اولین مرحله برانگیختگی جنسی در زنان هیجان
پیش مقدمه تحریک جنسی زنان ، برانگیختگی احساسات و عواطف است برای زنان رابطه بدون احساس لذتبخش نیست برای اینکه یک زن به مرحله هیجان جنسی دست یافته و برای رابطه محیا شود بعبارت ساده تر تحریک شود. احساسات و پیشنوازی رکن مهم و اساسی است اگر این مرحله به درستی انجام نشود مراحل بعدی نیز ناقص خواهند بود لذا حداقل یک زن برای پیشنوازی نیزامند صرف مدت زمان 15 تا 30 دقیقه است و آقایان باید به این مهم توجه داشته باشند نازو نوازش و حرفهای محبت آمیز در این مهم نقش مهمی دارد در نتیجه در این مرحله زن آمادگی پیدا کرده و رابطه جنسی را شروع میکند، و بعد تمرکزش را روی تحریک جنسی میگذارد. جریان خون در کلیتوریس، واژن و نوک سینهها زیاد میشود از نشانه های میتوان به سفت شدن نوک سینه ها اشاره کرد.
دومین مرحله برانگیختگی جنسی در زنان پایداری تحریک است
با گردش خون در اندام های جنسی عنوان شده بدن زنان از نظر جسمانی برای فعالیت فیزیکی جنسی محیا میشود پس تا اینجا ابتدا از نظر زوحی در وضعیت امادگی قرار میگیرند سپس از نظر جسمانی در این مرحله فعالیت فیزکی رابطه از تماس گرفته تا دخول آغاز میشود.
سومین مرحله برانگیختگی جنسی در زنان ارگاسم
پس از آغاز فعالیت فیزیکی جنسی ، احساسات،تخیلات جنسی و فعالیت فیزیکی جنسی ( دخول ) بطور هماهنگ در جهت ارگاسم زنان عمل کرده در این مرحله لازم است بدانید بیشترین لذت زنان از ناحیه کالیتوریس به آنها منتقل میشود نه از روش دخول و اکثر زنان از رابطه دخولی به ارگاسم نمیرسند پس توجه به ناحیه کلیتوریس اهمیت زیادی دارد در این فرآیند انقباض در رحم و ماهیچه های اطراف باسن طبیعی محسوب میشود و این انقباضات در ارگاسم زنان تاثیرگذار است.
چهارمین مرحله برانگیختگی جنسی در زنان بعد از ارگاسم
احترام
یکی از مهمترین مسائلی که ذهن آقایان را درگیر میکند، میزان احترامی است که از همسر خود انتظار دارند. آنها شاید این مسئله را هرگز به زبان نیاورند، اما بیشک یکی از دلایل پرخاشگریها و ناسازگاریهای آنها، عدم دستیابی به احترامی است که از همسر خود توقع دارند.اگر به آنچه میگوییم صددرصد ایمان ندارید، از همسرتان بپرسید. احترام گذاشتن به همسر چیز ماورایی و سختی نیست.
همینکه شما به افکار و عقاید و رفتارها و احساسات مرد زندگیتان احترام بگذارید، او را آرام خواهد کرد. اگر همسرتان میگوید که خسته است، سکوت و درک متقابل شما در آن لحظه پاسخی در جهت احترامگذاشتن به همسرتان خواهد بود. چند بار اتفاق افتاده که همسرتان بگوید که خسته است و شما با پافشاری زیاد به او میگویید که باید به خرید بروید؟
تشویق
مردها عاشق این هستند که همسرشان آنها را تحسین کند. اما فرق بین تشویق واقعی و تعریف و تمجید بیخودی را خوب درک میکنند. بهجای تعریفهای متملقانه در برابر اقوام و آشنایان که ظاهری کاملاً مصنوعی دارد، در خلوت خود به همسرتان بگویید که او بینظیر است و از کارهایی که انجام میدهد مثال بزنید و بگویید: فلان کار را عالی به اتمام رساندی یا تو در انجام آن کار بینظیری.
زیبایی و ظاهر همسر
بخشی از زندگی مردها، همسرشان است. شاید این اعتراف را از هیچ مردی نشنیده باشید که بگوید: زیبایی و ظاهر تو برایم مهم است چون دوستت دارم! اما واقعیت این است که مردها به دلیل علاقهای که به همسرشان دارند، توقع دارند او را همیشه آراسته و مرتب ببینند. آنها از اینکه همسرشان برای خودش وقت میگذارد و تلاش میکند تا زیبا به نظر برسد لذت میبرند. کمی آرایش ساده و مرتب کردن موها شما را تا حد زیادی جذاب میکند.
بلند صحبت نکردن
فریاد زدن خوب نیست. کارهای مذموم مانند فریاد زدن و بلند صحبت کردن نه برای زنها خوشایند است و نه برای مردها. وقتیکه پیش همسرتان هستید، ملایم صحبت کنید. تن صدایتان را طوری تنظیم کنید که همسرتان از صحبتکردن شما آرامش بگیرد. از کلمات وزین و عبارات محبتآمیز استفاده کنید. گاهی با صدای کودکانه با همسرتان صحبت کنید.
