری است. اما مطالعات ومشاهدات کلینیکی انجام شده نشان داد که تغییرات متابولیسم بدن تنها دلیل ویاحتی مهم ترین علت بروز پیسیکوز پیری نیست.سن چهل سالگی به بعددورانی است که همه افراد چار مسایل و مشکلاتی می شوند، اما برخی از افرادبه دلایل متعدد و گوناگون توان مقابله با مشکلات زندگی و سازگاری با آن رااز دست میدهند .برخی از زنان و مردان در سنین بالا ممکن است احساس کنند کهقوای آنان تحلیل رفته و به فردی بی مصرف تبدیل شده اند، به اصطلاح تاریخمصرف آنان سپری شده و مورد نیاز نیستند بنابراین احساس پوچی نموده و خودرا عاطل و باطل می پندارند. اغلب افراد سالخورده توانایی انطباق باواقعیت های زندگی را دارند، اما برخی از آنها به دلایل متعدد قادر به تحملواقعیت ها نبوده و خاطری افسرده پیدا می کنند و بدین ترتیب افسردگیآنان(به مصداق افسرده دل ، افسرده کند انجمنی را) موجب ایجاد مشکل درخانواده می شود

پس:

می توان با تشخیص زود هنگام و درمان اساسیاز افسردگی در سالمندان از ایجاد هر گونه مشکل بین افراد سالخورده ونزدیکان آنان جلوگیری بعمل آورد

 

افسردگی سالمندان از تشخیص تا درمان

تغییرات ناخوشایندی که بسیاری از سالمندان با آن مواجه می‌شوند؛ مانند فوت همسر و مشکلات جسمی می‌تواند زمینه‌ساز بروز افسردگی در افرادی باشد که حمایت‌های جسمی و روانی لازم را دریافت نمی‌کنند. با این حال، افسردگی جزیی از روند طبیعی پیری نیست و در واقع، بسیاری از سالمندان به‌رغم چالش‌های گذران عمر، از زندگی خود خرسندند.
افسردگی نه تنها موجب می‌شود‌ سالمندان آن‌طور که باید از زندگی لذت نبرند؛ بلکه می‌تواند عاملی برای به خطر انداختن سلامت آنان نیز باشد. اما اگر قادر به شناسایی علایم افسردگی و یافتن راه‌های موثر برای حمایت از این افراد باشیم‌، سالمند افسرده نیز می‌تواند زندگی شاد و شیرینی را تجربه کند. احساس ناراحتی و غم در بعضی شرایط، امری طبیعی است؛ حتی اگر هفته‌ها و ماه‌ها ادامه داشته باشد‌ اما با این وجود از دست‌ دادن امید و انگیزه، روندی طبیعی نیست و مطمئنا موجب افسردگی خواهد شد. اگرچه افسردگی بین سالمندان امری معمول است اما تنها درصد کمی از این قشر از حمایت‌های لازم برخوردارند‌. دلایل بسیاری برای نادیده‌گرفتن این افراد وجود دارد. برخی تصور می‌کنند افسردگی جزیی از روند پیری و پیامد از کارافتادگی ‌است‌. سالمندان اغلب در انزوا به سر می‌برند و کسی متوجه اندوه و دلتنگی آنها نمی‌شود. بسیاری از پزشکان تنها به درمان بیماری جسمی آنها پرداخته و ‌افسردگی آنها را نادیده می‌گیرند و البته بسیاری از افراد مسن نیز از صحبت درباره احساسات خود ابا دارند‌. بی‌توجهی و نادیده گرفتن هشدارها می‌تواند نتایج مخربی دربرداشته باشد. بنابراین‌ شناخت این علایم و جست‌وجوی راه‌هایی برای حمایت از سالخوردگان بسیار بااهمیت است‌. رایج‌ترین دلایل افسردگی سالمندان عبارتند از:

1.انزوا و تنهایی‌: به‌دلیل کاهش روابط اجتماعی و مشکلات جسمی.

2.از‌ دست‌دادن انگیزه و هدف: احساس بی‌هویتی و بی‌هدفی به‌دلیل بازنشستگی یا محدودیت‌های فیزیکی در انجام فعالیت‌ها.
3.
شکلات جسمی‌: بیماری و ناتوانی، دردهای مزمن و شدید و سابقه جراحی.

4.عوارض دارویی: بسیاری از نسخه‌های دارویی، محرک یا تشدید‌کننده افسردگی‌اند.

5.ترس و اضطراب‌: وحشت از مرگ و نگرانی به خاطر مشکلات مالی یا جسمی.

و اما علایم و نشانه‌های افسردگی سالمندان عبارتند از: دلتنگی، خستگی، کاهش وزن و اشتها، اختلال خواب، احساس بی‌ارزشی و سربار بودن، تصور مداوم مرگ، کاهش یا عدم‌علاقه به سرگرمی‌ها و تفریحات پیشین، گوشه‌گیری و کناره‌گیری از اجتماع و افسردگی بدون اندوه و دلتنگی.

