کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health
کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health

اعتیاد؛پدیده ای معضل آفرین

http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg

اعتیاد، نه تنها بلای جان اشخاص گرفتار به مواد مخدر است، بلکه آفتی خطرناک برای کل جامعه و یک کشور محسوب می شود.این بلا در همه کشورها وجود دارد و همه دولت ها و نهادهای بین المللی سرگرم مبارزه با آن هستند، اما نخستین قدم برای زدودن این بیماری، شناسایی آن و پذیرفتن ابتلا به آن است.پنهان نگه داشتن این آفت، آن را از دید جامعه و مسئولان دور می کند و باعث می شود که هرگز قدمی برای رفع آن برداشته نشود.
http://www.pishgirinovin.com/modules/mod_ppc_simple_spotlight/img/slide2.jpg
اعتیاد یــک «بیمارى اجتماعی» است که عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود، درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه‏ بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می‏ گردد یکی از پدیده‌هایی که واقعا برای جامعه خطرناک و تهدیدی جدی برای جامعه جوان و نوجوان امروز محسوب می‌شود، مصرف مواد مخدر است متاسفانه مصرف این مواد، دروازه ورود به خطرات بعدی مانند بیماری‌های واگیردار، مشکلات خانوادگی، قتل و غارت، سرقت و سایر خطرات تهدید‌آمیز می‌شود.,اعتیاد به موادمخدر به صورت پنهان، بی‏‌سروصدا و تدریجی مثل موریانه بدنه اصلی خانواده‏‌ها و درکل ساختار اجتماع و کشور را متزلزل ساخته و خواهد بلعید، معضل اعتیاد به مواد مخدر، بلای خانمان سوزی است که جوامع بشری را در چنگال مرگ آور خویش گرفتار ساخته است. این اختاپوس هراس آور، قدرت اندیشه، نوآوری، پشتکار، کوشش و سازندگی را در انسان ها به ویژه نسل جوان جامعه از بین می برد و بنیان خانوادگی و اعتقاد دینی آنان را به نابودی می کشانداعتیاد یک بیماری است که در به وجود آمدن آن مجموعه‌ای از عوامل جسمانی، روانی و اجتماعی دخالت دارند و یکی از عوامل روانی بسیار مهم، نقش خانه و خانواده است چرا که بسیاری از روانشناسان براین باورند که اساس شخصیت انسان در دوران کودکی، در خانه و خانواده شکل می‌گیرد و چگونگی رفتار والدین با فرزندان در شکل‌گیری شخصیت آنان تاثیر بسزائی دارد.

موضوع مواد مخدر یک معضل اجتماعی و ملی به شمار می‌رود و فقط مربوط به قشر خاصی نیست و در صورتی که همه اقشار جامعه اعم از پیر و جوان، زن و مرد به صورت فراگیر وارد عرصه پیشگیری از اعتیاد شوند، قطعا نتایج مثبت و موثری را در زمینه کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر شاهد خواهیم بود.سن اعتیاد در جامعه ما پایین آمده است و آمار گرایش نسل نوجوان و جوان به مواد اعتیادی روز افزون شده است.نتایج تحقیقات نشان می‌دهد بیشتر معتادان، مواد را در محدوده سنی 15 تا 26 سالگی و با سیگار شروع کردند.در این بین زنان به دو علت در باتلاق اعتیاد سقوط می‌کنند یکی به خاطر اثبات وفاداری و علاقه به مرد مورد نظرشان که ناشی از فریب خوردن و اجبار است و یا با این باور دروغ که موادمخدر صنعتی و روانگردان اعتیاد ندارد به دام اعتیاد گرفتار می‌شوند. در این میان هم بعضی از مردان برای سوءاستفاده در توزیع و فروش مواد مخدر آنها را به تار عنکبوتی خود می کشند. از سوی دیگر کنجکاوی و خودبزرگ نمایی برای عقب نماندن از غافله دوستان از علل دیگر بروز اعتیاد در زنان است. متاسفانه مراکز ترک اعتیاد ویژه زنان  بسیار محدود است و نمی‌توان اقدامات درمانی و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی را برای آنان انجام داد.بسیاری از زنان به دلیل نداشتن اطلاعات کافی از عواقب اعتیاد به مصرف مواد روی می‌آورند، آنان در بار اول مصرف، احساس شادی و خوشایند کاذبی را می‌کنند و این باعث می‌شود که در روزهای دیگر مقدار بیشتری از مواد را مصرف کنند.

علت کمرنگ بودن موفقیت در مبارزه با مواد مخدر، ضعف مشارکت عمومی و اجتماعی در پیشگیری و درمان است. مافیای مواد مخدر تمام قدرت و امکانات خود را برای نابودی جوانان بویژه زنان متمرکز کرده و مقابله با آنها نیازمند عزم ملی و جهاد اجتماعی است. لذا برای توفیق کامل در راه مبارزه با مواد مخدر باید مردم کنار دولت قرار گیرند.اعتیاد همه افراد جامعه را تهدید می کند و حتی فرزندان خود ما نیز ممکن است در معرض خطر این بلای خانمان سوز باشند پس آنچه مهم است لزوم مشارکت مردم در امرمبارزه با موادمخدر است همچنان که سیاست دولت نیز در برخورد با این پدیده شوم به صورت همگانی و اجتماعی است.  زمینه های متنوعی برای گرایش افراد به اعتیاد وجود دارد  در کنارهمه این زمینه ها سوداگرانی هم هستند که رواج اعتیاد را به جد دنبال می کنند و باید با آن ها مقابله نمود. خانواده می‌تواند از فرزندان شخصیتی قوی، جرأت‌مند و مسئولیت‌پذیر در برابر آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد و الکل بسازد و یا شخصیت آنان چنان نرم و شکننده تربیت کند که توان نه گفتن به فشار همسالان را نداشته باشد.پاسخگوئی به نیازهای روانی-عاطفی فرزندان، داشتن ارتباط مثبت و صمیمانه، وقت گذاشتن اختصاصی برای هریک از فرزندان، ایجاد فضای شادی و نشاط در خانواده از جمله عوامل بسیار مهم خانوادگی در پیشگیری از اعتیاد فرزندان است. امکانات رفاهی، تفریحی و ورزشی موجود پاسخگوی نیاز نسل نوجوان و جوان درجامعه نیست از این رو توجه بیشتر مسئولان به توسعه اماکن فرهنگی، ورزشی، اجرای جشنواره‌های بومی محلی، برگزاری مسابقات ورزشی، ایجاد بسترهای لازم برای فضای کار و اشتغال، ازدواج آسان، توانمندسازی خانواده‌ها، آگاهی‌بخشی به دانش‌آموزان و دانشجویان برای پیشگیری از اعتیاد در جامعه یک اولویت مهم در راستای اجتماعی شدن علیه مواد است.

عمده گرایش هایی که به سمت قاچاق و مصرف مواد مخدر است، ریشه اقتصادی دارد  وانواع بیماری ها و جرایم ناشی از این معضل است و فقر اقتصادی نیز در این زمینه تاثیر زیادی دارد. در حال حاضر دچار معضل مواد روانگردان و صنعتی هستیم و اگر روزی مرزها را کنترل می کردیم که مواد مخدر وارد نشود، امروز باید نگران لابراتوارها باشیم که مواد صنعتی را تولید و توزیع می کنند. مصرف تریاک و ترکیبات آن همچنان بیشترین مصرف مواد مخدر را در کل کشور دارد.  رتبه دوم موادمخدر را آمفتامین‌ها و محرک‌ها دارد و رتبه سوم را کراک یا هروئین فشرده و رتبه چهارم مصرف مواد مخدر مربوط به حشیش یا سیگاری یا بنگ است.میزان مخرب بودن مواد مخدر صنعتی هزاربرابر مواد مخدر سنتی است وسهولت انتقال این مواد و دسترسی آسان به این مواد خود معضلی است که باید با جدیت روی آن کار شود.مهارت‌های زندگی باید بیش از گذشته به دانش آموزان و دانشجویان ارئه شود،  امروزه متاسفانه برخی از جوانان ناخودآگاه و با القابی فریبنده همچون زیبایی، لاغری، تمرکز بر روی دروس دانشگاهی و موفقیت بیشتر در کنکور سراسری گرفتار معضل مواد مخدر صنعتی می‌شوند که این مساله و معضل موید ضرورت مهارت آموزی و افزایش دانش و آگاهی جوانان نسبت به عوارض خطرناک این مواد است.

مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1366 (1987 میلادی) روز 5اُم تیر (26 ژوئن) را به عنوان «روز جهانی مبارزه با سوءمصرف مواد و قاچاق» تعیین نمود که در کشور ما با عنوان «روز جهانی مبارزه با مواد مخدر» شناخته می‌شود. این نام گذاری به منظور یادآوری اهداف توافق شده توسط کشورهای عضو سازمان ملل در ایجاد «جامعه جهانی عاری از سوءمصرف مواد» بود.  هم‌زمان با روز جهانی مبارزه با مواد مخدر برنامه‌های آموزشی و کارزارهای رسانه‌ای متعددی در کشور به منظور «بسیج منابع و حمایت‌ها» و «ترغیب افراد و جوامع برای اقدام بر علیه مصرف مواد» برگزار می‌شوداعتیاد به مواد مخدر یکی از مهمترین معضلات اجتماعی ، اقتصادی و بهداشتی است که عوارض ناشی از آن تهدیدی جدی برای جامعه بشری محسوب شده و موجب رکود اجتماعی در زمینه های مختلف می گردد. دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی از طریق تهدید نرم و مواد مخدر نسل جوان را جذب و به آنان ضربه وارد می کنند لذا بایستی با کارهای فرهنگی همه مردم را در خصوص توطئه های دشمنان آگاه کرد. بی شک، امروزه وظیفه تبلیغ درباره ضدارزشی بودن اعتیاد و مواد مخدر، به رسانه ها محدود نمی شود، بلکه این امر باید در همه سطوح اجتماعی اجرا شود  این تبلیغات باید از مدرسه و خانواده آغاز شود تا با معتاد و قاچاقچیان مواد مخدر و تبلیغاتی که انجام می دهند، مبارزه شود. نکته مهم در تبلیغ برضد پدیده اعتیاد و مبارزه با مواد مخدر این است که تبلیغات و مبارزه با آن به صورت کارشناسانه صورت پذیرد، یعنی هر کس، به صرف این که با مواد مخدر یا اعتیاد مخالفتی دارد، نباید عهده دار تبلیغات شود. اگر تبلیغات و مبارزه اندکی بدون ضوابط اجرا شود، نتیجه عکس به بار خواهد آورد.
http://www.pishgirinovin.com/modules/mod_ppc_simple_spotlight/img/slide4.jpg

تلنگر:

اعتیاد به مواد مخدر، یکى از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی، اقتصادى و بهداشتى است که عوارض ناشى از آن، تهدیدى جدى براى جامعه‌ی بشرى محسوب می‌شود و موجب رکود اجتماعى در زمینه‌‏هاى مختلف مى‌گـــــردد. همچنین ویــرانگری‏‌هاى حاصل از آن، زمینه‌ساز سقوط بسیارى از ارزش‌ها و هنجارهاى فرهنگى و اخلاقى می‌شود و بدین ترتیب، سلامت جامعه را به‌طور جدى به مخاطره مى‌اندازد.پدیده‌ی شوم قاچاق مواد مخدر، بیش از آن‌که فعالیتى سوداگرانه، تجارى و اقتصادى در عرصه‌ی مافیاى اقتصاد بین‌‏المللى باشد، ابزارى کارآمد، مؤثر و راهبردى در گسترش نظام سلطه‌ی صاحبان قدرت جهان بر کشورهاى توسعه‌نیافته است.متأسفانه گسترش دامنه‌ی مصرف مواد مخدر در جامعه‌ی امروزى، به حدى است که حتی قشر متفکر و تحصیل‌کرده را نیز به سمت خود کشانده است  یکی از راه‌های کاهش اعتیاد به مواد به مخدر شناسایی زود هنگام نوجوانان و جوانان مصرف کننده مواد و اقدام به درمان آنهاست،به نظر می‌رسد قضیه خطرات مواد مخدر در سطح جامعه به خوبی تبیین نشده و در راه مبارزه با این پدیده شوم باید از تمام ظرفیت‌های موجود در جامعه استفاده کرد. امید است مبارزه با مواد مخدر به صورت فرهنگ عمومی در آید و هر شخص، گروهی یا مسئولی در جامعه خود را موظف به مبارزه با این ماده خطرناک و مهلک کند. اعتیاد، پایان کار یک انسان نیست؛ زیرا ترک آن امری امکان پذیر است و با کمی همت از چنگال آن می توان رها شد. هر چند همت فرد، شرط لازم برای این کار است، ولی نباید فراموش کرد که اطرافیان نیز در این زمینه، وظیفه بسیار مهمی دارند. هنگامی که اطرافیان به کمک معتاد می آیند، انگیزه و توانایی وی برای ترک چند برابر خواهد شد.

* بیاید با هم، زندگی‌مان، جامعه‌مان و هویت‌مان را عاری از موادمخدر سازیم*


یک بار امتحان کردن مساویست با یک عمر بدبختی

http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg
http://www.resalat-news.com/Uploads/NewsPics/20150531192030685.gif
سیگار به عنوان یک معضل اجتماعی در میان جوانان و متأسفانه نوجوانان فراگیر شده و در حال رواج است و عوامل فردی و اجتماعی در این مسئله، دخیل است؛معمولاآمار مصرف سیگار در مردان بیشتر از زنان است، اما با توجه به موج فمنیستی که از غرب در حال رواج و گسترش به کشورهای شرقی است، شرکت های تولیدکننده سیگار از این موضوع سوءاستفاده کردند و با تولید سیگارهایی برای زنان با این شعار که تفاوتی نباید بین زن و مرد باشد، این سیگارها را روانه بازار کردند،بسیاری از زنان جوان سیگاری مصرف دخانیات را روشی برای آرامش و حتی لاغر شدن می‌دانند و متاسفانه کسی به آنها اطلاعات درست و آموزش لازم را نمی‌دهد.

اکثر معتادان، سیگار مصرف می کنند و نیز اعتیاد را از سیگار شروع کرده اند. بر اساس معیارهای تشخیصی سازمان بهداشت جهانی، سیگار در ردیف مواد اعتیادآور محسوبشده و در ورودی اعتیاد، و چراغ سبزی برای سایر اعتیادها میباشد. مصرف سیگار، نخستین قدم به سوی اعتیاد و زمینه ساز اعتیاد به مواد مخدر بوده و مادر اعتیاد به مواد مخدر محسوب می شود. مصرف دخانیات مثل سیگار، پیپ، چپق و قلیان نه فقط اعتیاد روانی، بلکه اعتیاد جسمانی نیز ایجاد می کند.از آنجا که هر رفتاری تحت تأثیر عوامل مختلفی می باشد اعتیاد به سیگار نیز می توانداز آنجا که هر رفتاری تحت تأثیر عوامل مختلفی می باشد اعتیاد به سیگار نیز می تواند عوامل مختلفی داشته باشد . بعضی از این عوامل عبارتند از: عوامل اجتماعی ، عوامل خانوادگی ، فشار دوستان و همسالان ، عوامل فردی و غیره .... .

