ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
زائویی پشت سر زائویی دیگر. دردها رفته رفته بیشتر آشکار می شوند.و زن ها،
تن به دردهای بی امان می دهند...
« ماما» در
این لحظه های پراضطراب و شورانگیز وارد این صحنه نمایش بی بدیل و سرنوشت
ساز می شود. اینجا است که دستان پرتوان « ماما» اهمیتی حیاتی می یابد. گویی
زندگی با کمک بندبند انگشتان دست او است که جاری می شود...
تپش قلب
نوزاد، طنین یک زندگی تازه را به ماما نوید می دهد... فریادها بلند و
بلندتر می شود...
من آن روز، بارها فریادهایشان را شنیدم. در آغاز نمی
دانستم برای تهیه گزارشی به مناسبت روز جهانی ماما باید از کجا شروع و به
کجا ختم کنم. شمار فریادهای دردآلود زنان در خاطرم نیست، اما تا می خواهی
زائو در زایشگاه بود و زائوی های دیگری در راه. این حکایت کار همه روزه
ماماهاست.
ماما باید هر لحظه و هر ثانیه همه این زنانی را که از شدت
درد زایمان به خود می پیچند، فریاد می زنند، آه و ناله می کشند، به زمین و
زمان چنگ می زنند و گاهی حتی ناسزا می گویند با صبر و بردباری و آرامشی که
لازمه شغل اوست با تمام وجود دریابد.
کاری طاقت فرسا. کاری سخت و سراسر
استرس.
اتاقی که از درد فریاد می زند
زایشگاه حتی روز مامایی هم
تعطیل نیست. اصلاً زایشگاه هیچوقت تعطیل نمی ماند. ما هم در یکی از همین
روزهای سبز اردیبهشت ماه که به نام زیبای « روز جهانی مامایی» نامیده شده
است، به زایشگاهی سبز با ماماهایی سبزپوشش در یکی از محله های جنوبی شهر
تهران قدم می گذاریم.
اینجا « زایشگاه مریم» واقع در خیابان شوش تهران
است. اینجا همه نگاه ها معنای واقعی انتظار را تداعی می کند چه پدران و
همراهانی که در بیرون زایشگاه انتظار تولد فرزند یا عزیزشان را می کشند. چه
آنهایی که در داخل زایشگاه به عنوان پزشک، ماما، پرستار یا بهیار و بیش از
همه مادرانی که بی صبرانه درد را با تمام وجودشان حس می کنند همه و همه
انتظار تولد نوزادی را می کشند.
زنگ زایشگاه را که می زنیم یکی از همین
ماماهای مهربان به تصور اینکه دوباره زائویی وارد زایشگاه شده با کیسه
لباسی وکیوم شده که شامل روپوش، کلاه و سایر وسایل مورد نیاز بیمار است به
پیشوازمان می آید.
« روزت مبارک ماما» این جمله ای است که باید در این
روز هر مامایی را که می بینیم تکرار کنیم.
ماما همین که متوجه حضور
خبرنگاری آن هم در این روز در زایشگاه می شود با خوش رویی تمام راهنمایی
مان می کند تا وارد زایشگاه شویم.
زایشگاه از دو اتاق اصلی با عنوان
اتاق درد و اتاق زایمان تشکیل شده و پیوسته به اتاق عمل و بخش نوزادان است.
محلی که حتی در واپسین ساعت های یک صبح بهاری هم فعال و پرکار آمادگی
پذیرش زنان زائویی را دارد که هر لحظه امکان ورودشان به این بخش است.
«
اتاق درد» با هفت زائویی که روی تخت های آن بستری شده اند و هر لحظه درد
تازه ای را تجربه می کنند و گاه فریادهایشان تا عمق دیوارهای سفید اتاق را
هم می لرزاند برای من که به عنوان تازه واردی به این بخش پاگذاشته ام قدری
ناما نوس باشد، اما برای ماما این سمفونی درد که تا عمق وجود من را می
لرزاند همیشه آشناست.
همین باعث می شود در حالی که می لرزم کف دست هایم
را روی گوشم گذاشته و بی اختیار به ستون دیوار تکیه دهم، اما نگاه آرام
بخش مامایی که در کنارم ایستاده مرا از این عالم تردید و دلواپسی بیرون می
آورد و فوراً راست می ایستم و درحالی که احساس می کنم جمجمه ام به حداکثر
ابعاد خودش رسیده به سمت بیماری که بیش از همه بی تابی می کند کشیده می
شوم.
فاطمه زنی جوان و زیباست که با وجود 21 سال سن انتظار تولد اولین
فرزندش را می کشد. او همین که می فهمد خبرنگاری کنارش ایستاده و از او
دلجویی می کند در حالی که اشک بی امان از چشمانش جاریست می گوید: فقط به
خانم های ماما بگویید مرا زودتر از این درد خلاص کنند.