افسردگی سالمندان و علایم جسمی

 همیشه تصور ما درباره افراد افسرده درست نیست. بسیاری از آنها احساس ناراحتی نمی‌کنند و در عوض، از کمبود انرژی یا مشکلات جسمی شکایت دارند‌. در واقع، مشکلات جسمی نظیر دردهای آرتروز و سردرد که مدام تشدید می‌شود، نشانه افسردگی در سالمندان است‌ که در اینجا ما به برخی از علایم این قشر از افراد اشاره می‌کنیم:
دردهای بی‌دلیل و ناگهانی، ناامیدی و درماندگی، ضعف حافظه، رنجش و تحریک پذیری، بی‌توجهی به غذا‌خوردن، عدم‌استفاده از داروها و بی‌توجهی به بهداشت شخصی.

روش‌های حمایت از سالمندان افسرده

 افسردگی باعث تداخل در توانایی افراد برای کمک به روند درمان و به‌ دست‌آوردن انرژی ازدست‌رفته می‌شود. سالمندان افسرده به مرور زمان مشکلات بیشتری را تجربه خواهند کرد و اگر حاضر به قبول بیماری خود نبوده یا به سبب خجالت و غرور از کمک طلبیدن پرهیز داشته باشند، شرایط پیچیده‌تر خواهد شد و در نتیجه از‌ میان ‌برداشتن چنین موانعی، ما را در بهبود هرچه‌بیشتر این افراد یاری خواهد داد‌.

اگر از سالمندی مراقبت می‌کنید که دچار افسردگی است، می‌توانید حمایت عاطفی خود را به او اظهار کنید و به سخنانش با صبر و حوصله گوش فرا دهید. او را به خاطر احساساتش سرزنش نکنید و به واقعیت‌هایی اشاره کنید که در او ایجاد امید می‌کند.
همچنین می‌توانید در تشخیص به موقع و تسریع روند درمانی او نظارت داشته باشید. او را نزد پزشک آگاه و باتجربه برده و در طول دوره درمان او را همراهی کنید‌. راه‌های دیگری نیز برای کمک به عزیزان سالمندتان وجود دارد؛ از جمله:
1.
قدم زدن: هنگامی‌که ذهن و بدن فرد فعال است، افسردگی کاهش می‌یابد‌. به او فعالیت‌هایی را پیشنهاد دهید که او از انجام آن لذت ببرد. قدم‌‌زدن، فعالیت‌های هنری، دیدن فیلم یا رفتن به موزه و هر‌آنچه باعث فعال نگه داشتن ذهن و جسم او شود، موثر خواهد بود.

2.برنامه منظم روزانه: بیرون رفتن گروهی‌، ملاقات با دوستان و آشنایان و رفتن به اجتماعات و گروه‌های همسالان می‌تواند سالمندان را در مقابله با تنهایی و انزوا یاری دهد‌. اگر او در مقابل برنامه‌های شما مقاومت کرد، با ملایمت برخورد کرده و او را به بودن با جمع ترغیب کنید.

3.تغذیه سالم: یک رژیم غذایی ناسالم باعث تشدید افسردگی می‌شود‌. بنابراین سعی کنید رژیم غذایی سالمندان مملو از سبزیجات‌، میوه‌، حبوبات و پروتئین کافی باشد‌.

4.تکمیل دوره درمان: افسردگی به سرعت و به‌دنبال ناقص گذاشتن دوره درمان بازمی‌گردد. وعده‌های دارویی تجویز‌شده را به او یاد آوری کنید‌.

ادامه مطلب ...

معضلی بنام سوء رفتار با سالمندان

سالمندی یک فرآیندزیست شناختی مشترک برای تمام موجودات زنده است وانسانها نیزاز زمانی که بدنیا می آیندسالمندی را آغاز می کنند ، گذشت عمر را نمیتوان متوقف نمود ولی میتوان با بکارگیری روشها و مراقبتهایhttp://www.naaji.ir/forum/attachments/164d1231767005-pd_elderly_exercise_070428_ms-jpg مناسب، از اختلالات و معلولیتهای سالمندی پیشگیری نمود و یا آن را به تعویق انداخت تا بتوان از عمر طولانی همراه با سلامت و رفاه که همواره هدف و آرزوی بشر بوده، بهرهمند شد. در اوایل دهه 1950 رقم شاخص امید به زندگی در بدو تولد در جهان به طور متوسط 47 سال بود. در سال 1995 به بیش از 65 سال افزایش یافت و حتی در برخی کشورها به 80 سال رسید.

این تغییر شگرف هم از لحاظ جمعیتشناسی و هم از نظر فرهنگی تحول عظیمی را در زندگی امروز افراد بشر به وجود آورده است مطابق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی، در سال 2020 میلادی بیش از یک میلیارد نفر بالای 60 سال عمر خواهند داشت. در حالیکه این رقم در حال حاضر 580 میلیون نفر است از یک میلیارد نفر سالمند بالای 60 سال 2020 میلادی، 710میلیون در کشورهای پیشرفته خواهند بود که این رقم هماکنون 330 میلیون نفر است.

