خودمراقبتی، گام اول سلامت است گام اول سلامت، یعنی اینکه که ما یاد بگیریم خودمان از خودمان مراقبت کنیم. اگر به دنبال اطلاعات بیشتری درباره خودمراقبتی هستید، مطالعه ادامه این نوشتار گامهای اساسی برای رسیدن به سلامتی با خودمراقبتی را در اختیارتان می گذارد.بین ۶۵ تا ۸۵ درصد از مراقبتهایی که به سلامت ما منجر میشود، محصول همین خود مراقبتی است؛ یعنی فعالیتهایی که خود یا خانواده مان برای حفظ یا ارتقای سلامت مان، پیشگیری از ابتلای مان به بیماری، درمان بیماری مان یا کاهش عوارض آن انجام میدهیم. بین اعضای خانواده، معمولاً مادران مهمترین نقش مراقبتی را بر عهده دارند.
بیشتر انسان ها قسمت عمده جوانی خود را در سلامت کامل سپری میکنند، اما همه ما گه گاه به بیماریهای خفیف و گذرا مبتلا می شویم؛ گاهی از بیماری های حاد رنج می بریم و گاهی در دوران میانسالی و سالمندی، با بیماریهای مزمن دست و پنجه نرم میکنیم. خودمراقبتی در تمام طیف سلامت و بیماری معنی پیدا می کند و مراقبت های بهداشتی در طیفی قرار میگیرند که دامنهاش از خودمراقبتی ۱۰۰ درصد (مثل مسواک زدن منظم روزانه) تا مراقبت حرفهای ۱۰۰ درصد (مثل جراحی اعصاب) متغییر است.بخشی از ناخوشیهای جزیی، بیماری های مزمن و بیماری های حاد، نیازمند مراقبتهای پزشکی حرفه ای است و هدف خودمراقبتی، این است که بخش حرفهای مراقبت از این بیماری ها را به حداقل برساند.با خود مراقبتی میتوانید به سلامتی و طول عمر بیشتری دست یابید و از ابتلا به انواع بیماری های روحی و جسمی پیشگیری کنید.خود مراقبتی شامل اعمالی اکتسابی، آگاهانه و هدفدار است که مردم برای خود، فرزندان و خانوادههایشان انجام میدهند تا تندرست بمانند، از سلامت ذهنی و جسمی خود حفاظت کنند، نیازهای اجتماعی و روانی خود را برآورده سازند و از بیماریها یا حوادث پیشگیری کنند.
خودمراقبتی شامل اقداماتی است آموختنی، آگاهانه و هدفمند که هر فردی برای خود، خانواده و دیگران انجام می دهد تا سالم بماند، از سلامت جسمی و روانی خود حفاظت کند، نیازهای اجتماعی خود را برآورده سازد، از بیماریها یا حوادث پیشگیری کند، از ناخوشی ها و بیماری های مزمن مراقبت کند و نیز از سلامت خود بعد از بیماری حاد یا ترخیص از بیمارستان حفاظت کند. خودمراقبتی به وضوح موجب افزایش کارآیی و مهارت های فردی ما می شود.
انواع خودمراقبتی:
۱-خودمراقبتی جسمی:
شامل خوردن غذای سالم و منظم، انجام ورزش روزانه، انجام معاینات پزشکی ادواری و منظم پیشگیرانه، دریافت خدمات و مراقبتهای پزشکی مورد نیاز، استراحت کافی هنگام بیماری، داشتن خواب و استراحت کافی، رعایت پوشش مناسب بر اساس فصول سال، رفتن به تعطیلات، اجتناب از وسایل، لوازم و رفتارهای پر خطر.
۲- خودمراقبتی روانی:
اختصاص وقت و زمان روزانه برای تفکر و تامل، مراجعه به روان پزشک یا روان شناس در صورت بروز مشکل یا ناراحتی روانی، انجام اقدامات لازم برای کاهش تنش و استرس، توجه به تجارب، آرزوها، افکار و احساسات خود، مطالعه شاهکارهای ادبی و هنری، اختصاص زمان مناسب برای رفتن به دامن طبیعت
۳- خودمراقبتی عاطفی:
معاشرت و مراوده با دیگران، برقراری ارتباط با خانواده و دوستان، مهربانی با خود و دیگران، افتخار به خود، گریه کردن وقتی که لازم است، جستجوی چیزهایی برای خندیدن، بیان خشم خود به روشی سازنده، اختصاص وقت برای بودن در کنار والدین و برادر و خواهر، مطالعه کتاب هایی که دوست شان داریم
۴-خودمراقبتی معنوی:
اختصاص زمان روزانه برای عبادت و نیایش، تلاوت و شنیدن آیات قرآن، انجام کارهای خیر و عام المنفعه، کمک به نیازمندان، شکر گذاری نعمت های الهی، احساس ارزش، خوشبینی و امید، شرکت در مراسم و مناسک دینی و مذهبی، مطالعه متون و ادبیات مذهبی و معنوی، تامل در ارزشها.
انواع خودمراقبتی
داشتن یک برنامه جامع خودمراقبتی به ما کمک میکند گامهای کوچکی برای کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی خود برداریم. با خود مراقبتی، ما به صورت ارادی و فعالانه، زمانی را برای خودمان در نظر میگیریم تا کارهایی را انجام دهیم که موجب حفظ و تقویت جوانی و انرژی ما شود. خود مراقبتی، اعتماد به نفس و عزت نفس ما را افزایش داده و بر شور و شوق زندگی و انگیزه موفقیت ما میافزاید.
خودآگاهی، اولین گام خودمراقبتی
برای خود مراقبتی باید در مورد آنچه که هستیم، آنچه که میخواهیم باشیم و دلایلمان برای چنین قصدی، دیدگاه روشنی داشته باشیم و سپس، باید توانمند شویم تا آگاهانه و فعالانه آنچه را که میخواهیم به واقعیت تبدیل کنیم. همه ما از نقاط قوت و ضعف خود آگاهیم و این آگاهی به ما قدرتی میدهد که با کمک آن میتوانیم تغییراتی را به وجود آوریم و زندگی خود را تغییر دهیم.
بنیان نظری خودمراقبتی همین است اما چند ملاحظه جدی در این خصوص قابلتامل است:
یکم:
با این فرض که «من مالک خودم هستم»، آدمی نمیتواند جسم و جانش را تاراج
کند و دست تطاول بر آن بگشاید. دایره مالکیت ما به واسطه تعهدات،
دلبستگیها و روابط انسانی و اجتماعیمان، محدودتر از آن است که در آغاز
میپنداریم.
دوم:
با این فرض که «از من گذشته است»، انسان مجاز نیست افسار روزگارش را رها
کند و جسمی فرسوده و ظاهری فرتوت به بار آورد. نشاط و شادابی و شور زندگی
هیچگاه از آدمی نمیگذرد گرچه که بروز و بیان آن گاه تغییر میکند.
سوم:
با این فرض که «من خودم را وقف فرزندانم میکنم» حق نداریم به خودمان
بیتوجهی کنیم. مادری که فرزندش را به کلاس شنا میفرستد و برایش غذایی
مناسب درست میکند، قرار نیست از ترس اینکه به خوشگذرانی متهم شود، به
استخر نرود یا غذای مورد علاقهاش را درست نکند یا سفارش ندهد. بعضی
والدین، خود را از دست رفته میپندارند و به همین دلیل برای فرزندانشان
آینه میگیرند اما خود، به خشت خامی بسنده میکنند.
چهارم:
از ترس اینکه «مبادا چیزی توش در بیاد» نباید از آزمایش و ارزیابی جسمی
بگریزیم. این ضربالمثل دقیقی نیست که میگوید: «آب که از سر گذشت، چه
یکوجب چه صدوجب» چرا که اگر یکوجب با سطح آب فاصله داشته باشیم، هنوز
مجال دست تکان دادن و نجات است اما صدوجب که بگذرد، دیگر غرق شدهایم. فرق
ما با مردم ژاپن این نیست که مثلا آنها کمتر سرطان میگیرند. اتفاقا شیوع
برخی سرطانها در آنها بیشتر است اما «خودمراقبتی» باعث میشود در همان
مراحل اولیه سرطانشان کشف و مهار شود. همان سرطانها در جامعه ما در
بسیاری موارد دیرتر مشخص میشوند.
پنجم:
خودمراقبتی به این معنا نیست که مدام خود را به تیغ وسواس بکشیم. کشتی
گرفتن با بیماریهای خیالی، خیلی وقتها واقعا ما را زمینگیر میکند و به
خاک بیماری مینشاند.
ششم:
خودمراقبتی، مهارتی تدریجی است. از همان کودکی باید یاد بگیریم گلیم سلامت
را از آب بیماری بکشیم و هر ناخوشی جزئی، عاجزمان نکند. کسی که در کودکی و
نوجوانی یاد میگیرد در مهار بیماریاش مشارکت کند، در سنین بالاتر مستاصل و
وابسته نمیشود و میداند چگونه ناخوشیاش را به ساحل سلامت بکشاند.
هفتم:
گاهی بیماران نمیخواهند چیزی از بیماریشان بدانند و مسئولیت بیماریشان
را قبول نمیکنند. تحقیقات متعدد نشان داده است سرعت بهبود و آرامش روانی
در بیمارانی که بار ناخوشیشان را به دوش میکشند، بیشتر است. خیال نکنیم
آنکه از بیماریاش میگریزد ، آرامتر است.
هشتم:
گاهی میخواهیم به عزیزانمان محبت کنیم و به همین دلیل در هنگام بیماری،
سادهترین امور مثل نظافت شخصیشان را به عهده میگیریم. حواسمان باشد از
دیگران موجوداتی وابسته و بیدست و پا نسازیم.
نهم:
کسانی که یاد گرفتهاند از خودشان مراقبت کنند، کمتر در معرض مشکلات روحى و روانی مربوط به کهولت سن قرار میگیرند.
