به مناسبت هفته بهداشت روان
در
علم پزشکی به انسانی سالم میگویند
که هم از نظر جسمی و هم از نظر روح و روان سلامت باشد. با وجود اینکه کنترل
انواع بیماریها و درمان آنها از اهمیت بالایی برخوردار است، مراقبت از
سلامت روان نیز به همان اندازه دارای اهمیت بوده و هرگونه مشکلی در این بخش
از شخصیت آدمی نهتنها سلامت او را به خطر میاندازد بلکه جامعه و
اطرافیان را نیز تهدید میکند. این موضوع تا جایی اهمیت دارد که 10 اکتبر
هر سال به نام روز جهانی بهداشت روان نامگذاری شده است. روز 10 اکتبر هر
سال میلادی (مطابق با 18 مهر ماه 1388) از طرف فدراسیون جهانی بهداشت روان
(WFMH) به عنوان "روز جهانی بهداشت روان " نامگذاری شده است.این فدراسیون
برای این روز در هر سال، یک شعار خاص را انتخاب می کند. در ایران هفته
پایانی مهر ماه (24 تا 30 مهر) به نام "هفته بهداشت روان" نام گذاری شده
است.
بهداشت روان علمی است برای بهتر زیستن و
رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی را در بر می گیرد. سازمان جهانی بهداشت،
بهداشت روان را قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و
اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب تعریف
کرده است.بهداشت روان، دانش و هنری است که به افراد کمک میکند تا با ایجاد
روش هایی صحیح از لحاظ روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری نموده و
راه حل های مطلوبتری را برای حل مشکلاتشان انتخاب نمایند.
تعریف سازمان جهانی
بهداشت
روان، عبارتست از: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران, تغییر و اصلاح
محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی, عادلانه و
مناسب. نتیجه آنکه مفهوم بهداشت روانی عبارت خواهد بود از تامین رشد و
سلامت روانی فردی و اجتماعی، پیشگیری از ابتلاء به اختلال روانی, درمان
مناسب و بازتوانی آن.
در حقیقت بهداشت روان را
می توان یکی از قدیمی ترین موضوعات به شمار آورد. زیرا بیماری های روانی از
زمان های قدیم وجود داشته بطوریکه بقراط در حدود ۴۰۰ سال قبل از میلاد
عقیده داشته که بیماران روانی را مانند بیماری جسمی باید درمان کرد .
تقریبا از سال ۱۹۳۰ (۱۳۰۹ هـ . ش ) یعنی بعد از تشکیل اولین کنگره بین
المللی بهداشت روان بود که این رشته بصورت جزئی از علوم پزشکی درآمد و
سازمان های روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی یکی بعد از دیگری
فعالیت خود را شروع کردند.
بیماری
های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی، از هیچ طبقه اقتصادی ـ
اجتماعی خاصی، در مقابل آن ها مصونیت نداشته و خطری است که بشر را مرتبا
تهدید میکند. خوشبختانه نهضت بهداشت روانی در نیم قرن اخیر، افکار غلط و
خرافات در مورد این بیماری ها را کنار گذاشته و نشان داده که اوّلا بیماری
های روانی، قابل پیشگیری بوده و ثانیا در صورتیکه مانند سایر بیماری ها به
موقع تشخیص داده و تحت درمان قرار گیرند به همان نسبت از مزمن شدن و عوارض
آن ها کاسته خواهد شد. در راستای همین ایده, بهداشت روانی که جزئی از
بهداشت عمومی محسوب می شود به پیگیری موارد زیر می پردازد:
- افزایش سطح بهداشت روانی از طریق ارتقاء آگاهی های جامعه در مورد بیماری های روانی
-شناسایی و تشخیص زودرس اختلالات روانی و درمان آن ها
-پیشگیری از عوارض و عود بیماری و توانبخشی بیماران
-پیشگیری از بروز بیماری های روانی از طریق پیشگیری و درمان بیماری های جسمی
ویژگی افرادی که از نظر روانی سالم هستند:* احساس آرامش، امنیت و کفایت می کنند.
* توانایی های خود را در حد واقعی، ارزیابی میکنند، نه بیشتر و نه کمتر.