سالمندان یکی ازگروههای آسیب پذیرجامعه بوده که ازلحاظ اجتماعی،بهداشتی وتغذیه ای باید مورد توجه قرارگیرند.با توجه به پیشرفتهای علم پزشکی وکاهش مرگ ومیر وافزایش امید به زندگی و تغییراتی که درهرم جمعیتی کشورمان بوجودآمده ،تعدادسالمندان کشور رو ند افزایشی داشته بصورتی که از3977000نفر(6/6درصد)درسال1375به5119000نفر(3/7درصد)درسال1385رسیده که از یک طرف تغییردرسبک زندگی، توجه بیشترخانواده هاوجامعه رابه سالمندان رامی طلبدواین امر فشار بیشتری را براعضاءخانواده واردکرده وازطرف دیگرهزینه های بالای نگهداری آنهادرمراکز مراقبت سالمندان،خطر سوءرفتاروآزاررسانی به آنهاراافزایش می دهد البته خوشبختانه درکشورما 92 درصد ازسالمندان در کانونهای خانوادگی زندگی میکنند.

سالمندآزاری عبارت است ازانجام یا عدم انجام یک عمل که منجر به آسیب جسمی ،روان شناختی،اجتماعی ویا مالی سالمند شده ومنجر به کاهش کیفیت زندگی سالمند می شود که پدیده سالمند آزاری پدیده‌ای جدید در دوران سالمندی است که مورد بدرفتاری‌های خانواده قرار می‌گیرند درجوامع امروز به یک مشکل عمده بهداشت عمومی تبدیل شده ومیزان بروز آن رو به افزایش بوده و نیازمند شناخت دلائل وبرنامه ریزی در خصوص پیشگیری وکاهش آن می باشد.

اکثر اندیشمندان و صاحبنظران علوم اجتماعی زنان و کودکان را قربانیان اصلی خشونت در خانواده تلقی کرده و از سالمندان کمتر یاد می کنند اگرچه وجود همسرآزاری و کودک درمقایسه با سالمندآزاری از فراوانی بیشتری برخوردار است، اما این امر دلیل بر نفی سالمند آزاری نیست. .
می توان گفت در این مورد نیز همانند سایر مسائل سالمندی از توجه به آن غفلت ورزیده شده و در مواردی خصوصاً در کشورهای در حال توسعه که در معرض تغییرات و تحولات فراوانی هستند به بوته فراموشی سپرده شده است.

در دهه 80 میلادی، محققان با پدیدهای جدید یعنی اعمال خشونت نسبت به سالمندانی که با خانواده زندگی میکردند روبرو شدند و معلوم شد که درصدی از افراد سالمند در خانواده مورد بدرفتاریهای جسمانی، روانی یا بیتوجهی قرار دارند. در حال حاضر نیز انجمن پزشکی امریکا تخمین میزند که در ایالات متحده از بین افراد مسن 8/1 میلیون نفر مورد بدرفتاری قرار میگیرند. با این وجود و پس از گذشت 20 سال از مبحث خشونت و مشخص شدن صورتهای گوناگون آن، هنوز این پدیده کاملاً شناخته نشده است.

با آنکه خشونتهای فیزیکی در مورد کودکان بیشتر از سایر زمینهها مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات در این زمینه کاملتر است اما با توجه به روال تاریخی بررسیها، باید گفت که بررسیهای خشونت نسبت به کهنسالان هنوز قدمهای اولیه خود را برمیدارد. امروزه محققان علاوه بر خشونت جسمانی (تنبیه بدنی) به انواع دیگر خشونت نیز اشاره کرده و از خشونت روانی (تحقیر، دشنام، از میان بردن اعتماد به نفس، سرزنش) خشونت اقتصادی (در مضیقه مالی دائم قرار دادن قربانی) خشونت اجتماعی (انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی) و خشونت جنسی نام میبرند .

ادامه مطلب ...

اهمیت مصرف مایعات در سالمندان

نوشیدن آب و مایعات یکی از فعالیتهای مطبوع بشر است که بر اساس آن نیازهای حیاتی مهم آدمی رفع میگردد .
حفظ مایعات بدن از ضروریات زندگی است 45 درصد وزن بدن سالمندان را آب تشکیل میدهد . در طول سالمندی تغییرات مهمی در عملکرد اندام هایی که در تعادل مایعات بدن نقش مهمی بازی میکنند، پدید می آید . این تغییرات عبارتند از:

- کاهش وزن کلیه ها
- کاهش خونرسانی به کلیه ها
- کاهش توانایی کنترل نمک های بدن
- کاهش قدرت غلیظ سازی ادرار
- کاهش حس تشنگی

تغییرات یادشده، سبب کاهش توانایی بدن سالمندان در حفظ تعادل مایعات میشود، بطوری که فرد سالمند با سرعت زیادی در معرض خطر کاهش حجم مایعات بدن قرار میگیرد .
بطور کلی سالمندان بیش تر از جوانان در معرض خطر کم آبی قرار دارند .

کاهش حجم مایعات بدن یعنی چه ؟
کاهش میزان مایعات بدن یعنی :
الف – عدم مصرف آب و سایر مایعات به اندازه لازم
ب – از دست دادن مایعات بدن بصورت عرق زیاد، اسهال، استفراغ در این حالت، سلامت فرد سالمند به شدت تهدید میشود .