تحسین شدن توسط همسر
چه کسی هست که نیاز به تشویق و تحسین نداشته باشد؟ مردها به دلیل حجم کاری و فشارهای زندگی که بر دوش آنهاست، شاید بیشتر نیاز به تشویقها و تعریفهای همسرشان دارند تا انرژی بگیرد و باانگیزه بیشتری برای خانوادهشان تلاش کنند. تصور مردها اینگونه است که اگر همسرشان به تواناییشان اعتماد داشته باشد میتوانند از پس هر مشکلی در زندگی بربیایند. هدیه دادن چنین حسی به مرد زندگیتان، قطعاً کار سختی نخواهد بود. کافی است هر شب با چند جمله انرژیبخش او را تحسین کنید.
تشکر و قدردانی
هرچند که همه مردها میدانند کارکردن و برآوردهکردن مخارج زندگی یکی از وظایفشان است، اما دانستن وظیفه، یک مسئله است و نیاز به قدردانی یک مسئله دیگر. شاید کاری وظیفه خاص یک نفر باشد، اما بیشک قدردانی و تشکر باعث میشود او توان بیشتری برای کارش بگذارد و باکیفیت مطلوبتری به انجام کارش بپردازد. همانطورکه شما توقع دارید همسرتان کارهای خانه را که از صبح تا شب انجام میدهید ببیند و متوجه شود جای گلدان چینی روی میز را تغییر دادهاید، و به شما خسته نباشید بگوید و تشکر کند که خانه را مرتب کردهاید، طبیعی است او هم توقع داشته باشد شما متوجه فعالیتهای روزمرهاش شده باشید. نکته مهم و مستتری که در این نوع قدردانی کردنها وجود دارند، عزیزشدن شما در دلوجان همسرتان است.
حس استقلال
حتماً شنیدهاید که یکی از اهداف زندگی مشترک، استقلال زوج جوان است. این استقلال یک حس همیشگی و مداوم در طول زندگی است که اتفاقاً مردها را بهشدت مجذوب خود میکند. هیچ مردی نیست که علاقهمند به استقلال نباشد.
این بدان معنی است که مردها تمایل دارند برخی از کارها را بهتنهایی و بدون آنکه مورد نظارت قرار بگیرند، انجام دهند. بههمین دلیل لازم است برخی اوقات اجازه بدهید همسرتان این حس استقلال را درک کند. اگر میخواهد یکی دو ساعت تنها باشد یا بهتنهایی بعضی از خریدها را انجام بدهد، به حس استقلالش احترام بگذارید. مطمئن باشید این احترام متقابلاً به خود شما بر خواهد گشت.
حمایت
شاید شما بهعنوان یک خانم گمان کنید یکی از فواید ازدواج حس حمایتگری همسرتان از شماست. این دقیقاً در مورد آقایان هم صادق است. مردها هم نیاز دارند گاهی اوقات همسرشان حمایتشان کند.زمانی که همسرتان میخواهد تغییر شغل بدهد، ماشینش را عوض کند یا پای در یک معامله متفاوت بگذارد، بهشدت نیازمند حمایتهای شماست حتی اگر به زبان نیاورد. در اینگونه مواقع همسرتان را با گوشدادن به صحبتهایش و جملات امیدبخش حمایت کنید. بیشک حس حمایتگرانه شما عامل موفقیت همسرتان خواهد شد و همین حس در طول زندگی شما را هم با دست حمایتگر همسرتان از هر آنچه دلتان را بلرزاند مصون نگه میدارد.
دوست داشتن همسر
تمایل به خواستهشدن در همه آدمها وجود دارد. همه افراد چه مرد و چه زن تمایل به خواستهشدن از سوی همسرشان را دارند. این حس در مردها بیشتر است. هرچند که لایه بیرونی چهره مردانه سرشار از غرور است، اما خوب جمله دوستت دارم را میشنوند و اینگونه جملات انقلابی در وجود آنها پدید میآورد. با دیدن چهره اخمو و مردانه همسرتان تصور نکنید که جملات عاطفی را لوسبازی میپندارد. او را نوازش کنید و در گوشش بگویید که دوستش دارید. حتی اگر پلکهایش را روی هم بگذارد و غرق در یک ظاهر مردانه شود، اما بیشک در درونش عشق به شما فوران میکند.
روزانه، ماهانه و سالانه، زنان زیادی وارد بازار کار می شوند؛ در عین حال که مسئولیت های خانوادگی آن ها سر جای خود باقی مانده و گاهی این اوضاع، کار را به خمیازه کشیدن و بی خوابی و کمبود انرژی و هزار و یک مشکل دیگر می کشاند و حتی زنان سیاستمدار، تاجر و ورزشکار نیز از این امر در امان نیستند. پس چه بهتر که با آزمایش های ساده و پیگیری های به موقع، بتوانیم از بروز بیماری های زنان در چنین شرایطی جلوگیری کنیم.
بگذارید بحث را از همان مشکلات تیروئید شروع کنیم؛ مشکلی که به روایت آمار، چیزی حدود 25 درصدی زنان آمریکایی را دچار می کند. بیماری های تیروئید با آزمایش های ساده قابل تشخیص است. علایم و نشانه های این بیماری ها، کاهش حرکات روده ای، یبوست، کاهش انرژی، اختلال خواب و همچنین افزایش وزن است.
همیشه کاهش انرژی مربوط به مشکلات تیروئیدی نیست. یک پنجم زنان و نیمی از زنان باردار، فقر آهن دارند و این حاصل تحقیق دانشمندان مایوکلینیک است. فقر آهن، شایع ترین علت کم خونی زنان است. درمان ساده و آسان است ولی تغییرات بزرگی در وضعیت سلامت زنان ایجاد می کند.