رمز کلیه فایل های فشرده: www.behdashtiha.com
راهنمای استفاده از کتاب خودمراقبتی در ناخوشی های جزئی 1
راهنمای استفاده از کتاب خودمراقبتی در ناخوشی های جزیی.2
دریافت پاورپوینت آموزشی راهنمای خودمراقبتی سفیران سلامت مدارس
منبع:کتاب راهنمای خودمراقبتی برای سفیران سلامت
خود مراقبتی اقدامات و فعالیتهای آگاهانه ، آموخته شده و هدفداری است که توسط فرد به منظور حفط حیات و تامین و ارتقاء سلامت خود و خانواده انجام میشودخود مراقبتی قسمتی از زندگی روزانه است و جایگزین مراقبت تخصصی و سازمانی نیست بلکه مکمل آن است و بیشتر به معنای تعامل با سیستم مراقبت از سلامت است تا استقلال از سیستم مراقبت تخصصی ، مهمترین دستاوردهای تقویت خود مراقبتی این است که افراد تصمیمات درستی درباره استفاده صحیح از مراقبتهای بهداشتی بگیرند و رفتارهای مراقبت از خود را به طور مناسب انتخاب و اجرا کنند خودمراقبتی عملی است که در آن هر فردی از دانش، مهارت و توان خود به عنوان یک منبع استفاده می کند تا به طور مستقل از سلامت خود مراقبت نماید.
استقلال = قدرت تصمیم گیری فرد درباره سلامت خود
خود مراقبتی جزء لاینفک تمام سطوح مراقبتهای بهداشتی اولیه و تخصصی بوده ، بنابراین اندکی تسهیل در روند اجرای خود مراقبتی می تواند وضعیت بهداشتی ، اقتصادی و اجتماعی کل جمعیت را بهبود بخشد.
عبارت خود مراقبتی اشاره دارد به مجموعه فعالیتی هائی که فرد برای بهبود وضعیت جسمی ، روحی و روانی خود انجام می دهد.
فعالیتهائی است که فرد را به مراقبت از خود متعهد می کند . زمانیکه افراد از نظر کمی ، کیفی قادر به مراقبت از خود نیستند بایستی مورد حمایت قرار بگیرند این حمایت می باید توسط اعضای خانواده ، نهاد های اجتماعی ، و مراقبین سلامت انجام میگیرد.
تئوری خود مراقبتی برای اولین بار در حوزه سلامت توسطOREM مطرح شد و در اصل مفهوم اصلی ان بیان دیدگاه انسان نسبت به خود است مراقبت از خود فعالیت پایداری است که توسط خود فرد ، برای فرد ، از زمان تولد تا مرگ اتفاق می افتد.
· در این دیدگاه انسان خود هم عمل کننده است و هم هدف عمل .
· خود مراقبتی فرایندی است که فرد طی ان از سلامت خود خفاظت می کند.
· خود مراقبتی نیاز به حمایت دارد.
· خود مراقبتی از مسئولیت انسان در قبال خود سخن می گوید.
· نتیجه گراست.
· خود مراقبتی از انتقاد از خود شروع می شود.
· در این رویکرد توان و ظرفیتها فرد لازم و ضروری است .
· این مراقبت ها نتیجه محور است و بدنبال کسب هدفهای تعیین شده برای سلامت است.
· قابلیت و تمایل به انجام عمل نیز ضروری است.
· مراقبت از خود مهارت تدریجی است و به مرور زمان و با کسب تجربه ، آموزش و تربیت حاصل می شود .
· مهمترین قسمت مراقبت ، توانائی «انتقاد از خود» و « مدیریت خود» است .
· خود مراقبتی فقط به معنی مراقبت از خود فرد نیست و مراقبت از فرزندان، همسایگان، هم محلی ها، همشهریان، پرسنل، دوستان، و محیط زیست را نیز شامل می شود.
حمایت از خود مراقبتی شامل موارد زیر است.
· تامین اطلاعات در زمینه سلامت و کمک به کسب اطلاعات مورد نیاز و تفسیران
· فراهم سازی ابزار های توانمند سازی در زمینه های مختلف و فراهم سازی ابزارهای ساده و کاربردی برای ارزیابی خود
· آموزش مهارتهای زندگی
· هدایت گروههای اجتماعی ، تشکل ها و انجمن ها و فراهم سازی شبکه های اجتماعی سالم سلامت محور
· کمک به تغییر نگرش نسبت به سبک زندگی
· ایجاد محیط سالم برای مشارکت و کارهای گروهی
ویژگی های خودمراقبتی
· داوطلبانه
· آموخته شده
· حق و مسئولیت همگانی
· بخشی از مراقبتهای نوزادان، کودکان، نوجوانان و میانسالان و سالمندان
· مراقبت از بزرگسالانی که قادر به خودمراقبتی نیستند
حیطه های خود مراقبتی ارتقای سلامت
· اصلاح شیوه زندگی - پیشگیری از بیماری - ارزیابی علایم - حفظ سلامت - درمان بیماری - توان بخشی
فواید خود مراقبتی
· 50 ٪ کاهش در روزهای غیبت از کار
· 40٪ کاهش در مراجعه به پزشکان عمومی
· 50٪ کاهش در بستری بیمارستانی
· 50٪ کاهش در مراجعه به مراکز اورژانس
· 17٪ کاهش در مراجعه به پزشکان متخصص
مزایای فردی خودمراقبتی
· انرژی ما را تجدید می کند.
· استرس ما را کاهش می دهد.
· چشم اندازی نو و احساسی مثبت برای زندگی به ما می بخشد.
· احساس شادی، آرامش و صلح را در ما ایجاد می کند.
· احساس سلامت وتندرستی در جسم خود می کنیم.
· اعتماد به نفس و عزت نفس ما را افزایش می دهد.
· شور و شوق زندگی و انگیزه موفقیت ما را افزایش می دهد.
هدف نظام جامع حمایت از خود مراقبتی
هدف نظام جامع حمایت از خود مراقبتی ،افزایش رفتارهای خود مراقبتی و ارتقای سلامت از طریق رویکرد توانمند سازی است در یک نظام خود مراقبتی اهداف کلی یک برنامه تقویت خود مراقبتی می تواند تلفیقی از گزینه های زیر باشد:
· ایجاد انگیزه مناسب در فرد
· ایجاد دانش سلامت و افزایش سواد بهداشتی
· تقویت حسن ارزشمندی و برداشت فرد از خود
· تقویت باور خود کارامدی فرد
· افزایش مهارت استفاده از منابع سلامت فرد
· ایجاد تعامل مناسب بین دریافت کنندگان و ارائه دهندگان خدمات سلامت
· ایجاد مهارت های زندگی لازم به تناسب موضوع
· نتایج حمایت از خود مراقبتی
· بهبود سلامتی و کیفیت زندگی
· افزایش رضایت بیماران
· منطقی شدن استفاده از خدمات (نیاز کمتر به مشاوره ارائه دهندگان خدمات در مراکز مراقبت اولیه بهداشتی
· کاهش ویزیت بیماران سرپایی و کاهش استفاده از منابع بیمارستانی
· کاهش هزینه های سلامت
· تاثیر دراز مدت برنامه خود مراقبتی
· بسیاری از شواهد حاصل از مطالعات متعدد حاکی از آن است که مداخلات ارتقاء سلامت و خود مراقبتی در زمینه های مختلف ارتقاء سلامت مردم موثر بوده است
علائم زیر به ما کمک می کنند بدانیم که آیا به اندازه کافی از خود مراقبت می کنیم یا نه:
· پایین بودن انرژی
· استرس و ناامیدی
· کمبود انگیزه
· کمبود شور و اشتیاق به زندگی
· مشکلات عاطفی(به راحتی گریه کردن، زود خشمگین شدن و...)
· احساس ضعف و خستگی
· مشکلات اشتها و خواب
پس از خودت مراقبت کن
· غذای سالم بخور
· از ورزش لذت ببر
· احساس خوبی داشته باش
· از زندگی لذت ببر
دانلود
فایل : خودمراقبتی1
دانلود
فایل : خودمراقبتی2
دانلود
فایل : خودمراقتبی3
دانلود
فایل : خودمراقبتی4
دانلود
فایل : خودمراقتبی5
دانلود
فایل : خودمراقبتی6
رابطه اعتیاد با جامعه یک رابطه دوسویه است، آسیب های اجتماعی همچون فقر، طلاق، نارضایتی از زندگی، نبود نشاط اجتماعی بسترساز رشد اعتیاد در جامعه هستند و در یک تسلسل بی پایان اعتیاد می تواند آسیب های ذکر شده را به وجود آورد.متاسفانه باندهای مافیایی از تولید و توزیع مواد مخدر سودهای کلانی به جیب زده و چرخه اقتصادی بزرگی به وسیله این مواد افیونی نه تنها در ایران که در کل جهان به وجود آمده و مبارزه با آن را مشکل می سازد.اگر در گذشته های نه چندان دور تنها چند ماده مخدر در بازار وجود داشت و مصرف کننده مجبور بود به همان مواد سنتی اکتفا کند؛ اما امروز انواع مواد مخدر صنعتی بازاری متنوع و حق انتخابی گسترده را برای فرد معتاد فراهم کرده است.اعتیاد در کشور ما امروزه به یک مسئله اجتماعی تبدیل شده است که علی رغم تلاش های زیادی که برای کنترل آن صورت می گیرد اما موفقیت های چندانی حاصل نمی شود و بسیاری از خانواده های ایرانی با این موضوع سرو کار دارند.
