کفش ورزشی مناسبی بخرید
کفش ورزشی مناسب، قسمت ضروری انجام هر تمرین ورزشی است. انتخاب کفش ورزشی مناسب در سلامت عضلات و اسکلت شما در حین ورزش موثر می باشد. یک کفش مناسب میتواند جلوی بروز بسیاری حوادث، جراحات و دردها را بگیرد.
پیش از رفتن به خرید پیشنهاد میکنیم مطلب زیر را بخوانید تا کفش مناسبی برای خودتان تهیه کنید.
1) خرید بعد از ظهر: بعد از فعالیت روزانه و یا حتی ورزش پاهای تان ورم میکنند، بنابراین بهترین زمان برای خرید کفش ورزشی، بعد از ظهر و یا بعد از فعالیت ورزشی است. اگر صبح کفش ورزشی ای بخرید که کیپ پای تان باشد، ممکن است بعد از ظهر یا هنگام ورزش پای تان را بزند.
2) کفش یکی، جوراب یکی: وقتی برای خرید کفش ورزشی میروید، همان جورابی را بپوشید که قرار است از این پس در کفشتان هنگام تمرین بپوشید، چون اگر بعدها جوراب ضخیمتری به پا کنید، کفش پایتان را هنگام تمرین میزند و یا اگر جورابتان بعدا نازکتر باشد، پایتان حین ورزش درون کفش حرکت خواهد کرد.
3) اول پاشنه، بعد پنجه: بند کفشهای ورزشیتان را محکم ببندید؛ حالا امتحان کنید ببینید پنچه پایتان به آسانی درون کفش حرکت میکند؟ پاشنههایتان چطور؟ هنگام راه رفتن درون کفش نمیلغزند؟
4) کمی مانکن شوید: کفش ورزشی را که میخواهید از مغازه بخرید، پایتان کنید و چند قدمی داخل مغازه راه بروید، ببینید در آن کاملا راحت هستید. اگر پنجه پایتان را میزند، بعدا هم اندازه پایتان نخواهد شد و هنگام تمرین باید درد پایتان را تحمل کنید. پس، از خیر زیبایی چنین کفشهای تنگی که سایز مناسب پای شما را فروشنده تمام کرده است، بگذرید.
5) کفشی برای ورزشتان: کشتی گیر هستید؟ دو میدانی انجام میدهید؟ آیا آیروبیک، کار میکنید؟ با راهنمایی مربی ورزشتان، کفشی ورزشی ای را انتخاب کنید که مناسب تمرینی باشد که به صورت روزمره انجام میدهید. فراموش نکنید کفش دومیدانی با کفش فوتبال متفاوت است، چون دامنه حرکتی پا، مفاصل و وضعیت انگشتها برای حرکات در ورزش های گوناگون، متفاوت است.
6) اول سلامت؛ دوم زیبایی: تنها به ظاهر کفش ورزشی توجه نکنید. همیشه بهداشت و سلامت پا در کفش را پیش از هر چیز در نظر بگیرید. بنابراین برای خرید کفش به سراغ تولیدکنندگان صاحب نام بروید، شاید پول بیشتری بپردازید، ولی در عوض سلامت پاهایتان را حین ورزش تضمین میکنید و کفشی میخرید که مدت زمان بیشتری برایتان کار خواهد کرد.
7) یک بند انگشت: هنگام خرید کفش ورزشی اجازه دهید جلوی پایتان (در مقابل انگشت بزرگ) به اندازه عرض یک انگشت خالی بماند. به این ترتیب، هنگام تمرین راحتتر ورزش خواهید کرد.
8) مکانی برای خم شدن: اطمینان حاصل کنید که کفش مورد نظرتان تنها از قسمت بند انگشتان که در واقع پهنترین قسمت کفش است، در پایتان خم میشود. این محل باید منطبق بر محل خم شدن کف پا باشد.
9) همتراز زمین: یک کفش ورزشی خوب باید در سطح صاف، همتراز زمین باشد و بخشی از آن بالاتر و بخش دیگر پایینتر نباشد.
10) کنترل کنید: بعد از مدتی که از پوشیدن کفش گذشت، آن را کنترل کنید و زیره و رویه آن را به خوبی بازدید کنید تا به سمت جلو یا پهلو کج نشده باشد و به پاهایتان آسیب نرساند.
11) سفت نباشد: برخی کفشهای ورزشی که میخرید ظاهر زیبایی دارند، ولی بسیار سفت و محکم هستند. کفش سفت و غیرقابل انعطاف، فشار زیادی به تاندونهای پا وارد میکند.
12) بالشتکدارها را انتخاب کنید: دقت کنید کف کفش ورزشی شما نباید ارتفاع زیادی داشته باشد (لژدار باشد)، چون موجب پیچخوردگی پای تان میشود. از طرف دیگر، کفش ورزشی نباید کف صاف داشته باشد، چون فشار وارده از زمین را به کمر انتقال میدهد. بهترین کفشهای ورزشی کفشهایی هستند که یک بالشتک نازک در کفشان دارند که فشارهای وارده به پا و بدن را تعدیل میکنند.
چه کفشی، برای چه ورزشی؟
برای انجام هر گونه فعالیت ورزشی لازم است کفشی مناسب تهیه کنید. نوع ورزش، مهمترین و در عین حال واضحترین معیار برای خرید کفش ورزشی است. باید به این موضوع توجه داشته باشید که کفشی که برای تنیس انتخاب میکنید، مناسب دویدن نیست و برعکس.
در این جا به برخی از ویژگیهای کفشهای مناسب برای ورزش دو، بدنسازی، فوتبال، تنیس و ... اشاره میکنیم:
* دو میدانی: در حین دویدن ممکن است با موانعی برخورد کنید. کفشی که برای این ورزش انتخاب میکنید باید کاملا پوشیده باشد. در ضمن زیرهای داشته باشد که هم از درون و هم از بیرون بتواند ضربات را گرفته و خنثی کند. در زیره ی اغلب کفشهای مخصوص دو میدانی کربن به کار رفته است که سبب ثابت ماندن کفش در پا میشود.
* بدنسازی: کفش مناسب این ورزش کفشی سبک و راحت است. قسمت کف کفش به ویژه در ناحیه نوک بسیار محکم است، زیرا در این ورزش به طورمعمول نوک کفش برخورد زیادی با زمین دارد. در ضمن قوزک پا در این کفشها کاملا حفظ میشود.
* فوتبال: مهمترین نکته درباره کفش فوتبال، استوک و رویه کفش است تا جلوی لیز خوردن بازیکن را بگیرد و در پی ضربات فراوان به توپ، پاره نشود.