آمار ها چه می گویند:
 گرایش به مصرف سیگار در بین افراد جامعه و بخصوص جوانان گسترش روز افزونی داشته است این قضیه آنگاه ابعاد فاجعه بار خود را نشان میدهد که بدانیم 84 درصدسیگاریها در کشورهاى در حال توسعه زندگی می کنند و جالب تر آن است که بدانیم حتی در کشورهاى توسعه یافته نیز طبقات پایین جامعه بیشترین مصرف سیگار را دارند و بیشترین بار اقتصادى و بهداشتی سیگار را بر دوش می کشند.متاسفانه سن مصرف سیگار در کشور به 12 سال رسیده است و 65 درصد از جوانان در راه مدرسه با سیگار آشنا می‌شوند و ممکن است در آینده آسیب جدی ببینند چرا که 97 درصد از معتادان ابتدا با سیگار اعتیاد خود را شروع کردند.شایع‌ترین محصول دخانی در بین نوجوانان ایرانی قلیان است که قبلاً به ازای هر 9 مرد یک زن محصول دخانی مصرف می‌کرد اما اکنون به ازای هر 6 مرد یک زن مصرف‌کننده است..از هر 4 نوجوانی که دخانیات را تجربه می‌کند 3 نفر سیگاری می‌شود و از هر 3 نفر یک نفر نسبت به همسن و سال خود 16 سال زودتر می‌میرد.این ها آمار تکان دهنده‌ای است که به دلیل استعمال دخانیات در جامعه بویژه قشر جوان و زنان ما وجود دارد و روزانه از صدها تریبون تکرار می شود.

 دلایل رشد مصرف دخانیات
الگوی نامناسب در خانواده و مدرسه بیشترین علت گرایش دانش‌آموزان، نوجوانان و جوانان به‌ استعمال دخانیات به‌خصوص سیگار است.دسترسی آسان، آموزش ناکافی و نبود ساختار روشن برای کنترل در مصرف دخانیات به خصوص سیگار از دیگر علت‌های گرایش است.وقتی والدین و معلم که الگو برای نوجوان و جوان هستند سیگار مصرف می‌کنند مصرف سیگار توسط دانش‌آموزان چندان غیرطبیعی نیست.چیزی که نگران کننده تر است مصرف رو به رشد قلیان در بین جوانان و نوجوانان و از آن نگران کننده تر افزایش شتایان مصرف قلیان در بین دختران و خانواده ها میباشد.یکی از مهم‌ترین دلایل رشد مصرف دخانیات ، عرضه آسان آن در سراسر کشور است و در حال حاضر جوانان و نوجوانان ما با فرصت کمتر از 3 دقیقه می‌توانند به اولین مرکز توزیع سیگار دسترسی داشته باشند ودلیل دوم قیمت ارزان دخانیات در سطح کشور است از طرفی در خانواده های ما نیز عزم جدی برای دوری از آسیبهای سیگار ایجاد نشده است؛ مثلا وقتی پدر خانواده که از یک طرف فرزند خود را از کشیدن سیگار منع می‌کند، از طرف دیگر او را برای خرید سیگار به مغازه می‌فرستد یا جلوی فرزند خود سیگار می‌کشد چگونه می‌تواند در آینده جلوی لغزش فرزند خود را بگیرد؟

راهکارهای مقابله
یکی از مسائل مهم در طرح تحول نظام سلامت این است که عوامل خطرزا را باید شناسایی کرد و آنها را کاهش داد تا سلامت جامعه بازگردد.ویکی از مهمترین مسایل اینروز هامصرف سیگار و قلیان است که خطرات بسیاری را برای جوانان ما خواهد داشت و از نظر اقتصادی و اجتماعی مشکلاتی را ایجاد می کند و بار بیماری های ناشی از آن مانند سرطان ها و ریوی و... را افزایش داده و به نظام سلامت هزینه های زیادی را تحمیل می کند.

85 درصد از افراد سیگاری دارای والدین سیگاری هستند.کودکان و نوجوانان اولین درس‌های اخلاق و رفتار را در خانواده و توسط والدین آموزش می‌بینند.کسی که قدرت نه گفتن به دوستان خود را به دلیل نداشتن اعتماد به نفس ندارد، بسیار زود‌تر از دیگران در معرض سیگاری شدن و سقوط در گرداب اعتیاد قرار می‌گیرد. ما باید با حل مشکلات شخصیتی فرزندان، از سیگار کشیدن آنان جلوگیری کنیم. در واقع نهادینه شدن نوع تربیت در افراد عامل مهمی در گرایش یا عدم گرایش فرد به سمت سیگار است،‌ نوع وگرایش والدین نیزبه مصرف دخانیات نیز در این عامل دخیل است، اما در این بین نوع تربیت تاثیر بیشتری دارد.  کودکان باید یاد بگیرند که عدم پذیرش چیزی در یک محفل دوستانه به معنای ضعف آنان نیست، بنابراین اگر با عملی مخالف هستند به سرعت با آن مخالفت کنند و از عواقب آن ترسی نداشته باشند.  آموزش این مهارت‌ها از دوران کودکی به فرد کمک می‌‌کند تا در بزرگسالی با نگرش بهتری در جامعه حضور یافته و انتخاب بهتری برای زندگی خود داشته باشد.

ممنوع کردن سیگار و مصرف آن در اماکن عمومی، مراکز خرید و مبارزه با عرضه نخی سیگار در مغازه و دکه های روزنامه فروشی می تواند از اقدامات موثری در پیشگیری از مصرف سیگار باشد.برقراری کلینیک‌های ترک سیگار به طور رایگان در مناطق مختلف شهر، سازمانهای دولتی، تشدید جریمه مصرف کنندگان سیگار در مکان‌های عمومی پیشنهاد کاربردی در جهت کاهش مصرف و اعتیاد به سیگار است. همچنین انجام برنامه ها و فعالیتهای آموزشی و فرهنگی برای بیان زیان‌ها و آسیبهای مصرف سیگار می‌تواند راهکار بسیار موثری در این زمینه باشد

باید علت‌ها را ریشه‌یابی و آموزش‌های متناسب با سن دانش‌آموزان ارائه شود.برای کنترل یا بهتر شدن مصرف دخانیات در کشور و مقابله با این پدیده اجتماعی که با سلامتی و بهداشت فرد سر و کار دارد باید به قانون جامع کنترل دخانیات توجه و طبق آن عمل شود. متاسفانه این قانون از حدود 10 سال گذشته در کشور تصویب شده است که تا کنون به برخی از آن‌ها اجرایی شده است. این در حالی است که اگر به طور کامل و با دقت بیشتری به جزئیات آن پرداخته شود بهترین راهکار برای کاهش مصرف دخانیات در کشور است.جدای از اینکه با گرفتن مالیات می‌توان مصرف سیگار را کاهش داد می‌توان با رونق دادن به صنعت ورشکسته داخلی و جلوگیری از قاچاق در مقیاس بالا، از ابتلای بیشتر افراد به دود کشنده سیگار جلوگیری کرد.

ترک سیگار یکی از مهم‌ترین اقداماتی است که سیگاری‌ها می‌توانند برای بهبود اوضاع سلامتی و افزایش طول عمرشان انجام دهند. البته این کار اصلا ساده نیست، ولی می‌توان انجامش داد. فقط برای داشتن بیشترین شانس موفقیت باید بدانید با چه چیزی مبارزه می‌کنید. تقریبا همه می‌دانند که سیگار کشیدن ممکن است به سرطان ریه بینجامد، ولی کمتر کسی می‌داند سیگار ریسک ابتلا به سرطا‌ن‌های دیگری همچون دهان، تارهای صوتی، حنجره، مثانه، کلیه، لوزالمعده، رحم، معده و انواع سرطان‌های خون را بشدت افزایش می‌دهد. همچنین سیگار کشیدن می‌تواند باعث بیماری‌های ریوی مثل عفونت ریه، آمفی‌زم (تجمع مایع در شش‌ها)‌ و ذات‌الریه مزمن شود. سیگاری‌ها دو برابر دیگران در اثر سکته می‌میرند. سیگار یکی از عوامل مهم در گرفتگی مویرگ‌های دست و پاست. همچنین بر دیواره‌های رگ‌های خونی که به مغز می‌روند تاثیراتی می‌گذارد که به سکته مغزی منجر می‌شود. سیگار احتمال سکته قلبی را هم افزایش می‌دهد، اما احتمال آن در مردان سیگاری بیشتر از زنان است.چرا ترک کنیم؟ مهم نیست چند سال دارید یا چند سال سیگار کشیده‌اید. با ترک سیگار در هر مرحله‌ای، به سال‌های عمرتان می‌افزایید. کسانی که قبل از 50 سالگی سیگار را ترک می‌کنند، احتمال مرگشان ظرف 15 سال آینده به 50 درصد کاهش می‌یابد. همچنین کلیه سیگاری‌ها پس از ترک زندگی بهتری پیدا می‌کنند، کمتر مریض می‌شوند و می‌توانند از زندگی سالم لذت ببرند. مهم این است که تصمیم بگیرید.

از آنجا که پیشگیری بهتر و راحتتر از درمان است در ابتدا به راههای پیشگیری می پردازیم . همانطور که قبلاً گفته شد شخصیت افراد در ابتدا در خانواده شکل می گیرد وخانواده بهترین و مؤثر ترین عامل در ایجاد و یا حذف یک رفتار می باشند. در این رابطه والدین باید ازسیگار کشیدن در منزل و در حضور فرزندان خود اجتناب کنند و هچنین از معاشرت با افراد سیگاری خودداری کرده و فرزند خود را در کنار کسی که سیگار می کشد قرار ندهند. آموزش مهارتهای زندگی ( مهارت حل مشکل ، قدرت تصمیم گیری ، توانائی نه گفتن ، هنر دوست یابی وغیره ) از عوامل حفاظت کننده می باشد . در رابطه با ترک اعتیاد نیز راههای فراوانی پیشنهاد و ارائه گردیده است که البته همه این راهها به اراده و خواست درونی فرد باز می گردد. اما آنچه مسلم است ریشه یابی در حل تمام مشکلات می تواند بهترین راه حلها را به ما ارائه دهد. پس اگر ما ریشه و علل اعتیاد را شناسائی کنیم دقیقتر و مؤثرتر می توانیم آن را درمان کنیم . موارد دیگر که در زیرآمده است به عنوان راههای مؤثر در ترک نیز کاربرد فراوانی داشته است . این راهها عبارتند از : مطالعه و آگاهی از مضرات سیگار ، آموزش افراد سیگاری و تقویت روحی و روانی آنها ، ورزش و فعالیتهای جسمی هدفدار ، وضع قوانین در ممنوعیت استعمال دخانیات در اماکن عمومی و جدیت در اجرای آن ، آموزش از راه رسانه ها با اطلاع رسانی و پخش یا چاپ تصاویر از عاقبت افراد مبتلا ، مشاوره ، استفاده از روشهای جایگزین مثل اسپری بینی ، قرص مکیدنی ،استفاده از آدامسهای ترک سیگار.

یک نوجوان پیش از ورود به کلوپ سیگاری‌ها و نیز برای مقابله با وسوسه‌های سیگاری شدن باید به معضلات سیگاری شدن و تنفر مردم از خودش هم فکر کند و اعتیاد به سیگار را شوخی نگیرد و بداند شاید هیچ فردی در اولین استفاده از سیگار، فکرش را هم نمی‌کرده که روزی باید برای ترک آن و رسیدن به محبوبیت خانوادگی و اجتماعی تلاش طاقت‌فرسایی را انجام دهد.هریک ازما در زندگی خود افرادی را می شناسیم که سرگردان در بیابان ترسناک بی هویتی بدون هدف و رنجور و مردد  شیرین ترین روزگار عمر خود را با تلخی و ناکامی تباه می سازند و با هر نسیمی دگرگون شده و شخصیت ثابتی ندارند. به هر کجا سفر می کنند یا با هرکسی رفیق می شوند رنگ و بوی او را می گیرند. در واقع خود را به چیزی وابسته نمی دانند و در وجودشان شخصیت مستقل احساس نمی کنند. مشکل اصلی آنها عدم احراز هویت است. بنابراین ضرورت طرح این موضوع در شرایط کنونی با توجه به تعدد منابع هویت یابی و الگوهای متنوع و متضاد که فراروی نسل جوان و نوجوان است بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. احراز هویت یکی از نیازهای اساسی نسل جوان است. به نظر بعضی از صاحب نظران, این نیاز با همانندسازی و یا با تلاش و خلاّقیّت حاصل می گردد. کسب هویت نوسازی شخصیت بازآفرینی و تکامل هویت در جوامعی که تغییرات زیاد نیست سریع تر و آسان تر است و افراد کمتر بحران هویت را درک می کنند اما در شرایط کنونی که حوزه های انتخاب گسترش یافته و تغییرات به سرعت انجام می گیرد، طبیعی است هویت یابی تلاش بیشتری طلب می کند.
http://www.imna.ir/images/docs/000147/n00147504-b.jpg
مصرف سیگار و گرایش جوانان آنقدر در جامعه به امری عادی و بدیهی تبدیل شده که حتی نصب پوسترها و کلاس‌های آموزشی در مدارس و دانشگاه‌ها نیز دردی از درد جامعه دوا نمی‌کند، بهترین نمونه آن تصویر یک بسته سیگار است که به صورت یک اسلحه درآمده و در زیر آن نوشته شده " سیگار می‌کشد"!!!!سیگار همه را می‌کشد چه آنهایی که به طور مستقیم از آن استفاده می‌کنند و چه افرادی که به صورت غیرمستقیم در معرض دود ان قرار می‌گیرند، حتی در بسیاری موارد آسیب وارد شده به کودکانی که در معرض دود سیگار قرار می‌گیرند بسیار بیشتر از والدین سیگاری آنها است، تنگی نفس،‌ آلرژی، افسردگی و بدخوابی از برخی از آثار دود سیگار بر روی کودکان است.علاوه بر سیگار این روزها مصرف تنباکو نیز به اوج خود رسیده است،‌ بسیاری مصرف سیگار و دخانیات را عامل مهمی در ایجاد سرطان می‌دانند که مصرف تنباکو دلیل اصلی ایجاد چنین بیماری است.بنابراین امروز برای جلوگیری از رشد قارچ گونه کارخانه‌های تولید سیگار و افزایش بیماری‌های وابسته به دخانیات برای یک روز هم که شده سیگار خود را خاموش کرده و یا حداقل سعی کنیم که برای همین یک روز از خرید و فروش دخانیات جلوگیری کنیم.

جامعه سالم در سایه روانی سالم

http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg


به مناسبت هفته بهداشت روان http://www.irannaz.com/user_files/image/13/42.jpg

در علم پزشکی به انسانی سالم می‌گویند که هم از نظر جسمی و هم از نظر روح و روان سلامت باشد. با وجود اینکه کنترل انواع بیماری‌ها و درمان آنها از اهمیت بالایی برخوردار است، مراقبت از سلامت روان نیز به همان اندازه دارای اهمیت بوده و هرگونه مشکلی در این بخش از شخصیت آدمی نه‌تنها سلامت او را به خطر می‌اندازد بلکه جامعه و اطرافیان را نیز تهدید می‌کند. این موضوع تا جایی اهمیت دارد که 10 اکتبر هر سال به نام روز جهانی بهداشت روان نامگذاری شده است. روز 10 اکتبر هر سال میلادی (مطابق با 18 مهر ماه 1388) از طرف فدراسیون جهانی بهداشت روان (WFMH) به عنوان "روز جهانی بهداشت روان " نامگذاری شده است.این فدراسیون برای این روز در هر سال، یک شعار خاص را انتخاب می کند. در ایران هفته پایانی مهر ماه (24 تا 30 مهر) به نام "هفته بهداشت روان" نام گذاری شده است.
http://upload7.ir/images/45036838120844095389.jpg


بهداشت روان علمی است برای بهتر زیستن و رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی را در بر می گیرد. سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روان را قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب تعریف کرده است.بهداشت روان، دانش و هنری است که به افراد کمک می‌کند تا با ایجاد روش هایی صحیح از لحاظ روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری نموده و راه حل های مطلوب‌تری را برای حل مشکلاتشان انتخاب نمایند. 