اعتیاد به مواد مخدر یکی از مهمترین و شاخصترین مسائل اجتماعی کشور به شمار میرود. این معضل زمانی چالشبرانگیزتر شده است که شاهد تغییر رویه مصرف معتادان از سنتی به صنعتی هستیم به طوری که شیشه و کراک جای تریاک و حشیش را گرفته و این یعنی زنگ خطری برای خانواده و جامعه. در واقع افراد معتاد در 4 گروه مختلف یعنی آرام بخش ها، شادی گرایان، گروههای محرک و همچنین گروههای علاقهمند به مواد مخدر اختلال آور و توهم زا قرارمی گیرند، جوانان و نوجوانان معمولا با هدف دستیابی به شادی، نشاط و آرامش، دنبال مواد مخدر هستند و از آنجایی که مواد مخدر صنعتی ارزان تر و راحت تر از مواد سنتی مهیا می شود آنها را ترغیب می کند برای رسیدن به آن شادی و آرامش کاذب و لذا مصرف این نوع مواد را جایگزین شکل سنتی آن می نمایند.
بهطور کلی وقتی تولید یک محصول یا کالایی در جامعه افزایش یابد بر اساس قانون عرضه و تقاضا، میزان استفاده از آن نیز بالا می رود، متاسفانه بیش از 90 درصد انواع مواد مخدر صنعتی به اشکال مختلف در آشپزخانه های زیر زمینی کشور تولید و با هزینه بسیار ناچیز در اختیار مصرف کننده قرار می گیرد و مصرف کننده نیز به دلیل ارزان بودن، استفاده راحت تر و سهولت دسترسی این نوع مواد را بر نوع سنتی آن ترجیح می دهند.بی اطلاعی و ناآگاهی از دیگر دلایل مهم افزایش مصرف مواد مخدرصنعتی در بین جوانان و نوجوانان است، متاسفانه هیچ نوع برنامه آموزشی در دانشگاهها و حتی رسانه های ما در جهت شناساندن اشکال مختلف مواد مخدر صنعتی که بسیاری از آنها بهصورت قرص های آرام بخش به جوانان و سایر قشرهای مردم داده می شود وجود ندارد و گاه اسامی برخی از این مواد نظیر شیشه، کراک و هروئین و در نهایت اکستازی شنیده می شود و صدها ماده مخرب اعتیاد آور دیگر نظیر کریستال، LSD، آمفتامین، جی اچ بی، کتامین، مسکالین، پان پراگ، دیفنوکسیلات و غیره را نه شنیدیم و نه می توانیم تشخیص دهیم، بر همین اساس بسیاری از این قرص ها به شکل آرام بخش های معمولی بین قربانیان آن رواج پیدا می کند، بهطوری که آنها از اعتیاد آور بودن این مواد بی اطلاع هستند.
متاسفانه بسیاری از مصرف کنندگان شیشه، این ماده را به دلایلی از جمله افزایش غیرعادی انرژی، لاغرکننده بودن، کمبود نیاز به خواب و افزایش فعالیت جسمی، برانگیختگی جنسی، نشئگی، عدم وابستگی جسمی و تجربه خماری، جزء مواد اعتیاد آور تلقی نمی کنند، در حالی که برخلاف مواد مخدر سنتی، وابستگی به مواد مخدر صنعتی از جمله شیشه کاملا روانی است و عوارض مصرف این مواد خطرناک بهصورت اختلال روانی، افسردگی شدید، اضطراب دائم، ضعف اراده، توهم، هذیان گویی، اختلالات شناختی، مغزی و رفتاری بهصورت طولانی مدت بروز می کند.بنایراین ضروری است مراکز آموزشی مختلف بخصوص دانشگاه ها و رسانه های جمعی، رواج مواد مخدر صنعتی در جامعه را به عنوان یک واقعیت تلخ بپذیرند و با تولید برنامه های آگاهی بخش، اجازه ندهند از ناآگاهی جوانان ما سوء استفاده شود.متاسفانه اکثر تفریحاتی که جوانان جامعه ما می توانند از آنها استفاده کنند نظیر ورزش، رفتن سینما و غیره، نیازمند هزینه است و جوانان به دلیل بیکاری، وضعیت نامناسب اقتصادی و برخی محدودیت های دیگر، نمی توانند به راحتی به تفریح سالم بپردازند، بنابراین خلا های خود را با مصرف مواد مخدر صنعتی که تقریبا ارزان ترین تفریح بین آنهاست، پرمی کنند.
تعادل میدان نیرو در جامعه به هم خورده
است یعنی نیروهای برانگیزنده به اعتیاد و مواد مخدر در بین جوانان بیشتر از
نیروهای بازدارنده است. اگر ما انسان را به یک خط افقی تشبیه کنیم،
نیروهایی که از اطراف بر او وارد می شود، تعادلش را بر هم می زند. خانواده
فاسد، طلاق، فقر، دوستان ناباب، پول زیاد، برنامه های ماهوارهای و چت کردن
نیروهای برانگیزنده هستند و در مقابل پلیس، زندان و اعدام به عنوان
نیروهای بازدارنده در جامعه شناخته میشوند.در حال حاضر چون نیروهای
بازدارنده ضعیف تر از نیروهای برانگیزنده هستند، مسئله اعتیاد درمیان
نوجوانان زیاد شده است.در واقع در جامعه ما تعادل میدان نیرو به هم خورده
است.نداشتن اوقات فراغت، موسیقی خوب و امید به آینده و نداشتن برنامه های
تلویزیونی خوب و آموزنده تاثیر زیادی بر افزایش آماراعتیاد در ایران
دارد.ما برای کاهش آمار اعتیاد در جامعه باید شادی و امید به آینده را
گسترش دهیم. نقش خانواده در این مسئله بسیار زیاد است.از سوی دیگر متاسفانه
آموزش و پرورش بیماراست، چون قدرت مدیر و ناظم از بین رفته و بی اعتبار
شده اند. در گذشته به خاطر فساد اخلاقی دانش آموز اخراج می شد ولی در حال
حاضر این اختیار از مدیر سلب شده است .
مبارزه با هر خطری منوط به
شناسایی ابعاد آن است و چنانچه این شناخت هرچه دقیق تر و عمیق تر صورت
گیرد، از قابلیت اتکای بیشتری برخوردار است.جمع آوری اطلاعات درحوزه های
زیستی، رفتاری، اجتماعی و قانونی تصویر جامع و همه جانبه ای از وضعیت سوء
مصرف مواد مخدر در اختیار قرار می دهد تا بتوان از طریق راهکاری دانش بنیان
با این معضل جهانی مواجه شد.اعتیاد همچون دیگر پدیده های اجتماعی که با
انسان سر و کار دارند، بسیار پیچیده است.ویژگی های جسمانی و روانی در زمینه
های گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و نظایر آن در نضج، سرایت و
شیوع این پدیده یا ممانعت از آن نقش دارند.آگاهی به عوامل و دلایل فرهنگی و
اجتماعی در شیوع این پدیده می تواند در تنظیم راهبردهای مناسب در حوزه
کاهش تقاضا، پیشگیری، درمان، کاهش آسیب و بازتوانی یاری رسان باشد. اعتیاد
در جامعه امروز مسئله اجتماعی بحران سازی است که بیشترین آسیب را به نهاد
خانواده وارد می سازد و مانع از تحقق ضرورت ها و اهداف کارکردی این نهاد
موثر می شود.
جلوگیری از عرضه مواد مخدر در سطح شهرها
یکی از موضوعات مهم در پیشگیری از مصرف مواد مخدر است. مواد مخدر امروز به
آسانی و گاهی با قیمتهای ارزان در دسترس معتادان قرار میگیرند در حالی که
باید اقدامات وسیعی جهت مبارزه با عرضه مواد مخدر انجام گیرد.دشمنان نظام و
انقلاب در خارج از مرزهای کشور برای جوانان و نوجوانان ما برنامهریزی
میکنند تا آنها را به انحطاط بکشانند،لذا جهت پیشگیری از اعتیاد و مبارزه
با نقشه شوم دشمنان انقلاب باید با برنامههای فرهنگی مدون مانع از گرایش
به مصرف مواد مخدر در کشور شد.تنها با گذاشتن مسئولیت بر عهده ستاد مبارزه
با مواد مخدر و نیروی انتظامی از رسیدن به نقطه مطلوب فاصله میگیریم،مباحث
مربوط به اعتیاد و پیشگیری از آن باید در سطح وسیعی از کشور مطرح شود و
آموزشها نیز در این زمینه به روز شده و ارتقا یابد .
هم اکنون یک
میلیون و 325 هزار مصرف کننده مواد مخدر در کشور وجود دارد که نزدیک به 10
درصد آن را زنان تشکیل می دهند وبیش از 26 درصد مصرف کنندگان مواد مخدر از
مواد صنعتی بویژه شیشه استفاده می کنند در گذشته متاسفانه به مردم القا
شده بود که مبارزه با مواد مخدر تنها بر عهده حکومت و دولت است و مردم نقش
مهمی در این زمینه ندارند. اما امروزه همگان دریافتهاند که این مسئله تنها
بر عهده یک نهاد نیست بلکه همه باید مشارکت کنند تا شاهد نتایج موثر در
کاهش و کنترل مواد مخدر در جامعه باشیم.باید دستگاههای مسئول همچون ستاد
مبارزه با مواد مخدر، پلیس، شهرداری، هلال احمر، صدا و سیما، مطبوعات و...
بیش از گذشته در بحثهای فرهنگی ورود یابند و برنامههای مدونی را با
همکاری یکدیگر اجرا کنند تا علاوه بر ارتقای دانش مردم در زمینههای
پیشگیرانه، فرهنگسازی لازم هم انجام شود.عوارض مصرف روانگردانها و
محرکها بسیار وحشتناک بوده و متاسفانه مصرف این ماده مخدر در میان زنان
هم راه یافته که مبارزه با تولید و عرضه و توزیع این مواد در پیشگیری از
اعتیاد بسیار حائز اهمیت است. ضرورت آموزش و ارائه راهکارهای پیشگیرانه از
این مواد میان افراد جامعه وجود دارد و دست اندرکاران و مسئولان باید
اقدامات آموزشی را بیش از گذشته و با کیفیت بیشتر مورد توجه قرار دهند.