* به خود احترام میگذارند (Self- respect) و کمبودهای خود را میپذیرند.
* به حقوق دیگران احترام میگذارند.
* میتوانند به دیگران علاقمند شوند و آن ها را دوست بدارند. میتوانند احترام و دوستی دیگران را جلب کنند.
* میتوانند نیازهای زندگی خود را برآورده سازند و برای سختی های زندگی خود، راه حلی پیدا می کنند.
* قادرند مسئولیت های روزمره ی خود را با انتخاب اهداف معقول پیش ببرند.
* طوری تحت تاثیر عواطف، ترس، خشم، عشق یا گناه خود قرار نمیگیرند که زندگی شان آشفته شود.
نشانه هایی که درباره به خطر افتادن سلامت روان هشدار می دهند:
بیماری روانی
- احساس نگرانی و غمگینی و ترس دائمی و بدون دلیل
- از دست دادن سریع تعادل روانی
- بی خوابی های مکرر
- افسردگی و سرخوشی متناوب و به صورت ناتوان کننده
- بیعلاقگی و تنفر دائمی نسبت به مردم
- آشفتگی زندگی
- عدم تحمل دائمی فرزندان
- همواره خشمگین شدن و بعد دچار پشیمانی گشتن
- دائما حق را به خود دادن و دیگران را ناحق شمردن
- احساس درد و شکایت های بیشمار بدنی که علتی برای آن پیدا نمی شود
اگر شخصی وجود یکی از علائم فوق را در خود قطعی بداند، باید به روانشناس مراجعه کند.
افراد آسیب پذیر از نظر سلامت روان:
بیماران
و معلولین روانی، عقب ماندگان ذهنی، بیماران صرعی، سالمندان، معتادان،
بیکاران، فقیران، کودکان و نوجوانان، زنان باردار، افراد طلاق گرفته و
داغدیده، افراد بی سرپرست، زندانیان و مهاجران.
قشر آسیب پذیر در الویت درمان قرار دارند.
انواع بیماری های روانی:1- بیماری های عمده یا روان پریشی (Psychosis)
الف) روان گسیختگی (schizophrenia): شکاف شخصیت و عدم احساس واقعیت
ب) افسردگی ـ سرخوشی (Manic- depressive): افسردگی ژرف و هیجان شدید نوسان دار
ج) سوء ظن شدید و هذیان (paranoia): سوء ظن بی دلیل به همه چیز در چارچوب توهم
2- بیماری های غیر عمده
الف) روان نژندی یا نِوروز: از دست دادن توانایی واکنش مطلوب و هنجار در برابر موقعیت های گوناگون زندگی
ب) اختلالات شخصیتی: ناشی از تجربیات ناگوارو بد دوران کودکی
عوامل موثر در بروز بیماری های روانی:
بیماری
های جسمی: آترواسکلروز عروق مغزی، سرطان ها، بیماری های متابولیک، برخی
بیماری های اعصاب، بیماری های غدد درونریز، صرع و ... .
وراثت:
کودکی که پدر و مادرش هر دو روان گسیخته اند، احتمال ابتلای او به روان
گسیختگی، 40 برابر بیشتر از کودکان دارای پدر و مادر سالم است.
عوامل
اجتماعی: نگرانی ها، تنش های عاطفی، ازدواج های اجباری، گسیختگی خانواده،
فقر، شهرنشینی، صنعتی شدن جامعه، مهاجرت، عدم امنیت اقتصادی، طرد شدن، از
یاد رفتن، ظلم و ... .
عوامل محیطی:- سمومی مثل جیوه، دیاکسید کربن، منگنز، قلع، ترکیبات سرب
- داروهایی نظیر باربیتورات ها، گریزوفولوین، الکل
- کمبودهای تغذیه ای مثل کمبود ویتامین B6 و ید
- عفونت ها مثل سرخک، سرخجه و عفونت های هنگام زایمان که بر تکامل مغزی جنین و کودک تاثیر دارند.