* تنیس: کفشهای مخصوص این ورزش به نوعی تعبیه شدهاند که ثبات بالایی روی زمین دارند و نامتعادلی ناشی از حرکات فراوان را دفع می کنند. کف این کفشها نیز از جنس بسیار مقاوم و سخت است.
* بوکس، ایروبیک، بسکتبال و .... ، هر یک کفشهای مخصوص به خود را دارند که شما میتوانید با مراجعه به مراکز فروش کفشهای ورزشی و عنوان کردن نوع ورزش و کفشی که میخواهید، آن را تهیه کنید.
میزان استفاده شما از کفش مهم است!
وقتی میخواهید یک کفش ورزشی بخرید، به کیفیت اهمیت بالایی بدهید. کفشهای ورزشی، کیفیت و قیمتهای متفاوتی دارند. اگر شما یک ورزشکار هستید و مدام از کفشهایتان استفاده میکنید، بهتر است کفشی با کیفیت بالا و جنس خوب تهیه کنید. شاید قیمت کفشهای خوب کمی بالا باشد، اما در سلامت نگه داشتن شما دخیل است.
از سوی دیگر توجه داشته باشید که کفشهای ورزشی را هر چند وقت یک بار باید عوض کنید، چون صدمه دیدن نوک آن یا ساییده شدن پاشنه آن میتواند سبب بروز دردهایی در پا و کمر شود.
راحتی پاهایتان را فراموش نکنید
کفش ورزشی نباید خیلی گشاد یا خیلی تنگ باشد. بهترین حالت زمانی است که پشت پای شما با کفش به اندازه قطر یک انگشت فاصله داشته باشد. کفشی که میخرید باید با فرم پای شما نیز هماهنگی داشته باشد و در آن راحت باشید.
کفش ورزشی باید :
* از پا محافظت کند.
* پا در آن راحت باشد.
* هنگام حرکت، فشارها و نیروهای وارد به پا را تعدیل کند.
* اندازه ی پا باشد.
* وزن مناسبی داشته باشد.
* نرم و انعطاف پذیر باشد.
* آب و رطوبت در آن نفوذ نکند.
* هوا بتواند در آن جریان پیدا کند و قابلیت تبادل هوا را داشته باشد.
5 توصیه مهم
1- در هنگام خرید کفش ورزشی به شکل کفش، رنگ و قیمت آن کاری نداشته باشید. پیش از اعمال هر گونه سیلقهای، به فروشنده بگویید که برای چه نوع ورزشی، چه کفشی میخواهید و از میان گزینههای پیشنهادی او، گزینه مورد علاقه تان را انتخاب کنید.
2- کفشهای مارکدار و گران الزاما کفشهای مناسبی نیستند، پس تنها در پی مد نباشید!
3- وقتی کفش ورزشی جدیدی خریدید، با آن ورزش طولانی مدت نکنید. پیش از آغاز یک دوی ماراتون، حداقل 5 ساعت با کفش جدید راه بروید و حرکات نرمشی انجام دهید.
4- همیشه هنگام خرید کفش جدید، کفش ورزشی قدیمی خود را نیز همراه ببرید، چون مشاهده نقاط ساییده شده یا خراب کفش قدیمی میتواند به فروشنده در شناخت وضعیت پای شما کمک کند و کفش مناسبتری بخرید.
5- توجه داشته باشید که در بازار، کفشهای شکیل اما نامرغوب فراوان هستند. بنابراین سعی کنید تا حد امکان از مراکز و فروشگاههای معتبر خرید کنید تا کفشهای بیکیفیت چینی را با عنوان کفش مارکدار به شما نفروشند.
از ویژگی های کفش مناسب چه می دانید؟
1) کفش مناسب کفشی است که هنگام پوشیدن طولانی مدت، پا را تحت فشار قرار ندهد.
2) هنگام انتخاب کفش در نظر داشته باشید انگشتان پاهای تان دچار تغییر حالت نشوند و یا کنارههای پاهای تان تحت فشار ناشی از کفش قرار نگیرند.
3) سعی کنید کفشی را که انتخاب میکنید تنها جنبه زیبایی نداشته باشد، بلکه از هر لحاظ مانع آسیب دیدن پای شما در برابر گرما، سرما و ناهمواریهای زمین باشد.
4) به موقعیت و شرایط خودتان هنگام خرید کفش دقت کنید.
5) در نظر گرفتن بیماریهایی مثل دیابت ممکن است انتخاب تان را محدود کند، ولی در نهایت با آگاهی از بیماری و شرایط حاکم بر شما، یک انتخاب صحیح خواهید داشت.
6) در دوران بارداری کفشهایی بپوشید که فشار زیادی بر پا و ناحیه پشت شما وارد نکند، مثل کفشهای راحت و تختی که جنس و بافت نرمی دارند. معمولا در این دوران، بین نیم تا یک نمره، تغییر سایز خواهید داشت که با توجه به این تغییر، باید کفشی مناسب انتخاب کنید.
7) اگر از کمردردهای مکرر رنج میبرید، حتما با دقت بیشتری کفشهایتان را انتخاب کنید و سعی کنید کفشهای طبی به پا کنید، زیرا این کمردردها گاهی از عواقب پوشیدن کفشهای نامناسب و غیر استاندارد هستند.
8) اگر اضافه وزن دارید، پوشیدن کفشهای تخت و راحت به شما توصیه میشود. راه رفتن با کفشهای پاشنه بلند برای کسانی که اضافه وزن دارند باعث عدم تعادل میشود.
9) قبل از خرید کفش حتما چند بار آن را امتحان کنید و مطمئن شوید به پایتان فشار نمیآورد.
10) بهترین زمان برای خرید کفش، پایان روز است. در طول روز پاهای شما دما، فشار و استرس زیادی را تحمل می کنند و برای انتخابی آگاهانه و شناسایی سایز دقیق و مناسب، وقت مناسبتری است.
11) هنگام خرید کفش بهتر است جورابی مناسب به پا داشته باشید که بسیار نازک یا بسیار ضخیم نباشد.
12) خانمهایی که قدی متوسط یا کوتاه همراه با اندامی متوسط و چاق دارند، بهتر است از کفشهای پاشنهداری استفاده کنند که پاشنههایش ضخیم و بلند است.
استفاده از این کفشها، باعث زیباتر شدن حرکات و برقراری تعادل بیشتر هنگام راه رفتن میشود. ولی استفاده از کفشهای پاشنهدار سوزنی برای این خانمها مناسب نیست.
13) بهترین کفشها برای پیادهروی، کفشهایی هستند که به خوبی پاها را در برگیرند و هنگام پیادهروی به عنوان محافظی برای پا عمل کنند. همچنین انعطافپذیر باشند و پا در آن خسته نشود. کفشهای پیادهروی باید بسیار سبک باشند به نحوی که اصلا احساس نکنید کفشی به پا دارید.