اما پزشکان هشدار می دهند که نباید آهن زیادی در رژیم غذایی زنان، وجود داشته باشد. دکتر ساوارد، یکی از پزشکان مشاور آمریکا، میگوید: "دریافت آهن بسیار زیاد، عقیده درستی نیست. آهن یک فلز سنگین است و ممکن است دریافت مقادیر زیاد آن به مسمومیت با آهن منجر شود بنابراین باید با مشورت با پزشک به تشخیص درست برسید." البته باید به این نکته توجه داشته باشیم که کمبود آهن ممکن است نشانه یک ضایعه خون ریزی دهنده مثل سرطان روده بزرگ باشد یا هر ضایعه دیگری مثل زخم معده یا دوازدهه که به طور مداوم و خفیف خونریزی می کند و بیمار متوجه آن نمی شود اما باعث می شود، فرد به کمبود آهن و کم خونی ناشی از آن دچار شود یا وجود یک بواسیر یا ضایعه عروقی دیگر در دستگاه گوارش ممکن است علت از دست دادن آهن بدن باشد. بنابراین نباید صرفا با مصرف مکمل یا قرصهای آهن، به جنگ علیه کمبود آهن و کم خونی فقر آهن رفت.
اگر جسم شما درباره سلامت تان، چیزهایی به شما می گوید، شما باید به آن گوش کنید. صبر نکنید تا بدن تان به شما اخطار حسابی بدهد. نباید تا سر حد آسیب به خودتان صبر کنید و منتظر بمانید.
هنگامی که زنان سیگار را ترک می کنند، پوست صورت آن ها طی 9 ماه به اندازه 13 سال جوان می شود. علاوه بر این، برعکس تصورات موجود، ترک سیگار سبب چاقی نمی شود و بالعکس در 75 درصد موارد افراد یا لاغر می شوند و یا در وزن قبلی خود باقی می مانند. این نتیجه تحقیقات دانشمندان اتحادیه ایتالیایی در مبارزه با سیگار کشیدن است که اعلام شد. پژوهشهای این دانشمندان درباره مطالعه سن پوست بود. نتیجه تحقیقات، شگفتانگیز بود؛ پوست شرکت کنندگان این پژوهش به طور متوسط 13 سال جوان تر شده و وزن آن ها نیز چند کیلوگرم کمتر شد.
فعالیتهای ورزشی منظم به همراه تغذیه مناسب می تواند در بالا بردن ضریب سلامت زنان و پیشگیری از بیماری ها که از علل عمده مرگ و ناتوانی آن ها در سراسر دنیا است، مؤثر باشد.
افزون بر این، تحرکات جسمانی مستمر در جلوگیری از ابتلا به امراض قلبی و عروقی نقش به سزایی دارد و شامل بیماریهای قلبی، فشار خون و ضربان قلب بالا است که یک سوم از علل مرگ و میر زنان در سراسر دنیا را تشکیل می دهد. فعالیتهای ورزشی منظم به همراه رژیم غذایی مناسب، یکی از مؤثرترین روشهای کنترل چاقی و باقی ماندن در وزن بدنی ایدهآل در میان زنان است.
آمار بیانگر این واقعیت است که دیابت بیش از70 میلیون نفر از جمعیت زنان دنیا را به این بیماری مبتلا کرده است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که فعالیتهای ورزشی منظم و ایجاد تغییراتی در رژیم غذایی می تواند از بروز بیش از نیمی از بیماری های دیابت نوع دو پیشگیری کند. فعالیتهای ورزشی معمولاً عامل مهمی در پیشگیری پوکی استخوان است. فعالیت های بدنی نسبتاً سنگین، مثل پیاده روی و آهسته دویدن، برای رشد طبیعی استخوان ها و اسکلت بدن بسیار ضروری و لازم است. پیاده روی تند و تیز در کاهش ضایعات استخوانی مؤثر است و در بالا بردن استحکام، توازن و کاهش خطر افتادگی ماهیچه ها نیز نقش دارد. فعالیتهای ورزشی منظم در کاهش استرس، اضطراب، افسردگی و احساس بی کسی و تنهایی، تأثیر اساسی دارد و این پدیده برای زنان بسیار حایز اهمیت است زیرا در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه روند رشد بیماری افسردگی در زنان تقریباً دو برابر مردان است.
به گفته محققان، راز سلامت پیرترین زن دنیا که 115 سال از عمرش می گذرد، لاغر بودن و دوری از استرس است. به گزارش هلث دی نیوز، محققان دانشکده بوستون آمریکا با مطالعه درباره این زن 115 ساله و انجام آزمایش خون و DNA برای افراد بالای 100 سال اعلام کردند که DNA افراد بالای 100 سال مانند هم بوده و علت طول عمر این افراد، مسایل ژنتیکی و فاکتورهای محیطی از قبیل سلامت و بهداشت در طول زندگی آنان است. گفتنی است هم اکنون 75 نفر (64 زن و 11مرد) بالاتر از 110 سال در جهان وجود دارد.
ادامه مطلب ...آیا دیگران به شما می گویند، چقدر بوی عرق می دهید؟ آیا شما مجبور می شوید، گوشتان را نزدیک دوست خود بیاورید تا حرف های او را بشنوید؟ 10 مورد از مسائل و مشکلات بدن آقایان را در این مقاله بخوانید.
