ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
کلیاتی درباره ایدز
درست است که ایدز یک بیماری واگیردار است، یعنی از فردی به فرد دیگر منتقل میشود، اما شاید بشود گفت خوشبختانه انتقال اچآیوی براحتی ویروسهای دیگر نظیر سرماخوردگی نیست. در واقع اچآیوی از طرق خاصی سرایت میکند که آگاهی عمومی از آنها مهمترین و موثرترین راه مواجهه فردی و اجتماعی با این مقوله است و هر چه این آگاهی بیشتر باشد، توانایی ما در مهار گسترش آن بیشتر و نیز نوع رفتارمان با مبتلایان «انسانیتر» خواهد بود.
مصادیق اصلی شناخته شده برای انتقال اچآیوی از فردی به فرد دیگر به این قرار است:
ـ استفاده از سرنگهای مشترک بین معتادان تزریقی
ـ آمیزش جنسی
ـ خون و فرآوردههای خونی
ـ از مادر به جنین یا نوزاد شیرخوار
در واقع سازوکار اصلی انتقال اچآیوی آن است که ویروس موجود در بدن فرد مبتلا به طریقی وارد خون فرد دیگری شود و از این طریق او را نیز مبتلا سازد. مثلا در معتادان تزریقی که از سرنگهای مشترک استفاده میکنند، مقداری از خون آلوده فرد ناقل در سرنگ باقی میماند و هنگام تزریق فرد دیگر، به خون او منتقل میشود یا در رابطه جنسی، بخصوص رابطه محافظت نشده، ویروس از طریق ترشحات بدن فرد آلوده میتواند به بدن فرد دیگر منتقل شود. همانگونه که در بالا اشاره شد، خون و فرآوردههای خونی نیز یکی از راههای مهم ابتلا به این ویروس است.
این شیوه به لحاظ تاریخچه ایدز در ایران حائز اهمیت است؛ زیرا نخستین موارد ابتلا در کشورمان سال 1365 از طریق تزریق خون آلوده به بیماران نیازمند هموفیلی و تالاسمی بوده است.
پیشگیری و پذیرش
آگاهی از این شیوهها دو جنبه دارد؛ یکی جنبه بازدارنده که در واقع جنبه پیشگیرانه است و فرد را در همه حال هوشیار نگه میدارد تا از موقعیتها و رفتارهای منجر به ابتلا به اچآیوی بپرهیزد. این رفتارها را اصطلاحا «رفتارهای پرخطر» مینامند. مصادیق بارز رفتارهای پرخطر استفاده از سرنگهای مشترک در بین معتادان تزریقی و نیز آمیزشهای مراقبت نشده است. مورد اخیر، چنان که به آن خواهیم پرداخت، در حال رشد و گسترش است و حتی هشدارهای موکدی را از سوی بالاترین مسئولان کشور در امر بهداشت و درمان درپی داشته است.
جنبه دیگر که آن را «پذیرش» مینامیم، در واقع چگونگی مواجهه افراد جامعه با یک فرد مبتلا به اچآیوی یا ایدز خواهد بود. ظاهرا به دلیل نداشتن آگاهیهای لازم در مورد شیوههای انتقال این ویروس، افراد سالم، حتی افراد خانواده فرد بیمار، از هر گونه رویارویی با او اکراه دارند و از او پرهیز یا در مواردی حتی او را طرد میکنند. این امر، بار بیماری را برای فرد مبتلا گرانتر خواهد ساخت و بر رنجهای او خواهد افزود. به همین دلیل شاید خالی از لطف نباشد که بدانیم راههای زیر به هیچ وجه سبب انتقال این ویروس نخواهد شد. راههایی که به نظر میرسد بسیاری از افراد نسبت به آنها سوءظن دارند:
ـ دست دادن
ـ روبوسی کردن (منظور روبوسیهای معمول هنگام دید و بازدید است)
ـ خوابیدن در یک اتاق یا در یک تختخواب
ـ استفاده از ظرف غذای مشترک
ـ استفاده از حمام مشترک
ـ استفاده از توالت مشترک (حتی توالت فرنگی)
ـ استفاده از استخر مشترک
ـ نیش حشرات (مثلا برخلاف تصور رایج تاکنون هیچ مورد سرایت از طریق نیش پشه مشاهده نشده است).