علل کاهش مایعات بدن :
1- تغییرات طبیعی دوران سالمندی
2- عدم تمایل به نوشیدن مایعات و آب
3- مشکلات حرکتی در تهیه و نوشیدن آب
4- مشکلات روحی و روانی که سبب کاهش توجه به ضروری مصرف آب و مایعات میشود
5- مصرف داروهای ادرارآور
6- بیماریهای کلیوی
7- اسهال، استفراغ و تب

علائم کاهش مایعات بدن :
1- خشکی لب و دهان
2- زبان باردار
3- تشنگی
4- کاهش انعطاف پذیری پوست بطوری که پوست براحتی چروکیده میشود
5- کاهش وزن
6- ضعف عمومی
7- کاهش میزان ادرار دفعی
8- افزایش ضربان قلب
9- کاهش فشارخون بخصوص هنگام برخاستن از خواب، یا به هنگام بلندن شدن
10- افزایش دمای بدن

ادامه مطلب ...

افسردگی سالمندان

افسردگی یک اختلال سلامت روانی است که باید در سالمندان به طور جدی مورد نظر قرار گیرد. براساس آمارهای موسسه ملّی سلامت روان (NIMH) آمریکا، دو میلیون نفر از 35 میلیون آمریکایی بالای 65 سال به نوعی دچار این بیماری هستند.


افسردگی معمولاً نادیده گرفته شده و یا طبیعی و گریز ناپذیر در نظر گرفته می‌شود و به همین دلیل تشخیص داده نمی‌شود و درمان نمی‌گردد. این امر به ویژه در شرایطی که بیماری دیگری وجود داشته باشد یا رویداد ناگواری اتفاق افتاده باشد (مثل مرگ عزیزان)، که غالباً در مورد سالمندان وجود دارد، صادق است. امّا نکته‌ای که باید توجه داشت این است که افسردگی به هیچوجه بخشی عادی و طبیعی از فرایند پیرشدن نیست.
بسیاری از سالمندان ممکن است در معرض خطرات دیگر ناشی از افسردگی قرار داشته باشند. برای مثال، افسردگی در سالمندان به مراتب بیشتر از جوانان احتمال دارد که به خودکشی بیانجامد. بنابر آمارهای NIMH ، در حالی که تنها 13 درصد از جمعیت آمریکا از افراد بالاتر از 65 سال تشکیل می‌دهند امّا 18 درصد خودکشی‌های منجر به مرگ در بین این گروه روی می‌دهد.


علّت افسردگی هنوز به طور کامل و دقیق مشخص نشده است امّا برخی از عواملی که به طور بالقوّه می‌توانند در پدید آمدن افسردگی نقش داشته باشند شناسایی شده‌اند. در حال حاضر، بیشتر احتمال داده می‌شود که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی باعث افسردگی باشند. افسردگی ممکن است به صورت خفیف وجود داشته باشد و بر اثر استرس (مانند مرگ یک عزیز) تشدید گردد. افسردگی در بین زنان و افرادی که دچار بیماری‌های مزمن هستند بیشتر وجود دارد.
علائم و نشانه‌های افسردگی در سالمندان ممکن است با علائم و نشانه‌های افسردگی در جوانان تفاوت داشته باشد. در بین شایع‌ترین تغییرات خلق و خو در سالمندان بر اثر افسردگی می‌توان به عصبی بودن، احساس پوچی، بیقراری، تندخویی، تحریک‌پذیری یا احـــساس عدم محبـــوبیت اشــاره کرد. کاهش اشتها، از دست دادن وزن، بیخوابی (insomnia) خستگی، مشکلات حافظه و گیجی نیز در این بیماران شایع است. سالمندان بیشتر از بیماران جوان احتمال دارد که نشانه‌های جسمی نامشخص و مبهم (مثل درد و بی‌تابی) از خود بروز دهند.


افسردگی در سالمندان حتی توسط پزشکان نیز به سختی تشخیص داده می‌شود. بسیاری از افراد، از جمله پزشکان، به افسردگی به عنوان پدیده‌ای عادی یا قابل انتظار برای سالمندان می‌نگرند. این عقیده درست نیست و غالباً تشخیص و درمان را به تاخیر می‌اندازد. تشخیص افسردگی مستلزم بررسی کامل سابقه پزشکی، از جمله اطلاعاتی در باره زمان بروز، مدّت دوام و شدّت علایم است.
سالمندانی که دارای افسردگی خفیف باشند به روان درمانی به خوبی پاسخ می‌دهند امّا افسردگی متوسط یا شدید ممکن است به دارودرمانی نیز نیاز داشته باشد. گرچه عموماً ترکیبی از روان‌درمانی و دارودرمانی نتیجه بهتری به بار می‌آورد. سالمندان معمولاً در مقایسه با جوانان نسبت به اثرات جانبی دارودرمانی حساسیت بیشتری دارند و احتمال این که بیماری‌های دیگری نیز داشته باشند بیشتر است. به این دلیل، معمولاً SSRIها (بازدارنده‌های جذب مجدّد سروتونین) بیشتر از بقیه داروها برای سالمندان تجویز می‌گردد.

2. درباره افسردگی در سالمندان
افسردگی یک بیماری شایع است که نشانه‌های جسمی و روانی بسیاری از قبیل غمگینی شدید، از دست دادن علاقه یا لذت بردن از فعالیت‌هایی که معمولاً لذت‌بخش هستند (anhedonia) و سایر نشانه‌هایی که توانایی کارکردی فرد را مختل می‌کند دارد.
افسردگی به صورت فزاینده‌ای سلامت سالـمـنـدان را تهدید می‌کند. بـنابر آمار موسسه ملی سلامت روان آمریکا (NIMH)، ز8/5 درصد افراد بالاتر از 65 سال در این کشور دچار نوعی افسردگی قابل تشخیص می‌باشند. (در حدود 2 میلیون نفر از 34 میلون نفر). NIMH همچنین تخمین می‌زند که پنج میلیون نفر دیگر نیز دارای نشانه‌های جدّی مرتبط با افسردگی باشند. 20 درصد کسانی که در آمریکا اقدام به خودکشی می‌کنند نیز بیشتر از 65 سال سن دارند. میزان خودکشی در بین مردان سفیدپوست بالاتر از 85 سال، شش برابر میانگین ملّی در آمریکاست.