اگر ما بتوانیم آسیب های اجتماعی را واقعا
اجتماعی کنیم و برای کاهش این آسیب ها مردم را درگیر و دغدغه مند کنیم
قطعا به نتایج بهتری دست پیدا خواهیم کرد.فعال شدن سازمان های مردم نهاد
قدمی مثبت برای کاهش اعتیاد است.مردم ما آشنایی کمی با سازمان های مردم
نهاد دارند و رسانه ها باید نقش پررنگ تری برای آشنایی مردم با این سازمان
ها ایفا کنند تا هم مردم و هم ارگان های مربوطه همکاریNgo ها را بپذیرند و
بتوان برای مبارزه با این بلای خانمانسوز راه حلی موثر پیدا کرد.
عدم
وجود سیاست گذاری مشخص در حوزه حمایتی و آسیب های اجتماعی، نداشتن متولی
مشخص در حوزه آسیب های اجتماعی، رویکرد صرف سیاسی، امنیتی، قضائی و انتظامی
به مسائل در حوزه آسیب ها و جدی گرفته نشدن امور اجتماعی بویژه آسیب ها،
عدم ارزیابی مستمرطرح ها و برنامه های اجتماعی، توجه به آسیب دیدگان به جای
توجه به آسیب ها، عدم ایجاد هماهنگی کامل بین سازمان های ارائه کننده
خدمات در زمینه حمایتی و آسیب، فقدان برنامه ای جامع در زمینه آسیب های
اجتماعی کشور، عدم توجه کافی به برنامه های اجتماع محور منطقه ای و محلی و
غیره از جمله موارد و مشکلاتی است که درخصوص بحث آسیب ها در کشور با آنها
مواجه هستیم.
آموزش مهارتهای زندگی، شاد بودن به صورت مستقیم و غیرمستقیم در ارتقای بهداشت روانی موثر است و سبب جلوگیری از مصرف مواد و روی آوردن به انواع مواد مخدر میشود.جلوگیری از افزایش مصرف کنندگان مواد مخدر سنتی و صنعتی نیازمند همکاری و همدلی دستگاه های اجرایی و نهادهای ذیربط است.همانگونه که انقلاب ایران اسلامی بعد از گذشت 36 سال توانسته در تمام عرصه ها به خوبی در دنیا بدرخشد، انشاءالله با یاری خداوند متعال و همیاری همگان بتوانیم در کشور شاهد ریشه کنی مصرف مواد مخدر باشیم.نگرانی دیگری که در کنار اعتیاد به مواد مخدر و محرک وجود دارد و باید درباره آن هم هشدار داده شود، رواج مصرف قلیان و سیگار در بین نوجوانان و جوانان است. این موضوع در جامعه ما هنوز به فرهنگ تبدیل نشده ولی با رشدی که در مصرف آنها میبینیم، جای نگرانی دارد چراکه دریچهای است برای ورود آنها به مصرف مواد مخدر.
در روزهای گرم تابستان فعالیت در هوای گرم میتواند طیفی از بیماریهای مرتبط با گرما را ایجاد کند. گرمازدگى هم در این دسته جاى دارد.در هوای گرم بدن از مکانیسم فیزیولوژیک عرق کردن برای خنک نگه داشتن دمای بدن استفاده می کند. فعالیت در هوای گرم توانایی بدن در خنک کردن خود را محدود می کند و علائم گرمازدگی ایجاد می شود. علاوه بر گرمی هوا، رطوبت هوا از فاکتورهای مهم مختل کننده سیستم خنک کننده بدن است. اگر رطوبت هوا زیاد باشد عرق بدن نمیتواند به بخار تبدیل شود و در نتیجه مکانیسم خنک کننده دمایعلائم گرمازدگی بدن به خوبی کار نمیکند.
گرمازدگی بیماری خاصی نیست که همه افراد
مستعد ابتلا به آن باشند و این حالت بیشتر در فصلهای گرم سال، مکانهای
گرم و در محیط طبیعی که دمای آن بالاتر از حد نرمال باشد اتفاق میافتدگرما
زدگی معمولا بدنبال فعالیت بدنی متوسط تا شدید در هوای گرم ایجاد میشود.
در این عارضه به علت تعریق شدید آب بدن از دست رفته و متعاقب آن درجه حرارت
مرکزی بدن بالا میرود. .علائم ابتلا به گرمازدگی شامل گرفتگی عضلانی، ضعف،
بیحالی، بیهوشی و در موارد شدید تشنج و ایست قلبی است، زنان باردار،
کودکان و سالمندان نسبت به سایر افراد آسیبپذیرتر هستند.پوشیدن لباسهای
رنگ روشن، پرهیز از قرار گرفتن در معرض آفتاب در ساعات گرم و قدم زدن در
سایه و استفاده از کلاه و نوشیدن آب و مایعات از جمله راهکارهایی است که
میتواند از گرمازدگی کودکان، زنان باردار و افراد مسن جلوگیری کند.
اهمیت
گرمازدگی بسیار مهم است زیرا میتواند از مرگ جلوگیری کند، در صورت عدم
درمان گرمازدگی عملکرد قلب دچار اختلال میشود و فرد با افت فشارخون،
اختلال هوشیاری و خطر مرگ نیز مواجه است.چه خوب است بدانیم مسائل و مشکلات
جسمى ناشى از گرما هیچ ارتباطى با میزان قوى بودن بدن فرد ندارد. حتى
ورزشکاران نیز ممکن است در معرض این خطر قرار گیرند،وقتی ورزش میکنیم بدن
ما بوسیله عرق کردن خودش را خنک میکند. با عرق کردن بدن ما مقادیر زیادی آب
و املاح را از دست میدهد و اگر این آب و املاح را جایگزین نکنیم بدن ما
دیگر آبی ندارد که بصورت عرق از دست بدهد. بعد از مدتی عرق کردن متوقف
میشود و بدن نمیتواند خود را خنک کند. بتدریج حرارت بدن بالا رفته و این
حرارت بالا به بدن آسیب میرساند.ورزشکاران بعد از هر 10 الی 20 دقیقه نرمش و
ورزش باید آب و مایعات بنوشند،به دلیل اینکه در زمان ورزش کردن سدیم بدن
دفع میشود، بهتر است ورزشکاران در صورت انجام ورزشهای سنگین کمی نمک به
آبی که مینوشند، اضافه کنند تا دچار گرمازدگی نشوند.
در گرمازدگی
دمای بدن از حد نرمال بالاتر میرود، در این حالت آب و املاح بدن مانند نمک
به علت تعرق شدید از بین میرود.کودکان، زنان باردار و افراد مسن در فصل
گرما باید بیشتر مراقب گرمازدگی باشند و توصیه میشود فرد گرمازده را از
محیط گرم به یک محیط خنکتر منتقل و در صورت هوشیاری برای جبران کمبود آب
بدن به او مایعات داد. چنانچه سطح هوشیاری او پایین است باید سریعا به
مراکز درمانی منتقل شود.
گرما زدگی در ابتدا خود را بصورت درد عضلانی و سپس گیجی و تهوع نشان داده و در حالات شدید میتواند حتی به مرگ منجر شود.گرچه در صورت بروز گرما زدگی میتوان آن را درمان کرد با این حال مانند هر بیماری دیگر بهترین کار پیشگیری از بروز آن است.از زمان پارچهای بلور و قدیمی مادربزرگها تا لیوانهای دسته بلند امروزی، همیشه شربت خاکشیر یار روزهای گرم تابستان ما ایرانیها بوده است. از بیرون که بیایی و یک ذره گونههایت از گرما سرخ باشد از دهان همه میشنوی شربت خاکشیر بخور، این شربت دوای قدیم گرمازدگی است.دانههای ریز ریز و قهوهای خاکشیر هیچوقت جایشان را به قرص و شربتهای مختلف داروخانهها نمیدهند و هیچ وقت هیچ دارویی به اندازه یک شربت خاکشیر خنک و پرملات نمیتواند جلوی گرمازدگی آدمها را بگیرد.
گرمازدگی یک اصطلاح کلی است و بهتر است به جای آن صدمه حرارتی را عنوان کرد، زمانی که بدن در معرض حرارت قرار گرفته و دچار آسیب میشود، عملا در اثر گرما فرد دچار گرمازدگی شده یا این که به فرسودگی گرمایی مبتلا میشود که علائم این دو با هم متفاوت است. زمانی که بدن قادر به دفع حرارت اضافی نباشد، در نتیجه حرارت در بدن باقی مانده و بدن شروع به داغ کردن میکند، این افراد دچار تب شدیدی شده و درجه حرارت آنها به ۴۲ درجه هم میرسد. اولین اقدام برای بهبود فرد گرمازده، قرار گرفتن بیمار در محیط خنک و در سایه و نیز شست و شوی او با آب ولرم است.
معمولاً بعد از اینکه برای مدت
طولانی در معرض دمای بالای هوا قرار بگیرید، گرمازدگی رخ می دهد ، مثل کار
کردن در محیطی خیلی گرم، مخصوصاً اگر به گرما عادت نداشته باشید یا ورزش
شدید مخصوصاً در تابستان یا وقتی که در اثر یک بیماری ، تب بالایی داشته
باشید.آب وهوای مرطوب باعث می شود، تعریق تأثیر چندانی در خنک کردن بدن
نداشته باشد ، زیرا عرق کمتر تبخیر می شود.پوشیدن لباس زیاد و پُرخوری از
عوامل افزایش دهنده دمای بدن هستند.همیشه به نکات زیر توجه کنید تا گرما
زده نشوید:
-در حین فعالیت شدید بدنی لحظاتی را برای استراحت و مصرف مایعات بگنجانید.
-مطمئن شوید که قبل، در حین و بعد از ورزش بدن شما مایعات کافی دریافت کرده است.
