یادگیری فرایندی است که بر اساس تجربه به وجود میآید و تغییراتی نسبتاً دائمی در احساس، تفکر و رفتار فرد ایجاد میکند. لغت تجربه نشان می دهد که برای ایجاد یادگیری تمرین و تکرار ضروری است و واژه فرایند به دنبالهای از تغییرات رخدهنده در ویژگیهای فرد یا شیء گفته میشود. بنابراین برای ایجاد یک یادگیری موثر باید در دامنه ای از زمان و همراه با تکرار، موضوع یادگیری را ثبات بخشیم .
در این میان برای آنکه بتوانیم از زمان یادگیری به صورت بهینه استفاده کنیم لازم است تا در هنگام مطالعه فعال باشیم. ادا کردن کلمات و موضوعات با صدای بلند و توجه به طرز قرار گرفتن بدن می تواند تمرکز و دریافت اطلاعات را افزایش دهد . به این منظور لازم است از لم دادن و یا خوابیدن خودداری کنید چرا که شرایط فیزیکی می تواند بر احساس و عملکرد افراد موثر باشد.
از دیگر روش های سودمند می توان به طرح های شبکه ای اشاره نمود . شما پس از فراگیری و درک مطلب با ارتباط دادن کلید واژه های هر بحث به صورت شاخه ای در واقع کل مطلب را در چند شاخه و زیر شاخه دسته بندی و خلاصه می کنید. با دیدن کلید واژه ها میتوانید با بازیابی بحث مربوطه کل مطلب را در ذهن یاداوری نمایید.
روش مفید دیگری که می تواند روند یادگیری را تسریع نماید این است که نکات مهم را به صورت واژه های کلیدی با خط کشیدن زیر آنها برجسته نماییم. همچنین حاشیه نویسی پس از مطالعه درس می تواند با انتقال مطالب به خاطر سپرده شده روی کاغذ ثبات انها را در ذهن گسترده تر سازد . در این روش ابتدا مطالب را بخوانید و درک کنید و سپس بر روی کاغذ بیاورید.ضمن آنکه در هنگام مرور پیش از امتحان نیز می توانید از آنها استفاده نمایید.
پس از فراگیری و درک مطلب با ارتباط دادن کلید واژه های هر بحث به صورت شاخه ای در واقع کل مطلب را در چند شاخه و زیر شاخه دسته بندی و خلاصه کنید.
با بهره گیری از اصول یادگیری بهینه می توانید کیفیت مطالعه را افزایش دهید. در سطور زیر بخشی از این راهکارها را خدمت شما ارائه می دهیم.
1/ مطلب تازه را با مطالب یاد گرفته شده قبلی مرتبط کنید. به این صورت یادگیری به صورت معنادار شکل خواهد گرفت و دیرتر فراموش می شود.
2/ مطلب یادگیری را به صورت سه رمز دیداری, شنیداری و معنایی درآورید. یعنی به صورت تصویر در ذهن, تکرار با لفظ, ارتباط معنایی با محرک های دیگر درآورید. پژوهش ها نشان داده رمز شنیداری یعنی مرور و تمرین و تکرار ذهنی مطالب از رمزهای دیگر غالب تر است.
3/ تقطیع عبارت است از دسته بندی اطلاعات به واحدها یا قطعه های کمتر. مثلا اگر قرار است مجموعه اعداد زیر را به حافظه بسپارید : 3789645 اگر اعداد را به صورت دوتایی و یا سه تایی و با ایجاد ارتباط معنایی حفظ کنید راحت تر خواهد بود تا زمانی که هر عدد را به صورت مستقل از حفظ نمایید.
4/ تکرار اطلاعات و مطالب سبب انتقال آنها به حافظه بلند مدت است. البته تکرار بهمراه ارتباط دادن با مطالب قبلی.
5/ استفاده از واسطه ها: مثلاً برای به خاطر آوردن دو کلمه شانه- لیوان, از واسطه ذهنی "شانه در لیوان است" استفاده کنید.برقراری ارتباط ذهنی بین مطالب باعث ایجاد تصویر ذهنی و مواد کلامی و استفاده از هردو نیمکره می گردد که یادگیری را آسان تر می کند.