تعریف سازمان جهانی 
بهداشت روان، عبارتست از: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران, تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی, عادلانه و مناسب. نتیجه آنکه مفهوم بهداشت روانی عبارت خواهد بود از تامین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی، پیشگیری از ابتلاء به اختلال روانی, درمان مناسب و بازتوانی آن.

در حقیقت بهداشت روان را می توان یکی از قدیمی ترین موضوعات به شمار آورد. زیرا بیماری های روانی از زمان های قدیم وجود داشته بطوریکه بقراط در حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد عقیده داشته که بیماران روانی را مانند بیماری جسمی باید درمان کرد . تقریبا از سال ۱۹۳۰ (۱۳۰۹ هـ . ش ) یعنی بعد از تشکیل اولین کنگره بین المللی بهداشت روان بود که این رشته بصورت جزئی از علوم پزشکی درآمد و سازمان های روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند. 


بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی، از هیچ طبقه اقتصادی ـ اجتماعی خاصی، در مقابل آن ها مصونیت نداشته و خطری است که بشر را مرتبا تهدید می‌کند. خوشبختانه نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیر، افکار غلط و خرافات در مورد این بیماری ها را کنار گذاشته و نشان داده که اوّلا بیماری های روانی، قابل پیشگیری بوده و ثانیا در صورتی‌که مانند سایر بیماری ها به موقع تشخیص داده و تحت درمان قرار گیرند به همان نسبت از مزمن شدن و عوارض آن ها کاسته خواهد شد. در راستای همین ایده, بهداشت روانی که جزئی از بهداشت عمومی محسوب می شود به پیگیری موارد زیر می پردازد:

- افزایش سطح بهداشت روانی از طریق ارتقاء آگاهی های جامعه در مورد بیماری های روانی

-شناسایی و تشخیص زودرس اختلالات روانی و درمان آن ها

-پیشگیری از عوارض و عود بیماری و توانبخشی بیماران

-پیشگیری از بروز بیماری های روانی از طریق پیشگیری و درمان بیماری های جسمی

ویژگی افرادی که از نظر روانی سالم هستند:

* احساس آرامش، امنیت و کفایت می کنند.

* توانایی های خود را در حد واقعی، ارزیابی می‌کنند، نه بیشتر و نه کمتر.

* به خود احترام می‌گذارند (Self- respect) و کمبودهای خود را می‌پذیرند.

* به حقوق دیگران احترام می‌گذارند.

* می‌توانند به دیگران علاقمند شوند و آن ها را دوست بدارند. می‌توانند احترام و دوستی دیگران را جلب کنند.

* می‌توانند نیازهای زندگی خود را برآورده سازند و برای سختی های زندگی خود، راه حلی پیدا می کنند.

* قادرند مسئولیت های روزمره ی خود را با انتخاب اهداف معقول پیش ببرند.

* طوری تحت تاثیر عواطف، ترس، خشم، عشق یا گناه خود قرار نمی‌گیرند که زندگی شان آشفته شود.
نشانه هایی که درباره به خطر افتادن سلامت روان هشدار می دهند:
بیماری روانی

- احساس نگرانی و غمگینی و ترس دائمی و بدون دلیل

- از دست دادن سریع تعادل روانی

- بی خوابی های مکرر

- افسردگی و سرخوشی متناوب و به صورت ناتوان کننده

- بی‌علاقگی و تنفر دائمی نسبت به مردم

- آشفتگی زندگی

- عدم تحمل دائمی فرزندان

- همواره خشمگین شدن و بعد دچار پشیمانی گشتن

- دائما حق را به خود دادن و دیگران را ناحق شمردن

- احساس درد و شکایت های بی‌شمار بدنی که علتی برای آن پیدا نمی شود

اگر شخصی وجود یکی از علائم فوق را در خود قطعی بداند، باید به روانشناس مراجعه کند.

افراد آسیب پذیر از نظر سلامت روان:

بیماران و معلولین روانی، عقب ماندگان ذهنی، بیماران صرعی، سالمندان، معتادان، بیکاران، فقیران، کودکان و نوجوانان، زنان باردار، افراد طلاق گرفته و داغدیده، افراد بی سرپرست، زندانیان و مهاجران.

قشر آسیب پذیر در الویت درمان قرار دارند.

انواع بیماری های روانی:

1- بیماری های عمده یا روان پریشی (Psychosis)

الف) روان گسیختگی (schizophrenia): شکاف شخصیت و عدم احساس واقعیت

ب) افسردگی ـ سرخوشی (Manic- depressive): افسردگی ژرف و هیجان شدید نوسان دار

ج) سوء ظن شدید و هذیان (paranoia): سوء ظن بی دلیل به همه چیز در چارچوب توهم

2- بیماری های غیر عمده

الف) روان نژندی یا نِوروز: از دست دادن توانایی واکنش مطلوب و هنجار در برابر موقعیت های گوناگون زندگی

ب) اختلالات شخصیتی: ناشی از تجربیات ناگوارو بد دوران کودکی
عوامل موثر در بروز بیماری های روانی:

بیماری های جسمی: آترواسکلروز عروق مغزی، سرطان ها، بیماری های متابولیک، برخی بیماری های اعصاب، بیماری های غدد درون‌ریز، صرع و ... .

وراثت: کودکی که پدر و مادرش هر دو روان گسیخته اند، احتمال ابتلای او به روان گسیختگی، 40 برابر بیشتر از کودکان دارای پدر و مادر سالم است.

عوامل اجتماعی: نگرانی ها، تنش های عاطفی، ازدواج های اجباری، گسیختگی خانواده، فقر، شهرنشینی، صنعتی شدن جامعه، مهاجرت، عدم امنیت اقتصادی، طرد شدن، از یاد رفتن، ظلم و ... .

عوامل محیطی:

- سمومی مثل جیوه، دی‌اکسید کربن، منگنز، قلع، ترکیبات سرب

- داروهایی نظیر باربیتورات ها، گریزوفولوین، الکل

- کمبودهای تغذیه ای مثل کمبود ویتامین B6 و ید

- عفونت ها مثل سرخک، سرخجه و عفونت های هنگام زایمان که بر تکامل مغزی جنین و کودک تاثیر دارند.

- پرتوتابی (مثل عکسبرداری اشعه x) در هنگام تکامل عصبی جنین

حوادث و تصادفات: اعم از حوادث و بلایای طبیعی (مثل زلزله) یا ساخت دست بشر (مثل تصادف رانندگی)

مذهب: افراد مذهبی و مومن کمتر به بیماری های روانی مبتلا می شوند و نیز بهتر به درمان ها پاسخ می گویند.
http://www.salamatnews.com/thumb/580/222/uploads/image_13930719409156.jpg

 از آنجا که بهداشت روان از جنبه‌های متفاوتی برخوردار است، به دلیل تمرکز بیشتر روی آن، هر سال به یک موضوع اختصاص می‌یابد و از این طریق سیاست‌ها در جهت بالا بردن سطح آگاهی و هوشمندی دنیا نسبت به آن مساله خاص مطرح می‌شوند. در همین راستا، 10 اکتبر امسال به «زندگی با شیزوفرنی» اختصاص یافته است.شیزوفرنی به‌عنوان یکی از جدی‌ترین مشکلات روانی در کل دنیا، باید بیش از پیش مورد توجه سازمان‌ها و متخصصان این امر قرار گیرد. آمارها حکایت از آن دارد که حدود 26 میلیون نفر از مردم جهان به شیزوفرنی مبتلا هستند. متخصصان بر این باورند که این اختلال روانی تا حد قابل توجهی قابل درمان است ولی بیش از 50 درصد مبتلایان به دلیل ناآگاهی از این امر، یا به سراغ درمان آن نمی‌روند یا اینکه به درمان‌های مناسب دسترسی ندارند.تمرکز روز جهانی بهداشت سلامت امسال روی مساله زندگی با شیزوفرنی بوده و این بهانه‌ای است تا از این طریق آگاهی خانواده‌ها و دوستان افراد مبتلا به این بیماری، پزشکان و سایر افراد جامعه افزایش یابد.

محققان معتقدند مبتلایان به شیزوفرنی نیز می‌توانند مانند سایر بیماران از بهترین روش‌های درمانی و مراقبتی بهره‌مند شده و از حمایت‌های مدیریتی برای مقابله با بیماری خود بهره‌مند شوند. شیزوفرنی نوعی اختلال روانی است که فکر، احساس و عمل بیمار را مختل کرده و در واقع تشخیص بین واقعیت و خیال را برای آنها دشوار می‌کند.ازجمله برخی علائم این بیماری می‌توان به اختلال خواب، اختلال در اشتها، رفتارهای غیرمعمول مشخص و احساسات غیرواقعی اشاره کرد. مبتلایان به شیزوفرنی غالبا در ارتباط با اطرافیان خود دچار مشکل هستند و از اتفاقات بیرونی معمول زندگی تعبیر نادرستی دارند.آنها در بیشتر واقع به دنبال درمان علائم مرتبط مانند اضطراب، افسردگی و سایر اثرات ناخوشایند روحی هستند. در واقع، نقص‌ موجود در الگوهای اجتماعی و روابط بین فردی از جمله ویژگی‌های مبتلایان به این بیماری محسوب می‌شود که با رنج‌های مزمن همراه است.
http://www.allwebs.ir/Content/UserFiles/Images/%D8%B9%D9%84%D8%A7%D8%A6%D9%85-%D8%B4%DB%8C%D8%B2%D9%88%D9%81%D8%B1%D9%86%DB%8C-1.jpg


علل افزایش شیوع بیماری های روانی
-بیماری های روانی مانند بیماری های جسمی کشنده نیستند و در نتیجه, مبتلایان به این نوع بیماری ها روی هم انباشته می شوند و احتیاج بیشتری جهت درمان سرپائی, بستری شدن و تخت بیمارستانی پیدا می‌کنند.

-عدم درک از نحوه شروع و طولانی مدت بودن بیماری در نتیجه عدم اطلاع از بیماری, درمان به موقع انجام نمی‌شود که همین امر باعث مزمن شدن بیماری گشته و بیماری غیرقابل علاج می‌گردد

-عدم برنامه صحیح و اطلاع کافی از روش های پیشگیری و درمانی که خود باعث انباشته شدن و ازدیاد این نوع بیماران می‌گردد

-برحسب برآورد سازمان جهانی بهداشت امروزه 25% مردم جهان دچار یکی از انواع اختلالات روانی ـ عصبی ـ رفتاری هستند. (به جز اعتیاد به مواد مخدر, الکل و سایر موارد).

ناتوانی و از کارافتادگی (disability) ناشی از بیماری های روانی، اغلب شدید و طولانی است و بار سنگینی بر بیمار, خانواده و جامعه تحمیل می‌کند. بطور کلی 6/10% بار کلی بیماری ها (Global Burden of Diseases) مربوط به بیماری های روانی است و با محاسبه سال های تقریبی ناتوانی در طول عمر (Disability Adjusted life years: Daly) این رقم به 28%  افزایش می‌یابد.

پیشگیری از بیماری های روانی1-پیشگیری اوّلیه (سطح اوّل)

پیشگیری اوّلیه عبارت است از کلیه اقداماتی که منجر به جلوگیری از بروز بیماری می‌شود، مثل واکسیناسیون در طب عمومی، پیشگیری اوّلیه در روانپزشکی به دلیل چند عاملی بودن اتیولوژی بیماری ها به سادگی امکان پذیر نیست و لذا هدف اصلی پیشگیری در این سطح، مقاوم نمودن افراد جامعه و بویژه اقشار آسیب پذیر در برابر اختلالات روانی از طریق مهار و کنترل ناهنجاری های ژنتیکی، وراثتی، محیطی و خانوادگی است. در حالیکه کلیّه افراد جامعه گروه هدف را تشکیل می دهند.، اهداف زیر بطور اختصاصی در این مرحله دنبال خواهد شد :

1 ـ تاثیر شرایط محیطی و آلودگی های زیست محیطی، شرایط اجتماعی و اقتصادی بر سلامت روان

2 ـ نقش عوامل ژنتیکی در بروز اختلالات روانی

3 ـ پی آمد های اجتماعی ازدواج های خویشاوندی، زودرس و ازدواج با افراد حامل و ناقل ژن معیوب

4 ـ ارتباط بین وضعیت روانی، در دوران بارداری و سلامت روان کودک پس از تولد

5 ـ نیازهای انسانی در مراحل مختلف رشد ازجمله طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی، میانسالی و سالمندی

6 ـ نقش اولیاء و محیط خانواده در سلامت روان کودکان و نوجوانان

7 ـ نحوه رویارویی با عوامل اضطراب انگیز محیطی و اجتماعی

اهداف فوق از راه های زیر قابل حصول است :

1- انجام تحقیقات سبب شناسی به منظور کشف نقش عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در تخریب سلامت روانی افراد در جامعه

2 ـ همکاری بین تخصصی با متخصصین رشته های مختلف و همکاری بین بخشی با ارگان های ذیربط

3 ـ آموزش همگانی بهداشت روانی کلیه اقشار

4 ـ همکاری مستمر با رهبران مذهبی و سیاسی مردم

5 ـ مشاوره های خانوادگی و فردی و گروهی

6 ـ جلب همکاری و تشویق افراد جامعه در بهره برداری مطلوب از خدمات بهداشت روان

براساس مطالعات انجام شده در دانش آموزان مشخص شده است که مذهبی بودن دانش آموزان و خانواده های آنان رابطة معکوس و معنی داری با بروز افسردگی دارد و بنابراین توجّه به عقاید معنوی و باورهای مذهبی و التزام به احکام دینی در فضای فرهنگی جامعه و خانواده ها نقش اساسی در پیشگیری اوّلیه افسردگی و به دنبال آن تامین سلامت روانی دارد و به طور قطع یکی از سازوکارهای این پدیده جملة روح افزای دل آرام گیرد به یاد خدای، مُلهَم از آیه شریفه قرآن “ اَلا بِذِکرِاللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوب ”، می‌باشد.

2ـ پیشگیری ثانویه (سطح دوّم)

هدف اصلی در این مقطع جلوگیری از عوارض اختلالات روانی در افراد جامعه با تشخیص به موقع، درمان مناسب و زودرس و پیگیری منظم می‌باشد.

انتظار می رود اهداف زیر در این سطح پیشگیری برآورده شود :

1 ـ بیماریابی به منظور تشخیص سریع و به موقع علایم غیرعادی و یا رفتارهای نامتعادل در افراد

2 ـ درمان فوری، زودرس و کامل، جهت رفع علایم سبک اختلالات در بین افراد شناسایی شده

3 ـ درمان نگهدارنده به منظور پیشگیری از بازگشت عوارض اختلالات تا حصول کامل بهبودی در بین افراد آسیب دیده جامعه

4 ـ پیشگیری از بروز علایم شدید در بین افراد مبتلا و ایجاد سازگاری بین آنها و خانواده

5- جلوگیری از بالارفتن میزان عود و دفعات بستری

6- ارائه خدمات مراقبت.

اهداف فوق از طریق زیر قابل حصول می باشد :

1 ـ آموزش چهره به چهره افراد جامعه در خصوص نقش پیگیری به خصوص پیگیری الزامی در موارد سایکوز و صرع

2 ـ شناسایی افراد در مدارس، خانواده ها و محل کار آن ها جهت تشخیص و درمانی به موقع

3 ـ ارائه خدمات درمانی مناسب و به موقع از طریق فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم (اورژانی، سرپائی و بستری)

4 ـ همکاری بین تخصص های مختلف بهداشتی درمانی

5 ـ آموزش های لازم در جهت حذف باورهای غلط و تعصبات نادرست مردم و اصلاح نگرش، دانش، و مهارت آنها در خصوص تفسیر و تعبیر اختلالات روانی، انتخاب درمان و نحوه برخورد با بیماران روانی، در خانواده، مدرسه، محل کار و اجتماع.