به این ترتیب افراد خانواده و حتی همسر فرد مبتلا به اچآیوی یا ایدز براحتی و با خیالی آسوده میتوانند در کنار او برای سالهای متمادی زندگی سالمی را تجربه کنند. با این حساب، فرد مبتلا میتواند براحتی در مدرسه یا دانشگاه کنار همکلاسیهایش به تحصیل خود ادامه دهد یا در محل کار خود مانند زمان سلامتش حضور داشته و به فعالیتهای شغلی بپردازد بدون آنکه بیم سرایت ویروس یا بیماری او به دیگران برود. فقط در این بین باید توصیههای بهداشتی را جدی گرفت.
هرگز از وسایل و لوازم شخصی مشترک با هیچ فرد دیگری بویژه فرد مبتلا استفاده نکنید. منظور از وسایل و لوازم شخصی، وسایل بهداشتی است که هنگام استفاده ممکن است در بدن زخمهای ریزی ایجاد کنند. از این جمله میتوان به مسواک یا وسایل اصلاح اشاره کرد. در سایر موارد هیچ خطری در بین نخواهد بود.
«ایدز یک بیماری ویروسی واگیردار است که هنوز نه واکسنی برای آن کشف شده و نه درمانی قطعی برایش ارائه شده است.» این جمله کلیشهای و بهظاهر نخنما را یک بار دیگر و با دقت و تامل بیشتری بخوانید.
این وصف از یک بیماری، نامش هر چه باشد، میتواند نگرانیهای فراوانی به همراه بیاورد. تصور اینکه یک بیماری واگیردار آن هم پس از گذشت حدود 32 سال از کشف نخستین موارد ابتلایش، هنوز بدون واکسن و نیز لاعلاج باقی مانده است، وحشتناک به نظر میرسد، اما این نه یک تصور خام که عین واقعیت است.
حال اگر بدانیم که مطابق بررسیهای به عمل آمده در هر جامعهای حدود چهار تا پنج برابر تعداد مبتلایان شناخته شده ویروس اچآیوی یا همان ویروس بیماری ایدز، مبتلایان ناشناخته و به اصطلاح خاموش وجود دارد، که نادانسته و ناخواسته ناقل این بیماری به شمار میروند، کار دشوار و بغرنجتر خواهد شد؛ اما این یک روی سکه ایدز است که بسیار وحشتناک و کریه است.
ایدز روی دیگری نیز دارد، رویی که التیامبخش این درد بنیانکن است و البته شاید در جامعه ما چندان شناخته شده نیست و همین ناشناختگی، کار را دشوار کرده است. این روی دوم چیزی نیست جز «آگاهی».
ایدز در ایران
معتبرترین منبع ارائه گزارشهای آماری مربوط به اچآیوی و ایدز در ایران وزارت بهداشت و درمان است که مطابق روال سابق باید هر سه ماه یکبار به ارائه آخرین وضع بپردازد؛ اما با این حال آخرین آماری که از طریق این وزارتخانه ارائه شده مربوط به پایان سال گذشته (1390) است.
بنابراین آمار از زمان شناسایی نخستین موارد ابتلا در سال 1365 تا پایان سال 1390 بالغ بر 24 هزار نفر آلوده به ویروس اچآیوی شناسایی شدهاند که از این میان حدود 90 درصد مبتلایان را مردان و حدود 10 درصد را زنان تشکیل میدهند.
نکته بسیار مهم در میان آمارهای ارائه شده، بیشترین بازه سنی ابتلاست. 46 درصد افراد یعنی چیزی حدود نیمی از مبتلایان در سنین بیست و پنج تا سی و چهار سالگی مورد شناسایی قرار گرفتهاند.