7/ سازمان دادن مطالب. تنظیم و ترسیم مطالب به صورت درختی.
8/ تداعی مطالب قابل یادگیری با مکان یا وسائل خاص. مثلا اگر میخواهید تعدادی از خرده وسایل مکانیکی را به یاد بسپارید کافیست یک وسیله را که دارای چنین جزئیاتی است در نظر داشته باشید . با تداعی این وسیله جزئیات آن به خاطر خواهد آمد.
9/ روش کلمه کلید برای آموزش زبان خارجه: پیدا کردن کلمه ای در زبان مادری که از لحاظ تلفظ با کلمه ای که می خواهید یاد بگیرید شبیه باشد. سپس ایجاد یک تصویر ذهنی که کلمه بیگانه را با کلمه زبان مادری ارتباط دهد. مثل کلمه بیگانه Carta که کلمه کارت تداعی می شود. سپس Carta که به معنی نامه است را با کارت ارتباط دهید (یعنی ارتباط معنایی و ذهنی بین کارت و نامه). از این پس با شنیدن کلمه Carta این ارتباط در ذهن مجسم می شود. و شما با آسانی معنای آن را به خاطر می آورید.
از نخبگی تا مشروطی
چگونه یک دانشجوی موفق شویم؟
وقتی ایام امتحانات نزدیک است و یکی از دغدغه های مهم دانشجویان تنظیم زمان و مطالعه دروس به تعویق افتاده است. به خصوص که بیشتر دانشجویان عادت دارند که درسها را بر روی هم انباشته کرده و آن را برای شب امتحان به طور تجمیعی بخوانند.
مدیریت زمان یک مهارت ضروری برای دانشجویان است. مدیریت زمان به دانشجویان کمک خواهد کرد تا با فشار و استرس کمتری مطالعه کنند. راهبردهای خودیاری که در ادامه به شما ارایه می دهیم، در این زمینه بسیار به شما کمک خواهد کرد:
سازمان دهی
سازمان دهی زمان و ملزم کردن خود به فرآیند مطالعه یک فرآیند چالش انگیز برای اکثر دانشجویان است. زیرا وقتی ما مدرسه را به پایان می رسانیم و وارد محیط دانشگاه می شویم، قید و بندهای موجود در محیط آموزشی، کاهش چشم گیری می یابد ولی از طرف دیگر با اینکه وقت آزاد بیشتری در اختیار دارید، اما حجم درسها افزایش چند برابری یافته و نیاز است که دانشجویان استقلال عمل بیشتری در فرایند مطالعه اتخاذ کنند. چون دیگر کنترلها، درس پرسیدنها، امتحانات مکرر، حساسیتهای خانواده و .. وجود ندارد و اگر دانشجویی بخواهد بعد از ورود به دانشگاه به صورت خودکار فعالیت نکرده و توجهی به این تغییرات نداشته باشد مسلما با شکست تحصیلی مواجه می گرد.
سازمان دهی برای شما ضروری است .اگر می خواهید با مشکلات تحصیلی مواجه نشوید، سازمان دهی و برنامه ریزی را باید از همان اولین روزهای نیمسال تحصیلی آغاز کنید.
اگر شما بخواهید نسبت به مدیریت زمان و تقسیم بندی دروس در زمانهای مشخص بی اهمیت و بی توجه باشید و بعد از ورود به دانشگاه برنامه ریزی درستی نداشته باشد ممکن است که:
- بعد از مدتی احساس بیهودگی در رشته تحصیلی تان به شما دست داده و احساس کنید که تمام راه را اشتباه آمده اید.
- ساعات زیادی از روز را صرف فعالیتهای نامناسب و بی نتیجه خواهید کرد
- زمان کمی را صرف استراحت،آرامش و روابط شخصی تان می کنید چون برنامه زندگی از دستتان خارج می گردد.
- از دست دادن آخرین فرصت تحویل پروژه های کلاسی و دانشجویی و زمانهای تمدید شده و یا انجام بی کیفیت و بی دقت فعالیتهای دانشجویی در انتظار شما خواهد بود.