- پرتوتابی (مثل عکسبرداری اشعه x) در هنگام تکامل عصبی جنین
حوادث و تصادفات: اعم از حوادث و بلایای طبیعی (مثل زلزله) یا ساخت دست بشر (مثل تصادف رانندگی)
مذهب: افراد مذهبی و مومن کمتر به بیماری های روانی مبتلا می شوند و نیز بهتر به درمان ها پاسخ می گویند.
از
آنجا که بهداشت روان از جنبههای متفاوتی برخوردار است، به دلیل تمرکز
بیشتر روی آن، هر سال به یک موضوع اختصاص مییابد و از این طریق سیاستها
در جهت بالا بردن سطح آگاهی و هوشمندی دنیا نسبت به آن مساله خاص مطرح
میشوند. در همین راستا، 10 اکتبر امسال به «زندگی با شیزوفرنی» اختصاص
یافته است.شیزوفرنی بهعنوان یکی از جدیترین مشکلات روانی در کل دنیا،
باید بیش از پیش مورد توجه سازمانها و متخصصان این امر قرار گیرد. آمارها
حکایت از آن دارد که حدود 26 میلیون نفر از مردم جهان به شیزوفرنی مبتلا
هستند. متخصصان بر این باورند که این اختلال روانی تا حد قابل توجهی قابل
درمان است ولی بیش از 50 درصد مبتلایان به دلیل ناآگاهی از این امر، یا به
سراغ درمان آن نمیروند یا اینکه به درمانهای مناسب دسترسی ندارند.تمرکز
روز جهانی بهداشت سلامت امسال روی مساله زندگی با شیزوفرنی بوده و این
بهانهای است تا از این طریق آگاهی خانوادهها و دوستان افراد مبتلا به این
بیماری، پزشکان و سایر افراد جامعه افزایش یابد.
محققان
معتقدند مبتلایان به شیزوفرنی نیز میتوانند مانند سایر بیماران از بهترین
روشهای درمانی و مراقبتی بهرهمند شده و از حمایتهای مدیریتی برای
مقابله با بیماری خود بهرهمند شوند. شیزوفرنی نوعی اختلال روانی است که
فکر، احساس و عمل بیمار را مختل کرده و در واقع تشخیص بین واقعیت و خیال را
برای آنها دشوار میکند.ازجمله برخی علائم این بیماری میتوان به اختلال
خواب، اختلال در اشتها، رفتارهای غیرمعمول مشخص و احساسات غیرواقعی اشاره
کرد. مبتلایان به شیزوفرنی غالبا در ارتباط با اطرافیان خود دچار مشکل
هستند و از اتفاقات بیرونی معمول زندگی تعبیر نادرستی دارند.آنها در بیشتر
واقع به دنبال درمان علائم مرتبط مانند اضطراب، افسردگی و سایر اثرات
ناخوشایند روحی هستند. در واقع، نقص موجود در الگوهای اجتماعی و روابط بین
فردی از جمله ویژگیهای مبتلایان به این بیماری محسوب میشود که با
رنجهای مزمن همراه است.
علل افزایش شیوع بیماری های روانی-بیماری
های روانی مانند بیماری های جسمی کشنده نیستند و در نتیجه, مبتلایان به
این نوع بیماری ها روی هم انباشته می شوند و احتیاج بیشتری جهت درمان
سرپائی, بستری شدن و تخت بیمارستانی پیدا میکنند.
-عدم
درک از نحوه شروع و طولانی مدت بودن بیماری در نتیجه عدم اطلاع از بیماری,
درمان به موقع انجام نمیشود که همین امر باعث مزمن شدن بیماری گشته و
بیماری غیرقابل علاج میگردد
-عدم برنامه صحیح و اطلاع کافی از روش های پیشگیری و درمانی که خود باعث انباشته شدن و ازدیاد این نوع بیماران میگردد
-برحسب
برآورد سازمان جهانی بهداشت امروزه 25% مردم جهان دچار یکی از انواع
اختلالات روانی ـ عصبی ـ رفتاری هستند. (به جز اعتیاد به مواد مخدر, الکل و
سایر موارد).