ا
فسردگی در سالمندان معمولاً به دلایل زیر تشخیص داده نمی‌شود و درمان نمی‌گردد:

* افسردگی غالباً به سایر بیماری‌ها نظیر بیماری‌های قلبی، سکته مغزی، پارکینسون و سرطان نسبت داده می‌شود. بیماران و خانواده آن‌ها غالباً در این مورد هم عقیده‌اند. به علاوه، توجه پزشک عموماً معطوف درمان این بیماری‌ها می‌گردد.


* افسردگی به درگذشت عزیزان نسبت داده می‌شود. غم و اندوه ناشی از از دست دادن همسر و دوستان نزدیک کاملاً طبیعی است اما افسردگی نه.


* سالمندان بیشتر به پزشک عمومی یا پزشک خانواده خود اتکاء دارند و این پزشکان، متخصص سلامت روان نیستند. بنابر آمار NIMH ، تنها کمتر از 3 درصد افراد بالاتر از 65 سال توسط متخصصان سلامت روان درمان می‌گردند.
* پزشکان عمومی غالباً آموزش‌های لازم برای تشخیص بین علایم پیری و افسردگی را ندیده‌اند. بنابر آمار NIMH ، پزشکان عمومی کمتر از 50٪ افرادی که دچار افسردگی بوده‌اند را به درستی تشخیص داده‌اند.

علاوه بر موارد فوق، نگرش عمومی در سالمندان نیز بر پیچیدگی وضعیت می‌افزاید. بسیاری از سالمندان به افسردگی به عنوان یک نقص رفتار و منش می‌نگرند تا یک اختلال اصلی. این نگرش غالباً مانع از این می‌شود که سالمندان به جستجوی کمک‌های تخصصی برآیند.


مطالعات نشان می‌دهد که سالمندان به طور کلّی در مقایسه با عموم مردم دانش کمتری نسبت به افسردگی دارند. بنابر آمار انجمن ملی سلامت روان آمریکا (NIMH)، در حدود 68 درصد سالمندان بالاتر از 65 سال، اطلاعات بسیار کم و محدودی از افسردگی دارند. 58 درصد آنان فکر می‌کنند که با افزایش سن، دچار شدن به افسردگی طبیعی است و تنها 28 درصد بالغان در این گروه سنی، افسردگی را به عنوان یک مشکل سلامت روان در نظر می‌گیرند.
اختلالات شناختی نظیر بیماری آلزایمر می‌تواند نشانه‌های افسردگی را بپوشاند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که ترکیبی از آلزایمر و افسردگی غالباً به اختلال شناختی پیشرفته‌تری از آلزایمر تنها می‌انجامد. البته تشخیص افسردگی در این بیماران می‌تواند مشکل باشد. بیماران آلزایمری غالباً در توصیف احساسی که دارند (مثل غم، ناامیدی، ناتوانی، بی‌ارزشی) مشکل دارند. به این دلیل، پزشکان باید بر روی سایر علائم و نشانه‌های غیرشفاهی نظیر امتناع از غذا خوردن، بیقراری و گیجی تکیه کنند.