بنابراین بیشترین خطر متوجه جمعیت جوان جامعه در دهه سوم و اوایل دهه چهارم زندگی آنهاست.
هر چند آمار فوق تجمیعی است یعنی مربوط به کل دوره بیست و پنج ساله این بیماری در ایران بوده و به همین دلیل مورد انتقاد برخی کارشناسان قرار گرفته است، اما از آمارهای دیگری در کنار این آمار اصلی انتشار یافته، موارد مهمی را میتوان استخراج کرد.
مطابق این بخش از آمار، 6/69 درصد کل موارد ابتلای یاد شده در میان معتادان تزریقی و از طریق استفاده مشترک از سرنگهای آلوده، 5/10 درصد مربوط به آمیزش، یک درصد از مادر به فرزند، یک درصد نیز از طریق خون و فرآوردههای خونی و درنهایت 9/17 درصد بدون عامل مشخص و شناخته شده بودهاند که البته بنا به گمانهزنیها، بخش مهمی از این موارد نامشخص باید در ارتباط با روابط محافظت نشده بوده باشد.
در کنار این آمار سرراست، سه نکته را میتوان مورد بررسی و تاکید قرار داد:
اول: هر چند بیشترین آمار ابتلا، مربوط به معتادان تزریقی است، ابتلا در ایران از این طریق آغاز نشده است.
نخستین موارد شناسایی شده همانطور که پیشتر گفته شد مربوط به انتقال خون و فرآوردههای خونی بوده که از آن به «موج اول» این بیماری یاد میکنند. این موج بزودی با شناخت عامل ابتلا شناسایی و مهار شد و همانطور که آمار نشان میدهد اکنون در پایینترین سطح عوامل ابتلا قرار دارد؛ اما پس از آن موج دوم جایگزین موج اول شد و استفاده از سرنگ مشترک در میان معتادان تزریقی به عامل اصلی تبدیل شد و «موج دوم» را به راه انداخت.
دوم: موجهای اول و دوم شاید نگرانی چندانی را در بین عموم افراد جامعه ایجاد نکند زیرا این افراد خود را خارج از دایره افراد این دو موج میدانند. اما نکتهای در آمار رسمی هست که کمکم نگرانیهای عمومی را نیز باعث خواهد شد. در مواردی که بتازگی مورد شناسایی قرار گرفتهاند، سهم اعتیاد تزریقی افت کرده و به 9/62 درصد رسیده و در عوض سهم برقراری روابط رشد نگرانکنندهای داشته و به 2/21 درصد رسیده و این زنگ خطری است که آرام آرام آغاز موج سوم را اخطار میدهد. در همین راستاست که مسئولان وزارت بهداشت با نگرانی اعلام کردهاند که از حدود یک سال پیش ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی حدود 20 درصد رشد داشته است.
این مساله از آنجا نگرانکننده است که میزان آگاهی عمومی جامعه، بویژه جامعه جوان ایران، نسبت به مسائل جنسی و نیز نسبت به ایدز ناچیز است. مقوله اخیر مهمترین موردی است که هماکنون باید مورد توجه برنامهریزان، خانوادهها و نوجوانان و جوانان قرار گیرد.
ناآگاهی در زمینه آمیزش، جامعه جوان ایران را با تبعاتی ناگوار آن هم در آیندهای نه چندان دور مواجه خواهد کرد. این هشداری است که اخیرا وزیر بهداشت از آن با عنوان «شعلهور شدن آتشفشان ایدز» یاد کرده است (فارس ـ شماره خبر: 13910906000289) و بسیاری آن را «موج سوم» نامیدهاند.
البته در این هشدار، نکته دیگری نیز نهفته است که باید بسیار جدی گرفته شود.
از جمله مواردی که مربوط به این مقوله از انتقال ویروس است و شاید در نگاه نخست بیربط به نظر برسد، مساله استفاده از مواد روانگردان و توهمزا بویژه موادی مانند شیشه است.