- در مورد زمان دقیق و به موقع تکالیف و مسئولیت های دانشجویی همیشه در تردید هستید.
- همیشه برای به اتمام رساندن پروژه ها، فرا رسیدن زمان امتحانات و آمادگی برای آنها، ارایه کنفرانس،ارایه پژوهشهای دانشجویی و .. تحت فشارو استرس شدید خواهید بود.
این نکات برای برنامه ریزی تحصیلی به شما توصیه می شود:
- این عادت را در خود پرورش دهید که انجام تکالیف و مسئولیت های دانشگاه را در اولویت قرار دهید و بین تکالیف مختلف نیز اولویت بندی ایجاد کنید. برای این کار یک برنامه ریزی را بر روی یک کاغذ ثبت کنید. کاغذ را به دو ستون تقسیم کنید.
ستون اول: کارهایی که باید انجام دهم .ستون دوم: کارهایی که دوست دارم انجام دهم
سپس کارهای مورد نظر را زیر هر یک از ستونها بنویسید و با انجام هر یک از این کارها، یک تیک در کنار آنها بزنید.
- اهداف کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت مشخص کنید. برای مثال برای هر روز، هر هفته و هم نیمسال تحصیلی برنامه ریزی داشته باشید.
- یک برنامه ریزی یا تقویم سالیانه درسی داشته باشید. برای سهل الوصول بودن این تقویم درسی سعی کنید روزها و کارهای بسیار مهم تحصیلی تان، آخرین فرصتهای تحویل پروژه، تاریخ امتحانات میان ترم و پایان ترم و ... را در این تقویم با رنگی متفاوت ثبت کنید.
واقع گرا باشید و هیچگاه اهداف دور از دسترس و توان خود از قبیل شش ساعت مطالعه بی وقفه و بدون استراحت، شب تا صبح بیدار ماندن، خاموشی مطلق تلویزیون، قطع رابطه با دوستان و ... نداشته باشید و برنامه ای منطقی و مطابق با توانایی تان تنظیم کنید.
- یک جدول زمانی هفتگی برای خود تنظیم کنید. به طور قطع هفته های یک سال یا یک نیمسال تحصیلی مانند یکدیگر نخواهد بود و هر هفته ویژگی های خاص خود را داراست بنابراین در این جدول زمانی هفتگی، کلاسها، سفرهای اتفاقی و تفریحی، اردوها، کارهای نیمه وقت، درگیری های شغلی، ملاقات با دوستان و اقوام و .. را مشخص کنید. سپس زمانهای خالی تان را هم مشخص کنید تا بتوانید از این فرصتها برای مطالعه دروس استفاده نمایید.
- از رویدادهای غیر منتظره که برنامه مطالعاتی شما را بر هم می زند هراس نداشته باشید. این برنامه ریزی تنها یک راهنماست تا شما دچاراغتشاش فکری نشوید اما بهتر است که انعطاف هم داشته باشید و نسبت به این برنامه ریزی تان دیدگاه مطلق نداشته باشید.
- سبک یادگیری خود را پیدا کنید یعنی بررسی کنید . سپس بر اساس دریافت این مساله، برنامه درسی مناسب و روش مطالعه مطلوب را برای خود مشخص کنید. مثلا از خودتان بپرسید من صبحها بهتر متوجه درسها می شوم و یا بعد از ظهرها؟ مطالعه فردی برایم مفیدتر است یا جمعی؟ چه مکانی را برای مطالعه مطلوب تر می دانم؟ و ..
- فراموش نکنید در ایام امتحان برنامه ریزی تان متفاوت از ایام دیگر سال تحصیلی خواهد بود. مدیریت زمان(از ابتدای سال تحصیلی)برای امتحانات پایان ترم از جمله برنامه ریزی های بلند مدتی است که از ابتدای ترم باید مورد توجه قرار گیرد.