ناتوانی و از کارافتادگی
(disability) ناشی از بیماری های روانی، اغلب شدید و طولانی است و بار
سنگینی بر بیمار, خانواده و جامعه تحمیل میکند. بطور کلی 6/10% بار کلی
بیماری ها (Global Burden of Diseases) مربوط به بیماری های روانی است و با
محاسبه سال های تقریبی ناتوانی در طول عمر (Disability Adjusted life
years: Daly) این رقم به 28% افزایش مییابد.
پیشگیری از بیماری های روانی1-پیشگیری اوّلیه (سطح اوّل)
پیشگیری
اوّلیه عبارت است از کلیه اقداماتی که منجر به جلوگیری از بروز بیماری
میشود، مثل واکسیناسیون در طب عمومی، پیشگیری اوّلیه در روانپزشکی به دلیل
چند عاملی بودن اتیولوژی بیماری ها به سادگی امکان پذیر نیست و لذا هدف
اصلی پیشگیری در این سطح، مقاوم نمودن افراد جامعه و بویژه اقشار آسیب پذیر
در برابر اختلالات روانی از طریق مهار و کنترل ناهنجاری های ژنتیکی،
وراثتی، محیطی و خانوادگی است. در حالیکه کلیّه افراد جامعه گروه هدف را
تشکیل می دهند.، اهداف زیر بطور اختصاصی در این مرحله دنبال خواهد شد :
1 ـ تاثیر شرایط محیطی و آلودگی های زیست محیطی، شرایط اجتماعی و اقتصادی بر سلامت روان
2 ـ نقش عوامل ژنتیکی در بروز اختلالات روانی
3 ـ پی آمد های اجتماعی ازدواج های خویشاوندی، زودرس و ازدواج با افراد حامل و ناقل ژن معیوب
4 ـ ارتباط بین وضعیت روانی، در دوران بارداری و سلامت روان کودک پس از تولد
5 ـ نیازهای انسانی در مراحل مختلف رشد ازجمله طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی، میانسالی و سالمندی
6 ـ نقش اولیاء و محیط خانواده در سلامت روان کودکان و نوجوانان
7 ـ نحوه رویارویی با عوامل اضطراب انگیز محیطی و اجتماعی
اهداف فوق از راه های زیر قابل حصول است :
1- انجام تحقیقات سبب شناسی به منظور کشف نقش عوامل ژنتیکی، محیطی و خانوادگی در تخریب سلامت روانی افراد در جامعه
2 ـ همکاری بین تخصصی با متخصصین رشته های مختلف و همکاری بین بخشی با ارگان های ذیربط
3 ـ آموزش همگانی بهداشت روانی کلیه اقشار
4 ـ همکاری مستمر با رهبران مذهبی و سیاسی مردم
5 ـ مشاوره های خانوادگی و فردی و گروهی
6 ـ جلب همکاری و تشویق افراد جامعه در بهره برداری مطلوب از خدمات بهداشت روان
براساس مطالعات انجام شده در دانش آموزان مشخص شده است که مذهبی بودن دانش آموزان و
خانواده های آنان رابطة معکوس و معنی داری با بروز افسردگی دارد و بنابراین
توجّه به عقاید معنوی و باورهای مذهبی و التزام به احکام دینی در فضای
فرهنگی جامعه و خانواده ها نقش اساسی در پیشگیری اوّلیه افسردگی و به دنبال
آن تامین سلامت روانی دارد و به طور قطع یکی از سازوکارهای این پدیده جملة
روح افزای دل آرام گیرد به یاد خدای، مُلهَم از آیه شریفه قرآن “ اَلا
بِذِکرِاللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوب ”، میباشد.
2ـ پیشگیری ثانویه (سطح دوّم)
هدف اصلی در این مقطع جلوگیری از عوارض اختلالات روانی در افراد جامعه با تشخیص به موقع، درمان مناسب و زودرس و پیگیری منظم میباشد.
انتظار می رود اهداف زیر در این سطح پیشگیری برآورده شود :
1 ـ بیماریابی به منظور تشخیص سریع و به موقع علایم غیرعادی و یا رفتارهای نامتعادل در افراد
2 ـ درمان فوری، زودرس و کامل، جهت رفع علایم سبک اختلالات در بین افراد شناسایی شده
3 ـ درمان نگهدارنده به منظور پیشگیری از بازگشت عوارض اختلالات تا حصول کامل بهبودی در بین افراد آسیب دیده جامعه
4 ـ پیشگیری از بروز علایم شدید در بین افراد مبتلا و ایجاد سازگاری بین آنها و خانواده
5- جلوگیری از بالارفتن میزان عود و دفعات بستری
6- ارائه خدمات مراقبت.