14) اگر به صورت حرفهای و مداوم پیادهروی میکنید بهتر است کفشهای ساق دار را انتخاب کنید که در پیادهرویهای طولانیمدت به ساق پایتان آسیبی نرسد.
15) اگر با کفش پاشنهدار مشکل دارید بهترین راه حل این است که، آن را به پا کنید و چندین بار در مقابل آینههای بزرگ قدم بزنید. یادتان باشد اول بر روی فرش آنها را امتحان کنید و از زوایای مختلف، حرکات و قدم زدن خودتان را در آینه ببینید. با انجام این کار، با تسلط و اطمینان خاطر بیشتری میتوانید این کفشها را بپوشید.
چگونه کفش راحت و مناسبی بخریم؟
آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده است که در مغازه از کفشی خوشتان بیاید و آن را بخرید، ولی بعد از آمدن به منزل، از خرید خودتان پشیمان شوید؟ علت پشیمانی شما هم این باشد که بعد از پوشیدن کفش ها، پاهای تان ورم کنند، تاول بزنند و درد زیادی داشته باشند.
بنابراین برای این که دچار این مشکل نشوید، توصیه های زیرا را هنگام خرید کفش در نظر داشته باشید:
1- قبل از رفتن به مغازه، تصمیم بگیرید که چه کفشی می خواهید بخرید.
2- جورابی که می خواهید با آن کفش بپوشید، قبل از رفتن به خرید به پا کنید.
3- همچنین می توانید جوراب های ضخیم یا نازک تری را هم بردارید تا اگر از کفش دیگری خوشتان آمد با آن بپوشید، مثلا کفش زنانه پاشنه بلند را معمولا با جوراب های ظریف و کفش اسپرت زنانه را با جوراب های نخی می پوشند.
4- ناخن های پای خود را کوتاه کنید یا ناخن های پای تان را در اندازه ای نگه دارید که می خواهید همیشه باشند.
5- حال می توانید برای خرید یک کفش مناسب به بازار بروید و بگردید.
6- کفش دلخواه تان را انتخاب کنید و به مغازه دار بگویید، سه شماره مختلف از کفش انتخابی را برایتان بیاورد؛ یکی شماره پای خودتان، یکی بالاتر و یکی پایین تر.
7- جوراب مناسب را بپوشید.
8- هر سه شماره کفش را امتحان کنید؛ به این شکل که هر جفت کفش را که پوشیدید، در داخل مغازه به طور عادی راه بروید. سپس کمی بدوید، همانطور که وقتی عجله دارید به اتوبوس برسید.
9- حداقل مدت 10 تا 15 دقیقه کفش ها را در پاهای تان نگه دارید و راه بروید.
10- کفش ها را درآورید. یکی از کفش ها را بردارید و با دو دست، آن را خم کنید تا ببینید آیا به قدر کافی قابل انعطاف است یا خیر.
11- کفی داخل کفش را با انگشتان دست فشار دهید تا ببینید برای کف پای شما مناسب است. همچنین به قوس مناسب آن برای کف پای تان دقت کنید.
12- موقع خرید دقت کنید که کفش های راحتی باشند و فشاری بر انگشت شست پای شما وارد نکنند.
13- فقط به رنگ و مدل کفش نگاه نکنید و فقط دنبال مُد نباشید، بلکه دقت کنید کفشی که می خرید کاملا راحت و مناسب پای شما باشد، زیرا سلامت پاهای شما به کفش شما نیز بستگی دارد و سلامت پاها بر سلامت کل بدن موثر است.
۵ اشتباه پوستی که برخی افراد انجام می دهند
پرهیز از مصرف کرمهای ضدآفتاب
در روزهای تاریک زمستانی یا رفتن به رختخواب بدون پاک کردن آرایش برای پوست
بسیار مضر است. چه خوب است که همه ما چند دقیقهای از روز را به پوستمان
اختصاص دهیم تا از بروز چینوچروک بیشتر، بروز لکههای قبلی خودداری
شود. 5 اشتباه پوستی میتواند سبب پیر شدن سریعتر پوست میشود در حالی که
کمی توجه بیشتر موجب میشود که پوستی جوانتر و شادابتر داشته باشیم.
اشتباه اول:
خیلی
خستهامروز طولانی را سپری کردهاید و بسیار خستهاید و آخرین کاری که
میخواهید انجام بدهید شستن صورتتان است. در حالی که این غلط است،
شستوشوی صورت تنها 2 دقیقه وقت شما را میگیرد در صورتی که شستوشوی صورت
در طول روز و قبل از خواب سبب میشود برای چند سال صورتی جوانتر داشته
باشید. خوابیدن با صورتی پر از عرق و گردوغبار و چربی و وجود مواد آرایشی
روی آن میتواند سبب بروز آکنه و لکه شود.
اشتباه دوم:
ضدآفتاب
مخصوص تابستان استنیازی به ضدآفتاب نیست، الان زمستان استخیلیها با داشتن
این تصور غلط در روزهای تاریک زمستان و پاییز به صورت و دستهای خود
ضدآفتاب نمیزنند. در حالی که اشعه ماورایبنفش خوشید همیشه وجود دارد و
میتواند سبب پیری زودرس پوست شود. اشعه میتواند از
شیشه هم عبور کند و حتی وقتی ما درون اتاق هستیم از تاثیر اشعه ماورای
بنفش خورشید در امان نیستیم. بنابراین هر چه بیشتر بتوانیم پوستمان را در
مقابل اشعه حفظ کنیم پوستی جوانتر خواهیم داشت، بنابراین هر روز حتی در
روزهای زمستان از کرمهای ضدآفتاب یا مرطوب کنندههای حاوی spf 30 استفاده
کنید. برای محافظت بهتر نوعی ضدآفتاب را انتخاب کنید که حاوی هم آوبنزین
باشند و هم هلیوپلکس، تتانیوم دیاکسید یا زنیک اکسید.
اشتباه سوم:
گران
هستندمراقبت از پوست و خریدن کرمهای بهداشتی خیلی هزینهبر هستند. این هم
یک اشتباه دیگری است که موجب میشود افراد کمتر به سلامت پوستشان توجه
کنند. در حالی که اگر میخواهید پولتان را پسانداز کنید از دراگاستور
خرید کنید. مطالعات نشان میدهد که خیلی وقتها باید هزینههایی را کرد تا
از هزینه کردنهای بعدی جلوگیری شود. مراقبت از پوست جزو این هزینههاست.
خرید کردن لوازم و مواد آرایشی و محافظتی پوستی شاید کمی گران باشد اما این
موجب میشود از هزینههای درمانی بعدی که حتی گرانتر هم هست کاسته شود.
خرید یک کرم
ضدآفتاب ارزانتر از هزینهای است که برای خرید داروهای درمانی میشود.