افسردگی با ناتوانی و وابستگی به کمک دیگران (مانند پرستار)، ارتباط نزدیک دارد. همچنین افسردگی با هزینه‌های رو به افزایش بهداشتی مربوط است. بنابر آمارهای NIMH ، سالمندانی که دارای نشانه‌های افسردگی هستند در حدود 50 درصد هزینه‌های درمانی و بهداشتی بیشتری از همسالان خود که فاقد چنین نشانه‌هایی هستند دارند.
 افسردگی در مقابل سوگ در سالمندان
افسردگی در سالمندان را باید از سوگ طبیعی و عادی متمایز دانست. این گروه سنی غالباً با مرگ عزیزانی مثل همسر یا دوستان قدیمی روبرو هستند. سوگ ناشی این گونه رویدادها کاملاً طبیعی است. این غم و اندوه ممکن است درکوتاه مدّت علائمی بسیار شبیه به افسردگی داشته باشد. امّا در واقع، بین این نشانه‌ها در فرد سوگمند با بیمار افسرده تفاوت وجود دارد. سالمندان سوگمند بیشتر تمایل دارند بر روی فرد متوفی تمرکز نمایند و علایم افسردگی آنان معمولاً بسیار انفعالی‌تر و خفیف‌تر از افرادی است که واقعاً دچار افسردگی هستند. بیماران افسرده، بیشتر تمایل دارند درون خود فرو رفته و به خود فکر کنند. آن‌ها غالباً احساس گناه و کمبود اعتماد به نفس می‌کنند.
درد و ناراحتی ناشی از سوگمندی، موقتی و زودگذر است. در حالی که افسردگی، بسیار دیر پا تر می‌باشد. به عبارت کلی‌تر، شدیدترین علائم سوگمندی عادی و طبیعی، در چند هفته پس از مرگ عزیزان وجود دارد. علائم شایع در خلال این دوره شامل شوک، ناباوری، بهت‌زدگی و احساس پوچی می‌باشد. اضطراب و بی‌خوابی و ناراحتی‌های جسمی نیز ممکن است پدیدار گردند.
نخستین سال پس از مرگ یک عزیز، دوره تطبیق با شرایط جدید است. افراد معمولاً در این دوره از دست دادن عزیزشان را می‌پذیرند. پس از نخستین سال، فرد سوگمند رفته‌رفته التیام می‌یابد و یاد می‌گیرد که زندگی بدون وجود آن عزیز را بپذیرد.
دوره زمانی برای سوگ طبیعی و عادی به طور دقیق مشخص نیست. برخی از افرادسریع‌تر و برخی دیگر دیرتر این دوران را طی می‌کنند. امّا اغلب سالمندان که عزیزی را از دست می‌دهند پس از گذشت یکسال، رفته‌رفته به زندگی عادی باز می‌گردند. اگر فردی پس از گذشت این مدّت همچنان دچار غم و اندوه باقی مانده باشد یا نشانه‌ها و علائم شدیدی چون افکار خودکشی، روان‌پریشی یا از دست دادن شدید حس اعتماد به نفس و قدرت کارکردی بروز کرده باشد، توصیه می‌شود که فرد تحت مراقبت پزشکی قرار داده شود.
علل و عوامل خطر
علّت افسردگی در هر سنی را نمی‌توان به تنها یک عامل منحصر دانست. امّا ظاهراً مواد شیمیایی مغز نقش عمده‌ای در این اختلال بازی می‌کنند. مواد شیمیایی درون مغز، ناقل‌های عصبی خوانده می‌شوند و پیام‌ها را بین عصب‌ها رد و بدل می‌کنند. عقیده بر این است که مقدار بسیار زیاد یا بسیار کم ناقل‌های عصبی به ویژه نوراپینفرین، سروتونین و دوپامین باعث تغییرات در خلق و خوی انسان می‌گردد.
بسیاری از بالغان ممکن است سال‌ها دچار افسردگی بوده باشند و یا بعداً در زندگی به آن مبتلا گردند. نکته‌ای که حائز اهمیت است، تفاوت قائل شدن بین غمگینی طبیعی ناشی از رویدادهایی نظیر از دست دادن همسر و نشانه‌های افسردگی است.


عوامل خطر متعددی برای افسردگی وجود دارد. برای مثال، زنان تقریباً دو برابر مردان احتمال دچار شدن به افسردگی دارند. بسیاری از متخصصان سلامت روان عقیده دارند که تغییرات هورمونی مرتبط با بارداری، سقط جنین، عادت ماهانه ، دوران پس از زایمان، پیش از یائسگی و یائسگی می‌تواند در افسردگی در زنان نقش داشته باشد.
البته ذکر این نکته اهمیت دارد که افسردگی در میان مردان ممکن است کمتر از میزان واقعی در نظر گرفته شود زیرا مردان کمتر از زنان احساساتشان را با دیگران در میان می‌گذارند.
کسانی که دارای سابقه افسردگی فردی یا خانوادگی باشند نیز در معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به افسردگی قرار دارند. افرادی که سابقه یکبار افسردگی حاد قبلی داشته باشند، 60٪ احتمال دارد که دوباره گرفتار آن شوند. بنابر آمارهای اتحادیه ملّی بیماری‌های روانی (NAMI) آمریکا، خطر ابتلاء به افسردگی حاد در بستگان درجه یک (پدر و مادر، فرزندان، خواهر و برادر) افرادی که سابقه این بیماری را دارند تا 25٪ است.
عوامل خطر دیگر برای افسردگی عبارتند از:

* رویدادها یا شرایط زندگی پراسترس. افرادی که با استرس‌های عمده مانند مرگ یک عزیز، تبعیض، بهره‌کشی یا آسیب‌های جسمی و روحی مواجه باشند در معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به افسردگی قرار دارند. انتظارات یا هدف‌‌هایی غیرواقعی یا دست نیافتنی در زندگی و یا وجود موانع بزرگ (واقعی یا خیالی) بر سر راه هدف‌های زندگی نیز می‌تواند خطر دچار شدن به افسردگی را افزایش دهد. بازنشستگی، خارج شدن از محیط خانوادگی یا نقل مکان به خانه سالمندان، مثال‌هایی از رویدادها و شرایط پراسترس هستند که می‌توانند بر سالمندان تاثیر بگذارند.
* بیماری‌های جسمی مزمن. براساس آمارهای انجمن ملی سلامت روان (NIMH) میزان افسردگی در میان بیمارانی که به خاطر بیماری‌های عمومی در بیمارستان بستری شده‌اند بین 10 تا 14 درصد است. هر چه شرایط بیماری شدیدتر باشد، خطر دچار شدن به افسردگی نیز بیشتر است. بیماری‌هایی که به طور اخص مورد نظرندعبارتند از:
o بیماری قلبی. بنابر آمارهای NMHA ، در حدود 18 تا 20 درصد بیماران عروق کرونر که هنوز دچار سکته قلبی نشده‌اند دچار افسردگی هستند و بین 40 تا 65 درصد کسانی که از حمله قلبی جان سالم به در برده‌اند نیز به افسردگی حاد مبتلا می‌باشند.