3 ـ پیشگیری ثالثیه (سطح سوّم)

هدف اصلی، پیشگیری از تداوم اختلالات روانی مزمن در بین مبتلایان و کاهش ناتوانی های فردی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی ناشی از آن می‌باشد. برای دستیابی به این هدف رعایت موارد زیر الزامی است :

1 ـ شناسایی مبتلایان به اختلالات روانی مزمن

2 ـ حمایت از مبتلایان شناخته شده به منظور جلوگیری از عوارض احتمالی ناشی از اختلال، مانند خودکشی، اعتیاد، فرار از منزل، فحشاء و سایر انحرافات اجتماعی، با درگیر ساختن خانواده ها و سایر مراجع ذیربط

3 ـ اقدامات عملی برای بازتوانی مبتلایان از طریق کاریابی، حمایت مالی و اشتغال در مراکز نیمه وقت

4 ـ  ارائه خدمات مراقبت

5 ـ تاسیس واحد های نوتوانی در بخش های روانپزشکی

6 ـ آموزش خانواده ها در نحوه برخورد با بیماران خود و مسئولیت پذیری آنها نسبت به بیماران.

 
 
  
بهداشت روان وباورهای اجتماعی
 
بهداشت روان وجامعه سالم
 
 
 
بهداشت روان و رسانه
 
بهداشت روان وسلامت خانواده
 
       
 
 
بهداشت روان و پزشک خانواده
 
بهداشت روان درمحیط های آموزشی
 
 
 
بهداشت روان در جمهوری اسلامی
    
بهداشت روان درگروه های خاص  


منابع:

1 ـ طرح کشوری بهداشت روانی 1367، اداره کل مبارزه با بیماری ها، وزارت بهداشت، درمان آموزش پزشکی

2 ـ بحثی کوتاه در باره اولویّت های بهداشت روانی در جمهوری اسلامی ایران، فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، گروه علوم بهداشتی و تغذیه

 3 ـ سیمای سلامت روان در جمهوری اسلامی ایران، 1380، دکتر نوربالا و همکاران

 4 ـ طرح بهداشت روان مناطق شهری، تهیه شده توسط گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی  اصفهان

 5 ـ کتاب بهداشت روانی، دکتر بهروز میلانی فر، 1370،نشر قومس، تهران

 6 ـ گزارش اوّلین کارگاه برنامه ریزی تجدید نظر برنامه ملّی بهداشت روان، 1378، اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماری ها

7 ـ گزارش کارگاه برنامه ریزی پیشگیری اوّلیه در بهداشت روان، 1376، اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماری ها 

8 ـ گزارش دوّمین کارگاه برنامه ریزی پیشگیری اوّلیه در بهداشت روان، 1378، اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماری ها

کمبود انرژی, خستگی , بی حوصلگی, بی انگیزگی, آدیسون, ادرنالین

غدد فوق کلیوی درون ریز مثلثی شکل بوده و دقیقا بالای کلیه ها قرار دارند و مسئول ترشح هورمون ها، بویژه در هنگام استرس و فشارهای عصبی هستند.این بیماری به زبان ساده نتیجه پرکاری و خستگی غدد فوق کلیوی است که نهایتا منجر به خستگی فرد می شود. هورمون های غدد فوق کلیوی به خوبی فعالیتهای بدن از جمله تنظیم هورمونهای تیروئید و جنسی را کنترل می کنند. نکته قابل توجه اینست که هورمون های غدد فوق کلیوی توان سوخت و ساز چربی ها، کنترل قند خون و مواجهه با استرس را تحت تاثیر قرار می دهند.

امروزه نحوه زندگی روزمره ما از سیستم فوق کلیوی بیش از توان آن کار می کشد. تغییراتی که در بدنتان احساس می کنید دقیقا نتیجه همان واکنش هایی است که در این غدد ایجاد می شود. مثلا اگر احساس خوبی دارید مطمئن باشید که آنها بخوبی کار می کنند. همه ما در زندگی عوامل استرس زا را تجربه می کنیم. این فشارها در صورت ادامه داشتن زنگ خطری برای سلامت غدد فوق کلیوی خواهد بود و با بی توجهی ممکن است منجر به از کار افتادن آنها شود.هزاران نفر در سراسر دنیا از خستگی مدام رنج می برند که با خوابیدن و استراحت کردن بر طرف نمی شود، این علامت اصلی و اولیه، ضعف یا نارسایی غدد آدرنالین(فوق کلیوی) می باشد. در دنیای زندگی می کنیم که بسیاری با مشکل خستگی و کمبود انرژی روبرو می باشند و به درستی درک صحیحی از علل ایجاد آن ندارند. نکته تاسف بار این است که اگر از کمبود انرژی و خستگیتان با دیگران سخن بگویید آن ها شما را فردی تنبل خطاب می کنند و برای آن ها وضعیت جسمی شما قابل درک نیست.متاسفانه کمبود انرژی در لیست بیماری های پزشکی قرار ندارد و اگر شما به پزشکی مراجعه و درباره خستگی خود با او مشورت و از او کمک بخواهید، احتمالا به شما خواهد گفت همه ما خسته هستیم و شاید از خودتان بیش از حد انتظار دارید!!

اما در واقع کمبود انرژی خطر جدی است و تاثیر مستقیم بر جسم، روان، زندگی فردی و اجتماعی ما می گذارد. اگر ضعف و کمبود انرژی بدون درمان ادامه یابد بدن توان کافی برای بازسازی اندام های خود را نخواهد داشت و این مسئله سبب پیری زودرس و بروز انواع بیماری ها می گردد. از طرفی شما باید انرژی کافی داشته تا در روابط اجتماعی و حتی عاشقانه موفق باشید، با دیگران معاشرت کنید، بخندید و دیگران را بخندانید.

بسیاری از جنبه های شخصیتی، رفتاری و حتی تفکرات ما ارتباط مستقیم با میزان انرژیمان دارد. تصویر زندگی در دید افراد کم انرژی شکلی اشتباه دارد. بعضی از این افراد از آنجا که علاقه و تمایل خود را به انجام فعالیت های اجتماعی از دست می دهند بر این باورند که چرا دیگران وقت و انرژی خود را صرف امور بیهوده می کنند و حتی خود را معنوی می پندارند، اما در واقع این معنویت نیست و از وضعیت خود اطلاعی ندارند که چقدر بی انرژی و افسرده می باشند.افراد کم انرژی معمولا بی حوصله و حساسند و از آنجا که انرژی کافی برای حل و بررسی مشکلات را ندارند زود عصبی می شوند و همیشه دیگران را برای مشکلات خود مقصر می دانند. کمبود انرژی می تواند تمام بخش های بدن از سیستم اعصاب مرکزی گرفته تا تمایلات جنسی را تحت تاثیر قرار دهد به عبارتی وقتی انرژی کافی وجود ندارد ممکن است هر یک بخش های بدن فعالیت خود را بدرستی انجام ندهند.

غدد فوق کلیوی باعث آزاد شدن قند در خون می شوند وسپس غده تیروئید این قند را به انرژی و ATP تبدیل می کند و آنرا در اختیار تمام ارگان های بدن قرار می دهد تا فعالیت خود را انجام دهند. غده تیروئید مانند شمع در موتور ماشین عمل می کند و باعث مشتعل شدن سوخت و تبدیل آن به انرژی می شود.همچنین فعالیت غدد تیروئید و آدرنال(فوق کلیوی) تعیین کننده سرعت متابولیزم بدن می باشند اگر پرکار باشند سرعت متابولیزم بدن سریع و اگر به اندازه فعالیت کنند سرعت متابولیزم بدن نرمال و اگر کم کار باشند سرعت متابولیزم بدن کند می شود.در حقیقت افرادی که با خستگی و کمبود انرژی روبر می باشند بدنشان دارای سرعت متابولیزم کند و به عبارت دیگر غدد فوق کلیوی و یا تیروئید آن ها کم کار می باشند، البته در بیشتر موارد مشکل از کم کاری غدد فوق کلیوی است.


غدد فوق کلیوی:
همان طور گفته شد غدد آدرنال(فوق کلیوی) 2 غده گرد به اندازه 3 الی 4 اینچ که هر کدام بالای هر کلیه قرار گرفته اند. این غدد هورمون های مختلفی از جمله آدرنالین، کورتیزون، آلدوسترون، استروژن، تستسترون، پروژسترون ،DHEA و.... تولید کرده که نقش های مختلفی در بدن ایفا می کنند. بعضی از وظایف هورمون های تولید شونده توسط این غدد عبارتند از: فعال کردن سیستم فرار و گریز(سیستم مقابله با استرس)، تولید انرژی، افزایش قند خون، تنظیم قوای جنسی، تنظیم سوخت و ساز بدن و چندین نقش مهم و حیاتی دیگر. هر گاه شما تحت استرس قرار می گیرید غدد آدرنال با تولید هورمون های مختلف به بدنتان کمک می کند تا از حالت فشار و استرس رهایی یابید به همین دلیل ممکن است بارها هنگام فشار های روحی و استرس دردی در بالای کلیه ها احساس کرده باشید.

علائم معمول ضعف غدد آدرنال شامل ضعف بدنی، خستگی و معمولاً همراه با افسردگی، تمایل بیش از حد به خوردن مواد قندی و شیرینی جات(به دلیل اینکه هورمون های مولد انرژی در بدن به اندازه کافی تولید نمی شوند و فرد برای کسب انرژی تمایل به خوردن مواد قندی خواهد داشت)، کاهش فشار خون، قند خون و دمای بدن به خاطر کمبود هورمون کورتیزول و علامت های ثانویه ضعف غدد آدرنال شامل: اختلال در هضم غذا، عدم توانایی در کنترل استرس، تحریک پذیری، آلرژی به خوردن برخی از غذاها، درد و ضعف عضلات، ابتلای مکرر به انواع عفونت ها، ریزش مو، تغییر در رنگ پوست ،ضعف و ناتوانی جنسی می باشند.

اگر شما جزء کسانی هستید که صبح هنگام بیدارشدن از خواب به جای احساس تازگی و سرحالی، حس بی حالی، کرختی و افسردگی دارید و با گذشت روز این حالت بر طرف می شود، احتمالا به ضعف غدد آدرنال مبتلا هستید. در افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال می باشند هنگام صبح این غدد به درستی فعالیت نمی کنند و با گذشت روز و یا استفاده از محرک ها مانند قهوه و چای فعالیت این غدد بیشتر شده و حس خستگی و کرختی از بین می رود.


علائم روانی مرتبط با ضعف غدد فوق کلیوی:
کورتیزول یکی از هورمون هایی است که توسط این غدد ترشح می شود، یک نشاط آور طبیعیست، وقتی غدد آدرنال کم کار شوند این هورمون نیز کمتر ترشح شده و به جای حس نشاط، خستگی، بی حوصلگی و افسردگی جایگزین می شود. به عنوان مثال کسانی که برای درد از مشتقات این هورمون مانند داروی کورتیزون استفاده می کنند معمولاً بعد از تزریق آمپول حس نشاط به آن ها دست می دهد و یا ورزش کردن سبب ترشح بیشتر این هورمون می شود به همین دلیل است که معمولا افراد ورزشکار با نشاط تر از سایرین هستند.

افسردگی، بی تفاوتی، ناامیدی، حس پوچی، آدم های مودی(یک روز با انرژی هستند و روز یا ساعتی دیگر عصبی و بی حوصله)، بی قراری، بی خوابی، اضطراب و تحریک پذیری از علائم روانی ضعف غدد آدرنال می باشند.در زندگی زناشویی افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال هستند، شریک زندگی آن ها به اشتباه تصور می کند که علاقه و جذابیت خود را برای طرف مقابل از دست داده است، در واقع ضعف غدد آدرنال در تولید هورمون های مولد انرژی و تحریک پذیری جنسی است که موجب می گردد فرد گرایش خود به ارتباط را از دست بدهد، کم انرژی، کم حرف شود و دائماً به فکر فرو رود، شخص ممکن است تمایل به برقراری ارتباط با دوستان و خانواده خود را نیز از دست دهد، معمولاً این افراد کارهای نیمه وقت انتخاب می کنند، ضعف جنسی نیز از علائم شایع نارسایی غدد آدرنال می باشد چون بخشی از هورمون های جنسی توسط این غدد ترشح می شوند.

علایم کلی:
 - ناتوانی در برابر فشارهای عصبی- اضطراب- احساس خستگی مداوم- میزان پایین قند خون-میزان پایین فشارخون- احساس سرگیجه هنگام برخاستن- پرخاشگری- افزایش شدت حساسیت- چاقی به خصوص در نواحی اطراف شکم- حساسیت به نور یا شب کوری- بی نظمی در ساعات خواب، احساس خفگی و نفس زدن در هنگام استراحت- دشوار به خواب رفتن و یا از خواب پریدن- کاهش فعالیت جنسی- بیماری های مداوم و یا ناتوانی در بهبود یافتن سریع- احساس نامطلوب بعد از تمرین های ورزشی- ویارهای غذایی گاه و بیگاه

عواملی که سبب تضعیف غدد فوق کلیوی می شوند:
استرس فاکتور بسیار مهمی در تضعیف غدد فوق کلیوی می باشد. استرس به هر شکل از مشکلات عاطفی، اقتصادی، کارهای سنگین گرفته تا زندگی در شهرهای شلوغ و پر سر و صدا، همه می توانند موجب تهی شدن غدد آدرنال شوند، هر گاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد غدد آدرنال(فوق کلیوی) به کمک بدن شتافته و با تولید هورمون های مختلف به بدن کمک می کند تا از حالت فشار و استرس خارج شود، این امر موجب مصرف مقدار زیادی عنصر روی و منیزیوم توسط بدن می گردد، استمرار استرس موجب تهی شدن غدد آدرنال و مصرف بیشتر و در نهایت تخلیه ذخایر روی، منیزیوم و برخی دیگر از ویتامین ها و مواد معدنی در بدن می گردد.

کم خوابی و بی خوابی: بازیافت انرژی و بازسازی غدد آدرنال در هنگام خواب صورت می گیرد، فرد طی روز از سیستم اعصاب سمپاتیک خود استفاده می کند که باعث مصرف انرژی و خستگی بدن شده این سیستم با سیستم اعصاب پاراسمپاتیک تنظیم و متعادل می شود، که وظیفه آن بازسازی بدن و باز یافت انرژی است، سیستم اعصاب پاراسمپانیک در هنگام خواب و استراحت عمل می کند به همین دلیل خواب را زمان تعمیر و نگهداری بدن می نامند، چنانچه خواب کافی نداشته باشید بازسازی و فعالیت غدد آدرنال دچار مشکل می شود.

ازدیاد مس در بدن: وقتی غدد آدرنال ضعیف شوند مس در بدن تجمع می یابد، با افزایش میزان مس در بدن مشکلات جسمانی و روانی مرتبط با ازدیاد مس در فرد دیده خواهند شد و برعکس ازدیاد مس در بدن رابطه مستقیم با تضعیف غدد آدرنال دارد و یکی از عوامل اصلی در ایجاد آن می باشد. جهت کسب اطلاعات بیشتر مقاله ازدیاد مس را مطالعه نمایید.