موثرترین محصولات ضدپیری آلفایی هستند که حاوی رتینوئید، ahaها، پپتیدها
ویتامین c و هیالورونیک اسید است.
اشتباه چهارم:
عجله
چند بار اقدام کردم اما دیگر خسته شدمخیلیوقتها ما انتظار داریم نتایج
درمانی زود آشکار شوند در حالی که حداقل 8 هفته طول میکشد تا نتیجه خیلی
از دستورات پزشکی و درمانها جواب بدهد. پس به داروها و کرمهای پوستی فرصت
بدهید تا تاثیرشان را نشان بدهند. هر داروی جدیدی را باید 2 ماه بعد
امتحان کرد. چرا که پوست لازم دارد تا لایههای ضدپیری بسازد. مصرف مداوم و
تعویض کرمها و داروهای پوستی میتواند سبب التهاب، افزایش خطوط و
چروکهای پوستی و نقاط قهوهای در روی پوست شود.
در قسمت قبل به نقش عوامل فرهنگی در ازدواج پرداختیم اینک در ادامه می خوانیم...
میزان تحصیلات از عوامل مهم تشکیل دهنده شخصیت و بخصوص در ایران تعیین کننده وجهه اجتماعی است.
احتمالات زیر را می توان درباره میزان تحصیلات زن و شوهر در نظر گرفت:
1- مرد دارای تحصیلات عالی است؛ ولی زن دارای تحصیلات متوسط یا کمتر است.
2- مرد و زن هر دو دارای میزان تحصیلات یکسانی هستند.
3- زن دارای تحصیلات عالی و مرد از تحصیلات کمتری برخوردار است.
4- مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد است ، یا تحصیلات اندکی دارد.
در حالت 1 و 2 مشکلی ایجاد نمی شود؛ ولی در حالت 3 و4 غالباً زندگی زناشویی مواجه با ناسازگاری و در پاره ای موارد از هم پاشیده می شود. زنی که دارای تحصیلات عالی بوده، پزشک یا مهندس است، از نظر تفاهم با مردی که حداکثر تحصیلات ابتدایی دارد و مثلاً راننده یا لوله کش است تفاهم ندارد. مرد دنیا را به گونه ای می بیند و زن گونه ای دیگر . زن در مجالس و محافل، زمانی که شوهرش صحبت می کند و احتمالاً بیشتر کلمات را غلط ادا می نماید و یا مطالب ناخوشایندی را مطرح می نماید، احساس ناراحتی و حقارت می کند؛ و در نهایت زندگی برای هر دو تلخ خواهد شد.
در حالت دوم که مرد دارای تحصیلات عالی و زن بی سواد یا کم سواد است نیز همان وضعیت اول برای مرد وجود دارد. این حالت وقتی اتفاق می افتد که مرد در روستای خود در سن 18 تا 20 سالگی زمانی که در دبیرستان درس می خوانده با یکی از دختران بی سواد روستایی خود ازدواج کرده و صاحب فرزند نیز شده است. سپس با توجه به استعداد و آمادگی ذهنی که داشته به شهر آمده و تحصیلات خود را تا مراحل عالی ادامه داده است. در چنین زندگی نیز فضای شادی و مسرتی حاکم نخواهد بود.
لازم به یادآوری است که نوع تحصیلات مهم نیست. آنچه در ازدواج مهم است؛ سطح تحصیلات است. در عین حال چنانچه تحصیلات زن و شوهر در یک حوزه باشد؛ تفاهم زناشویی بیشتر خواهد بود. به عنوان مثال ازدواج یک پزشک با یک پرستار بیشتر موفق خواهد بود؛ تا ازدواج یک پزشک با یک مهندس. معذلک نوع تحصیل در موقعیت ازدواج در مقام مقایسه با سطح تحصیلات بسیار کم اهمیت است. اهمیت سطح تحصیلات در ازدواج به قدری است که چنانچه تفاوت زیاد باشد ، می توان گفت به ندرت سازگاری وجود خواهد داشت.
1- با توجه به فرهنگ ایرانی چنانچه مرد تحصیلات بیشتری داشته باشد ، در زندگی زناشویی مشکلی ایجاد نمی شود. معمولاً مردانی که تحصیلات عالی دارند ، میزان تحصیلات همسر خود را در سطح متوسطه ، در صورت هماهنگی سایر عوامل می پذیرند. بنابراین مشاوران در مورد مراجعان خود باید این نکته را مورد توجه قرار بدهند. مواردی دیده می شود که مرد با وجود داشتن تحصیلات عالی همسر خود را با تحصیلات متوسطه انتخاب می کند و مایل نیست که او تخصصی داشته باشد و خارج از خانه شاغل گردد. تمایلات دختر و پسر در مورد سطح تحصیل ، در مشاوره همسر گزینی باید مورد توجه قرار گیرد. ولی به هر حال پایین تر بودن سطح تحصیلات دختر در مقابل پسر غالباً مشکل اساسی ایجاد نمی نماید.
2- دختر دارای تحصیلات عالی و پسر دارای سواد اندک و یا تحصیلات در حدود متوسطه است. در این حالت ممکن است در زمان ازدواج به علت نکات مثبتی که در پسر وجود دارد ، پیوند زناشویی انجام گیرد؛ ولی این تفاوت احتمال دارد به تدریج به علل اشتغال اجتماعی زن و احساس برتری نسبت به شوهر و برعکس احساس حقارت شوهر در مقابل زن موجب اختلاف شود و زندگی شیرین زناشویی مبدل به کشمکش روانی و اخلاقی گردد. بنابراین مشاور باید عواقب بعدی این حالت را به پسر و دختر گوشزد کند و آنان را متوجه سازد که اختلاف سطح تحصیل بالاخره ممکن است زمینه ای برای اختلاف باشد و آنان باید در انتخاب همسر به این نکته توجه نمایند.
3- حالت دیگر آن است که زن یا شوهر پس از ازدواج درس خوانده و اختلاف سطح تحصیل ایجاد شده باشد و این امر موجب از هم گسیختن و یا به هم خوردن محیط گرم خانواده گردد. در این موارد مشاور باید شوهر را به زندگی پس از ازدواج مجدد و وضعیت زن اول و احیاناً فرزندان قبلی او توجه دهد و با مقایسه دو حالت عدم ازدواج و ازدواج دوم او را به نابسامانی های حالت دوم متوجه سازد. وانگهی زن را در جهت تطبیق دادن خود با شرایط زندگی جدید شوهر ترغیب نماید و بالاخره زوجین را در جهت این واقعیت که از هم گسیختگی زندگی آنان شرایط بهتری را ایجاد نمی نماید؛ آگاهی دهد.