- واقع گرا باشید و هیچگاه اهداف دور از دسترس و توان خود از قبیل شش ساعت مطالعه بی وقفه و بدون استراحت، شب تا صبح بیدار ماندن، کم غذا خوردن، خاموشی مطلق تلویزیون، قطع رابطه با دوستان و ... نداشته باشید و برنامه ای منطقی و مطابق با توانایی تان تنظیم کنید. از طرف دیگر به خاطر تعهد خود به برنامه ریزی تان و همچنین موفقیتهای تحصیلی تان، پاداش دهید و حتی برای خودتان هدیه بخرید.
یک لالایی ماندگار برای کودک من
جنین از 18 هفتگی میشنود، در 28 هفتگی نسبت به صدا واکنش و حتی عکس العمل عضلانی نشان میدهد.یکی از اولین علایم شنوایی در جریان پخش نوای آهنگین برای جنین های 4 تا 5 ماهه در زایشگاه مادران لندن به اثبات رسید. نوعی خاص از صدا آنها را بیقرار می کرد و نوعی دیگر آنها را به آرامش می داد. جنین ها به ما می گویند که از صداهای خیلی بلند خوششان نمی آید ولی نه آنکه خواستار سکوت باشند.
در دوران حاملگی جنین برای شنیدن صدای مادر مجهز تر است چون صدای مادران ریز تر است و صدای پدران بم تر .بخش های مربوط به شنیدن صداهایی با فرکانس بالاتر تا پیش از تولد کاملا رشد کرده اند ولی بخشهای شنیدن صداهای بم تا قبل از سن بلوغ به درستی تنظیم نمیشوند. از این زمان به بعد سه استخوان مربوط به گوش میانی جزو اولین استخوانهایی هستند که شروع به سخت تر شدن می کنند. به طوری که کودک علی رغم تکامل کافی مراکز شنوایی در مغز قادر به شنیدن است. مایع آمنیوتیکی که اطراف کودک را فرا می گیرد بهترین منبع انتقال دهنده اصوات به کودک بوده و کودک به وسیله آن می تواند صدای معده ، ضربان قلب ، و صدای مادر را بشنود.
از 5 ماهگی جنین درون رحم تا 3 سالگی سمت راست مغز خیلی فعال نیست و هر چیزی که کودک می بیند و می شنود در سمت چپ مغز ثبت می شود و بعد ناخودآگاه انسان را می سازد که تا آخر عمر همراه اوست و دیگر به سختی قابل تغییر است و بسیاری از اعمال انسان را این ناخودآگاه می سازد .تلاش والدین باید این باشد که ناخودآگاه را پر از خاطرات شیرین و آموزشی کنند.
مفاهیمی که میتوان در دوران جنینی به کودک آموخت:
1.لمسی: نوازش -مالیدن
2.حرکتی:جنبیدن-برخاستن
3.صوتی:موسیقی-سروصدا-آواز
4.عملکرد بدن:سرفه-سکسکه
5.تصویری:تاریکی-روشنی
6.دمایی:سرما-گرما
7.حرکات جنین:لگد زدن
آموختن هر کدام از این مفاهیم زمان و تمرین خاصی دارد.
آموختن این مفاهیم به جنین کمک می کند که قبل از تولد درک صحیح تری از محیط بعدی خود و جهان داشته باشد و این موضوع را که غیر از رحم فضای دیگری در جهان وجود دارد را درک کند.
به تازگی دریافته اند نواهای پخش شده در زمان جنینی نوزادان در سال نخست تولدشان بهترین لالایی هنگام خوابشان است. به گزارش کی اس ال نیوز نوزادان بلافاصله پس از آغاز زندگی به تمامی صدا هایی که در دوران جنینیشان شنیده اند عکس العمل نشان می دهند و گاه دچار آرامش و گاه دچار پریشانی می شوند .در این تحقیق مشخص شده است که والدینی که در زمان جنینی فرزندشان به صدای خاص گوش داده اند در سال نخست تولدکودک شاهد عکس العمل های نوزاد به همان صدای خاص خواهند بود و می توانند با کمک همان صدا کودکشان را آرام کنند.