-دو
ساعت قبل از ورزش سه لیوان آب بنوشید و درست قبل از شروع ورزش هم یک لیوان
دیگر بنوشید. در حین ورزش هر 20 دقیقه یک لیوان آب بنوشید.
-به رنگ ادرارتان توجه کنید. اگر تیره است یعنی آب به اندازه کافی به بدن شما نرسیده است. رنگ ادرار شما همیشه باید روشن باشد.
-قبل و بعد از ورزش خود را وزن کنید تا مقدار آب از دست رفته را متوجه شوید و اگر کسری وجود دارد آنرا جبران کنید.
-وقتی
تازه به منطقه ای با هوای گرم رفته اید بتدریج و در عرض هفت روز سطح
فعالیت های ورزشی خود را بالا ببرید تا بدن شما فرصت داشته باشد خود را با
شرایط جدید وفق بدهد.
-لباس های روشن و سبک بپوشید.
-خود را از اشعه شدید آفتاب محافظت کنید.
-ورزش در هوای آزاد را در ساعات خنک شبانه روز انجام دهید.
-روزانه به درجه حرارت هوا توجه کنید.
-در هوای بشدت گرم یا با رطوبت بالا فعالیت ورزشی خود را متوقف کنید.
حالا اگر با توجه به سهل انگارى در انجام توصیه هاى ارائه شده، مشکل گرمازدگى به وجود آمد، باید دنبال به کارگیرى اقدامات اولیه و راهکارهایى جهت بهبودى و یا کاهش علائم تا مراجعه بیمار به پزشک باشیم.از آنجا که علائم هر دو نوع گرمازدگى به هم شبیه است، تشخیص آنها از یکدیگر نیاز به گذشت اندکى زمان دارد. به این معنا که اگر پیامدهاى ناشى از گرمازدگى پس از خروج فرد از منطقه گرما و مراقبت هاى اولیه و گذشت نیم ساعت اثربخش نبود، فرد باید به پزشک مراجعه کند
نکات مهم:
گرمازدگی ،
اکثراً در شرایطی که فرد در محیطی گرم بوده و گرمای بدن نتواند دفع شود ،
به خصوص در مواردی که فرد فعالیت بدنی زیادی دارد ، روی می دهد.مصرف
نوشیدنیهای الکلی و کافئیندار دفع مایعات بدن را بیشتر میکند و علائم
گرمازدگی را تشدید میکند.افرادیکه دچار گرمازدگی میشوند تا یک هفته برای
ابتلا به یک حمله دیگر گرمازدگی مستعدتر هستند بنابراین در این یک هفته از
تماس با هوای گرم یا فعالیت کردن در محیط گرم پرهیز شود. یادتان باشد از
فعالیتهای شدید بدنی در محیط گرم و یا مرطوب خودداری کنید.
هِموفیلی یا خونتَراوی دستهای از بیماریهای ارثی و نوعی اختلال در تمام نژادها و بدون ترجیح نژادی هستند که در آنها توان بدن برای ایجاد لخته و انعقاد خون برای جلوگیری از خونریزی در صورت پاره شدن رگ مختل میگرددبه بیان دیگر خون در محل بریده شده به علت سطح پایین یا عدم وجود پروتئین هایی به نام فاکتورهای انعقادی، بند نمی آید.این بیماری که تقریباً به طور انحصاری در افراد مذکر بوجود میآید،در ۸۵٪ موارد ناشی از کمبود فاکتور VIIIاست .
روز
جهانی هموفیلی اولین بار در سال 1989 به جهانیان معرفی شد. در واقع
فدراسیون جهانی هموفیلی، هفدهم آوریل را به احترام روز تولد فرانک اشنابل
از بنیان گذاران فدراسیون جهانی هموفیلی و یابنده فاکتور WFH که نقش مهمی
در انعقاد خون دارد، به نام "روز جهانی هموفیلی" معرفی نمود. هموفیلى نوعى
بیمارى ارثى خونریزى دهنده و نوعى اختلال در انعقاد خون است.در کودکان
مبتلا به هموفیلى به دلیل کمبود فاکتورهاى انعقادى خون و یا فقدان کامل این
فاکتورها، توانایى بندآمدن خونریزى وجود ندارد.فاکتورهاى زیادى در خون
وجود دارند که در ایجاد لخته و توقف خونریزى نقش دارند. کودک مبتلا به
هموفیلى فاقد یکى از فاکتورهاى مورد لزوم براى لخته شدن خون است یا مقدار
کمى از آن را دارا می باشد.از جمله فاکتورهاى موثر در انعقاد خون،
فاکتورهاى هشت و نه هستند .
صرف یک پنجم از هزینه کل واردات داروی کشور به بیماران هموفیلی این بیماری را به پرهزینه ترین بیماری کشور مبدل ساخته این در حالی است که عموم بیماران هموفیلی خصوصا در استانهای حاشیهای کشور به صورت مستمر از کمبود داروهای موردنیاز خود رنج میبرند. بیماری هموفیلی در کنار بیماری تالاسمی و بیماریهای کلیوی جزء بیماریهای خاص به حساب می آید که به علت تزریق خون های آلوده و ویروسی به این بیماران از سوی برخی مسئولان ناآگاه، این بیماری جزء بیماریهای خطرناک و صعب العلاج قرار گرفت و این در حالی است که در صورت عدم دستیابی به فاکتورهای انعقادی موردنیاز این بیماران به معلولیت ها و ناهنجاری های مفصلی گسترده مبتلا می شوند.
در دوران نخستوزیری فابیوس بود که
خونهای آلوده به ویروسهای خطرناک در فرانسه توزیع شد و انستیتو مریو
فرانسه فرآورده فاکتورهای انعقاد خونی آلوده به ویروس HIV و هپاتیت را صادر
کرد. به این ترتیب در نتیجه کوتاهی فرانسویها تعدادی از بیماران هموفیلی
و سایر دریافت کنندگان کشورهای مقصد، به ویروس HIV و بیماری ایدز و هپاتیت
مبتلا شدند.
از پیش در آمد تاعلایم هموفیلی
بیماریهای خونریزیدهنده در اصل نوع خاصی
از بیماریها هستند که به علت کمبود فاکتورهای انعقادی به وجود میآیند و
معمولا به صورت ارثی به فرد منتقل میشوند.فاکتورهای انعقادی عوامل بسیار
مهمی هستند که میزان خونریزی را در بدن کنترل میکنند. در واقع اگر این
فاکتورها وجود نداشته باشد، بدن بر اثر کوچکترین ضربهای دچار خونریزیهای
شدید میشود.نوعی از این بیماریهای خونریزیدهنده، هموفیلى است که
شایعترین بیماریهای خونریزیدهنده است و بسته به فاکتوری که نقص دارد،
تقسیمبندی میشود. بیماری هموفیلی بر اثر نوعی اشکال در انعقاد خون به
وجود میآید بنابراین بیشترین علائم در این افراد علائم خونی است که بیشتر
از همه به صورت خونریزیهای غیرطبیعی خود را نشان میدهد.این بیماریها
گاهی بسیار خفیف بوده و براحتی در بدو تولد شناسایی نمیشوند، ولی با شیوع
کمتر ممکن است آنقدر شدید باشند که فرد هر ماه مجبور به تزریق فاکتوری
باشد.
-شایع ترین علامت هموفیلی، خونریزی غیر قابل کنترل و بیش از
حد به علت کمبود یا عدم وجود فاکتورهای انعقادی می باشد که حتی خونریزی می
تواند بدون هیچ آسیبی رخ دهد.
-کبودی: کبودی حاصل از صدمات کوچک که می تواند منجر به هماتوم بزرگ (تجمع خون در زیر پوست که منجر به تورم می شود) گردد.
-خونریزی: تمایل به خونریزی از بینی ، دهان، لثه که با یک صدمه کوچک مثل مسواک زدن یا اعمال دندان پزشکی پیش می آید.
-خونریزی
درون مفصلی: باعث درد و عدم تحرک می گردد و در صورت عدم درمان کامل طبی،
منجر به بدشکلی مفصل می گردد. مفاصل از مکان های شایع خونریزی هستند و
خونریزی مفصلی منجر به التهاب مفصلی دردناک ومزمن، بد شکلی و لنگیدن های
مکرر می گردد.
-خونریزی داخل عضلانی: خونریزی داخل عضلات منجر به
تورم ،درد و قرمزی می شود. تورم ناشی از خونریزی در این مناطق از طریق
افزایش فشار بر بافت ها و اعصاب ناحیه ،منجر به صدمات پایدار و بد شکلی می
گردد.
-خونریزی داخل مغزی: خونریزی ناشی از صدمات یا خونریزی
خودبخودی مغز، شایع ترین علت مرگ در کودکان و یکی از شدیدترین عوارض این
بیماری است و جزو اورژانس های هموفیلی می باشد.
شایع ترین محل های
خونریزی شامل عضله بازوی فوقانی، مفصل آرنج، عضله ساعد، عضله ران، مفصل
زانو، مفصل مچ پا، عضله ساق پا و عضله پسواس می باشد.
نکته: بیماران
هموفیل به ندرت دچار کم خونی فقر آهن می شوند زیرا اکثرا خونریزی آنها
داخلی بوده و آهن مجددا جذب بدن میشود.افراد مبتلا به هموفیلی به علت
دریافت مکرر فراورده های خونی انسانی ،در معرض خطر ابتلا به هپاتیت های
ویروسی می باشند. اولین قدم در مراقبت از بیماران هموفیلی باید مشتمل بر
تلاش های لازم برای حفظ بیمار در مقابل ابتلا به هپاتیت ویروسی باشد. به
محض تشخیص هموفیلی و قبل از تماس با فراورده های خونی، باید واکسن هپاتیت
Bتزریق گردد.