4- حالت دیگر موردی است که زن پس از ازدواج تحصیلات عالی می نماید و به فکر جدایی و طلاق می افتد. در این حالت نیز مشاور باید با تشکیل جلسات مشاوره ای با زن و شوهر، به ویژه زن را متوجه زندگی بعد از طلاق و شوهر را در جهت هماهنگ ساختن خود با همسرش توصیه نماید.
5- دخترانی هستند با تحصیلات عالی که به علل مختلف با مردی کم سواد یا بی سواد ازدواج می کنند. در مورد این گونه دختران و بالعکس پسرانی با این حالت ، مشاور باید در انتخاب همسر، آنان را با اهداف ازدواج آشنا سازد و به آنان بینش دهد که هدف ازدواج نه ترحم و ثواب اخروی است و نه افکار غیر واقعی در جهت جلب رضایت والدین و یا حفظ موقعیت آنان. در این صورت مسلماً این گونه دختران و پسران تن به چنین ازدواج هایی نخواهند داد و در نتیجه با ناراحتی های بعد از ازدواج و یا با طلاق و از هم گسیختگی خانواده مواجه نخواهند شد.
زیر سقف مشترک،غریبه ایم
یکی شاخه نبات ها را روی ساتن سفید توردوزی شده می سابید که زن گفت: با اجازه بزرگ ترها، بله!
دیگر صدای کل کل شادی، سوت و دست ها را نشنید برای آنکه پدر آمده بود بالای سرش و گفته بود: با لباس سفید می روی خانه بخت، با لباس سفید هم می آیی بیرون، مبارکت باشد!.
زن دلش نمی خواست آن لحظه لباس سفیدی از جنس کفن را تصور کند، با این حال لبخند زد، گفت: چشم پدر!
حالا سال ها از گفتن آن کلمه (بله) می گذرد، سال هاست که آنها از هم طلاق گرفته اند بدون اینکه پله های دادگاه را بالا و پایین رفته باشند، مهر را بخشیده و یا تا ریال آخر تسویه کرده باشند، اصلا چه فرق می کند حضانت بچه ها با پدر باشد یا مادر؟! سال هاست که او زن خانه و آن یکی پدر بچه هاست. نه خودشان که هیچ کس آنها را جزو آمار (حدود صدهزار نفری در سال) طلاق نمی شمارد اما وقتی هیچ رابطه احساسی و عاطفی عمیقی بین زن و مرد نباشد، سر هرکدام برود توی لاک تنهایی خودشان، آن وقت به اصطلاح روانشناسی امروز آنها دچار طلاق پنهان یا خاموش شده اند بدون اینکه متوجه باشند.
قدیمی ترها چیزی به نام طلاق پنهان نداشتند آنها تنها یک طلاق می شناختند که ننگ می شد و می چسبید روی پیشانی ها!
آدم های صد سال قبل وقتی به یک رابطه عاطفی و خویشاوندی جدید با یک ایل و یا عشیره دیگر دست پیدا می کردند برایشان کافی بود تا بتوانند بعد اجتماعی ازدواج را تکمیل کنند. اما حالا سال هاست که بعد تازه روانشناسی را آورده اند و چسبانده اند به ازدواج که اگر این بعد آخر نباشد آن وقت زن ومرد دچار طلاق پنهان می شوند و روابط آنها خالی از عواطف و درک متقابل می شود. امروز ازدواجی را کامل می دانند که در آن هر سه بعد روانشناختی، زیست شناختی و جامعه شناختی وجود داشته باشد.
گاهی بین زن و شوهر اختلافاتی وجود دارد که ترجیح می دهند باهم اما جدا از هم زندگی کنند مانند:اختلافات در میزان هوش، خواسته ها، سلیقه ها و علاقه ها، دیدگاه ها، ابعاد معنوی و نیز ترس از طلاق و حرف های اطرافیان و حواشی بعدی آن، محدودیت های اجتماعی و فرهنگی، مشکلات اقتصادی، ازدواج های تحمیلی، ترس و فرار از تنها ماندن، چشم و هم چشمی با دوستان و فامیل، خشونت و عصبانیت، مادیات، تجمل گرایی و تشریفات بیش از حد، خود بزرگ بینی و تحقیر دیگری، دو رویی، پنهان کاری، لجاجت و مسائلی از این دست، همگی مسیر زندگی عاشقانه را به زندگی بدون احساس و خالی از مفاهیم اولیه زناشویی مبدل می سازد. این بی تفاوتی، آخرین مرحله روابط احساسی بین زن و مرد است . اگر چه همسران با هم زندگی می کنند ولی فقط جسم خاکی آنان با هم است و آنان فارغ از هم و در فضایی کاملا غریب و شخصی ایام را سپری می کنند و مقصد بعدی آنها منزلگاهی جز طلاق رسمی و جدایی فیزیکی نخواهد بود.
وقتی خلأ احساسی پیدا شود آنهایی که به دلایل متعدد اجتماعی و اقتصادی نتوانند طلاق بگیرند سرشان می رود توی لاک تنهایی خودشان و به تدریج همان رابطه محدود عاطفی با طرف مقابل را هم قطع می کنند
نگران شده اید، نشسته اید به مرورکردن زندگیتان؟ فکر می کنید نکند شما هم طلاق گرفته اید و حواستان نیست؟!
دارید از خودتان می پرسید «چرا، غیر از بچه ها و دخل وخرج هایی که با هم نمی خوانند، هیچ وقت هیچ حرف دیگری باهم نزده اید؟راستی همسرتان از کی سرش مدام رفت توی ورق های روزنامه؟
اگر کارتان از بیخ غلط نباشد جای نگرانی نیست! آنهایی دچار طلاق پنهان می شوند که بدون هماهنگی عاطفی، وجود عشق و شناخت نیاز های خود و طرف مقابل ازدواج کرده باشند.
این جور ازدواج ها تا وقتی شیرین است که عروس خانم ها و آقا دامادها سرگرم گرفتن هدایای کادو پیچ جوروا جور باشند و بعد مشغول برپایی مراسم عروسی شوند، البته تا وقتی مهمانی های روزها و ماه های اول و به اصطلاح پاگشایی ها تمام نشده آنها احساس خوشبختی می کنند اما این رفت و آمدها و تازگی روزهای اول ازدواج که تمام شود، آن وقت احساس می کنند یک چیزی میان این رابطه دو نفره کم است و آن چیزی جز همان نقاط احساسی و فکری مشترک نیست.
وقتی خلأ احساسی پیدا شود آنهایی که به دلایل متعدد اجتماعی و اقتصادی نتوانند طلاق بگیرند سرشان می رودتوی لاک تنهایی خودشان وبه تدریج همان رابطه محدود عاطفی با طرف مقابل را هم قطع می کنند و طلاق می گیرند بدون اینکه صدایش را در بیاورند. آنها از همان وقت می روند جزو آمار طلاق های پنهان (که البته هیچ آماری از آن در دست نیست.)