این مواد به دلیل افزایش (به گفته وزیر بهداشت) 8 تا 10 درصدی میل جنسی، احتمال دستزدن به رفتارهای پرخطر جنسی را بسیار افزایش خواهد داد.
این نکته را نیز فراموش نکنید که با استعمال این مواد، فرد هوشیاری چندانی برای به کارگیری امکانات پیشگیرانه نخواهد داشت و به همین دلیل خطر ابتلا بسیار افزایش خواهد یافت.
سوم: همانطور که پیشتر نیز دیدید، افراد ناشناخته مبتلا به ویروس اچآیوی در هر جامعهای به طور میانگین و با توجه به تخمینهای آماری بینالمللی چیزی بین چهار تا پنج برابر افراد شناخته شده است. یعنی اگر تعداد مبتلایان شناخته شده را 24 هزار نفر در نظر بگیریم، بین 96 تا 120 هزار نفر در جامعه به این ویروس مبتلا هستند.
به عبارت دیگر بین 72 تا 96 هزار نفر در ایران از ابتلای خود به این بیماری مهلک هیچ اطلاعی ندارند و براحتی میتوانند این بیماری را به دیگران، همسر یا حتی فرزندان خود (مربوط به مادران باردار یا شیرده) انتقال دهند.
اگر نکته (دوم) فوق را به این آمار بیفزاییم آنگاه معنی «آتشفشان ایدز» یا به تعبیر برخی «سونامی ایدز» را درک خواهیم کرد. آمار ارائه شده از پایگاه خبری تابناک (کد خبر: ۲۸۵۴۹۰) که در ماه گذشته منتشر شده، متاسفانه واقعیت تلخی را به تصویر میکشد.
از 4222 شرکتکننده در این نظرسنجی که طبیعتا همگی از سطحی از سواد و آگاهی برخوردارند که از طریق اینترنت به یک پایگاه خبری مراجعه کرده و در نظرسنجی آن شرکت کنند، حدود 65 درصد اعلام کردهاند که تاکنون ضرورتی برای انجام آزمایش اچآیوی احساس نکردهاند. به احتمال زیاد این افراد هرگز خود را در معرض عوامل خطرزای ابتلا احساس نمیکنند.
این امر خود نشان از آگاهی بسیار اندک جامعه از جنبههای گوناگون این بیماری است.
دوگانه اچآیوی
همواره در مباحث مربوط به این بیماری با دو اصطلاح «ایدز» و «اچآیوی» مواجهیم و ممکن است هر دو را یکی بدانیم؛ اما در واقع این دو عبارت برای نامیدن دو مقوله جدا اما مرتبط به کار میروند. اچآیوی یا در اصل HIV، مخفف عبارت «ویروس نقص سیستم ایمنی انسان» است در حالی که ایدز یا در اصل AIDS، مخفف عبارت «سندرم نقص ایمنی اکتسابی» است. در واقع و به طور خلاصه، HIV نام ویروسی است که از طرق خاصی به بدن فرد منتقل شده و پس از گذراندن دورهای معین، سبب بروز بیماری ایدز در بدن میزبان میشود. به عبارت دیگر HIV نام ویروس است نه نام بیماری.
این ویروس با ورود به بدن انسان شروع به تضعیف و تخریب سیستم ایمنی بدن میکند. سیستم ایمنی در واقع سپر دفاعی بدن در برابر انواع بیماریهای عفونی بهشمار میرود. با تضعیف تدریجی این سیستم به دست ویروس اچآیوی بدن انسان در برابر بیماریهای عفونی خلع سلاح میشود و به مرحلهای میرسد که دیگر نمیتواند در مواجهه با هیچ عفونتی، ضعیف یا شدید، از خود محافظت کند. این مرحله در واقع مرحله بروز بیماری ایدز است.