درمان:
بیماری هموفیلی دو نوع درمان دارد؛ یکی
درمانی است که در مواقع خونریزی انجام میشود و معمولا با تزریق خون و
فاکتورهایی که کمبود آنها وجود دارد، صورت میگیرد و درمان دیگر پیشگیرانه
بوده و برای جلوگیری از ایجاد خونریزی در فرد انجام میشود. درمان
پیشگیرانه نیز به صورت تزریق فاکتور است.هدف از درمان هموفیلى، در درجه اول
پیشگیرى از عوارض بیمارى است.امروزه درمان ها برای هموفیلی بسیار مؤثر
است. فاکتور انعقادی به جریان خون تزریق می شود. به محض رسیدن مقدار کافی
فاکتور انعقادی به محل آسیب دیده ،خونریزی متوقف می شود.درمان قطعی برای
هموفیلی وجود ندارد، اما با در اختیار داشتن فاکتورهای انعقادی، افراد
هموفیل می توانند زندگی عادی داشته باشند. بدون فاکتورهای انعقادی افراد
هموفیل شدید، با مشکل مواجه میشوند و حتی ممکن است دچار معلولیت شوند و
نتوانند کارهای عادی و روزمره زندگی را انجام دهند.
بیشتر
خونریزیهای داخلی در این بیماری در مفاصلی چون زانو، آرنج، مچ دست، مچ پا،
شانه، لگن و دیده میشود؛ که بیشتر در افراد نوع شدید اتفاق میافتد.
خونریزی داخلی باعث تجمع خون در داخل بافت ومفصل شده و مفصل متورم و دردناک
می شودو از کار میافتد. بعد از قطع خونریزی باید تحت نظر فیزیوراپ آشنا
به هموفیلی و با انجام حرکات سبک فیزیوتراپی به جذب و خارج شدن تدریجی خون
از مفاصل کمک نمود. چون تجمع خون در مفصل برای طولانی مدت باعپ تخریب مفصل
میشود و صدمات جدی به آن وارد میکند؛ و هم استعداد خونریزی خودبخودی و
مجدد را بالا میبرد.
یک درمان امیدوار کننده برای کاهش درد و
خونریزی مفاصل درگیر و دائما در حال خونریزی تزریق درون مفصلی رادیو دارو
بصورت فسفر یا رنیوم میباشد. با تشخیص پزشک متخصص ارتوپد و هماهنگی پزشک
هسته ای انجام این تزریق درد دائم و خونریزی و محدودیت حرکتی را تا حدود
بسیار زیادی از بین می برد. سینوویورتز با فسفر رادیواکتیو، می تواند روشی
موثر و به صرفه در کاهش همارتروز و مصرف فاکتور در بیماران مبتلا به
آرتروپاتی هموفیلیک باشد.
برای پیشگیری از خونریزی به نکات زیر توجه کنید :
هموفیلى یک بیمارى مادامالعمر و همیشگی است، بنابراین مهمترین اقدام در جهت کاهش عوارض بیماری این است که به بیمار و اطرافیان وی آموزش داده شود و به وی کمک شود تا بیماری خود را بپذیرد و با آن هماهنگ شود.هر چند بیماری هموفیلی به نوعی است که شاید کنار آمدن با آن راحت نباشد ولی اگر از عوارض آن جلوگیری شود، خود بیماری کشنده نیست.
- اجتناب از یبوست ( آموزش به والدین )
- استفاده از مسواک نرم و رعایت کامل بهداشت دهان و دندان و مراجعه منظم به دندانپزشک
- اجتناب از چاقی : زیرا احتمال خونریزی به ویژه از مفاصل افزایش می یابد .
- اجتناب از تزریق عضلانی و هر ترومای دیگرمثل استفاده از ریش تراش برقی در بزرگسالان
- خودداری از زور زدن و فین کردن و یا در معرض گرمای زیاد قرار گرفتن
- عدم مصرف آسپرین و سایر داروهای ضد انعقاد
- فرو کردن عضو درد ناک داخل آب ولرم به کاهش درد آن کمک میکند .
- واکسیناسیون علیه هپاتیت ب به علت ریسک انتقال آن از راه فراورده های خونی
درد و رنج ناشی از وجود یک کودک مبتلا به عارضه هموفیلی برای خانواده و جامعه به دلیل ارثی و مادام العمر بودن این بیماری و نوع بیماری خونریزی دهنده که بسیار مشکل زا و سخت است با هیچ میزان رقم و ریالی قابل قیاس نیست. توجه به این نکته مهم است که با کمک درمانها و مراقبتهای مناسب از کودک هموفیل میتوان نشانه های بیماری را کنترل کرد و از تغییر شکل اندامها کاست . امروزه بچه های زیادی وجود دارند که جز حساس بودن به خونریزی علامت بارز دیگری ندارند و کودک میتواند در صورت داشتن شرایط محیطی مناسب و حمایت کافی والدین از یک زندگی طبیعی برخوردار باشد هموفیلى یک بیمارى مادام العمر و همیشگی است. با پیشرفت هایى که در زمینه ساخت فاکتورهاى انعقادى خون انجام شده است، پیشگیرى و درمان خونریزى رو به بهبود است.با درمان مناسب، اتخاذ تصمیمات آگاهانه و تشخیص به موقع عوارض، بسیارى از کودکان مبتلا به هموفیلى از طول عمر طبیعى و زندگى نسبتا سالمی بهره مند خواهند شد.
اول تا هفتم مردادماه به عنوان هفته
حمایت از بیماران هموفیلی نامگذاری شده است. در این هفته با هدف درک بیشتر
این بیماری و اختلالات خونی ارثی و به منظور حمایت از این گروه از بیماران
در سراسر کشور برنامههایی در نظر گرفته میشودروز جهانی هموفیلی فرصتی را
فراهم می آورد تا میزان آگاهی خود و اطرافیان خود را در مورد این اختلال
خونریزی موروثی افزایش داده و به حمایت از مبتلایان به هموفیلی برآییم.
اکنون حدود ۱۲۳ کشور عضو فدراسیون جهانی هموفیلی هستند و از این مناسبت بین
المللی جهت اطلاع رسانی و آگاه سازی جامعه جهانی نسبت به مشکلات بیماران
هموفیلی و دیگر مبتلایان به انواع اختلالات انعقادی بهره می برند.
همچنین
فدراسیون جهانی هموفیلی هر سال برای این روز شعاری در نظر می گیرد که هدف
از آن همسان سازی تلاش های بی وفقه انجمن هایی است که به حمایت از مبتلایان
به این بیماری خاص می پردازند.این در حالی است که شعار روز جهانی هموفیلی
در سال ۲۰۱۵ به عنوان خانواده ای برای حمایت (Building a family of
support) اختصاص داده شده است. فدراسیون جهانی هموفیلی امسال با طرح شعار
خانواده ای برای حمایت تلاش نموده است تا تنوع خانواده هایی را که بیماران
هموفیلی عضوی از آن هستند را معرفی کرده و انجمن های هموفیلی را در جهان
دعوت کند که با تعریفی همه جانبه از خانواده، انواع خانواده هایی که می
توانند بیماران عضو آن باشند تشکیل داده و از ظرفیت این خانواده ها برای
بهبود شرایط زندگی بیماران هموفیلی بهره مند شوند. همچنین پوستر امسال این
فدراسیون طرح درختی است که در آن به ارثی بودن بیماری اشاره غیر مستقیم
کرده و اهمیت شجره در اختلالات انعقادی انواع خانواده، در شاخه های آن به
صورت نمادین به تصویر کشیده شده است.
اعتیاد یــک «بیمارى اجتماعی» است که
عوارض جسمى و روانى دارد و تا زمانى که بـه علل گرایش «بیمار» توجه نشود،
درمان جسمى و روانى فقط براى مدتى نتیجه بخش خواهد بود و فـــرد مـــعتاد
دوباره گرفتار « مواد اعتیاد آور» می گردد,اعتیاد به موادمخدر به صورت
پنهان، بیسروصدا و تدریجی مثل موریانه بدنه اصلی خانوادهها و درکل
ساختار اجتماع و کشور را متزلزل ساخته و خواهد بلعید، معضل اعتیاد به مواد
مخدر، بلای خانمان سوزی است که جوامع بشری را در چنگال مرگ آور خویش گرفتار
ساخته است. این اختاپوس هراس آور، قدرت اندیشه، نوآوری، پشتکار، کوشش و
سازندگی را در انسان ها به ویژه نسل جوان جامعه از بین می برد و بنیان
خانوادگی و اعتقاد دینی آنان را به نابودی می کشانداعتیاد یک بیماری است که
در به وجود آمدن آن مجموعهای از عوامل جسمانی، روانی و اجتماعی دخالت
دارند و یکی از عوامل روانی بسیار مهم، نقش خانه و خانواده است چرا که
بسیاری از روانشناسان براین باورند که اساس شخصیت انسان در دوران کودکی، در
خانه و خانواده شکل میگیرد و چگونگی رفتار والدین با فرزندان در شکلگیری
شخصیت آنان تاثیر بسزائی دارد.