تغذیه نامناسب: اکثر برنامه های غذایی فاقد مواد معدنی و ویتامین هایی است که غدد آدرنال برای فعالیت خود به آن ها احتیاج دارند، این مواد شامل ویتامین های گروه A ,B ,C ,E و مواد معدنی مانند منگنز، روی، کرم و سلنیوم می باشد.


مردم به علت مشغله و نوع زندگی تمایل بیشتری به خوردن غذاهای فست فود و آماده دارند. معمولاً این غذاها دارای کالری زیاد و فاقد مواد مغذی به اندازه کافی می باشند، همچنین کاهش کیفیت مواد غذایی به دلایلی از قبیل: استفاده از هورمون ها برای پروار کردن دام ها، طیور و پرورش میوه ها و غیره، سبب کاهش مواد معدنی و ویتامین ها در آن ها شده است.


هرگاه شخصی تحت استرس قرار می گیرد نیاز بیشتری به مواد مغذی ذکر شده خواهد داشت و متأسفانه امروزه نسبت به گذشته هم زندگی پر استرس تر  و هم مواد غذایی بی کیفیت و بی ارزشتر شده اند.فلزات سمی و مواد شیمیایی: بدن هر فرد در معرض هزاران ماده شیمیایی و سمیست که در هوا، آب و غذاها می باشند و نقش مهمی در تضعیف غدد آدرنال ابفا می کنند، اکثر افراد آگاه نیستند که مصرف خیلی از داروها مانند انواع آنتی بیوتیک ها، مسکن ها و برخی داروهای دیگر چه تأثیر مخرب و جبران ناپذیری بروی کبد و غدد آدرنال می گذارند. به همین دلیل بنده همواره دیگران را به استفاده از سونای خشک جهت کمک به دفع مواد زائد از بدن تشویق می کنم.

انواع عفونت های مزمن: عفونت های مزمن نیز باعث تضعیف این غدد می شوند به عنوان مثال علت اینکه شما در حین ابتلا به سرما خوردگی احساس بی حالی و کمبود انرژی می کنید همین امر است، این غدد با تولید انرژی بیشتر به بدن کمک می نماید تا با عفونت و ویروس ها مقابله کند که موجب تضعیف این غدد شده و شما احساس کمبود انرژی می کنید. همچنین بیماری هایی مانند ایدز، هپاتیت و حتی عفونت های مزمن سینوس  ها می توانند سبب تضعیف غذذ فوق کلیوی شوند.

انجام فعالیت های ورزشی و بدنی سنگین و یا روابط جنسی بیش از حد: البته ورزش کردن و داشتن روابط جنسی متعادل موجب تقویت موقت غدد فوق کلیوی و ترشح بیشتر بعضی از هورمون ها مانند تستسترون، کورتیزول و افزایش شادی و قدرت بدنی می شوند، اما باید توجه داشت ورزش کردن و روابط جنسی نیاز بدن به برخی از مواد مغذی مانند پروتئین، ویتامین های ب، ث، ای و مواد معدنی مانند روی را افزایش می دهد و چنانچه شخص تغذیه درست و استراحت کافی نداشته باشد به مرور زمان موجب تضعیف غدد فوق کلیوی خود می شود.

نوشیدنی های محرک: محرک ها مانند چای، قهوه و سایر مواد حاوی کافئین، شکر، الکل و غیره باعث تخریب غدد آدرنال می شوند، مصرف این محرک ها انرژی موقت به فرد می دهند اما در نهایت موجب تضعیف غدد آدرنال شده و فرد برای کسب انرژی به مصرف بیشتر قهوه، الکل و.... روی می آورد. این یک نکته بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود بویژه برای کسانی که به مواد محرک قویتر مانند کوکائین و غیره اعتیاد دارند و یکی از علل همیشگی در عدم توانایی فرد برای ترک اعتیاد ضعف غدد آدرنال می باشد که متاسفانه بسیاری از پزشکان از آن اطلاعی ندارند و صرفا تصور می کنند که بعد از آنکه اثرات ماده محرک یا مخدر از بدن فرد معتاد خارج شود، وی درمان شده است!

ضعف مادرزادی و ارثی: خیلی از کودکان با غدد آدرنال ضعیف به دنیا می آیند. این یک مشکل ژنتیکی نمی باشد بلکه به خاطر کمبود یا ازدیاد برخی مواد معدنی در بدن مادران می باشد و این کودکان با سطح مواد معدنی کم و یا ناهماهنگ به دنیا می آیند، به عنوان مثال: اگر مادری دچار کمبود عنصر روی و ازدیاد عنصر مس باشد فرزند به دنیا آمده نیز با همین عدم توازن روبروست. این کودکان وقتی به سن 5 تا 7 سالگی می رسند ضعف غدد بیشتر به چشم می خورد آن ها اکثراً مریض، کمی افسرده و اختلال در یادگیری دارند. بعضی از کودکان نیز با فعالیت بیش از اندازه و سایر مشکلات رفتاری واکنش نشان می دهند.


چگونگی تشخیص ضعف غدد فوق کلیوی:
متأسفانه وقتی افراد از خستگی و افسردگی و سایر علائم که معمولاً به خاطر ضعف غدد آدرنال است شکایت دارند اکثر پزشکان سوالات درستی از مریض و یا آزمایشات مربوط به غدد آدرنال را انجام نمی دهند، پاسخ ها معمولاً: به یک مسافرت برو یا تجویز قرص های ضد افسردگی است یا به مریض گفته می شود باید پیش مشاور بروی و دیدگاهت را عوض کنی! در مواردی هم که فرد دچار ضعف جنسی می شود با تجویز هورمون ها وضعیت را در نهایت بدتر از آنچه که هست می کنند و یا درمان هایی کاملا اشتباه تجویز می شود.

علائمی مانند خستگی و فشار خون پایین، تمایل به استفاده از محرک ها مانند قهوه، چایی برای شادابی بیشتر، افسردگی، درد مفاصل، تمایل به خوردن شیرینی جات و یا مواد شور، درد در قسمت پشت می تواند علائم بارزی از ضعف غدد آدرنال باشند.یک آزمایش خیلی ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنال: پزشک فشار خون فرد را وقتی آرام دراز کشیده اندازه گیری می کند، سپس مریض بلافاصله و ناگهان بلند می شود و دکتر بار دیگر فشار خون او را اندازه گیری می کند. فشار خون باید بالا رود اما در افرادی که دچار ضعف غدد آدرنال هستند فشار معمولاً پایین می آید و فرد احساس ضعف و کمی سرگیجه می کند، این یک آزمایش ابتدایی و ساده جهت تشخیص ضعف غدد آدرنال است.


آزمایش های خونی که می توانند کمک به تشخیص کم کاری این غدد نمایند عبارتند از: Salvia, DHEAs, Testosterone, Cortisol, Na, K، همچنین انجام آنالیز مو در برخی موارد کمک به تشخیص این مشکل و علل ایجاد آن می کند.

درمان:
قدم اول و بسیار مهم استفاده از مکمل هایی غذایی مناسب برای بازسازی این غدد است. بدن شما به تمامی مواد معدنی، مواد مغذی و آنزیم ها نیاز دارد که متأسفانه در غذاها کمیاب است. مکملهای فراوانی در بازار یافت می شود و باید در انتخاب بهترین آنها دقت کرد. ویتامین C برای تولید هورمون های غدد فوق کلیوی ضروری است و در مواقعی که فرد دارای استرس است این ویتامین به سرعت مصرف می شود. مقدار کافی مکمل C نه تنها برای فعالیت های غدد فوق کلیوی حیاتی است، بلکه مورد نیاز سایر بخشهای بدن از جمله مغز، قلب و کبد است. علاوه بر این، این ویتامین نقش مهمی در فعالیت های بدن برای سوختن چربیها و تولید انرژی ایفا می کند، بدینگونه که به ترکیبات حیاتی کارنتین کمک می رساند. همچنین کارنتین افزایش یافته، سبب افزایش خستگی در زمان ورزش شده و نهایتا باعث دست کشیدن از تمرین می شود.

مکمل های حاوی منیزم نیز برای ترشح هورمونهای این غده ضروری است. در اکثر مواقع خستگی این غدد منجر به ناکارایی خاصی می شود. منیزیم در زمان استراحت باعث تمدد اعصاب و خواب راحت تر شده و تپش قلب را کم می کند و در زنان در طول دوره قاعدگی گرفتگی عضلات را کاهش می دهد.برای درمان ابتدا باید آزمایش های خون مربوطه جهت اندازه گیری هورمون ها، الکترولیت ها، مواد معدنی و ویتامین ها انجام شود و بر اساس نتیجه آزمایشات برنامه درمانی تنظیم گردد. معمولا درمان کامل این ناراحتی با توجه به میزان ضعف غدد فوق کلیوی بین 6 ماه تا 1 سال بطول می انجامد. اکثر افراد آگاه نیستند که نوع زندگی اعم از تغذیه، روابط اجتماعی و غیره چه تاثیری بر سلامت جسم و روان آن ها می گذارد. من نیز سال ها پیش به ضعف غدد فوق کلیوی مبتلا بودم و متاسفانه هیچ پزشک و حتی خودم  نیز درک صحیحی از علل افسردگی، خستگی و سایر مشکلاتم نداشتم که این امر موجب تحقیق و شناخت بیشتر بیوشیمی بدن و بررسی ارتباط بین جسم و روان و درمان خود و هزار بیمار دیگر  تا به امروز گردید.

درمان کم کاری غدد آدرنال و حتی سایر بیماری ها علاوه بر تجویز دارو و یا مکمل های غذایی، نیازمند تغییرات مهم در نوع زندگی اعم از تغذیه، میزان استراحت، انجام سونا درمانی برای دفع سموم و فلزات سمی که امروزه بدن همه ما به دلیل آلودگی محیط زیست با آن ها مواجه است، تغییر در روابط اجتماعی و حتی قطع ارتباط با افرادی که سبب تخریب روانتان می گردند و سایر موارد می باشد، به یاد داشته باشید آنچه سبب تضعیف غدد آدرنال گردیده عوامل ذکر شده است و درمان نیز با اصلاح آن ها و البته تجویز دارو و یا مکمل های غذایی مناسب صورت می گیرد.ضعف غدد فوق کلیوی یکی از مهمترین عوامل خستگی های مفرط هست. مخصوصا خستگی زودرس که هنگام مطالعه به سراغمان می آید یکی از نشانه های ضعف غدد فوق کلیوی می باشد.برای درمان این مسئله بهترین راه استفاده از برگ انگور فرنگی سیاه است. دم کرده ی این گیاه بسیار مفید است. برای تهیه دم کرده ی برگ انگور باید سی گرم از آن را در صد سی سی آب جوش به مدت 20 دقیقه بجوشانیم. پس از تهیه دم کرده آن را به سه قسمت تقسیم میکنیم و در سه وعده آن را میخوریم.
نکاتی در مورد سبک زندگی

غدد فوق‌کلیوی توانایی دارند از سموم خطرناکی که در بدن تولید می‌شود جلوگیری کنند و آثار آن را خنثی سازند. با وجود این‌که علم و دانش پزشکی تاکنون موفق نشده است تمام اسرار کار این غدد را فاش کند و محققان تاکنون به تمام رموز کار آن آگاهی نیافته‌اند، با این حال می‌دانیم، نیکوتین و سرب و مواد شیمیایی دیگری، مضر به حال این غدد هستند و همچنین غذایی که از جهت مواد مغذی و جذب‌شدنی متعادل نباشد به طور قطع آثار بدی در سلامت این غدد دارد. من و شما بسیاری از اشخاص را دیده‌‌ایم و می‌بینیم که هنوز در مراحل جوانی هستند و موهای سرشان خاکستری و به قول معروف فلفل‌نمکی می‌شود. این سفیدی موی بی‌موقع در این اشخاص علامتی از بدکار کردن غدد فوق‌کلیوی در بدن آنهاست. برای حفظ سلامتی غده‌های فوق‌کلیوی باید به غذای خودمان حداکثر مواد سفیده‌ای و به مقدار کافی نمک و همچنین ویتامین‌های A و C و مخصوصا تمام ویتامین‌های دسته B را وارد کنیم، زیرا ویتامین C در رفع سموم و ویتامین A در جلوگیری از احتقان خون و ویتامین‌های B برای تولید آدرنالین تاثیر بسیار  مهمی در غدد فوق‌کلیوی دارند.

یکی از هورمونهای این غدد که پاسخ دهنده به استرس محسوب می شود کورتیزول است و در مواقعی که میزان استرس بیشتر باشد ترشح آن افزایش می یابد. کم خوابی نیز ترشح آن را افزایش می دهد. در بهترین حالت میزان این هورمون در صبح در بالاترین حد بوده و در شب کاهش می یابد. فشارهای عصبی و فیزیکی سبب ترشح بیش از حد آن در طول روز می شود.کورتیزول بیش از حد سبب بیدار نگه داشتن فرد در طول شب و ایجاد حس خستگی در صبح می شود. این بی خوابی می تواند پرخاشگری را در فرد تشدید کند. استرس بیشتر مساوی است با کورتیزول بیشتر.فعالیتهای شدید تا رسیدن به مرز خستگی، این بیماری را تشدید می کند. هر چند ممکن است دشوار باشد ولی سعی کنید در مواقع خستگی کمی بخوانید. بدن ما همیشه تلاش می کند ما را آگاه کند پس به ریتم آن کمی بهتر دقت کنیم.

خوردن غذاهای با کیفیت و مغذی برای فعالیت غدد فوق کلیه و ثابت نگه داشتن میزان قند خون حائز اهمیت است. از خوردن غذاهای فرآوری شده و بی کیفیت خودداری کنید. قند مصنوعی که در بعضی از محصولات به کار می رود تماما شیمیایی است. کافئین هم باید کنار گذاشته شود. اگر شما اعتیاد به نوشیدن قهوه دارید باید آن را بطور تدریجی و نه یکباره کنار بگذارید. کنار گذاشتن کافئین می تواند فشار مضاعفی به غدد فوق کلیه وارد کند. علاوه بر این، کافئین علاوه بر اینکه بدن شما را در حالتی اسیدی و بیماری پذیر قرار می دهد، آب بدنتان را هم کم می کند.

از مصرف شکر و آرد خودداری کنید این دو کربوهیدراتهای ساده ای هستند که نیاز به تشرح بالای انسولین دارند.تشرح بالای انسولین، غدد فوق کلیه را برای ثابت کردن میزان قند خون پرکار کرده و تحت فشار قرار می دهد. سعی کنید از دانه های دست نخورده یا ترکیبی از دانه غلات استفاده کنید.خوردن میان وعده ها بطور مستمر مفید است از گرسنگی کشیدن های طولانی خودداری کنید. بهتر است حدودا هر 2 ساعت یکبار یک غذای ساده کم کالری و سالم مصرف شود.

اغلب صبحانه ها از میوه جات، غلات، نان و حبوبات تشکیل می شود که بعلت داشتن قندهای ساده، میزان قند خون را بطور ناگهانی بالا برده و غدد فوق کلیوی را تحت فشار می گذارند. ترکیبی از کربوهیدات پیچیده به همراه کمی پروتئین و چربی برای صبحانه عالی است. سوخت و ساز این ترکیب زمان بیشتری طول می کشد و موجب افزایش ناگهانی قند خون نخواهد شد. آب پنیر هم به عنوان بخشی از یک صبحانه ساده و مختصر گزینه خوبی است.محصولات ایزاژنیکس هم بسیار توصیه می شود. آب پنیر آن از نیوزلند وارد می شود. در این کشور جهت پروار کردن گاوها از هورمون یا استروئید استفاده نمی شود و همچنین مراتع دامی با آفت کش ها و سموم کشاورزی آلوده نمی شوند.