روند ورود ویروس به بدن تا بروز بیماری ایدز ممکن است از چند ماه تا چند سال طول بکشد. طول این دوره بستگی به میزان قوت و ضعف بدن میزبان دارد که تا چه حد بتواند در برابر ویروس از خود مقاومت نشان دهد اما به هر حال در این دوره، فرد بدون انجام آزمایشهای پزشکی خاص قادر به تشخیص بیماری خود نخواهد بود. به عبارت دیگر ممکن است فردی چند سال ناقل ویروس اچآیوی باشد بدون آنکه کمترین آگاهی نسبت به آن داشته باشد.
توجه به این نکته اساسی است که برای تشخیص ابتلا به ویروس اچآیوی لزومی ندارد فرد حتما وارد مرحله بیماری ایدز شده باشد. آزمایشهای تشخیصی، براحتی و بسیار پیشتر از بروز بیماری میتوانند ابتلا به این ویروس را نشان دهند. این نکته از آنجا حائز اهمیت است که تشخیص زودهنگام ورود ویروس به بدن میتواند با اقدامات موثر و بهنگام درمانی همراه باشد. این اقدامات هرچند نمیتواند ویروس را در بدن ریشهکن کند، خواهد توانست روند رشد و فعالیت آن را کند و مهار کند و به این ترتیب، ابتلا به ایدز را به تعویق انداخته و بر عمر مفید و موثر فرد ناقل ویروس اچآیوی برای سالهای متمادی بیفزاید. البته این نکته امیدوارکننده با یک بیم و هراس نیز همراه است. ویروس اچآیوی از لحظه ورود به بدن میزبان تا مدتی حدود چند ماه میتواند بدون هیچ علامتی، کاملا خاموش و مخفیانه به فعالیت بپردازد. آنقدر خاموش که حتی هیچ آزمایشی قادر به تشخیص این ویروس در بدن فرد نباشد. این دوره به «دوره پنجره» معروف است.
از مجموع توضیحات فوق، دو الزام اساسی برمیآید؛ نخست آنکه آزمایشهای تشخیص ویروس اچآیوی برای هر فردی لازم است، زیرا سلامت ظاهری به هیچ وجه دلیلی بر عدم ابتلا به این ویروس نیست و دوم آنکه این آزمایشها را باید با مشورت پزشک یا مراکز مشاوره هر از گاهی تجدید کرد؛ زیرا ممکن است فرد در دوره چند ماهه کاملا خاموش ویروس، مورد آزمایش قرار گرفته باشد که در عین ابتلا قابل تشخیص نخواهد بود. تجدید دورهای آزمایشها ضریب اطمینان تشخیص را بالا خواهد برد.
جای خالی آگاهی
در این میان، برای پیشگیری از فوران آتشفشان بظاهر خاموش ایدز، دو راه در پیش است که باید با جدیت تمام پیموده شود وگرنه عاقبت کار همان خواهد شد که متولیان امر گفتهاند.
یکی، راه برنامهریزی کلان برای پایش کل جامعه و نیز افزایش سطح آگاهیهای جامعه از طرق رسمی و گسترده است. در این بین شاید دروس مرتبط در سنین نوجوانی و جوانی(دبیرستان و دانشگاه) و نیز تریبونهای پرمخاطب رسانههای گوناگون با ملاحظه هنجارهای جامعه ما بخوبی بتواند راه سلامت جامعه و مهار اچآیوی را هموار سازد. راه دوم کوشش فردی و خانوادگی در همه جای جامعه است.
این کوشش باید نخست از طریق مطالعه منابع مفید و موثر در این زمینه هم از طریق والدین و هم از طریق نوجوانان و جوانان صورت پذیرد و با افزایش آگاهی منجر به اقدامات موثر در این زمینه شود.
نخستین اقدام عملی نیز میتواند مراجعه به مراکز مشاوره و در صورت لزوم انجام آزمایش اچآیوی باشد.
فراموش نکنیم که ایدز یک بیماری «رفتاری» است و بزرگترین سلاح در برابر آن «آگاهی» از شیوههای عمل این دشمن خاموش و خطرناک و رفتارهای پرخطری است که آب به آسیاب او میریزند.