1- بوی بد دهان
خوردن موادغذایی بودار (مثل سیر و پیاز) و کشیدن سیگار باعث بوی بد دهان می شوند. اما مقصر اصلی بوی بد دهان، میکروب ها می باشند.
لذا هنگامی که دندان هایتان را مسواک می زنید، زبان خود را نیز به آرامی مسواک بزنید تا میکروب های دهانتان را نابود کنید.
اگر با رعایت بهداشت دهان، نتوانستید بوی دهانتان را کم کنید، به نزد دندانپزشک بروید، زیرا ممکن است وجود بیماری لثه، خشکی دهان و یا برگشت اسید معده به دهان باعث بروز این بوی بد شده باشد.
2- بوی عرق بدن
هنگامی که کار و یا فعالیت بدنی زیادی انجام می دهید، بوی عرق از بدن متصاعد می شود (به خصوص در فصل گرما).
مقصر اصلی این بوی بد تنها عرق کردن نیست، بلکه باکتری هایی است که از مواد موجود در عرق تغذیه می کنند.
همچنین باید لباس های عرقی خود را مرتبا بشویید.
اگر بوی بدن هنوز وجود داشت، از مصرف مواد غذایی بودار مانند: سیر و پیاز خودداری کنید.
3- کاهش شنوایی
مردان نسبت به زنان، بیشتر دچار کاهش شنوایی می باشند.
انجام کارهای پر سرو صدا مانند کار در معدن، نجاری، آهنگری و ... باعث این مشکل می شود.
هر صدای بلند و مداومی می تواند به ساختارهای ظریف گوش آسیب برساند.
لذا در طی کار پر سروصدا، از محافظ گوش استفاده کنید.
4- خارش ورزشکار
یک بیماری عفونی پوست است.
عفونت قارچی پوست به راحتی در ورزشگاه و به دیگر قسمت های بدن گسترش می یابد.
دست ها، حوله و لباس زیر بیشترین مقصران این بیماری می باشند.
علائم شامل: ضایعات تکه ای پوست بر روی کشاله ران و یا قسمت داخلی ران ها به همراه خارش می باشد.
این مشکل با کرم ضد قارچ درمان می شود.
منطقه درگیر بدن را خشک نگه دارید و از پوشیدن لباس های تنگ دوری کنید.
5- کوررنگی
این یک بیماری ارثی است. افراد کور رنگ، دنیا را فقط سیاه و سفید نمی بینند.
بیشتر افراد کور رنگ، قرمز را از سبز تشخیص نمی دهند.
این بیماری در مردان بیشتر از زنان می باشد.
درمانی برای این بیماری وجود ندارد.
6- پای ورزشکار
این مشکل، عفونت قارچی پوست پا است.
پابرهنه راه رفتن روی زمین مرطوب مثل استخر، از عواملی است که موجب این بیماری عفونی می گردد.
علائم شامل: خارش، سوزش، تاول زدن یا ترک در پا و یا بین انگشتان پا می باشد.
این بیماری با کرم های ضد قارچ درمان می شود.
7- بزرگ شدن پروستات
بزرگ شدن پروستات همراه با چین و چروک های پوست و سفید شدن موها، بخش اجتناب ناپذیر فرایند پیری در مردان می باشد.
این بزرگ شدن باعث بروز علائمی، در نیمی از مردان 75 سال به بالا می شود.
همانطور که غده پروستات بزرگ می شود، باعث فشار آوردن به مجرای خروج ادرار می شود. لذا نمی توان ادرار را به راحتی نگه داشت.
داروهایی برای کاهش این علائم وجود دارد.
8- ناخن های فرو رفته در گوشت
علائم این مشکل عبارت است از: درد، ورم و عفونی شدن گوشت اطراف ناخن.
از علل شایع این مشکل این است که فرد ناخن هایش را بیش از حد کوتاه می کند.
برای جلوگیری از این مشکل، ناخن های خود را به طور گرد کوتاه کنید و خیلی هم کوتاه نکنید.
9- اختلال عملکرد جنسی مردان
این اختلال شامل کاهش میل جنسی، انزال زودرس و یا اختلال در نعوظ می باشد.
عوامل خطر این اختلال عبارت است از: دیابت، بیماری قلبی، شرایط عصبی، سیگار کشیدن، مشکلات گردش خون و برخی داروها.
با پزشک خود درباره این مشکلات صحبت کنید.
10- روزاسه
این بیماری پوستی است که باعث می شود صورت سرخ شود.
علائم این بیماری در مردان شدیدتر است.
این بیماری باعث می شود، بینی زمخت و قرمز به نظر آید.
جوش ها و خطوط نازک قرمز رنگ در چانه ظاهر می شود.
نوشیدن الکل می تواند این حالت را بدتر کند.
داروها می توانند از پیشرفت این بیماری جلوگیری کنند.
در قسمت قبل به نقش عوامل فرهنگی در ازدواج پرداختیم اینک در ادامه می خوانیم...
میزان تحصیلات از عوامل مهم تشکیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین کننده وجهه اجتماعی است.
احتمالات زیر را می توان درباره میزان تحصیلات زن و شوهر در نظر گرفت:
1- مرد دارای تحصیلات عالی است؛ ولی زن دارای تحصیلات متوسط یا کمتر است.