بررسی های انجام شده حاکی از آن است که مغز جنین اطلاعات قابل توجهی را در حافظه خود نگاه می دارد و کودکان زمانی که قادر می شوند اولین کلمات و جملات را به زبان بیاورند ، همیشه سعی می کنند همان چیزهایی را بگویند که در روزهای اول تولد و در دوران زندگی درون رحمی شنیده و به خاطر سپرده اند.
با این اوصاف پی بردیم که جنین نسبت به محرک های صوتی واکنش نشان می دهد ، این امر به این معناست که او صدا ها و آهنگ کلام و زمینه گفت و گوهای والدین را به حافظه خود می سپارد.
به بیان دیگر والدین آگاه و هشیار می توانند با کلام آرامش بخش خود ، صدای روح نواز و ملکوتی قرآن ، طنین زیبای اذان ، سرود لا اله الا الله ، خواندن کتابهایی که از محتوایی مفید برخوردارند ، هم صحبت شدن با انسانهای مومن و وارسته که کلامشان کلام حق و آرامش بخش جان است و ... در بهداشت روان و سلامت جسم و رشد مطلوب جنین و هوشمندی و تقویت حافظه اش نقشی بسیار موثر داشته باشند.
بررسی های انجام شده حاکی از آن است که مغز جنین اطلاعات قابل توجهی را در حافظه خود نگاه می دارد و کودکان زمانی که قادر می شوند اولین کلمات و جملات را به زبان بیاورند ، همیشه سعی می کنند همان چیزهایی را بگویند که در روزهای اول تولد و در دوران زندگی درون رحمی شنیده و به خاطر سپرده اند.
یکی از شایعترین اختلالات در انحناهای ستون فقرات، گودی بیش از حد کمر است.
در ستون فقرات یکسری فرو رفتگی ها و برجستگی هایی در قسمت های مختلف وجود دارد. در حالت طبیعی فقرات گردن دارای یک انحنا ( تقعر ) به سمت داخل، فقرات پشتی انحنا بسمت خارج ( تحدب ) و ناحیه ی کمر انحنای رو به جلو ( تقعر ) می باشند. این انحنای کمر، اصطلاحاً لوردوز نامیده می شود و اصولا توانائی ایستادن ما تا حد بسیار زیادی مدیون همین انحناهاست. میزان انحنای ستون فقرات در یک ناحیه، بر سایر قسمتها نیز اثر گذاشته و می تواند آنها را تغییر دهد.
میزان انحنای کمر بیشتر از حد میزان طبیعی را هیپرلوردوزیس یا گودی بیش از حد کمر می نامند.
علت ایجاد گودی کمر چیست؟
- ستون فقرات توسط تعداد زیادی عضله محافظت می شود که سلامت و تعادل آنها در سلامت و نرمال بودن حالت ستون فقرات نقش بسیار مهمی ایفا می کند.
عدم تعادل در عضلات نامبرده یعنی قوی بودن برخی و ضعف یا گرفتگی بعضی دیگر از آنها، موجب پدید آمدن ناهنجاری هایی در شکل کلی ستون فقرات خواهد شد.
در این میان نقش عضلات شکمی، بازکننده های مفصل پا به لگن در ایجاد هیپرلوردوزیس، از سایر عضلات مهمتر است.
- آکندروپلازی: این بیماری ارثی بوده و با اختلال در رشد و تکامل استخوان ها و نسوج غضروفی همراه است.
- التهاب دیسک کمر یا قوز بیش از حد ناحیه ی پشت: در این حالت ستون فقرات کمر بطور جبرانی دچار انحنای بیش از حد می گردد.
- چاقی: خصوصا بزرگی بیش از حد شکم و ضعف عضلات این ناحیه باعث کشیدگی بیش از حد ستون فقرات بسمت جلو و افزایش گودی کمر خواهد شد.
- پوکی استخوان: با تسهیل تغییر ارتفاع و شکل نرمال مهره ها باعث تغییر انحناهای طبیعی ستون فقرات می شود.