آنها تنها به ظاهر یک زندگی مشترک دارند که به شدت ملال آور و یکنواخت است، هر چند که زن و شوهر قرارداد اجتماعی و مذهبی ازدواج را رعایت می کنند اما زندگی آنها خالی از عشق و هماهنگی روانشناختی است درحالی که وجود این بعد از رابطه می تواند زندگی زن و مرد را معنادار و شکوفا کند.
عشق تان را با چنگ و دندان حفظ کنید
بسیاری از خانم ها و آقایانی که مدتی از شروع زندگی مشترکشان می گذرد، وقتی به گذشته نگاه می کنند یاد دورانی می افتند که عاشق یکدیگر بودند و هیچ چیز نمیتوانست جلوی زندگی رمانتیک شان را بگیرد. اما وقتی مدت زمانی از این ماجرا می گذرد، عشق از زندگی آنها رخت بر می بندد. آنها درگیر گرفتاری های روزمره می شوند و سرشان آنقدر شلوغ می شود که زندگی مشترک برایشان یکنواخت شده و جذابیت خود را از دست می دهد. در این شرایط زمانی هم که تصمیم می گیرند به زندگی شان سر و سامانی داده و طراوت گذشته را به آن باز گردانند، سر در گم می شوند که از کجا باید شروع کنند. به راستی زندگیزناشویی عاشقانه چگونه است؟
""زندگی رمانتیک در حفظ فضای عاشقانه و برقراری معاشقه پس از اولین روزهای ازدواج خلاصه می شود. به عبارت دیگر، زندگی رمانتیک نوعی ارتباط صمیمی است که هر کس چیزی جز عشق برای دیگری نمی خواهد.""
زندگی عاشقانه یک اتفاق نیست، بلکه یک ارتباط روزانه است. نباید به آن به عنوان نوعی پیش نوازی و ... نگاه کرد؛ بلکه یک رابطه دوستانه است که هر روز بیش از پیش رشد می کند. در مورد این است که از یکدیگر بپرسیم چگونه روز خود را سپری کردیم، سرگرمی هایمان چیست، و یا پروژه ها چگونه پیش می روند. در مورد در میان گذاشتن علایق روزمره است. باید از زمانی که در کنار هم هستید لذت ببرید و تصور کنید نزد دوست داشتنی ترین کس خود هستید.
این نیست که شما شب جمعه یک برنامه بیرون رفتن بریزید و همه چیز تمام شود. این امر ملزم تلاش های مداوم است. البته اگر شما خلاق نباشید شاید برایتان کمی مشکل باشد.
حالا که زیر یک سقف آمده اید بهتر است نسبت به نیاز های هم آگاهی پیدا کنید. مطالعه کنید و از دنیای روحی و روانی طرف مقابل تان آگاه شوید. اگر زن هستید در دنیای مردانه و اگر مرد هستید در دنیای زنانه قدم بزنید.شناخت نیازها و خواسته های طرف مقابل بخش مهمی از راهی است که در پیش روی دارید.در زیر بخشی از ویژگیهای زن و مرد آورده شده است که مطالعه ی آن خالی از لطف نیست.
زن به مراقبت و مرد به اطمینان نیاز دارد:
زمانی که مردی برای بهبود حال زنش، به احساسات و دلبستگی های او توجه می کند، زن احساس می کند همسرش او را دوست دارد وبرایش اهمیت قائل است. وقتی مردی با حمایت از همسرش احساس بخصوصی به او می دهد، در برآورده کردن اولین نیاز اصلی زن موفق می شود. در این شرایط زن اطمینان بیشتری به مرد پیدا می کند و زمانی که زن اطمینان کند، انبساط خاطر می یابد وخیالش راحت می شود و اما درباره مردها باید گفت وقتی نظر زنی نسبت به همسرش صادقانه و پذیرنده باشد، مرد هم احساس می کند مورد اطمینان است. اعتماد مرد به این معناست که ما مطمئن هستیم او نهایت سعی خود را می کند و بهترین ها را برای همسرش می خواهد. وقتی واکنش های زن نشان دهنده اعتقاد مثبت او نسبت به توانائی ها و اهداف مرد است، اولین نیاز اصلی عشق مرد برآورده می شود و مرد هم خود به خود علاقه و توجه بیشتری به نیازهای زن نشان می دهد.
زن را باید درک کرد و مرد را باید پذیرفت:
وقتی مرد بدون قضاوت ولی با دلسوزی و وابستگی به احساسات و صحبتهای زن گوش می دهد، زن احساس می کند به حرفهایش گوش کرده و او را درک کرده اند. زمانی که نیاز شنیده شدن و درک شدن زن برآورده می شود، او هم به آسانی نیاز همسرش را می پذیرد. اما درباره مردها باید گفت زمانی که زن با مهربانی وبدون کوشش در عوض کردن مرد او را می پذیرد، مرد احساس می کند مورد قبول است. یک رفتار پذیرشی نشان می دهد که مرد با محبوبیت تمام تائید شده است. این نشان دهنده این نیست که زن کاملا" شوهرش را بی عیب و نقص می داند. بلکه نشان می دهد کوششی در عوض کردن او ندارد و به مرد اطمینان می دهد خود اوست که به تنهایی می تواند اوضاع را بهتر کند. وقتی مرد از سوی همسرش تأیید شود، آسان تر می تواند برای همسرش شنونده خوبی باشد.
احترام به زن و قدردانی از مرد فراموش نشود:
زمانی که مرد با تأیید به زن نشان می دهد حقوق ،خواسته ها و نیازهای او در اولویت است، زن احساس می کند مورد احترام واقع شده است. اظهارات محترمانه واقعی و طبیعی مرد مثل اهدای گل و به یاد داشتن تاریخ سالگرد ازدواج بسیار ضروری است. وقتی زن احساس احترام می کند، آن طور که در خور همسرش است از او قدردانی می کند.
وقتی زن تشخیص می دهد شخصا" از رفتار و کوشش مرد بهره مند شده است، مرد احساس قدردانی می کند. قدردانی زن واکنشی به مراقبت و حمایت شدن ازاوست. وقتی از مردی قدردانی می شود او می داند که کوشش او به هدر نرفته و تشویق می شودو بیشتر ایثار می کند. در این حالت مرد قدرت و انگیزه پیدا می کند تا برای همسرش احترام بسیاری قائل شود.