2- مرد و زن هر دو دارای میزان تحصیلات یکسانی هستند.
3- زن دارای تحصیلات عالی و مرد از تحصیلات کمتری برخوردار است.
4- مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد است ، یا تحصیلات اندکی دارد.
در حالت 1 و 2 مشکلی ایجاد نمی شود؛ ولی در حالت 3 و4 غالباً زندگی زناشویی مواجه با ناسازگاری و در پاره ای موارد از هم پاشیده می شود. زنی که دارای تحصیلات عالی بوده، پزشک یا مهندس است، از نظر تفاهم با مردی که حداکثر تحصیلات ابتدایی دارد و مثلاً راننده یا لوله کش است تفاهم ندارد. مرد دنیا را به گونه ای می بیند و زن گونه ای دیگر . زن در مجالس و محافل، زمانی که شوهرش صحبت می کند و احتمالاً بیشتر کلمات را غلط ادا می نماید و یا مطالب ناخوشایندی را مطرح می نماید، احساس ناراحتی و حقارت می کند؛ و در نهایت زندگی برای هر دو تلخ خواهد شد.
در حالت دوم که مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد یا کم سواد است نیز همان وضعیت اول برای مرد وجود دارد. این حالت وقتی اتفاق می افتد که مرد در روستای خود در سن 18 تا 20 سالگی زمانی که در دبیرستان درس می خوانده با یکی از دختران بی سواد روستایی خود ازدواج کرده و صاحب فرزند نیز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگی ذهنی که داشته به شهر آمده و تحصیلات خود را تا مراحل عالی ادامه داده است. در چنین زندگی نیز فضای شادی و مسرتی حاکم نخواهد بود.
لازم به یادآوری است که نوع تحصیلات مهم نیست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصیلات است. در عین حال چنانچه تحصیلات زن و شوهر در یک حوزه باشد؛ تفاهم زناشویی بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج یک پزشک با یک پرستار بیشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج یک پزشک با یک مهندس. معذلک نوع تحصیل در موقعیت ازدواج در مقام مقایسه با سطح تحصیلات بسیار کم اهمیت است. اهمیت سطح تحصیلات در ازدواج به قدری است که چنانچه تفاوت زیاد باشد ، می توان گفت به ندرت سازگاری وجود خواهد داشت.
1- با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد ، در زندگی زناشویی مشکلی ایجاد نمی شود. معمولاً مردانی که تحصیلات عالی دارند ، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگی سایر عوامل می پذیرند. بنابراین مشاوران در مورد مراجعان خود باید این نکته را مورد توجه قرار بدهند. مواردی دیده می شود که مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می کند و مایل نیست که او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل ، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به هر حال پایین تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر غالباً مشکل اساسی ایجاد نمی نماید.
2- دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای سواد اندک و یا تحصیلات در حدود متوسطه است. در این حالت ممکن است در زمان ازدواج به علت نکات مثبتی که در پسر وجود دارد ، پیوند زناشویی انجام گیرد؛ ولی این تفاوت احتمال دارد به تدریج به علل اشتغال اجتماعی زن و احساس برتری نسبت به شوهر و برعکس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگی شیرین زناشویی مبدل به کشمکش روانی و اخلاقی گردد. بنابراین مشاور باید عواقب بعدی این حالت را به پسر و دختر گوشزد کند و آنان را متوجه سازد که اختلاف سطح تحصیل بالاخره ممکن است زمینه ای برای اختلاف باشد و آنان باید در انتخاب همسر به این نکته توجه نمایند.
3- حالت دیگر آن است که زن یا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصیل ایجاد شده باشد و این امر موجب از هم گسیختن و یا به هم خوردن محیط گرم خانواده گردد. در این موارد مشاور باید شوهر را به زندگی پس از ازدواج مجدد و وضعیت زن اول و احیاناً فرزندان قبلی او توجه دهد و با مقایسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابسامانی های حالت دوم متوجه سازد. وانگهی زن را در جهت تطبیق دادن خود با شرایط زندگی جدید شوهر ترغیب نماید و بالاخره زوجین را در جهت این واقعیت که از هم گسیختگی زندگی آنان شرایط بهتری را ایجاد نمی نماید؛ آگاهی دهد.
4- حالت دیگر موردی است که زن پس از ازدواج تحصیلات عالی می نماید و به فکر جدایی و طلاق می افتد. در این حالت نیز مشاور باید با تشکیل جلسات مشاوره ای با زن و شوهر، به ویژه زن را متوجه زندگی بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصیه نماید.
5- دخترانی هستند با تحصیلات عالی که به علل مختلف با مردی کم سواد یا بی سواد ازدواج می کنند. در مورد این گونه دختران و بالعکس پسرانی با این حالت ، مشاور باید در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بینش دهد که هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروی است و نه افکار غیر واقعی در جهت جلب رضایت والدین و یا حفظ موقعیت آنان. در این صورت مسلماً این گونه دختران و پسران تن به چنین ازدواج هایی نخواهند داد و در نتیجه با ناراحتی های بعد از ازدواج و یا با طلاق و از هم گسیختگی خانواده مواجه نخواهند شد.
زیر سقف مشترک،غریبه ایم
یکی شاخه نبات ها را روی ساتن سفید توردوزی شده می سابید که زن گفت: با اجازه بزرگ ترها، بله!