- در رفتگی تدریجی مهر ه ها: این حالت اغلب در ناحیه ی کمر دیده می شود و با لغزش یا جابجائی مهره ها همراه است. این بیماران معمولا از کمر درد، احساس جدا شدگی کمر و گودی بیش از حد کمر و برجستگی باسن شکایت دارند.
- ضعف عضلات شکمی در اثر علل مختلف
به نکات زیر توجه کنید:
در زمان نشستن، کف پا را صاف بر روی زمین قرار دهید، صندلی خود را تنظیم کنید.
وقتی ایستاده اید، یک پا را مستقیم روی زمین و دیگری را روی یک پله، چهار پایه و یا هر چیز مشابه. این کار حمایت کمرتان را افزایش خواهد داد.
بهترین حالت برای خوابیدن، وضعیت صورت و شکم رو به بالاست، در حالیکه بالشی زیر زانوها قرار گیرد، اما در صورتی که تمایل دارید بر روی شکم بخوابید حتما بالشی زیر شکم خود قرار دهید .
بسیاری از افراد گمان میکنند قوس کمرشان غیر طبیعی است در صورتیکه اشتباه میکنند و این قوس باید وجود داشته باشد. هر گاه این قوس از حالت عادی خارج شود فرد را بیمار تلقی می کنیم.
کمر شامل چند قوس مختلف است، عبارتند از قوس پشت سر که به سمت عقب قوس دارد، قوس در ناحیه گردن که به سمت جلو است، در ناحیه پشتی قوس به سمت عقب، در ناحیه کمری قوس به سمت جلو و در ناحیه لگن یا خاصره قوس دوباره به سمت عقب است که این حالت مانند یک فنر نیروهای وارده به کمر را به طور متعادل پخش می کند و در نتیجه فشار در یک نقطه متمرکز نمی شود. کم و زیاد شدن این قوس ها می تواند موجب ایجاد اختلال در وضعیت کمر فرد و فشارهای غیرمتقارن به نقاط مختلف کمر شود.
شایعترین علت افزایش قوس کمر، ضعیف شدن عضلات پشتی کمری است اما در مواردی لیز خوردن مهره ها روی همدیگر نیز باعث افزایش قوس کمری می شود.
شما اگر احساس میکند مشکلی در قوس کمر دارید ابتدا به یک متخصص توانبخشی مراجعه کنید تا اگر مشکلی وجود داشته باشد توصیه های لازم انجام شود.
بدانید اصلاح قوس کمر به افزایش قد شما نخواهدانجامید مگر آنکه این میزان بیش از حد متعارف باشد که البته در آن صورت نیز شما نیازمند عمل جراحی ستون فقرات خواهید بود.
عوامل ایجاد کننده لوردوز (قوس کمر) کمری کدام است؟
1. دمر خوابیدن« نیروی جاذبه» قوس کمر را به سمت پائین کشیده که منجر به کوتاهی عضلات می گردد.
2. ضعف عضلات شکم « عضلات راست شکمی».
3. ضعف عضلات کمر.
4. چاقی « شکم برآمده» رانده شدن عضلات بدلیل نیروی جاذبه و کشیده شدن عضلات داخلی شکم و پشت.
5. مادر زادی
6. شلی رباط ها « به صورت ارثی دیده می شود» افرادی که شکم را به جلو داده و به سمت عقب خم می شوند.
7. ضعف عضلات ران « در بعضی در رفتگی مادر زادی در هر دو ران وجود دارد».
8. در اثر شکستگی یا فشار جابجایی مهره ها روی هم که مرکز ثقل به سمت جلو می باشد « ایجاد درد».
9. علت اصلی در حالت نشسته طول عضلات خم کننده ران کوتاه می شوند، یا کمر را به ران نزدیک می کنند« سوئز خاصره» مهم ترین علل کمر درد کوتاهی این عضلات می باشد.
حرکات اصلاحی گودی کمر
- فرد به پشت می خوابد و عضلات شکم و باسن را منقبض می کند و کمر را به زمین فشار می دهد و چند لحظه این حالت را حفظ می نماید. سپس استراحت نموده و این کار را تکرار می کند.