زن به وفا ومرد به تحسین نیاز دارد:
مرد زمانی« زن نیازمند به عشق ومحبت » را به کمال می رساند که به خواسته ها و نیازهای او بیشتر از نیازهای خودش مثل کار، تفریح ومطالعه اهمیت بدهد. مرد باید به نیازهای زن اولویت بدهد و متعهد باشد که ازاو مراقبت وخواسته هایش را برآورده کند. وقتی زن احساس کند مهمترین فرد زندگی همسرش است به راحتی اورا تحسین می کند.
اما همان طورکه زن نیاز به وفاداری دارد، مرد هم دوست دارد تحسین حقیقی زن را لمس کند. برای تحسین مرد باید او را با نگاهی پر از شگفتی لذت وخوشحالی نگاه کرد. زمانیکه زن با خوشحالی از اخلاق وهنرهای بی نظیر شوهرش مثل خوش اخلاقی، قدرت، پشتکار، راستی وصداقت، مهربانی، عشق، ادراک و پرهیزگاری حیرت زده شده و تعریف می کند مرد احساس می کند مورد تحسین قرار گرفته است. در این شرایط مرد با اطمینان خاصی به پرستش زنش می پردازد.
زن را باید تأیید کرد ومرد باید مورد پسند قرار گیرد:
زمانی که مرد درباره احساسات و خواسته های زن اعتراض یا بحثی نمی کند و در عوض آنها را می پذیرد ومعتبر می داند، زن واقعا" احساس می کند مرد دوستش دارد. به یاد داشته باشیم بسیار مهم است که مرد به احساسات زن بها دهد در حالی که به نظر خودش چیز دیگری باشد. وقتی مرد یاد می گیرد که چطور این تأیید را به زن نشان دهد، مطمئن می شود مورد پسند قرار گرفته است.
هر مردی قلبا" می خواهد برای همسرش یک قهرمان باشد. نشانه قبولی او در امتحان تصویب زنش است. تصویب زن نشان می دهد که احسان و خوبی مرد مورد پسندش قرار گرفته و نهایت رضایت را از او ابراز می کند. تصویب رفتار مرد شناخت او و دلایل مفیدی است که او طبق آنها کار انجام می دهد.
به زن اطمینان خاطر دهید و مرد را تشویق کنید:
وقتی مرد به طور مداوم نشان می دهد که دلواپس زن است او را درک می کند وبه او احترام می گذارد وهمسرش مورد علاقه وتأیید او قرار دارد، نیازاصلی زن درباره اطمینان خاطر برطرف می شود. یک رفتار مطمئن که از طرف مرد اعمال می شود به زن می گوید همیشه دلخواه همسرش خواهد بود.
« معمولا" مردها به اشتباه فکر می کنند چون یک بار نیازهای اصلی زن را برآورده کرده وبه اواحساس امنیت و خوشنودی داده اند، پس دیگر تا ابد همسرش می داند که مرد دوستش دارد! در حالی که صحیح نیست ومردها باید بدانند بارها وبارها باید به همسرشان اطمینان خاطر بدهند.»
نیازهای عمده مرد هم باید از طرف همسرش تأیید وتشویق شود. نظریات تشویق آمیز زن به مرد قدرت وامید می دهد تا به صلاحیت وشخصیت خود مطمئن شود. وقتی زن همسرش را تشویق می کند که تمام سعی خود را بکند، مرد دلگرم می شود واحساس آرامش می کند.
در نهایت باید گفت برای اینکه در روابط خود موفق باشیم، باید فصلهای متفاوت عشق و تفاوتهای احساسی را درک کنیم وبپذیریم. برای رسیدن به عشق تلاش لازم است. ما نباید انتظار داشته باشیم همیشه همسرمان سرشار از عشق و محبت باشد یا حتی یادش بماند چگونه مهربان باشد. در ضمن باید به خودمان موهبت درک وفهم را هدیه کنیم و توقع نداشته باشیم تا همیشه تمام آنچه را درباره محبت ومهربان بودن یاد گرفته ایم به یاد داشته باشیم. ما هم گاهی اشتباه می کنیم وباید آن را بپذیریم و هرچه زودتر خود را اصلاح کنیم.
جستجوی عشق ،خارج از خانه
یکی از نیازهایی که از بدو تولد در زندگی انسان وجود دارد و نحوه ی ارضای آن می تواند در چگونگی شکل گیری شخصیت ،هویت و آینده ی فرد بسیار مهم باشد ، نیاز عاطفی است. این نیاز در طول زندگی با ما همراه است و تالحظه ی مرگ نمی توان گفت که کسی دیگر نیاز عاطفی ندارد.
در برخی مراحل زندگی مانند اوایل کودکی و بلوغ نیاز به داشتن روابط عاطفی خود را آشکار تر نشان می دهد. وقتی فرد به جوانی و بزرگسالی می رسد ، ازدواج می کند ، پدر یا مادر می شود ،گاهی فراموش می کند که این نیاز هنوز در وجود او قرار دارد و یا طرف مقابل او که در شرایط سنی اوست هم چنین نیازی دارد.
یکی از اهداف ازدواج که همان برآورده شدن نیازهای عاطفی است اصولا مورد بی مهری قرار می گیرد. در صورتیکه در بررسی عوامل زمینه ساز جدایی و گسیختن خانواده، به سستی و سردی روابط عاطفی از مدت ها قبل از طلاق برمی خوریم. در کالبد شکافی، سستی تدریجی عواطف میان زن و شوهر، یکی از عوامل مهم ارضای عاطفی در روابط با دیگران است.
التذاذهای بصری و سمعی در فضای ارتباطی با همکاران که به نوعی روابط صمیمی توأم با احترام است و انتظار و تکلیفی هم در بین نیست، به صورت ناخودآگاه، مقدار قابل توجهی از نیاز عاطفی به همسر را کاهش می دهد.
التذاذهای بصری و سمعی در فضای ارتباطی با همکاران که به نوعی روابط صمیمی توأم با احترام است و انتظار و تکلیفی هم در بین نیست، به صورت ناخودآگاه، مقدار قابل توجهی از نیاز عاطفی به همسر را کاهش می دهد. افزون بر این، خستگی سرِکار و پیامدهای ناشی از آن (مانند عدم رسیدگی کافی به خود در منزل) مزید بر علّت شده و به صورت تدریجی، خانه ای را که محل آرامش و تأمین نیازهای متقابل زن و شوهر است، مبدّل به استراحتگاه می نماید که ساعت هایی را صرفاً برای آماده شدن برای کار فردا در زیر یک سقف و چه بسا در دو اطاق جداگانه می گذرانند. این مسأله بالاخره جدایی روانی، طلاق و جدایی فیزیکی را به دنبال دارد .