دیگر صدای کل کل شادی، سوت و دست ها را نشنید برای آنکه پدر آمده بود بالای سرش و گفته بود: با لباس سفید می روی خانه بخت، با لباس سفید هم می آیی بیرون، مبارکت باشد!.
زن دلش نمی خواست آن لحظه لباس سفیدی از جنس کفن را تصور کند، با این حال لبخند زد، گفت: چشم پدر!
حالا سال ها از گفتن آن کلمه (بله) می گذرد، سال هاست که آنها از هم طلاق گرفته اند بدون اینکه پله های دادگاه را بالا و پایین رفته باشند، مهر را بخشیده و یا تا ریال آخر تسویه کرده باشند، اصلا چه فرق می کند حضانت بچه ها با پدر باشد یا مادر؟! سال هاست که او زن خانه و آن یکی پدر بچه هاست. نه خودشان که هیچ کس آنها را جزو آمار (حدود صدهزار نفری در سال) طلاق نمی شمارد اما وقتی هیچ رابطه احساسی و عاطفی عمیقی بین زن و مرد نباشد، سر هرکدام برود توی لاک تنهایی خودشان، آن وقت به اصطلاح روانشناسی امروز آنها دچار طلاق پنهان یا خاموش شده اند بدون اینکه متوجه باشند.
قدیمی ترها چیزی به نام طلاق پنهان نداشتند آنها تنها یک طلاق می شناختند که ننگ می شد و می چسبید روی پیشانی ها!
آدم های صد سال قبل وقتی به یک رابطه عاطفی و خویشاوندی جدید با یک ایل و یا عشیره دیگر دست پیدا می کردند برایشان کافی بود تا بتوانند بعد اجتماعی ازدواج را تکمیل کنند. اما حالا سال هاست که بعد تازه روانشناسی را آورده اند و چسبانده اند به ازدواج که اگر این بعد آخر نباشد آن وقت زن ومرد دچار طلاق پنهان می شوند و روابط آنها خالی از عواطف و درک متقابل می شود. امروز ازدواجی را کامل می دانند که در آن هر سه بعد روانشناختی، زیست شناختی و جامعه شناختی وجود داشته باشد.
گاهی بین زن و شوهر اختلافاتی وجود دارد که ترجیح می دهند باهم اما جدا از هم زندگی کنند مانند:اختلافات در میزان هوش، خواسته ها، سلیقه ها و علاقه ها، دیدگاه ها، ابعاد معنوی و نیز ترس از طلاق و حرف های اطرافیان و حواشی بعدی آن، محدودیت های اجتماعی و فرهنگی، مشکلات اقتصادی، ازدواج های تحمیلی، ترس و فرار از تنها ماندن، چشم و هم چشمی با دوستان و فامیل، خشونت و عصبانیت، مادیات، تجمل گرایی و تشریفات بیش از حد، خود بزرگ بینی و تحقیر دیگری، دو رویی، پنهان کاری، لجاجت و مسائلی از این دست، همگی مسیر زندگی عاشقانه را به زندگی بدون احساس و خالی از مفاهیم اولیه زناشویی مبدل می سازد. این بی تفاوتی، آخرین مرحله روابط احساسی بین زن و مرد است . اگر چه همسران با هم زندگی می کنند ولی فقط جسم خاکی آنان با هم است و آنان فارغ از هم و در فضایی کاملا غریب و شخصی ایام را سپری می کنند و مقصد بعدی آنها منزلگاهی جز طلاق رسمی و جدایی فیزیکی نخواهد بود.
وقتی خلأ احساسی پیدا شود آنهایی که به دلایل متعدد اجتماعی و اقتصادی نتوانند طلاق بگیرند سرشان می رود توی لاک تنهایی خودشان و به تدریج همان رابطه محدود عاطفی با طرف مقابل را هم قطع می کنند
نگران شده اید، نشسته اید به مرورکردن زندگیتان؟ فکر می کنید نکند شما هم طلاق گرفته اید و حواستان نیست؟!
دارید از خودتان می پرسید «چرا، غیر از بچه ها و دخل وخرج هایی که با هم نمی خوانند، هیچ وقت هیچ حرف دیگری باهم نزده اید؟راستی همسرتان از کی سرش مدام رفت توی ورق های روزنامه؟
اگر کارتان از بیخ غلط نباشد جای نگرانی نیست! آنهایی دچار طلاق پنهان می شوند که بدون هماهنگی عاطفی، وجود عشق و شناخت نیاز های خود و طرف مقابل ازدواج کرده باشند.
این جور ازدواج ها تا وقتی شیرین است که عروس خانم ها و آقا دامادها سرگرم گرفتن هدایای کادو پیچ جوروا جور باشند و بعد مشغول برپایی مراسم عروسی شوند، البته تا وقتی مهمانی های روزها و ماه های اول و به اصطلاح پاگشایی ها تمام نشده آنها احساس خوشبختی می کنند اما این رفت و آمدها و تازگی روزهای اول ازدواج که تمام شود، آن وقت احساس می کنند یک چیزی میان این رابطه دو نفره کم است و آن چیزی جز همان نقاط احساسی و فکری مشترک نیست.
وقتی خلأ احساسی پیدا شود آنهایی که به دلایل متعدد اجتماعی و اقتصادی نتوانند طلاق بگیرند سرشان می رودتوی لاک تنهایی خودشان وبه تدریج همان رابطه محدود عاطفی با طرف مقابل را هم قطع می کنند و طلاق می گیرند بدون اینکه صدایش را در بیاورند. آنها از همان وقت می روند جزو آمار طلاق های پنهان (که البته هیچ آماری از آن در دست نیست.)