به جای نمک های معمولی از نمک های دریایی و حاوی ید استفاده کنید و برای مصرف آن محدودیت نگذارید. سدیم مستقیما بر فعالیت این غدد تاثیرگذار است. میزان سدیم معمولا در مبتلایان این بیماری پایین است. نمک دریا دارای مقدار زیادی مواد معدنی ضروری است که نمک معمولی فاقد آنهاست.آب بیشتری بنوشید. بدرستی که آب مایع حیات است زیرا آب برای تمامی واکنشهای بدن از جمله تولید هورمون ضروری است. اغلب مردم بدون اطلاع از اینکه میزان آب بدنشان کم شده، به کارهای روزمره خود می پردازند. این امر سبب اختلال در سیستم بدن شده و ممکن است به اشتباه آنها را به مصرف دارو (به جای نوشیدن آب) هدایت کند. دارو فشار بیشتری به بدن وارد می کند.وجود چربیهای سالم در برنامه غذایی بسیار مفید است. بدن ما برای ساختن هورمون ها نیاز به چربی و کلسترول دارد. چربیهای سالم عبارتند از: روغن زیتون، کره طبیعی، روغن دانه انگور و روغن نارگیل.

افسردگی چگونه اختلالی است؟

همه ما بارها و بارها شکست های بزرگ و کوچک و از دست دادن افراد دور یا نزدیک را تجربه کرده ایم . هر چند غم و ناراحتی جزئی از زندگی انسان است، اما گاهی چنان در اندوه غرق می شویم که برای ادامه زندگی روزمره دچار شبهه می شویم و از خود می پرسیم : آیا می توانم مجددا زندگی را به حالت عادی سابق ادامه دهم ؟افسردگی را نیز تا حدی می‌شناسیم و اغلب مواقع هنگامی که احساس افسردگی می‌کنیم، نه تنها علت دقیقش را می‌دانیم، بلکه اطمینان داریم نهایتا حالمان بهتر خواهد شد.افسردگی چیزی بیش از یک احساس ناراحتی زودگذر و موقتی است که بر اثر مشکلات روزمره پدیدار می‌شود. با توجه به این نکات، این سئوالات پیش می آید که "در افسردگی چه چیز غیرعادی وجود دارد؟ آیا افسردگی یک ناهنجاری روانی است که باید آن را درمان کرد؟ "

در افسردگی های مزمن، هرچند معمولا با یک شکست شروع می‌شود، اما هیچ دلیل موجهی برای ادامه ناراحتی و شدت آن وجود ندارد. افسردگی مزمن می تواند بر جسم و روح شما تاثیر بگذارد، دچار بی خوابی و بی اشتهایی می شوید، نسبت به روابط اجتماعی بی علاقه می شوید و ...شخص مبتلا به افسردگی مزمن، علاقه ای به ادامه زندگی ندارد و ترجیح می دهد که برای فرار از رنج‌هایش به آن پایان دهد. متاسفانه در مواردی که این حالت شدت پیدا کند، شخص مبتلا، دست به خودکشی می‌زند. احساس غم و ناراحتی در فرد مبتلا به افسردگی بیش از حد طولانی شده و باعث می شود که نتواند از زندگی، کار، سلامتی و معاشرت با افرادی که برایش مهم هستند، لذت ببرد.بهترین روش برای درمان افسردگی مراجعه به یک روان شناس متخصص در این زمینه است. افسردگی در واقع یک بیماری فراگیر و لطمه زننده به روح و روان آدمیست که از مشخصات آشکار آن می‌توان به احساس پوچ بودن و ناراحتی، احساس ناامیدی و یا بی‌ارزش بودن و حتی داشتن تفکرات منفی اشاره کرد. گفته می‌شود که افسردگی عموما با نشانه‌های فیزیکی همراه است که معالجه نسبت به آن چندان ثمربخش نیست. عموما فرد مبتلا به افسردگی دارای رفتاری کند و آهسته است.

افسردگی تنها یک ناراحتی ساده نیست و چیزی نیست که به راحتی بتوان از آن خلاصی یافت. افسردگی می‌تواند بدن، خلق و خو و افکار را تغییر دهد. افسردگی، افکار فرد را حتی راجع به چیزهای مورد علاقه نیز تغییر می‌دهد.افسردگی نه تنها فرد مبتلا را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بلکه حتی آنهایی که با فرد، رابطه نزدیکی دارند نیز درگیر می‌کند. حتی اگر فرد مبتلا بخواهد که احساس بهتری داشته باشد، نمی‌تواند افسردگی را از خود دور کند و دلیل آن این است که افسردگی یک بیماری کاملاً جدی است. همان‌طور که یک فرد مبتلا به دیابت یا ناراحتی قلبی نمی‌تواند ناراحتی را از خود دور کند، فرد افسرده نیز نمی‌تواند چنین کاری انجام دهد. اما افسردگی یک بیماری کاملاً درمان‌پذیر است. در حقیقت با یک درمان مناسب می‌توان به بیشتر این بیماران کمک کرد.‌

محققان می‌گویند که سه گونه اختلالات افسردگی و پریشان خاطری وجود دارد که عبارتند از:
- افسردگی پیشرفته(مزمن)
- اختلال روانی به صورت افسردگی (حاد)
-افسردگی شیدایی (مانیک دپرسیو)

اینگونه اختلالات روانی در مقیاس‌های شدت و طول مدت، نشانه‌هایشان با یکدیگر متفاوت هستند. محققان علوم رفتاری می‌گویند که افسردگی‌های پیشرفته دارای نشانه‌ها و علایمی هستند که می‌توانند فعالیتهای روزمره، مطالعات، خواب،‌ خوردن و شرکت در فعالیتهای خوشایند و سرگرم کننده را تحت تاثیر قرار دهد. چنین حالتی ممکنست برای دفعات گوناگون در طول زندگی آدمی روی دهد.نوع دیگری از افسردگی با درجه‌ شدت پایین‌تر، اختلال روانی به صورت افسردگیست که در واقع دارای نشانه‌هایی طولانی مدت است که بر اساس آن شخص از انجام مناسب فعالیتهای روزانه و یا برخورداری از احساساتی خوب و دلپذیر محروم می‌شود. بسیاری از مردم که مبتلا به این گونه از افسردگی هستند، همواره دوره‌های پریشان خاطری قابل توجهی را در برخی از برهه‌های زندگی خود طی می‌کنند.

محققان همچنین با اشاره به نوع سوم افسردگی و پریشان خاطری می‌گویند، نوع سوم افسردگی که در واقع یک اختلال روحی شیداگونه است، نام بیماری افسردگی دو قطبی را نیز به خود گرفته است. این نوع از افسردگی، البته نه به اندازه دو نوع قبلی ذکر شده، موجب ایجاد تغییراتی در خلق و خوی آدمی می‌شوند.در پاره‌ای از مواقع، احساسات و خلق و خوی آدمی، دارای جوش و خروش‌هایی شده، با این حال در بیشتر مواقع این احساسات رنگ رخوت و سستی به خود می‌گیرند. هنگامی که یک شخص مبتلا به این نوع از افسردگی دوران بیماری خود را طی کند، می‌توان گفت که شخص تمامی نشانه‌های مربوط به این بیماری را از خود بروز می‌دهد. این نوع از ابتلا به افسردگی و پریشان خاطری، در بیشتر مواقع، تفکر، قوه‌ متفاوت، حتی رفتارهای اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد که در نتیجه به بروز مشکلات جدی برای شخص و اطرافیان منجر می‌شود. محققان می‌گویند که هنوز درمان دقیقی برای اینگونه از افسردگی دریافت نشده است.

*علایم ابتلا به افسردگی
*محققان علوم روانشناسی و روانپزشکی بر این باورند که اشخاصی که به نوعی به افسردگی و پریشان خاطری مبتلا هستند، لزوما تمامی نشانه‌های این بیماری را در خود ندارند، گاهی فردی مواردی از علایم این بیماری را از خود بروز می‌دهد و گاهی نیز شخص دیگری پیدا می‌شود که حداکثر این نشانه‌ها را در رفتار و احساسات خود بروز می‌دهد.این اعتقاد علمی وجود دارد که با توجه به شخص، شدت علایم ابتلا به افسردگی و پریشان خاطری در دوره‌های مختلف زندگی متفاوت هستند. افسردگی اختلالی است که بدن، خلق و خوی وافکار انسان را در بر می گیرد. این اختلال نحوه غذا خوردن، خوابیدن و چگونگی تفکر شخص نسبت به خود و دیگر اشیا را تحت تأثیر قرار می دهد.

اختلال افسردگی همانند یک احساس غمگین زودگذر نیست و همچنین نشانه ضعف شخصی نیز نمی باشد. افرادی که دچار بیماری افسردگی هستند، نمی توانند به راحتی بر خودشان مسلط شده و کمکی به بهبود اوضاع روحی خویش نمایند. بدون درمان مناسب، علایم می تواند تا روزها، ماهها و حتی سالها به درازا بکشد، اما یک درمان مناسب قادر است به اکثر بیمارانی که از افسردگی رنج می برند، کمک نماید. در اینجا سه نوع از شایع ترین اختلالات افسردگی را شرح می دهیم:

▪ افسردگی عمده:
به صورت تلفیقی از علایمی معرفی می شوند که باعث می گردند شخص توانایی غذا خوردن، کارکردن، مطالعه و خوابیدن را تا حد زیادی از دست بدهد. در حقیقت، دیگر فرد توانایی لذت بردن از فعالیتهای دلخواه خود را ندارد. این قسمت از کارافتادگی در افسردگی ممکن است تنها یک بار اتفاق بیفتد و یا به طور شایع تری چندین بار در طول زندگی تکرار شود.
▪ دیس تیمی:
نوع خفیف تری از افسردگی است که شامل علایم مزمن و طولانی مدتی می شود که شخص را از کار نمی اندازد، اما مانع کارایی مطلوب شخص خواهد شد. بسیاری از افراد دچار "دیس تیمی"، افسردگی عمده را نیز چندین بار به تناوب در زندگی خود تجربه می کنند.
▪ اختلال دو قطبی:
نوع دیگر افسردگی است که بیماری افسردگی ،شیدایی نیز نامیده می شود. این بیماری که به فراوانی دیگر اختلالات روانی نیست با تغییرات چرخه ای خلق و خوی یعنی اوجهای شدید (شیدایی) و افتهای شدید (افسردگی) مشخص می شود. گاهی اوقات تغییرات خلق و خوی بسیار شدید و سریع اتفاق می افتند، اما در اغلب موارد تدریجی هستند. هنگامی که شخص در چرخه افسردگی قرار دارد، می تواند یک یا تمام علایم افسردگی را داشته باشد. برعکس، هنگامی که در چرخه شیدایی قرار می گیرد، ممکن است بسیار فعال، پرانرژی و پرحرف شود.
شیدایی معمولاً تفکر، قضاوت و رفتار اجتماعی را به گونه ای تحت تأثیر قرار می دهد که باعث به وجود آوردن مشکلات شدید و شرم می گردد. برای مثال شخص در مرحله شیدایی ممکن است احساس خوشحالی شدید کند و خود را پر از طرحها و نقشه های فوق العاده بپندارد که از تصمیمات اقتصادی غیرمعمول تا دوره های عاشقانه می تواند تغییر کند. شیدایی اگر بدون درمان رها شود، می تواند به حالت جنون در آید.

● علایم افسردگی و شیدایی:
لزوماً افرادی که دچار افسردگی یا شیدایی هستند تمام این علایم را تجربه نمی کنند. برخی افراد علایم کمتر و بعضی دیگر علایم بیشتری را تجربه می کنند. شدت علایم نیز در هر فرد و در طول زمان ممکن است، تغییر کند:

▪ علایم افسردگی:
ـ ناراحتی همیشگی و پایدار، دلواپسی و احساس پوچ بودن
ـ احساس ناامیدی و بدبینی
ـ احساس گناه، بی ارزشی و بیچارگی
ـ کاهش علاقه و لذت در تفریحات و اعمالی که قبلاً مطابق میل بوده اند.
ـ کاهش انرژی، خستگی شدید و احساس کندشدن
ـ مشکل در تمرکز کردن، به یادآوردن و تصمیم گیری
ـ بی خوابی، زود بیدار شدن از خواب در صبح و یا خوابیدن بیش از حد
ـ کاهش وزن یا اشتها و یا افزایش اشتها و افزایش وزن
ـ افکار مرگ یا خودکشی و حتی اقدام به خودکشی
ـ احساس بی قراری و پریشانی و حساسیت
ـ علایم جسمی پایدار که به درمان پاسخ نمی دهند مانند سردردها، اختلالات گوارشی و درد مزمن
▪ علایم شیدایی:
ـ شادی غیرعادی یا بیش از حد
ـ تحریک شدن و حساسیت غیرعادی
ـ کاهش نیاز به خواب
ـ افزایش صحبت کردن
ـ افزایش نیاز جنسی
ـ افزایش قابل توجه انرژی
ـ کاهش توانایی قضاوت
ـ رفتار اجتماعی نابجا

● علل
● چه عواملی موجب افسردگی می‌شوند؟
دلیل اصلی افسردگی شناخته شده نیست. احتمالاً عوامل ژنتیکی و محیطی موجب بروز این بیماری می‌شوند. افراد ممکن است به جهات مختلفی به این بیماری مبتلا شوند.
در بعضی خانواده‌ها، افسردگی ارثی است و در هر نسل وجود دارد اما افسردگی ممکن است توسط شرایط زندگی مانند بیماری جسمی یا یک اتفاق تشنج‌زا بروز کند.
گاهی افسردگی ممکن است ناگهانی و بدون هیچ دلیل واضحی بروز کند. پزشکان معتقدند که افسردگی با عدم تعادل مواد شیمیایی طبیعی در مغز به نام <نوروترانسمیتر> مربوط است. این مواد مانند پیغام‌رسان عمل می‌کند که توسط سلول‌های عصبی به نام نورون موجب تحرکات ناگهانی می‌شود. تصور می‌شود تغییر دادن سطح این مواد در مغز نقش اساسی در درمان افسردگی ایفاء می‌کند.‌
برخی از انواع افسردگی و پریشانی خاطر در خانواده‌ها همه‌گیر می‌شوند که نشان دهنده آن است که در واقع سستی رفتاری در میان افراد یک خانواده می‌تواند منشاء وراثتی داشته باشد. همچنین این باور علمی و روانشناختی وجود دارد که در برخی از خانواده‌ها به نظر می‌رسد که افسردگی‌های پیشرفته نسل به نسل بروز می‌کنند. هرچند تحقیقات نشان داده‌اند این امکان وجود دارد که پریشان خاطری و افسردگی پیشرفته در خانواده‌هایی که سابقه این بیماری ندارند نیز ظهور یابد. با این حال یک نکته محرزست و آن اینکه چه از طریق وراثتی و یا خیر، اختلالات رفتاری مربوط به پریشان خاطری و افسردگی اغلب مربوط به بروز تغییراتی در ساختار بدن یا عملکرد آن است. تحقیقات نشان می‌دهند افرادی که دارای سطح پایینی از خود باوری هستند و اغلب نگاه بدبینانه‌ای نسبت به خود و دنیای اطرافشان دارد و نیز به سرعت تحت فشار استرس‌های محیطی مستاصل می‌شوند، آمادگی کامل برای ابتلا به افسردگی دارند.