همینکه یک زن و شوهر چگونه در یک خانه به هم محبت کنند و با هم صمیمی باشند، چگونه به حرفهای یکدیگر گوش بدهند و چگونه مرد به ظاهر منزل توجه کند و چگونه مرد به آراستگی همسرش توجه کند. چگونه زن و شوهر برای هم در منزل آراسته باشند نه اینکه برای دیگران لباس مهمانی بپوشند و خودشان را آرایش کنند؛ اما در خانه لباسهای پاره و کثیف بر تن کنند. اینها همه در بحث جنسی و ارتباط صمیمی دو جنس مهم است.
یکی از مسائلی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در دنیای امروز با نشستن در خانه و ورود به دنیای مجازی می توانی بخشی از نیاز عاطفی ات را از طریق ارتباط مجازی و درد و دل و یافتن یک همصحبت که حتی او را نمی شناسی ، برآورده کنی یا بخاطر گستردگی روابط اجتماعی ، آزادی روابط زن و مرد ، کم شدن حیا در نگاه و گفتار ، توجیه بسیاری از کارهای غلط ، زن و مرد به راحتی می توانند در اجتماع نیازهای عاطفی خودشان را رفع کنند. کسی را بیابند که با او صحبت کنند ،پیامک بزنند،دوست بدارند و دوست داشته بشوند در حالی که در زندگی خانوادگی هیچکدام از این ها ندارند.
ممکن است هیچگاه این ارتباط به یک رابطه ی جدی یا جنسی کشیده نشود اما همین که کس دیگری در زندگی فرد حضور داشته باشد ، خود باعث سرد شدن بیشتر رابطه ی او با همسرش می شود.
علاوه بر اینکه باید در روابط واقعی و مجازی مان مراقب باشیم تا چنین حالتی پیش نیاید. باید فضای خانه را به سمتی سوق دهیم که نیازهای عاطفی خود و همسرمان در خانواده تامین شود. اگر با هم گفتگو کنیم . اگر علایق هم را بشناسیم و به آن احترام بگذاریم. اگر به دنبال لذت های مشترک باشیم . اگر با هم غریبه نباشیم حتی اگر انتقادی داریم بجای مخفی کردن آن به روش صحیح بیان کنیم ، دیگر آنقدر از هم دور نمی شویم که یک همکار یا غریبه ای در دنیای مجازی ، نیازهای روحی مان را برطرف کند.
حد و مرز دوستی ها بعد از ازدواج
پس از ازدواج ، به تدریج متوجه تغییراتی در دوستان خود خواهید شد. معمولا دوستان متأهل باشادی شما را به فهرست زوج هایی که میتوان با آنها قرار مسافرت و شام گذاشت، وارد میکنند و از طرف دیگر، ممکن است ازدواج شما موجب شود که دوستان مجردتان متوجه ناموفق بودن خودشان در امر ازدواج و داشتن یک زندگی مستقل شوند. اما چگونه میتوان با دوستانی که هر یک به شیوه خود فکر میکنند، کنار آمد؟ آیا باید این دوستی ها را حفظ کنید؟
بعد از ازدواج شما وارد شبکه ی گسترده ای از ارتباطات می شوید. تنها ارتباط با همسرتان نیست که تعیین کننده ی موفقیت شما در ازدواج است. شما باید با خانواده ی او ،دوستان او حتی شغل او و همچنین همسرتان هم با دوستان شما ،خانواده تان و شغل و دلمشغولی های شما ارتباط درست برقرار کند.
برپا کردن یک زندگی اجتماعی که بتواند هردوی شما را راضی نگهدارد ، نشانه بسیار مثبتی از موقعیت زندگی مشترک شماست. زندگی امروز بدون روابط اجتماعی غیر ممکن است .بخش عمده ای از روابط اجتماعی این روزها را ارتباط با دوستان تشکیل می دهد. همکلاسی های دوران دانشگاه ، همکاران قدیمی و ...
بعد از ازدواج وضعیت ارتباط با دوستان کمی فرق می کند .باید هر کدام از طرفین در کنار حفظ روابط دوستانه ی خود با ایجاد تعادل در میزان رابطه ، رضایت خاطر همسرشان را تأمین کنند.
قراری که هر از گاه با دوستان خود میگذاریم، معاشرت سالمی است و به نوعی یک مرخصی کوتاه از زندگی زناشویی محسوب میشود. اما اگر شما دونفر درباره مدت زمانی که دور از هم هستید توافق ندارید ،ممکن است دچار مشکل شوید.
برای مثال اگر شوهر دوست دارد در هفته دو شب را با دوستان خود باشد و همسرش میخواهد هر شب با هم شام بخورند احساسات هر دو لطمه دیده و این لطمه به مشاجره ختم خواهد شد. گفتگوی ساده و باز در اینجا بسیار راهگشا خواهد بود. بگذارید عزیزتان از انتظارات شما آگاه شود و خود را آماده کنید که گفتگو در هر دو طرف به مصالحه ختم شود. اگر بتوانید درباره روزها یا ساعاتی که با دوستانتان میگذرانید بر سر برنامه و زمان مشخصی به توافق برسید، هر دو سود میبرید.
اگر قرار باشد دوستان شما نزدیک ترین افراد زندگی تان باشند و تمام لذت هاو تفریحات تان را کنار آن ها باشید ، همین ها می توانند زندگی مشترک تان را خراب کرده باعث دوری شما از همسرتان شوند.
دوستان مشترک
در نهایت، یافتن دوستان مشترک و حفظ آنها بهترین روش برای داشتن یک زندگی اجتماعی مشترک است. بیشتر زوجهای تازه ازدواج کرده، به معاشرت با زوجهای دیگر متمایلند. این تمایل به جمعهایی خوب با عده ای که همه همراهی دارند ، منجر میشود و بهترین جا برای مشاهده و آموختن ریزه کاری های مثبت زندگی مشترک دیگران و ارج نهادن به نکات مثبت زندگی مشترک خود ما خواهد بود.
اگر می خواهیم ارتباط مان با همسرمان خدشه دار نشود و از طرفی زنجیره ی دوستی های سابق مان پاره نشده و بعداز تشکیل خانواده دوستان جدیدی هم پیدا کنیم و وارد ارتباط های عمیق تری شویم ، باید با همسرمان حتی قبل از ازداوج در باره ی نوع دوستانی که داریم،نحوه ی رفت و آمد و حد و مرز صمیمیت ها به توافق برسیم و بعد از ازدواج هم اولویت را به همسر و زندگی زناشویی مان بدهیم . سعی کنیم اگر زمانی را برای دوستان خود به صورت مجردی می گذاریم حتما با رضایت همسرمان باشد و دوستی های خانوادگی مان را افزایش دهیم. فراموش نکنید اگر قرار باشد دوستان شما نزدیک ترین افراد زندگی تان باشند و تمام لذت هاو تفریحات تان را کنار آن ها باشید ، همین ها می توانند زندگی مشترک تان را خراب کرده باعث دوری شما از همسرتان شوند.