کنار او هم زن
دیگری بستری است که از ساعت 5 صبح درد را با تمام وجودش به جان خریده و حال
که ثانیه های درد شتاب بیشتری به خود می گیرند بی اختیار گاهی می ایستد،
گاهی راه می رود و گاهی دراز می کشد و می خزد و در همه این حالت ها آنچه که
او را رها نمی کند ناله و فریاد و درد است.
او با بی طاقتی زیاد از من
می پرسد: پس کی پسرم به دنیا می آید؟!
و من در حالی که دست و پایم را
گم کرده ام با نگاهی جست وجوگر به مامایی که در کنارم ایستاده نگاه می کنم و
او برای دلخوشی این زن بی تاب آرام دستی به پیشانی زن می کشد و عرق سرد او
را پاک می کند و می گوید: به زودی... اما در جواب نگاه پرسش گر من در گوشم
زمزمه می کند: او باید حداقل 4 ساعت دیگر این درد را تحمل کند!
به
خوبی پی می برم که ماما حتی با نگاهش هم می تواند زمان و موعد دقیق زایمان
را تشخیص دهد و حدس بزند.
« ماما با بندبند انگشتان دستش، نحوه ضربان
قلب و حرکات جنین و نیز میزان فشار و درد زائو را به دقت تحت کنترل دارد و
هر لحظه می تواند زمان دقیق زایمان را دریابد.» این را مژگان اصغری ماما و
مسئول بخش زایشگاه مریم که خود 14سال سابقه کار در این حرفه را دارد می
گوید.
او تصریح می کند: استرس و فشار کاری ماماها چه آنهایی که در مطب
ها یا درمانگاه ها کار می کنند و چه آنهایی که در زایشگاه ها مشغول فعالیت
هستند بسیار بالاست.
موعد تولد نوزادی فرا می رسد
مامایی در سایه
نوشته اند که اولین بار در یونان باستان، پرستش الهه مادر سرمنشا نامگذاری
روزی به عنوان روز مادر بوده است سپس در قرن هفدهم در انگلستان و بعد در
آمریکا و... و اکنون در سراسر جهان، این روز گرامی داشته می شود و در کنار
آن در اکثر کشورها ازجمله در ایران، پنجم ماه مه، برابر با 15 اردیبهشت ماه
برای گرامیداشت روز جهانی ماما درنظر گرفته شده و این روز فرصتی است برای
جست وجو و کنکاشی تازه در مسائل و مشکلات ماماها.
روز ماما، روز مادر،
روز پرستار، روز زن، روز... چقدر زیادند این روزها!!! و در این میان جشن
واقعی همگی آنها وقتی است که حقوق اجتماعی، اقتصادی و شغلی آنان در اجتماع،
به رسمیت شناخته شود.
اما امروز جامعه مامایی ایران، دچار بحران است.
جامعه ای که ارتباط تنگاتنگی با یکی از ارزشمندترین شاخص های سلامت، یعنی
بهداشت مادر و کودک دارد. به دنبال تعطیل شدن دفتر مامایی در وزارت بهداشت،
درمان و آموزش پزشکی و تبدیل آن به یک پست مشاور، بیش از 40 هزار ماما که
به عنوان یکی از گروه های مهم نظام سلامتی کشور، سال ها در زمینه بهبود
نظام ارائه خدمات به مادر و کودک، قدم های ارزنده ای برداشته اند، بیش از
پیش آسیب پذیر شده اند.
در این گزارش مشکلات و مسائل حرفه ای جامعه
مامایی کشور، مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت. به گفته دبیر انجمن مامایی
ایران، به رغم آنکه نیم قرن از ارائه آموزش های دوران بارداری به مادران
باردار در دنیا می گذرد و نتایج بررسیها نیز نشان داده این آموزش ها در
کاهش صدمات جسمی، روانی و مرگ ومیر مادران و نوزادان مؤثر است، اما در کشور
ما در این زمینه اقدامات مؤثری انجام نشده است و نظام ارائه خدمات مامایی
در کشور با چالش های جدی مواجه است.
ناهید خداکرمی دراین باره می گوید:
مطالعات و تجربه کشورهای پیشگام در این زمینه نشان داده است، توجه به
سلامت مادران و نوزادان در دوران بارداری، از نظر اقتصادی و اجتماعی و از
طریق ارائه خدمات مامایی، بسیار مقرون به صرفه است چرا که از برخی اقدامات و
هزینه های درمانی ناشی از مخاطرات زایمان که به جامعه و خانواده ها تحمیل
می شود، می کاهد.
براساس آمارهای ارائه شده ازسوی سازمان جهانی بهداشت
در هریک هزار تولد زنده، 18 نوزاد جان خود را از دست می دهند که در این
میان، نوزادان مادرانی که از سواد و آگاهی کمتری برخوردار هستند، بیشتر در
معرض آسیب قرار می گیرند. ارائه اطلاعات اولیه و اساسی به مادران درباره
مراقبت های دوران بارداری و نیز اقدامات بهداشتی پس از زایمان، ازجمله
عوامل مؤثر در کاهش این آمار، ارزیابی می شود.
مشکلات صنفی ماماها فراموش شده است
اداره مامایی تعطیل نیست!