●تغذیه در افسردگی
در زندگی مدرن امروزی، متأسفانه خیلی‌ها با افسردگی، کم و بیش آشنائی نزدیکی دارند؛ به‌طوری که در بعضی جاها داروی افسردگی به اندازهٔ ”آسپرین“ مشهور و شناخته شده است. افسردگی علت‌های مختلفی دارد. بعضی از انواع آن، خفیف بوده و می‌توان آن را با استفاده از مواد غذائی مداوا نمود.کیک و شیرینی‌جات چون سرشار از کربوهیدرات می‌باشند، در کیمیای مغز و اعصاب، نقش مهمی دارند. به این دلیل، چون در موقع رژیم غذائی از مواد به اندازهٔ کافی استفاده نمی‌شود، تعادل روحی بیشتر به‌هم می‌خورد.بعضی مواد مانند بادام، تخم کدو، لوبیا و بادام زمینی، در شخص احساس آرامش و راحتی ایجاد می‌کند.

● برای مبارزه با افسردگی، مصرف چه مواد غذائی توصیه می‌شود؟
برای مداوای افسردگی و تقویت اعصاب، مصرف ویتامین ”ب“ توصیه می‌شود. این ویتامین یا به‌صورت قرص استفاده می‌شود و یا به‌جای آن می‌توان از مواد غذائی زیر استفاده کرد:
▪ ویتامین ب ۱: در برنج، گندم و لوبیا
▪ ویتامین ب ۳: در تخم‌مرغ، حبوبات و گوشت سفید (مرغ، ماهی، بوقلمون)
▪ ویتامین ب ۶: در حبوبات و محصولات دریائی
▪ ویتامین ب ۱۳: در ماهی و لبنیات. 

 آشنایی با داروهای ضد افسردگی و عوارض آنها:
امروزه متأسفانه بیماری افسردگی یکی از بیماریهای رایج درمیان گروه‌های مختلف مردم است. در بیماری افسردگی واکنش‌ها غیر طبیعی هستند یعنی انسان در برابر ناملایمات و شکست‌ها بیش از حد افسرده می‌شود و زمان افسردگی نیز طولانی‌ترازدیگران در همین شرایط است. علل ابتلا به این بیماری، ارث، تغییرات شیمیایی مغز، از دست دادن والدین در کودکی و حوادث ناخوشایند زندگی، بیماریهای جسمی مختلف و استفاده از بعضی داروها است. جهت درمان، بهترین راه دارو و روان درمانی است. با توجه به این که گاه لازم است از شش ماه تا سه سال این داروها مصرف شود.

● داروهای ضد افسردگی چه نوع داروهایی هستند؟
داروهای ضد افسردگی، گروهی از داروها هستند که برای درمان بیماران افسرده مورد استفاده قرارمی‌گیرند به طوری که وضعیت روحی بیشتر بیماران افسرده با استفاده از این داروها بهتر شده است.
● عملکرد داروهای ضد افسردگی:
این گروه از داروها برخی از مواد شیمیایی را در مغز کاهش می‌دهند. این مواد شیمیایی تحت عنوان نوروترانسمیتر Neurotransmitters خوانده می‌شود. برای عملکرد طبیعی، مغز به این نوروترانسمیترها نیاز دارد. داروهای ضد افسردگی با قرار دادن نوروترانسمیترها (مواد شیمیایی طبیعی) در دسترس مغز، به بیماران افسرده کمک زیادی می‌کنند.
● عوارضی جانبی داروهای ضد افسردگی:
همانند سایر داروها، داروهای ضد افسردگی ممکن است عوارض جانبی را در فرد مصرف کننده ایجاد کنند. البته کلیه‌ی افراد مصرف کننده به این عوارض جانبی مبتلا نمی‌شوند. هر نوع عارضه‌ی جانبی که فرد، به آن مبتلا می‌شود بستگی به داروی انتخابی پزشک برای فرد افسرده دارد.

● چند نوع داروی ضد افسردگی وجود دارد؟
امروزه انواع مختلفی از داروی ضد افسردگی ساخته شده است، معمولی‌ترین گروه‌های دارویی عبارتند از:
▪ داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌یی
▪ داروهایی که به طور انتخابی مهار کننده‌های سروتونینی را تحریک می‌کنند.
▪ مهار کننده‌های مونوآمینواکسیداز MAOIS
▪ سایر گروه‌های دارویی
داروهای سه حلقه‌یی جهت درمان دراز مدت افسردگی مورد استفاده قرارمی‌گیرد. از داروهای این گروه می‌توان به داروی آمی‌تریپتیلینAmitriptyline با نام تجاری الاویل Elavil دسیپرامین، Imipramine با نام تجاری جانیمین Janimnine، توفرانیل Tofranil و نورتریپتیلین Nortriptyline با نام تجاری پاملور Pamelor اشاره کرد.
معمول ترین عوارض جانبی این گروه دارویی عبارت‌اند از: خشکی دهان،تاری دید، یبوست، مشکلات ادرار کردن،آب سیاه چشم، اغتشاش فکری و خستگی.
این گروه از داروها علاوه بر عوارض قلبی ممکن است روی فشار خون و تعداد ضربان‌های قلب اثر بگذارند.
گروه جدیدی از داروهای ضد افسردگی،داروهایی همانند فلوکستین Fluoxetin با نام تجاری Prozac، پاروکستینParoxetine با نام تجاری Paxil و سرترالین Sertraline با نام تجاری Zoloft هستند.
کلیه این داروها (منظور گروه جدید داروها) تحت عنوان گروه SSRI نامیده می‌شوند. عوارض جانبی داروهای این گروه از داروهای سه حلقه‌یی کمتر است. تعدادی ازعوارض جانبی که به وسیله‌ی‌ داروهای گروه SSRI ایجاد می‌شوند عبارتند از:کاهش اشتها، تهوع، عصبانیت، بی‌خوابی، سردرد و مشکلات در رفتار جنسی، افرادی که داروی فلوکستین (Fluoxetin) مصرف می‌کنند، ممکن است علاوه بر عوارض فوق، احساس ناتوانی و خستگی شدید ذکر کنند، به طوری که قدرت برخاستن از جا را نداشته باشند.بیمارانی که داروهای پاروکستین Paroxetine برایشان تجویز شده ممکن است از عوارضی مثل خشکی دهان واحساس خستگی شکایت داشته باشند و بیماران مصرف کننده سرترالین Sertraline نیز علاوه برعوارض جانبی عمومی وابسته به داروهای گروه SSRI ممکن است از اسهال شاکی باشند.

از گروه دارویی شماره ۴ و یا گروه سایر داروهای ضد افسردگی می‌توان به داروهای زیر اشاره کرد:داروی ونلافاکسین Venlafaxine با نام تجاری Effexor که عوارض جانبی زیر را در بیماران مصرف کننده‌ی این دارو ایجاد می‌کند: تهوع، کاهش اشتها، هیجان و اضطراب، سردرد، بی‌خوابی و خستگی. سایر عوارض جانبی که به نسبت عوارض فوق کمتر معمول هستند عبارتند از:خشکی دهان، یبوست، کاهش وزن، مشکلاتی در رفتار جنسی، افزایش فشارخون، افزایش ضربان قلب و افزایش میزان کلسترول خون.
داروی نفازودون Nefazodon با نام تجاری Serzon و عوارض جانبی: سردرد، تاری دید، گیجی، تهوع، یبوست، خشکی دهان و خستگی.

● آیا داروهای ضد افسردگی با سایر داروها،تداخل دارویی ایجاد می‌کنند؟
مصرف داروهای ضد افسردگی، توام با سایر داروها ممکن است تداخل دارویی ایجاد کند. بنابراین هنگام مراجعه به روانپزشک حتماً باید او را از داوهای مصرفی خود مطلع سازید. از بین گروه داروهای ضد افسردگی، داروهای ضد افسردگی سه حلقه‌یی با اکثر داروهای مصرفی تداخل دارویی ایجاد می‌کند.
داروهای ضد افسردگی گروه SSRI ممکن است اثر برخی از داروهای مصرفی را شدت بیشتری بخشد. اگر این گروه از داروها همراه با داروهای ضد افسردگی سه حلقه یی، ضد هیجان و درمان مشکلات بی‌خوابی مثل دیازپام مصرف شود، اثر داروهای فوق را شدت می‌بخشد.
سایر داروهایی که با داروهای گروه SSRI تداخل دارویی دارند: داروهای تنظیم کنند‌ه‌ی ضربان قلب و داروی هالوپریدول است.
داروی ونلافاکسین با داروهای فلوکستین، پاروکستین و سرترالین تداخل دارویی دارد. این دارو و همچنین با داروی کوئینیدین(Quinidine) دارویی که جهت درمان آریتمی‌های قلب تجویز می‌شود، تداخل دارویی ایجاد می‌کند.
ونلافاکسین نیز با داروی تیوریدازین (Thioridazine) تداخل دارویی ایجاد می‌کند. این دارو میزان جذب ونلافاکسین Venlafaxine را در بدن افزایش می‌دهد. مصرف داروی نفازودون (Nefazodon) توام با داروهای تریازولامTriazolam و آلپرازولام Alprazolam میزان جذب هر دو داروی فوق را در بدن افزایش می‌دهد. داروی نفازودون با داروی ترفنادینTerfenadine که هر دو داروها جهت درمان مشکلات حساسیتی تجویز می‌شوند، تداخل دارویی ایجاد می‌کند؛ مصرف توام این داروها باعث بی‌نظمی‌ ضربانهای قلب می‌شود. 
● چگونه به خود کمک کنید
▪ سعی نکنید بار مشکلات را به تنهایی به دوش بکشید.
▪ کاری انجام دهید. خود را مشغول کنید حتی اگر انجام کار سبکی باشد.
▪ تغذیه مناسب داشته باشید.
▪ در صورت اشکال در به خواب رفتن ذهن خود را با گوش دادن به رادیو یا تماشای تلویزیون مشغول نگه دارید تا کمتر احساس اضطراب کنید و راحت‏تر آماده خوابیدن شوید.
▪ از نوشیدن الکل خودداری کنید.
▪ از ورزش و تفریحات سالم استفاده کنید حتی اگر پیاده‎روی باشد.
▪ علت افسردگی را پیدا کنید.
▪ امیدوار باشید و به یاد داشته باشید که:
شما از مشکلی رنج می‎برید که مردمان بسیاری گرفتار آنند، شما حتی می‎توانید بر آن پیروز شوید هر چند در حال حاضر باور آن برایتان دشوار باشد.

● چگونه می‎توان به فردی که افسرده است کمک کرد؟
▪ شنونده خوبی باشید گرچه مجبور به شنیدن مطالب تکراری باشید.
▪ آنها را تشویق به صحبت کردن کنید و کمکشان کنید که بعضی از فعالیتهای روزمره گذشته را انجام دهند.
▪ به آنها اطمینان دهیدکه حالشان بهتر خواهد شد.
▪ مطمئن شوید به اندازه کافی غذا تهیه می‎کنند و به قدر کافی میل می‎کنند.
▪ به آنها کمک کنید که از مصرف الکل دوری کنند.
▪ اگر حالشان رو به وخامت است و شروع صحبتشان با جملات ناامیدکننده و بی‎میلی نسبت به ادامه زندگی است و ممکن است به خود آسیب برسانند آنها را جدی بگیرید و مطمئن شوید که در این باره با پزشکشان صحبت خواهند کرد.
▪ سعی کنید به آنها بقبولانید که نیازمند استفاده از درمان هستند و آنها را تشویق کنید به روانپزشک، یا روانشناس بالینی مراجعه کنند. ۱۰ راهنمایی برای کنار آمدن با افسردگی در روابط شخصی
 اگر با کسی رابطه دارید که او دچار افسردگی است، راهنمایی‌های زیر می‌تواند به دوست شما کمک کند:
۱) اطلاعات خود را کامل کنید
اطلاعات خود در مورد افسردگی و علل، نشانه‌ها و روش‌های درمان آن را کامل کنید.
۲) واقعیت‌ها را از افسانه‌ها جدا کنید
خود را جای او قرار دهید. یاد بگیرید که افسردگی چه حسّی در آدم به وجود می‌آورد. به درک نادرستی که مردم از بیماری روانی دارند و او باید با آن کنار بیاید فکر کنید. واقعیت‌هایی درباره این که افسردگی واقعاً چیست را به دست آورید.
۳) مواظب خودتان باشید
احساس افسردگی واگیردار است. به طور متناوب، خود را یک گام عقب بکشید و باتری‌هایتان را دوباره شارژ کنید!
۴) پشتیبان جلب کنید
احساس ناراحتی، عصبانیت یا ناکامی طبیعی است. این احساسات، واکنش طبیعی به یک وضعیت خسته کننده و فرساینده است. به گروه‌های پشتیبان بپیوندید، با یک دوست نزدیک صحبت کنید یا با یک روان درمانگر مشورت نمائید. نکته مهم این است که ناکامی خود را تخلیه کنید و نگذارید درون شما شکل بگیرد و رشد کند.
۵) در کنارشان باشید
هنگامی که دریچه دلشان را به روی شما می‌گشایند با حوصله به حرف‌هایشان گوش دهید و اجازه دهید سر بر روی شانه شما بگذارند و گریه کنند. با آن‌ها صبور باشید. بگذارید بفهمند که شما به آن‌ها اهمیت می‌دهید. مطالبی که در تحقیقات خود راجع به افسردگی یاد گرفته‌اید را با آن‌ها در میان بگذارید. بگذارید بفهمند که تقصیری ندارند و افسردگی نشان ضعیف یا بی‌ارزش بودن آن‌ها نیست.
۶) به خودتان نگیرید
به یاد داشته باشید که رفتار افراد افسرده لزوماً خطاب به یک فرد «واقعی» نیست. افراد افسرده دچار اختلال در مهارت‌های اجتماعی هستند. آن‌ها ممکن است کناره‌جو و خجالتی یا اخمو و عصبانی باشند. هنگامی که فرد افسرده گرفتار خشم و عصبانیت است، علتش این است که از دست خودش و احساسی که دارد عصبانی است. هنگامی که همسر شما میل برقراری رابطه جنسی ندارد، این را به خود نگیرید. کمبود انگیزه‌های جنسی یکی از نشانه‌های کلاسیک افسردگی است و به هیچوجه به معنی این که او عاشق شما نیست نمی‌باشد.
۷) در کارهای خانه کمک کنید
افراد افسرده تنبل نیستند، بیمار هستند. فعالیت‌های روزانه مثل نظافت خانه، پرداخت صورت‌حساب‌ها یا باغبانی ممکن است برایشان توان‌کاه باشد. شما بهتر است مدتی جور آن‌ها را بکشید. درست مثل این که سرما خورده‌اند و احتیاج به استراحت دارند.
۸) درمان را جدّی بگیرید
دارو درمانی و روان درمانی برای بهبودی آنان بسیار ضروری است. به آن‌ها کمک کنید که درمان را جدّی بگیرند. کمک کنید که ترسشان از درمان بریزد. اگر فکر می‌کنید که به فکر خودکشی افتاده‌اند باید فوراً به دنبال کمک برآئید.
۹) به آن‌ها امید بدهید
هر نوع کمکی که به آن‌ها عرضه کنید، خواهند پذیرفت. این کمک‌ها می‌تواند به شکل ایمان به خدا، عشق به فرزند یا هر چیز دیگری باشد که به آن‌ها شوق زندگی بخشد. ببینید چه کارهایی مناسب آن‌هاست و بهشان یادآوری کنید.
۱۰) بی‌قید و شرط دوستشان بدارید
عشق خود را بدون قید و شرط نثارشان کنید و بگذارید بفهمند که این بیماری آن‌هاست که شما را نارحت کرده است نه خود آن‌ها.   کمک‌های ساده به افراد افسرده
فرد مورد علاقه شما، ماه‌هاست که آن فرد قبلی نیست. شما امیدوار بودید که آن حالت، موقت باشد ولی این طور نبود. شما درگیر این مساله شدید که وی ممکن است مبتلا به افسردگی شده باشد.‌
چه وقت او دوباره به شخصیت قبلی‌اش برمی‌گردد؟ چه کمکی از دست شما برمی‌آید؟ اولین چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که شما و فرد مورد علاقه‌تان تنها نیستید.
قریب به ۱۹ میلیون آمریکایی بزرگسال از افسردگی رنج می‌برند و این تغییر توسط افراد نزدیک آنان تشخیص داده می‌شود. اما امروزه، افسردگی یک بیماری کاملاً درمان‌پذیر است و شما می‌توانید بیاموزید که چگونه به آنان کمک کنید.‌
هدف نهایی این است که فرد مورد علاقه شما به همان شخصیت قبلی باز گردد، حال ممکن است در حال حاضر تحت درمان باشد یا خیر.