o سکته مغزی، بنابر گزارش NMHA در حدود 25 درصد کسانی که دچار سکته مغزی شده‌اند در همان سال به افسردگی حاد مبتلا می‌شوند.


o مرض قند. خطر ابتلا به افسردگی حاد در بیمارانی که تازه به مرض قند دچار شده‌اند تا 25 درصد است. بنابر گزارش NMHA ، همچنین 70 درصد بیمارانی که مرض قند پیشرفته دارند، دچار افسردگی می‌باشند.


o سرطان. بنابر آمارهای NMHA ،ز 25 درصد بیماران سرطانی دچار افسردگی هستند.


o سایر بیماری‌هایی که با افسردگی ارتباط دارند شامل پارکینسون، آرتروز پیشرفته، اختلال دید و بیماری‌ مزمن ریه می‌باشد. همچنین بیمارانی که عمل‌های جراحی سنگین (مثل عمل قلب باز) انجام داده باشند در معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به افسردگی قرار دارند

.
* دارودرمانی. برخی از داروها دارای اثرات جانبی هستند که از آن جمله علائم افسردگی است. در سالمندان به دلیل آن که معمولاً داروهای زیادی مصرف می‌کنند این اثرات می‌تواند اهمیت بیشتری بیابد.
* سایر بیماری‌های روانی. افرادی که دچار بیماری‌های روانی دیگر چون اختلال اضطراب و اختلالات شناختی (مثل آلزایمر) باشند به احتمال زیاد به افسردگی نیز مبتلا می‌گردند.
* سوء مصرف مواد. افرادی که الکل یا مواد مخدر مصرف می‌کنند در معرض خطر بیشتری از نظر ابتلاء به افسردگی قرار دارند.
* وضعیت تأهل، کیفیت زندگی زناشویی و کمبود حمایت اجتماعی. افراد مجرد در معرض خطر بیشتری از نظر ابتلاء به افسردگی قرار دارند. این امر به ویژه در مورد افرادی که طلاق گرفته‌اند بیشتر صادق است. بنابر گزارش NMHA ، یک سوم کسانی که همسرشان را از دست می‌دهند، در نخستین ماه پس از درگذشت همسرشان دچار افسردگی می‌گردند. و در حدود نیمی از آن‌ها پس از یکسال همچنان افسرده باقی می‌مانند. همچنین افرادی که احساس طرد شدن توسط فرد مورد علاقه‌شان را می‌کنند یا تعداد دوستان بسیار کمی دارند نیز در معرض خطر بیشتری برای افسردگی قرار دارند.
ادامه مطلب ...

برنامه غذایی مناسب برای سالمندان

تغذیه سالمندان
سالمند به چه شخصی گفته می‌شود؟ دوران سالمندی به سنین بالای ۶۰ سال اطلاق می‌گردد، گرچه تغییرات سالمندی ممکن است از سال‌ها قبل آغاز شود. اما آن‌چه مهم نگرش ما به سالمندی است. سالمندی، یک بیماری نیست بلکه یک پدیده طبیعی می‌باشد که از لقاح شروع می‌شود و با مرگ پایان می‌یابد. از سالمندی نمی‌توان پیشگیری کرد اما حفظ سلامت در سنین سالمندی به عادات و شیوه زندگی افراد در طول زندگی بستگی کامل دارد. تغییرات سالمندی تحت تأثیر حوادث زندگی، بیماری‌های ژنتیک و عوامل اجتماعی، اقتصادی و روش زندگی قرار دارد، بنابراین سن فیزیولوژیک، منعکس‌کننده وضعیت سلامت است. فاکتورهای شیوه‌ زندگی که به نظر می‌رسد سن فیزیولوژیک را تحت تأثیر قرار می‌دهند عبارت است از: کفایت و نظم خواب، مصرف متعادل غذا و تغذیه صحیح، سیگار، ورزش و فعالیت بدنی و وزن بدن. بنابراین بهبود شیوه زندگی می‌تواند تضمین کننده سلامت افراد در سالمندی باشد.
در سالمندی چه تغییراتی در ترکیب و فیزیولوژی بدن حاصل می‌شود؟