اهداف فوق از طریق زیر قابل حصول می باشد :
1 ـ آموزش چهره به چهره افراد جامعه در خصوص نقش پیگیری به خصوص پیگیری الزامی در موارد سایکوز و صرع
2 ـ شناسایی افراد در مدارس، خانواده ها و محل کار آن ها جهت تشخیص و درمانی به موقع
3 ـ ارائه خدمات درمانی مناسب و به موقع از طریق فراهم آوردن امکانات و شرایط لازم (اورژانی، سرپائی و بستری)
4 ـ همکاری بین تخصص های مختلف بهداشتی درمانی
5
ـ آموزش های لازم در جهت حذف باورهای غلط و تعصبات نادرست مردم و اصلاح
نگرش، دانش، و مهارت آنها در خصوص تفسیر و تعبیر اختلالات روانی، انتخاب
درمان و نحوه برخورد با بیماران روانی، در خانواده، مدرسه، محل کار و
اجتماع.
3 ـ پیشگیری ثالثیه (سطح سوّم)
هدف
اصلی، پیشگیری از تداوم اختلالات روانی مزمن در بین مبتلایان و کاهش
ناتوانی های فردی، اجتماعی، شغلی و خانوادگی ناشی از آن میباشد. برای
دستیابی به این هدف رعایت موارد زیر الزامی است :
1 ـ شناسایی مبتلایان به اختلالات روانی مزمن
2
ـ حمایت از مبتلایان شناخته شده به منظور جلوگیری از عوارض احتمالی ناشی
از اختلال، مانند خودکشی، اعتیاد، فرار از منزل، فحشاء و سایر انحرافات
اجتماعی، با درگیر ساختن خانواده ها و سایر مراجع ذیربط
3 ـ اقدامات عملی برای بازتوانی مبتلایان از طریق کاریابی، حمایت مالی و اشتغال در مراکز نیمه وقت
4 ـ ارائه خدمات مراقبت
5 ـ تاسیس واحد های نوتوانی در بخش های روانپزشکی
6 ـ آموزش خانواده ها در نحوه برخورد با بیماران خود و مسئولیت پذیری آنها نسبت به بیماران. |
|
|
|
بهداشت روان وباورهای اجتماعی |
|
بهداشت روان وجامعه سالم |
|
|
|
|
|
بهداشت روان و رسانه |
|
بهداشت روان وسلامت خانواده |
|
|
|
|
|
بهداشت روان و پزشک خانواده |
|
بهداشت روان درمحیط های آموزشی |
|
|
|
|
|
بهداشت روان در جمهوری اسلامی |
|
بهداشت روان درگروه های خاص |
منابع:
1 ـ طرح کشوری بهداشت روانی 1367، اداره کل مبارزه با بیماری ها، وزارت بهداشت، درمان آموزش پزشکی
2
ـ بحثی کوتاه در باره اولویّت های بهداشت روانی در جمهوری اسلامی ایران،
فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران، گروه علوم بهداشتی و تغذیه
3 ـ سیمای سلامت روان در جمهوری اسلامی ایران، 1380، دکتر نوربالا و همکاران
4 ـ طرح بهداشت روان مناطق شهری، تهیه شده توسط گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
5 ـ کتاب بهداشت روانی، دکتر بهروز میلانی فر، 1370،نشر قومس، تهران
6 ـ گزارش اوّلین کارگاه برنامه ریزی تجدید نظر برنامه ملّی بهداشت روان، 1378، اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماری ها
7 ـ گزارش کارگاه برنامه ریزی پیشگیری اوّلیه در بهداشت روان، 1376، اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماری ها
8 ـ گزارش دوّمین کارگاه برنامه ریزی پیشگیری اوّلیه در بهداشت روان، 1378، اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماری ها