کلام آخر:
افسردگی عین سرما خوردگی شدید میمونه. دیدین وقتی آدم سرما میخوره و دماغش میگیره و شب از نفس تنگی خوابش نمیبره با خودش میگه "خدایا میشه من دوباره بتونم نفس بکشم؟"...شما هم الان لابد فکر میکنید خدایا میشه من یه روزی اینجوری غمگین نباشم؟ میشه...یه روز بعد از این مشاوره و دکتر...یه روز از خواب بیدار میشید و میبیند که دیگه افسرده نیستید.افسردگی برمیگرده. اینو دارم میگم که بدونید. همونجور که بدن بعضی از آدمها نسبت به سرما حساسه و تند تند سرما میخورند بعضی از آدمها هم نسبت به استرس حساسند و تند تند افسردگی میگیرند...اما این معنیش این نیست که هربار زندگی شما باید تعطیل بشه...بعد از دفعه اول همونطور که میدونید نشانه های سرما خوردگی یعنی گلو درد و فین فین نشانه های افسردگی رو هم میشناسید...اونوقت وقتی میبنید داره میاد براش آماده اید...به نظر میاد افسردگیه داره میاد و حواسشون باشه...انوقت به جای اینکه دو سال طول بکشه ایندفعه دوماه طول میکشه و دفعه بعد حتی کمتر.

چه غذاهایی استرس را کاهش می‌دهند؟

به‌طور قطع و یقین، بین نوع تغذیه و افزایش یا کاهش استرس رابطه وجود دارد.نخستین توصیه برای کاهش استرس و فشار روانی در افراد، افزایش مصرف مایعات به‌طور منظم است، زیرا آب و مایعات در تنظیم سیستم عصبی نقش بسزایی دارند.60 تا 65 درصد بدن انسان بالغ را آب تشکیل می‌دهد که تنظیم‌کننده تمامی فعالیت‌های درون و برون‌سلولی بدن انسان است. البته باید دانست که افراد برای کاهش استرس حتما باید نیمی از مایعات را از طریق مصرف آب و نوشیدنی‌ها و مابقی را از طریق مواد غذایی که آب فراوان دارند، تأمین کنند.

مصرف سبزی و میوه سبب کاهش فشار روانی می‌شود

مصرف سبزی و میوه به چند علت سبب کاهش استرس و فشارروانی در افراد می‌شود، در میوه و سبزی مایعات فراوان وجود دارد. به طور مثال میزان آب موجود در کاهو بیشتر از آب موجود در شیر است و نوشیدن آب به افراد آرامش می‌دهد. علاوه بر این، رنگ‌های طبیعی که در میوه و سبزی وجود دارد باعث نشاط در انسان شده و این خود سبب کاهش استرس و اضطراب در افراد می‌شود.مصرف غذاهایی مثل میوه و سبزی به‌دلیل احساس خوشایندی که در فرد ایجاد می‌کند، اضطراب را در افراد کاهش می‌دهد. در میوه و سبزی، ویتامین، املاح و ریز‌مغذی‌هایی وجود دارد که به تنظیم خلق و خوی افراد کمک می‌کند.مصرف موز برای کاهش استرس در افراد توصیه می‌شود،ویتامین 6B در موز به ترشح سروتونین کمک می‌کند و این انتقال‌دهنده عصبی ترکیبی است که سبب کاهش استرس می‌شود. موز در عین کاهش استرس، خواب‌آور نیست اما آرام‌بخشی مناسب است.

علاوه بر میوه و سبزی، در دانه‌های غلات کامل (سبوس‌دار) و پروتئین‌های حیوانی و گیاهی هم ویتامین 6B وجود دارد که مصرف این نوع مواد غذایی هم می‌تواند به کاهش استرس در افراد کمک کند. اغلب ویتامین‌های گروه B به‌طور معمول در غلات و حبوبات یافت می‌شود که می‌تواند به کاهش استرس در افراد کمک کند.متأسفانه در کشور غلات به‌طور کامل مصرف نمی‌شود،غلات در ایران چه برنج و چه گندم بدون سبوس است و این درحالی است که افراد برای کاهش اثرات استرس و فشار روانی حتما باید غلات را به‌طور کامل و سبوس‌دار مصرف کنند، زیرا غلات تصفیه‌شده و بدون سبوس و بدون فیبر ارزش غذایی مطلوبی ندارند. حبوباتی که از 2 روز قبل خیس شده باشد و نفخ‌کننده نباشد نیز از دیگر مواد غذایی مفید است که باعث کاهش استرس در افراد می‌شود.

افرادی که غذاهای دریایی مصرف می‌کنند، آرامش بیشتری دارند

مصرف گوشت سفید به‌دلیل پروتئین و اسیدهای چرب به‌ویژه امگا 3 موجود در آن می‌تواند خلق و خوی افراد را تنظیم کند، به همین دلیل افرادی که غذاهای دریایی همراه با سبزیجات را مصرف می‌کنند، آرامش بیشتری دارند.مصرف مواد لبنی همراه با غلات از قبیل نان و ماست و خیار از غذاهای مناسبی است که به‌ویژه در فصل تابستان می‌تواند به آرامش افراد کمک کند. البته مصرف آجیل‌های تازه و بی‌نمک به دلیل داشتن فیبر، اسیدهای چرب غیراشباع، املاح و ویتامین و صدایی که هنگام خوردن ایجاد می‌کند، نیز سبب کاهش استرس می‌شود.

در هنگام استرس جوشانده لیموعمانی و گل گاوزبان مصرف کنید

مصرف جوشانده لیموعمانی و گل گاوزبان در مواقع استرس توصیه می‌شود،از مواد غذایی سرشار از ویتامین B،C ، D حتماً استفاده شود. همچنین مردم برای کاهش استرس نباید 3 وعده غذایی سنگین مصرف کنند بلکه باید رژیم غذایی در قالب 5 یا 6 وعده سبک داشته باشند. داشتن تنوع غذایی، تمرین آرام خوردن غذا و نیاشامیدن آب همزمان با خوردن غذا از مواردی است که می‌تواند به کاهش استرس افراد کمک کند. نمک، قندهای ساده و تصفیه‌شده، شکر، شیرینی، مربا، نوشابه، آبمیوه‌های صنعتی، چربی‌های حرارت‌دیده و کافئینی که در نوشابه، قهوه و چای وجود دارد سبب تحریک سیستم عصبی فرد شده و او را مستعد استرس و اضطراب می‌کند، علاوه بر این، خوردن فست‌فودهای غنی از نمک و چربی نیز باعث می‌شود که استرس افراد تشدید شود، زیرا مصرف این قبیل مواد غذایی سبب تحریک سیستم عصبی فرد می‌شود.

فشار روانی در محیط کار و افزایش فشارخون

http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg


فشار روانی در محیط کار و افزایش فشارخون http://www.irannaz.com/user_files/image/13/42.jpg


مطالعات نشان می‌‌دهد کارمندانی که محیط کاری آنها پر از فشار روانی است، در طول کار روزانه با فشارخون بالا روبرو هستند. فشارخون بالا عامل مهم ابتلا به بیماری‌های قلب و عروق در مدت زمان‌ طولانی است.

این مطالعات که بر روی حدود 300 کارمند یک شرکت شیمیایی انجام شد، نشان می‌دهد که این کارمندان از فشارخون مناسب در تمام مدت کار برخوردار بودند. این افراد که بین سنین 55- 18 سال داشتند، تحت آزمایشات پزشکی قرار گرفتند و به سوالات طرح شده در خصوص درجات مختلف فشارروانی ناشی از کارشان پاسخ دادند.بر این اساس، این کارمندان تحت آزمایش‌های روانی رایانه‌ای نیز قرار گرفتند و پژوهش‌گران درجات فشارخون شرکت‌کنندگان را در هنگام استراحت و در طول آزمایشات روانی اندازه گرفتند.

این تحقیق با اشاره به اینکه 70 نفر از شرکت‌کنندگان به طور اتفاقی انتخاب شدند تا نمایشگرهایی را برای ارزیابی 24ساعته فشارخون به همراه داشته باشند، می‌افزاید: 20 درصد نتایج این ارزیابی حاکی از وجود درجات بالای فشار کاری بوده است.

بر اساس این گزارش این دسته از کارمندان با فشارخون دیاستولیک بیشتری نسبت به دیگر همکاران خویش و در طول روز کاری روبرو بودند. بر این اساس، عدد فشار خون دیاستولیک افراد تحت آزمایش خارج از محل کار، کمتر از این میزان بود.در ضمن فشارهای روانی غیرکاری همچون فشارهای روحی نیز، افزایش قابل ملاحظه‌ای را در افراد در معرض فشارهای روانی زیاد به وجود می‌آورد.




افسردگی دوران بارداری

http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg


افسردگی دوران بارداری http://www.irannaz.com/user_files/image/13/42.jpg

دیگر آن زن شاد و پرانرژی روزهای پیش از بارداری نیست. از صبح که بیدار می‌شود، غمگین و کسل یک جا می‌نشیند و مدام اشک‌هایش را پاک می‌کند؛ یا زیاد غذا می‌خورد یا اصلا نمی‌خورد؛ یا زیاد می‌خوابد یا تا صبح بیدار است؛ حوصله ی هیچ کس را ندارد حتی شوهرش را.

پزشکش می‌گوید: این ها نشانه‌های افسردگی دوران بارداری است و شاید بعد از زایمان هم ادامه پیدا کند. پزشک می‌گوید: این افسردگی باید درمان شود، وگرنه... .

بارداری یک تغییر مهم و بزرگ در زندگی زن‌هاست و تغییرات بزرگ در زندگی، حتی اگر خوشایند باشند، بعضی وقت‌ها ممکن است آدم‌ را گرفتار افسردگی کنند.

بنا به گفته پزشکان، این نوع افسردگی‌ها اگر خفیف باشند بی‌خطرند، اما گاهی کار به جایی می‌رسد که مادر ممکن است زایمان زودرس داشته باشد، یا کودکی با وزن کم به دنیا آورد، یا تا سال‌ها پس از زایمان نیز افسرده باقی بماند و حتی شاید دست به اقداماتی خطرناک بزند.

غصه از کجا می‌آید؟

افسردگی‌های مربوط به بارداری مساله‌ای شایع است که ممکن است در مواردی خطرناک شود.

حدود 12 درصد از جمعیت کشور ما دچار افسردگی هستند.

افسردگی دوران بارداری در زنان معمولا از 3 ماهگی با علائمی مانند غمگینی، بی‌علاقگی به انجام امور روزمره زندگی و برقراری ارتباط اجتماعی، دردهای جسمانی بی‌دلیلی که پزشک برای آنها توجیه بدنی ندارد، احساس بیماری و خستگی و ضعف مزمن، ناتوانی در کنترل خشم و احساسات منفی، بی‌منظمی در خواب و خوردن ظاهر‌می‌شود.

هم عوامل محیطی و هم عوامل غیرمحیطی در بروز افسردگی در زنان باردار نقش دارند. ژنتیک به عنوان عاملی غیرمحیطی درایجاد افسردگی می باشد زنانی که مواردی از ابتلا به افسردگی را در بستگان نزدیک شان دارند، 25 درصد بیشتر از دیگر زنان، در معرض خطر ابتلا به افسردگی در دوران بارداری و پس از آن هستند.حوادث ناخوشایند و ناگهانی در خانواده، مصرف الکل و کشیدن سیگار، درمان‌های پزشکی طولانی مدت و اعتیاد به داروهای غیرمجاز هم از عواملی محیطی هستند که به گفته این متخصص، احتمال بروز افسردگی را در مادران بالا می‌برند.

همچنین بارداری برای برخی از زنان به عنوان عاملی استرس‌زا محسوب می‌شود که ممکن است خلق و خوی‌شان را تغییر دهد. نبودن همسر یا بی‌توجهی او، بارداری‌های ناخواسته، شرایط نامناسب اقتصادی، سطح پایین فرهنگی خانواده و حاملگی در سن کم هم ممکن است از علل افسردگی باشند.

 

سطح هورمون محرک غده آدرنال (غده فوق کلیوی) در بدن در افسردگی تاثیرگذار است زنانی که در دوران بارداری با کاهش شدید میزان این هورمون در خون مواجه می‌شوند نیز ممکن است به افسردگی دچار شوند.علاوه بر این عوامل، امکان ظهور افسردگی در زنانی که در بارداری اول دچار این افسردگی شده‌اند، 50 تا 70 درصد افزایش می‌یابد.زنانی که ویارها و استفراغ‌های شدید در دوران حاملگی دارند و آنها که پیش از بارداری هم سابقه مشکلات روانی داشته‌اند، بیشتر در معرض خطر افسردگی قرار دارند.

افسردگی پس از زایمان، بیشتر است

شیوع افسردگی در زنان معمولا پس از زایمان بیشتر از دوران بارداری است و در دو هفته ی اول پس از زایمان ظاهر می‌شود.تغییرات هورمونی در بدن، در بروز این نوع افسردگی نقش دارند. هر چند افزایش میزان هورمون استروژن در دوران بارداری به عنوان عاملی برای جلوگیری از افسردگی به حساب می‌آید و برخی از زنان را شاداب‌تر می‌کند، اما پس از بارداری، ناگهان میزان این هورمون کاهش می‌یابد و باعث احساس غمگینی می‌شود.

چند توصیه

درمان بستگی به شدت افسردگی دارد و در مواردی که شدید باشد، قطعا نیاز به درمان دارویی دارد و با رها کردن بیماری به حال خودش، بهتر نمی‌شود. در این گونه موارد برخی از زنان اقدام به درمان‌های خودسرانه می‌کنند که به شدت خطرناک است و عوارضی جبران‌ناپذیر دارد. مهم‌ترین نکته این است که پزشک باید تشخیص دهد، مشکل این زنان چیست.درمان افسردگی به خصوص پس از زایمان حتما باید جدی گرفته شود، زیرا احتمال دارد با افزایش افسردگی، این گروه از بیماران دست‌به خودکشی یا فرزندکشی بزنند.

همچنین مرکز بین‌المللی سلامت زنان، برای جلوگیری از ابتلا به افسردگی پیش و پس از زایمان توصیه‌هایی به زنان می‌کند که عبارتند از:

* داشتن برنامه‌ریزی دقیق در طول روز که در این برنامه، زمان خواب و استراحت و برنامه‌هایی هر چند ساده برای تفریح مشخص باشد.

* تقسیم امور مربوط به خانه و نوزاد با همسر و صحبت کردن با او درباره نگرانی‌های‌ احتمالی

* گذراندن اوقاتی با دوستان و آشنایان

* مشاوره با پزشک در صورت بروز نشانه‌های افسردگی

* مشورت کردن با مادرانی که در نگهداری از فرزند تجربه دارند.

* پرهیز از ایجاد تغییرات ناگهانی در برنامه زندگی روزمره در دوران بارداری