آنها تنها به ظاهر یک زندگی مشترک دارند که به شدت ملال آور و یکنواخت است، هر چند که زن و شوهر قرارداد اجتماعی و مذهبی ازدواج را رعایت می کنند اما زندگی آنها خالی از عشق و هماهنگی روانشناختی است درحالی که وجود این بعد از رابطه می تواند زندگی زن و مرد را معنادار و شکوفا کند.
عشق تان را با چنگ و دندان حفظ کنید
بسیاری از خانم ها و آقایانی که مدتی از شروع زندگی مشترکشان می گذرد، وقتی به گذشته نگاه می کنند یاد دورانی می افتند که عاشق یکدیگر بودند و هیچ چیز نمیتوانست جلوی زندگی رمانتیک شان را بگیرد. اما وقتی مدت زمانی از این ماجرا می گذرد، عشق از زندگی آنها رخت بر می بندد. آنها درگیر گرفتاری های روزمره می شوند و سرشان آنقدر شلوغ می شود که زندگی مشترک برایشان یکنواخت شده و جذابیت خود را از دست می دهد. در این شرایط زمانی هم که تصمیم می گیرند به زندگی شان سر و سامانی داده و طراوت گذشته را به آن باز گردانند، سر در گم می شوند که از کجا باید شروع کنند. به راستی زندگیزناشویی عاشقانه چگونه است؟
""زندگی رمانتیک در حفظ فضای عاشقانه و برقراری معاشقه پس از اولین روزهای ازدواج خلاصه می شود. به عبارت دیگر، زندگی رمانتیک نوعی ارتباط صمیمی است که هر کس چیزی جز عشق برای دیگری نمی خواهد.""
زندگی عاشقانه یک اتفاق نیست، بلکه یک ارتباط روزانه است. نباید به آن به عنوان نوعی پیش نوازی و ... نگاه کرد؛ بلکه یک رابطه دوستانه است که هر روز بیش از پیش رشد می کند. در مورد این است که از یکدیگر بپرسیم چگونه روز خود را سپری کردیم، سرگرمی هایمان چیست، و یا پروژه ها چگونه پیش می روند. در مورد در میان گذاشتن علایق روزمره است. باید از زمانی که در کنار هم هستید لذت ببرید و تصور کنید نزد دوست داشتنی ترین کس خود هستید.
این نیست که شما شب جمعه یک برنامه بیرون رفتن بریزید و همه چیز تمام شود. این امر ملزم تلاش های مداوم است. البته اگر شما خلاق نباشید شاید برایتان کمی مشکل باشد.
حالا که زیر یک سقف آمده اید بهتر است نسبت به نیاز های هم آگاهی پیدا کنید. مطالعه کنید و از دنیای روحی و روانی طرف مقابل تان آگاه شوید. اگر زن هستید در دنیای مردانه و اگر مرد هستید در دنیای زنانه قدم بزنید.شناخت نیازها و خواسته های طرف مقابل بخش مهمی از راهی است که در پیش روی دارید.در زیر بخشی از ویژگیهای زن و مرد آورده شده است که مطالعه ی آن خالی از لطف نیست.
زن به مراقبت و مرد به اطمینان نیاز دارد:
زمانی که مردی برای بهبود حال زنش، به احساسات و دلبستگی های او توجه می کند، زن احساس می کند همسرش او را دوست دارد وبرایش اهمیت قائل است. وقتی مردی با حمایت از همسرش احساس بخصوصی به او می دهد، در برآورده کردن اولین نیاز اصلی زن موفق می شود. در این شرایط زن اطمینان بیشتری به مرد پیدا می کند و زمانی که زن اطمینان کند، انبساط خاطر می یابد وخیالش راحت می شود و اما درباره مردها باید گفت وقتی نظر زنی نسبت به همسرش صادقانه و پذیرنده باشد، مرد هم احساس می کند مورد اطمینان است. اعتماد مرد به این معناست که ما مطمئن هستیم او نهایت سعی خود را می کند و بهترین ها را برای همسرش می خواهد. وقتی واکنش های زن نشان دهنده اعتقاد مثبت او نسبت به توانائی ها و اهداف مرد است، اولین نیاز اصلی عشق مرد برآورده می شود و مرد هم خود به خود علاقه و توجه بیشتری به نیازهای زن نشان می دهد.
زن را باید درک کرد و مرد را باید پذیرفت:
وقتی مرد بدون قضاوت ولی با دلسوزی و وابستگی به احساسات و صحبتهای زن گوش می دهد، زن احساس می کند به حرفهایش گوش کرده و او را درک کرده اند. زمانی که نیاز شنیده شدن و درک شدن زن برآورده می شود، او هم به آسانی نیاز همسرش را می پذیرد. اما درباره مردها باید گفت زمانی که زن با مهربانی وبدون کوشش در عوض کردن مرد او را می پذیرد، مرد احساس می کند مورد قبول است. یک رفتار پذیرشی نشان می دهد که مرد با محبوبیت تمام تائید شده است. این نشان دهنده این نیست که زن کاملا" شوهرش را بی عیب و نقص می داند. بلکه نشان می دهد کوششی در عوض کردن او ندارد و به مرد اطمینان می دهد خود اوست که به تنهایی می تواند اوضاع را بهتر کند. وقتی مرد از سوی همسرش تأیید شود، آسان تر می تواند برای همسرش شنونده خوبی باشد.