موضوع مواد مخدر یک معضل اجتماعی و
ملی به شمار میرود و فقط مربوط به قشر خاصی نیست و در صورتی که همه اقشار
جامعه اعم از پیر و جوان، زن و مرد به صورت فراگیر وارد عرصه پیشگیری از
اعتیاد شوند، قطعا نتایج مثبت و موثری را در زمینه کاهش گرایش به مصرف مواد
مخدر شاهد خواهیم بود.سن اعتیاد در جامعه ما پایین آمده است و آمار گرایش
نسل نوجوان و جوان به مواد اعتیادی روز افزون شده است.نتایج تحقیقات نشان
میدهد بیشتر معتادان، مواد را در محدوده سنی 15 تا 26 سالگی و با سیگار
شروع کردند.با توجه به اینکه سن مصرف مواد مخدر و روان گردانها کاهش یافته،
دختران جوان نیز برای مدگرایی و انجام برخی رفتارهای هنجارشکن به سمت
استعمال این مواد روی آوردهاند در جامعه امروزی ارزشهای نوجوانان و
جوانان در مقایسه با گذشته دچار تغییراتی شده، اعتقاد و ایمان ضعیف و روابط
آزاد با جنس مخالف از سوی برخی از آنان باعث شده تا دختران جوان به راحتی
به سمت مصرف مواد مخدر صنعتی و شیمیایی روی بیاورند. زنان به دو علت در
باتلاق اعتیاد سقوط میکنند یکی به خاطر اثبات وفاداری و علاقه به مرد مورد
نظرشان که ناشی از فریب خوردن و اجبار است و یا با این باور دروغ که
موادمخدر صنعتی و روانگردان اعتیاد ندارد به دام اعتیاد گرفتار میشوند. در
این میان هم بعضی از مردان برای سوءاستفاده در توزیع و فروش مواد مخدر
آنها را به تار عنکبوتی خود می کشند. از سوی دیگر کنجکاوی و خودبزرگ نمایی
برای عقب نماندن از غافله دوستان از علل دیگر بروز اعتیاد در زنان است.
وقتی زنان دچار اعتیاد میشوند آسیب
اجتماعی شدیدتری در انتظار آنان بوده زیرا پذیرش یک زن معتاد در جامعه
بسیار سختتر از مردان معتاد است، بنابراین تلاش میکنند اعتیاد خود را
پنهان کنند، زنان عمدتا برای ترک و درمان اعتیاد دیرتر از مردان اقدام
میکنند حمایت اجتماعی و خانوادگی از زنان معتاد برای ترک اعتیاد کمرنگ است
و آنها با مشکلات بسیاری برای درمان مواجه هستند. خانواده بعنوان مهمترین
عامل در این زمینه نقش دارد، در این رابطه خانواده هم میتواند نقش
بازدارنده ایفاء کند و هم نقش اجرا کننده داشته باشد. خانوادههایی که از
روابط سرد بین اعضاء رنج می برند، در آن مصرف سیگار و مواد مخدر رواج دارد و
یا بی قانونی و از هم گسیختگی در آنها حاکم است و خانواده هایی که نظارت و
کنترل کمتری نسبت به همدیگر دارند بیشترین بستر ابتلا و گرایش به مواد
مخدر را فراهم میکنند.متاسفانه مراکز ترک اعتیاد ویژه زنان بسیار محدود
است و نمیتوان اقدامات درمانی و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را برای آنان
انجام داد.بسیاری از زنان به دلیل نداشتن اطلاعات کافی از عواقب اعتیاد به
مصرف مواد روی میآورند، آنان در بار اول مصرف، احساس شادی و خوشایند
کاذبی را میکنند و این باعث میشود که در روزهای دیگر مقدار بیشتری از
مواد را مصرف کنند.
علت کمرنگ بودن موفقیت در مبارزه با مواد
مخدر، ضعف مشارکت عمومی و اجتماعی در پیشگیری و درمان است. مافیای مواد
مخدر تمام قدرت و امکانات خود را برای نابودی جوانان بویژه زنان متمرکز
کرده و مقابله با آنها نیازمند عزم ملی و جهاد اجتماعی است. لذا برای توفیق
کامل در راه مبارزه با مواد مخدر باید مردم کنار دولت قرار گیرند.اعتیاد
همه افراد جامعه را تهدید می کند و حتی فرزندان خود ما نیز ممکن است در
معرض خطر این بلای خانمان سوز باشند پس آنچه مهم است لزوم مشارکت مردم در
امرمبارزه با موادمخدر است همچنان که سیاست دولت نیز در برخورد با این
پدیده شوم به صورت همگانی و اجتماعی است. زمینه های متنوعی برای گرایش
افراد به اعتیاد وجود دارد در کنارهمه این زمینه ها سوداگرانی هم هستند که
رواج اعتیاد را به جد دنبال می کنند و باید با آن ها مقابله نمود. خانواده
میتواند از فرزندان شخصیتی قوی، جرأتمند و مسئولیتپذیر در برابر
آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد و الکل بسازد و یا شخصیت آنان چنان نرم و
شکننده تربیت کند که توان نه گفتن به فشار همسالان را نداشته باشد.پاسخگوئی
به نیازهای روانی-عاطفی فرزندان، داشتن ارتباط مثبت و صمیمانه، وقت گذاشتن
اختصاصی برای هریک از فرزندان، ایجاد فضای شادی و نشاط در خانواده از جمله
عوامل بسیار مهم خانوادگی در پیشگیری از اعتیاد فرزندان است. امکانات
رفاهی، تفریحی و ورزشی موجود پاسخگوی نیاز نسل نوجوان و جوان درجامعه نیست
از این رو توجه بیشتر مسئولان به توسعه اماکن فرهنگی، ورزشی، اجرای
جشنوارههای بومی محلی، برگزاری مسابقات ورزشی، ایجاد بسترهای لازم برای
فضای کار و اشتغال، ازدواج آسان، توانمندسازی خانوادهها، آگاهیبخشی به
دانشآموزان و دانشجویان برای پیشگیری از اعتیاد در جامعه یک اولویت مهم در
راستای اجتماعی شدن علیه مواد است.
عمده گرایش هایی که به سمت
قاچاق و مصرف مواد مخدر است، ریشه اقتصادی دارد وانواع بیماری ها و جرایم
ناشی از این معضل است و فقر اقتصادی نیز در این زمینه تاثیر زیادی دارد. در
حال حاضر دچار معضل مواد روانگردان و صنعتی هستیم و اگر روزی مرزها را
کنترل می کردیم که مواد مخدر وارد نشود، امروز باید نگران لابراتوارها
باشیم که مواد صنعتی را تولید و توزیع می کنند. مصرف تریاک و ترکیبات آن
همچنان بیشترین مصرف مواد مخدر را در کل کشور دارد. رتبه دوم موادمخدر را
آمفتامینها و محرکها دارد و رتبه سوم را کراک یا هروئین فشرده و رتبه
چهارم مصرف مواد مخدر مربوط به حشیش یا سیگاری یا بنگ است.میزان مخرب بودن
مواد مخدر صنعتی هزاربرابر مواد مخدر سنتی است وسهولت انتقال این مواد و
دسترسی آسان به این مواد خود معضلی است که باید با جدیت روی آن کار
شود.مهارتهای زندگی باید بیش از گذشته به دانش آموزان و دانشجویان ارئه
شود، امروزه متاسفانه برخی از جوانان ناخودآگاه و با القابی فریبنده همچون
زیبایی، لاغری، تمرکز بر روی دروس دانشگاهی و موفقیت بیشتر در کنکور
سراسری گرفتار معضل مواد مخدر صنعتی میشوند که این مساله و معضل موید
ضرورت مهارت آموزی و افزایش دانش و آگاهی جوانان نسبت به عوارض خطرناک این
مواد است.
با گذشت سالها ثابت شده که مؤثرترین و جدیدترین شیوههای درمانی اعتیاد با میزان بالایی از عود همراه خواهد بود؛ زیرا محیط بیماریزا هر پیشرفتی را که در درمان آنها حاصل شود، تحلیل میبرد. محیطی که داروها و مواد در آن به راحتی قابل دسترسی است و شبکهی اجتماعی دوستانی که حمایت کننده و تداومبخش سوء مصرف مواد هستند، در آن حضور دارند؛ بنابراین پیشگیری چارهای منطقی برای ایمنسازی روانی و جسمانی ارائه میدهد. فرض بنیادی راهبردهای پیشگیرانه این است که پیشگیری از سوء مصرف مواد راحتتر، کم هزینهتر و مؤثرتر از درمان آن است؛ به این خاطر که برنامهی پیشگیری مناسبی برای جمعیت مورد هدف اتخاد شود.در برنامههای مربوط به پیشگیری از اعتیاد در مدارس، فعالیتهای آموزشی جایگاه خاصی دارد؛ به گونهای که دانشآموزان توسط چنین برنامههایی در مقابل موقعیتهایی که مصرف مواد مخدر را تسهیل میکند، ایمن میشوند. از اهداف برنامههای آموزشی، شکستن ارزش استفاده از مواد مخدر و آشناسازی افراد با مشکلاتی است که در ابعاد اجتماعی و خانوادگی گریبانگیر آنها میشود. فرایند آگاهسازی میتواند به دو شکل صورت پذیرد:
الف) آگاهسازی نوجوانان از تجارب تلخ و منفی افراد معتاد به صورت مکتوب و یا به کمک وسایل سمعی وبصری (غیر زنده)
ب) در روش دوم با حضور معتادان و به صورت زنده این تجارب تلخ و ناگوار به نوجوانان منتقل میشود و آنان اجازه مییابند از ابعاد زندگی معتادین اطلاع یابند. تحقیقات نشان میدهد در مورد اصلاحات رفتاری، روش دوم بهتر است؛ زیرا در اصلاحات رفتاری، تکنیکهای رفتار درمانی که به صورت زنده ارائه میشوند، نسبت به تکنیکهای غیرزنده تأثیرگذاری بیشتری در اصلاح رفتار دارند.
همزمان با روز جهانی مبارزه با مواد مخدر برنامههای آموزشی و کارزارهای رسانهای متعددی در کشور به منظور «بسیج منابع و حمایتها» و «ترغیب افراد و جوامع برای اقدام بر علیه مصرف مواد» برگزار میشوداعتیاد به مواد مخدر یکی از مهمترین معضلات اجتماعی ، اقتصادی و بهداشتی است که عوارض ناشی از آن تهدیدی جدی برای جامعه بشری محسوب شده و موجب رکود اجتماعی در زمینه های مختلف می گردد. دشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی از طریق تهدید نرم و مواد مخدر نسل جوان را جذب و به آنان ضربه وارد می کنند لذا بایستی با کارهای فرهنگی همه مردم را در خصوص توطئه های دشمنان آگاه کرد. بی شک، امروزه وظیفه تبلیغ درباره ضدارزشی بودن اعتیاد و مواد مخدر، به رسانه ها محدود نمی شود، بلکه این امر باید در همه سطوح اجتماعی اجرا شود این تبلیغات باید از مدرسه و خانواده آغاز شود تا با معتاد و قاچاقچیان مواد مخدر و تبلیغاتی که انجام می دهند، مبارزه شود. نکته مهم در تبلیغ برضد پدیده اعتیاد و مبارزه با مواد مخدر این است که تبلیغات و مبارزه با آن به صورت کارشناسانه صورت پذیرد، یعنی هر کس، به صرف این که با مواد مخدر یا اعتیاد مخالفتی دارد، نباید عهده دار تبلیغات شود. اگر تبلیغات و مبارزه اندکی بدون ضوابط اجرا شود، نتیجه عکس به بار خواهد آورد.