طی دوره سالمندی، فرایندهای کاتابولیکی (فرایندهایی که باعث دگرگونی و تجزیه بافت‌ها می‌شود) بیشتر از میزان آنابولیک (فرایندهای که باعث سنتز و ساخت بافت‌ها می‌شود) است. در نتیجه کارایی سلولی کاهش می‌یابد و منجر به آسیب عملکرد اعضای مختلف می‌شود.
از نظر ترکیب بدنی، ۲ تا ۳ درصد توده بدون چربی بدن در هر دهه از زندگی از دست می‌رود. کاهش توده ماهیچه‌ای اسکلتی، قدرت ماهیچه‌ها را کم می‌کند. تغییرات در راه رفتن و تعادل، عملکرد فیزیکی بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهد و عوامل خطر بیماری‌هایی مزمن افزایش می‌یابد.
افزایش توده چربی بدن به موازات کاهش توده عضلانی، میزان متابولیسم را کاهش می‌دهد. میزان متابولیسم پایه (سوخت و ساز پایه) تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد در طول زندگی کاهش می‌یابد و این تغییرات منجر به کاهش نیاز به انرژی در سالمندان می‌شود و در نتیجه کاهش فعالیت آن‌ها، زمینه برای چاقی مساعد می‌گردد.
انرژی مورد نیاز به دلیل فعالیت کم، کاهش توده عضلانی و افزایش بافت چربی تغییر می‌کند. اهمیت ورزش و فعالیت بدنی در طول زندگی توسط انجمن قلب آمریکا، کالج طب ورزشی آمریکا و سایر سازمان‌های بهداشتی به اثبات رسیده است. فعالیت بدنی منظم علاوه بر تأمین سلامت بدن، میزان شیوع بیماری‌ها و همچنین میزان مرگ‌ومیر را در سالمندان کاهش می‌دهد. در حال حاضر بسیاری از سالمندان کشورمان به صورت منظم ورزش، نمی‌کنند. در این افراد فعالیت بدنی با افزایش سن کاهش می‌یابد.
با شروع دوره سالمندی احساس طعم، بویایی، بینایی و لامسه کاهش می‌یابد. معمولاً کاهش حس چشایی و بویایی در سالمندان شایع‌تر است. این کاهش می‌تواند ناشی از عوامل مختلف مثل کاهش تعداد پرزهای چشایی و عصب بویایی، بیماری‌های شخصی مثل آلزایمر، داروها، مداخلات جراحی و عوامل محیطی باشد.
افت این حواس فقط باعث کاهش اشتها یا لذت نبردن از غذا نمی‌شود بلکه عوامل خطری برای مسمومیت غذایی یا قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی خطرناک است. تحریک احساس بویایی و چشایی منجر به تغییرات متابولیکی مثل ترشح بزاق، اسید معده، ترشح پانکراس و افزایش سطح انسولین پلاسما می‌شود. بنابراین کاهش این حواس به فرایند متابولیکی آسیب می‌رساند. کاهش شنوایی و بینایی و توانایی هم در سالمندان شایع است و می‌تواند باعث کاهش اشتها و توانایی تشخیص غذا و دریافت غذا شود.
در مجموع سالمندی با تغییر در سلامت دندان‌ها، عملکرد دستگاه گوارش، سیستم قلبی و عروقی، کلیه‌ها، اعصاب، سیستم ایمنی و … همراه است.
چرا تغذیه در دوران سالمندی اهمیت دارد؟
توجه به تغذیه در این دوران به دلیل تغییر نیازهای تغذیه اهمیت دارد. رعایت اصول تغذیه صحیح در سنین میانسالی و سالمندی سبب می‌شود فرد سال‌های عمر خود را با سلامت و نشاط و راحتی بیشتری طی نماید و کمتر در معرض بیماری‌های شایع همچون فشار خون بالا، چربی خون بالا، دیابت و پوکی استخوان قرار بگیرد. عادات غذایی مطلوب و تغذیه صحیح در پیشگیری از این بیماری‌ها مؤثر است، در نتیجه سالمندانی که اصول تغذیه صحیح را رعایت می‌کنند کمتر در معرض خطر ابتلا به انواع بیماری‌ها قرار می‌گیرند و این خود منجر به بهبود کیفیت زندگی آنان خواهد شد.
در تغذیه اصولگرا باشید
یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی که به عنوان معیار تندرستی و بهداشت در جامعه مطرح است، متوسط طول عمر یا امید به زندگی می‌باشد، به این معنی که هر چه جامعه از نظر بهداشتی و سلامت در وضعیت مطلوب‌تری باشد امید به زندگی نیز بیشتر است. در این راستا تغذیه هم به عنوان یکی از شاخص‌های اصلی و مهم مطرح می‌شود.
تحقیقات نشان داده‌اند افرادی که عمر بیشتری دارند، یکسری اصول تغذیه‌ای را رعایت می‌کنند به عنوان مثال:
- اصول تغذیه صحیح شامل تعادل، کفایت، تنوع، کنترل انرژی و کالری دریافتی را رعایت می‌نمایند.
- روزانه مقادیر مناسبی آب و مایعات می‌نوشند.
- نوسانات وزنشان کمتر است و همواره وزن مطلوبی دارند.
- در هر وعده شام غذای متعادلی مصرف می‌کنند (نه کمتر، نه بیشتر).
- هر روز به طور مرتب صبحانه می‌خورند.
- میوه و سبزی به مقدار مناسب و به صورت متنوع در برنامه غذایی روزانه آن‌ها وجود دارد.
- چربی و مواد غذایی چرب کمتر مصرف می‌کنند (مثل گوشت قرمز، کله‌پاچه، جگر، خامه، کره، بستنی، سوسیس، کالباس و …).
- گوشت‌ سفید را حداقل ۱ بار در هفته مصرف می‌نمایند.
- از مصرف نمک و مواد غذایی شور خودداری می‌کنند.
- روزانه مقادیر مناسبی فیبر و مواد گیاهی (سبوس، غلات و دانه‌ها، سبزیجات، میوه‌ها) در برنامه غذایی خود می‌گنجانند، که می‌تواند باعث کاهش خطر دیابت و بیماری‌های قلبی- عروقی و سرطان‌ها شود.

ادامه مطلب ...