احترام به زن و قدردانی از مرد فراموش نشود:
زمانی که مرد با تأیید به زن نشان می دهد حقوق ،خواسته ها و نیازهای او در اولویت است، زن احساس می کند مورد احترام واقع شده است. اظهارات محترمانه واقعی و طبیعی مرد مثل اهدای گل و به یاد داشتن تاریخ سالگرد ازدواج بسیار ضروری است. وقتی زن احساس احترام می کند، آن طور که در خور همسرش است از او قدردانی می کند.
وقتی زن تشخیص می دهد شخصا" از رفتار و کوشش مرد بهره مند شده است، مرد احساس قدردانی می کند. قدردانی زن واکنشی به مراقبت و حمایت شدن ازاوست. وقتی از مردی قدردانی می شود او می داند که کوشش او به هدر نرفته و تشویق می شودو بیشتر ایثار می کند. در این حالت مرد قدرت و انگیزه پیدا می کند تا برای همسرش احترام بسیاری قائل شود.
زن به وفا ومرد به تحسین نیاز دارد:
مرد زمانی« زن نیازمند به عشق ومحبت » را به کمال می رساند که به خواسته ها و نیازهای او بیشتر از نیازهای خودش مثل کار، تفریح ومطالعه اهمیت بدهد. مرد باید به نیازهای زن اولویت بدهد و متعهد باشد که ازاو مراقبت وخواسته هایش را برآورده کند. وقتی زن احساس کند مهمترین فرد زندگی همسرش است به راحتی اورا تحسین می کند.
اما همان طورکه زن نیاز به وفاداری دارد، مرد هم دوست دارد تحسین حقیقی زن را لمس کند. برای تحسین مرد باید او را با نگاهی پر از شگفتی لذت وخوشحالی نگاه کرد. زمانیکه زن با خوشحالی از اخلاق وهنرهای بی نظیر شوهرش مثل خوش اخلاقی، قدرت، پشتکار، راستی وصداقت، مهربانی، عشق، ادراک و پرهیزگاری حیرت زده شده و تعریف می کند مرد احساس می کند مورد تحسین قرار گرفته است. در این شرایط مرد با اطمینان خاصی به پرستش زنش می پردازد.
زن را باید تأیید کرد ومرد باید مورد پسند قرار گیرد:
زمانی که مرد درباره احساسات و خواسته های زن اعتراض یا بحثی نمی کند و در عوض آنها را می پذیرد ومعتبر می داند، زن واقعا" احساس می کند مرد دوستش دارد. به یاد داشته باشیم بسیار مهم است که مرد به احساسات زن بها دهد در حالی که به نظر خودش چیز دیگری باشد. وقتی مرد یاد می گیرد که چطور این تأیید را به زن نشان دهد، مطمئن می شود مورد پسند قرار گرفته است.
هر مردی قلبا" می خواهد برای همسرش یک قهرمان باشد. نشانه قبولی او در امتحان تصویب زنش است. تصویب زن نشان می دهد که احسان و خوبی مرد مورد پسندش قرار گرفته و نهایت رضایت را از او ابراز می کند. تصویب رفتار مرد شناخت او و دلایل مفیدی است که او طبق آنها کار انجام می دهد.
به زن اطمینان خاطر دهید و مرد را تشویق کنید:
وقتی مرد به طور مداوم نشان می دهد که دلواپس زن است او را درک می کند وبه او احترام می گذارد وهمسرش مورد علاقه وتأیید او قرار دارد، نیازاصلی زن درباره اطمینان خاطر برطرف می شود. یک رفتار مطمئن که از طرف مرد اعمال می شود به زن می گوید همیشه دلخواه همسرش خواهد بود.
« معمولا" مردها به اشتباه فکر می کنند چون یک بار نیازهای اصلی زن را برآورده کرده وبه اواحساس امنیت و خوشنودی داده اند، پس دیگر تا ابد همسرش می داند که مرد دوستش دارد! در حالی که صحیح نیست ومردها باید بدانند بارها وبارها باید به همسرشان اطمینان خاطر بدهند.»
نیازهای عمده مرد هم باید از طرف همسرش تأیید وتشویق شود. نظریات تشویق آمیز زن به مرد قدرت وامید می دهد تا به صلاحیت وشخصیت خود مطمئن شود. وقتی زن همسرش را تشویق می کند که تمام سعی خود را بکند، مرد دلگرم می شود واحساس آرامش می کند.
در نهایت باید گفت برای اینکه در روابط خود موفق باشیم، باید فصلهای متفاوت عشق و تفاوتهای احساسی را درک کنیم وبپذیریم. برای رسیدن به عشق تلاش لازم است. ما نباید انتظار داشته باشیم همیشه همسرمان سرشار از عشق و محبت باشد یا حتی یادش بماند چگونه مهربان باشد. در ضمن باید به خودمان موهبت درک وفهم را هدیه کنیم و توقع نداشته باشیم تا همیشه تمام آنچه را درباره محبت ومهربان بودن یاد گرفته ایم به یاد داشته باشیم. ما هم گاهی اشتباه می کنیم وباید آن را بپذیریم و هرچه زودتر خود را اصلاح کنیم.