نام ایدز، به خودی خود برای ایجاد لرزه بر اندام انسان کافیست،که گرچه راههایی برای پیشگیری از آن کشف شده اما هنوز درمان ندارد. ایدز یک بیماری عفونی است که توسط ویروس اچآیوی باعث نقص و تحلیل شدید قدرت سیستم ایمنی بدن انسان و بدنبال آن باعث رشد بیماریها یعنی عفونتهای فرصت طلب و سرطانها شده و سپس باعث مرگ می شود.بدون شک این مسئله به همان اندازه که یک مشکل بهداشتی است یک مشکل اجتماعی نیز هست که اپیدمی پنهان آن لزوم همبستگی و حمایت از افراد و خانواده قربانیان را طلب می کند تا روند صعودی آن متوقف شود.
ایدز، یکی از تهدیدهای اصلی زندگی در جهان امروز و یکی از پرسشهای جدی انسان امروز در حوزه سلامت و درمان به شمار میرود. این بیماری برای نخستینبار در دهه هشتاد قرن بیستم کشف شد و از آن تاریخ تا کنون جان میلیون انسان را گرفته است. ایدز، یکی از پرتلفاتترین بیماریهای جهان معاصر است. از دهۀ هشتاد تا کنون، بیماری ایدز، بیش از بیستوپنج میلیون انسان را به کام مرگ فرستاده است. آنچه نگرانکننده است این است که تلفات ناشی از این بیماری سیر صعودی داشته است، برای نمونه، تنها در سال گذشته بیش از سهونیم میلیون نفر در سراسرجهان بر اثر ابتلا به ایدز جان خود را از دست دادهاند.
در شرایط کنونی، بیش از چهل میلیون انسان در جهان به این بیماری مبتلا شدهاند؛ این هیولای افسار گسیخته قرن، اگرچه در نگاه اول، یک بیماری همانند بیماری های خطرناک دیگر به شمار می رود، اما پدیده مرموزی است که وسعت بی حسابی از آسیب های مختلف را در زوایای پنهان خود، مخفی کرده است.مهم نیست که ویروس اچآیوی اولین بار چه زمانی و چگونه، نسل انسان را هدف گرفت، مهم آن است که آمارها همان گونه که از پیشرفت نسبی جهان توسعه یافته در کنترل این بیماری و ابعاد مختلف آن حکایت دارند، روایتی غم بار از توسعه ابعاد قلمرو حکمرانی این ویروس در جهان درحال توسعه، بر صفحات تاریخ نگاشته اند، به گونه ای که این ویروس و بیماری ناشی از آن، به یکی از جدی ترین کابوس های درمانی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی جهان تبدیل شده است.
از ایدز باید گفت و نوشت و ماسکی را که از حیا و شرم و نفرت بر چهرهِ این کابوس هماره شب ها و روزها، خودنمایی می کند، از خاطر برد تا راه برای شناخت ابعاد پیدا و پنهان این بیماری و آگاهی از روش های کنترل عوارض آن، آشکار شود. بیماران مبتلا به ایدز به دلیل محرومیت از مشارکت اجتماعی مجبور به زیستن در پس پرده ای از غبار می شوند که این اندوه، از دغدغه سلامت و رهایی از بیماری، دردآورتر است. افراد جامعه، فرد آلوده به ویروس نقص ایمنی انسانی را طرد می کنند و او از فعالیت های اجتماعی و اشتغال محروم می ماند.
ایدز بیشتر از آنکه یک مشکل درمانی به حساب آید، در شمار معضلات و آسیب های اجتماعی قرار می گیرد. لذا انجام امور زیربنایی، ساختاری ، فرهنگسازی و نوآوری و اقدامات پیشگیرانه لازمه تحقق اهداف نیکوکارانه در حوزه ایدزاست وامیدواریم سازمانهای مردمنهاد بیشازپیش دراین حوزه ورود کنند و روزی فرارسد که در کنار این سازمانها ، اداره اماکن ، نیروی انتظامی ،وزارت ارشاد وشهرداریها نیزگوشه چشمی نسبت به حوزه سلامت نشان دهند.کلید حل مشکل ایدزآموزش است و رسانه ملی ما در این زمینه نقش مهمی دارد اما جای آن در همایش و گردهماییهای اینچنینی خالی است.
مردم باید بدانند این بیماری با یک آزمایش ساده قابل تشخیص است و اگر بیماری در مراحل اولیه خود شناسایی شود کاملا قابل کنترل خواهد بود زیرا در حال حاضر دسترسی به داروهای ضد اچ آی وی سهل است و ما جز معدود کشورهای منطقه هستیم که مبتلایان به ایدز به صورت کاملا رایگان درمان می شوند.سال 94 زنگ خطر موج سوم ایدز را شاهد هستیم؛ چراکه 40 درصد ابتلا به ایدز از طریق اعتیاد تزریقی و 40 درصد از طریق تماسهای جنسی و 20 درصد از علل دیگر حاصل میشود.باید نگران راه تغییر انتقال ایدز باشیم؛ چراکه جامعه معتاد محدود بود، ولی افرادی که فعالیت جنسی غیرایمن دارند در دسترس نیستند و این مسئله سلامت جامعه را به خطر میاندازد.
افزایش چشمگیر زنان مبتلا به ویروس اچ آی وی، کاهش سن ابتلا، تغییر راه انتقال از تزریق به سمت روابط جنسی و شیوع بیماری های مقاربتی مهمترین مسائلی است که امروز با آنها مواجه هستیم.بسیاری از مردم با تورهای گردشگری به کشورهای دیگر می روند و در آنجا به علت رفتارهای پرخطر و محافظت نشده جنسی در حالی به کشور باز می گردند که حامل ویروس اچ آی وی هستند.بسیاری از جوانان تصور می کنند با مصرف روانگردان و شیشه از ایدز دور می شوند زیرا تزریق در کار نیست در حالی که با مصرف روانگردان ها، حتی محجوب ترین جوان نیز شرم و محابا را کنار می گذارد و وارد روابطی می شود که تصور نمی کند.
در حال حاضر با موج دیگری روبهرو هستیم به این معنی که الگوی مصرف مواد مخدر از شکل سنتی به روانگردانها تغییر کرد. این مواد شدت ابتلا به ایدز را زیاد کرد، چرا که موجب افزایش رفتارهای پرخطر جنسی افسارگسیخته شد.کاهش تعداد مبتلایان اچ آی وی هنوز به عنوان، مهمترین اهداف تمام کردن اچ آی وی است. هنوز نگرانی های زیادی در رابطه با کم شدن سرعت کاهش ایدز و یا حتی افزایش ایدز در بعضی کشور ها وجود دارد.در دنیا ایدز کنترل شده، ولی در منطقه شمال آفریقا و خاورمیانه نه تنها کنترل نشده، بلکه رو به افزایش است، بنابراین باید از راههای میانبر استفاده کرده و از تجارب کشورهای موفق بهرهمند شویم.
جان کلام: ایدز جزئی از زندگی امروزه جامعه بشری است که نمیتوان با کتمان و پاک کردن صورت مسئله ، انتظار حل این معضل را داشت ؛در این خصوص اقدامات پیشگیرانه در حوزه بیماریتنها محدود به دستگاهها و مسئولان بهداشت و درمان نمیشود و بدون تردید تغییر نگرش در بین عموم مردم لازمه دستیابی به جامعهای آگاه و آماده در برابر بیماریهایی مانند ایدز و حتی سایر معضلات فرهنگی و اجتماعی است.
آموزش و اطلاعرسانی بهترین روش پیشگیری از این بیماری است چراکه به علت تنوع گروه هدف و گستره جغرافیایی نمیتوان یک نسخه واحد برای گروههای هدف پیچید.در این بین خانوادهها میتوانند با آموزش صحیح از ابتلابه این بیماری جلوگیری کنند.؛لازم بذکر است که نوع آموزش خانواده به فرزندانشان در گروههای سنی مختلف، متفاوت است و تاثیرگذاری والدین برای پیشگیری از رفتارهای پرخطر از سنین پیش دبستانی شروع میشود، در واقع حتی نوع مراودات خانواده در الگوسازی جوانان در آینده موثر خواهد بود.
تلنگر:بیش از 90 درصد موارد جدید ابتلابه ایدز در ایران از طریق تماس جنسی و به خصوص در شهرهای بزرگ و درگروه سنی 25 تا 30 سال است. این آتشفشان خفته به زودی بیدار میشود و حالت انفجاری در کشور خواهد داشت.
90 درصد مبتلایان بهHIVشناسایی،90
درصد افراد شناسایی شده تحت درمان و در 90 درصد افراد تحت درمان مطمئن شویم
که درمان باثبات وپایدار و موفق است وتا سال2030 به حذف همهگیری برسیم.
«استراتژی سریع پیگیرانه»:آگاهی90درصد افراد مبتلادرباره وضعیت بیماری خود-دسترسی90درصد افراد مبتلا به درمان ودر بدن 90درصد مبتلایانی که در حال درمان هستند،تاسال 2020 نتوان ویروس اچآیوی را شناسایی کرد.