- فرد به پشت می خوابد و سرش را از زمین بلند می کند. در این حالت عضلات شکم منقبض می شوند.
- فرد به پشت می خوابد، زانوها و رانها را خم می کند. فرد در حالیکه دستها را روی سینه قرار داده عمل بلند شدن را انجام می دهد تا جائیکه زاویه تحتانی کتف از زمین بلند شود.
- طاق باز خوابیده پاها را بالا آورده و نگاه می داریم. بهترین حالت آن است که پاها 20 درجه از زمین بلند شده « بیشترین انقباض در این وضعیت به عضلات وارد می شود»، هرچه پاها بالاتر بیاید فشار کمتر است.
- رعایت الگوی درست راه رفتن درطول روز، شکم را بداخل دادن و نگاهداشتن این حالت.
- روی زمین نشسته و پاها را کاملاً صاف نگه دارید. تنه را به سمت رانها آورده و بکوشید تا با دستها مچ پاها را لمس کنید (خم شدن به جلو از ناحیه کمر باشد)
- حرکت گهواره: در حالی که پشت خوابیده اید پاها را به سمت شکم جمع نموده و در حالی که دستها را دور پا قلاب نموده اید گهواره را اجرا نمائید.
- حالت چهار دست و پای گربه را به خود گرفته و با انقباض عضلات شکم بکوشید تا قوس ناحیه کمر را کم کنید.
بهتر است حرکات بالا را 3 تا 4 ست 20 تکرار در روز اجرا نمائید.
رعایت اصول صحیح نشستن چقدر در پیشگیری از مشکلات ستون مهرهها موثر است؟
طرز صحیح نشستن موجب حفظ حالت طبیعی ستون مهرهها شده و عضلات هر قسمت مجبور نمیشوند برای جبران وضعیت غلط نشستن کار بیشتری بکنند و دچار اسپاسم و خستگی شوند. کفپا، باسن، پشت و کتف شما باید در وضعیت صحیح قرار بگیرند تا احساس راحتی کنید. اگر پای شما به زمین نرسد و آویزان باشد موجب خستگی و درد میشود. اگر کتف به صندلی نچسبد، سر به ناچار در حالت جلو میافتد و خستگی،گرفتگی عضلات گردن و گاهی سوزش کتف را موجب میشود.
گاهی افراد خود را روی صندلی سر میدهند و به حالت نیمهلال مینشینند. این کار به ستون مهرهها آسیب میرساند؟
نشستن طولانیمدت در این وضعیت به ستون مهرهها شکل میدهد و به خصوص اگر فرد در سنین رشد این طور بنشیند، این شکل گیری ناصحیح ستون مهرهها پایدار میشود.
آیا در سنین بالا میتوان بدشکلی ستون مهرهها را اصلاح کرد؟
عضله های ما در هر سنی 25 درصد قدرت تقویت دارند اما اگر در کودکی عضله های ما درست شکل بگیرند و انحناهای طبیعی در وضعیت اصولی رشد کنند ستون مهرهها شکل صحیح میگیرد.اگر در کودکی بد بنشینید ستون مهره بدشکل شده و در میانسالی اگر بخواهید عضله خود را تقویت کنید نیازمند صرف نیروی زیاد و البته بازدهی کمتر هستید.به هر حال جلوی ضرر و آسیب به ستون مهرهها را باید بگیرید و با رعایت اصول بهداشتی ستون مهرهها بر سلامت و شادابی خود بیفزایید.
توصیه آخر:
هنگام مطالعه، نوشتن، غذا خوردن و هر کار دیگر اصول درست نشستن را رعایت کنید. به سمت جلو خم نشوید و ستون مهرهها را در زاویه کمتر از 90 درجه قرار ندهید. حتی زاویه 90 درجه و کاملا صاف نشستن هم صحیح نیست باید در زاویه 110 تا 120درجه بنشینید. چون اگر سرتان را به جلو خم کنید دچار گرفتگی عضلات میشوید و بعد از مدتی سردردهای طولانی به سراغتان میآید و تمرکز کافی را نخواهید داشت. موقع نشستن پاها را به زیر صندلی نبرید. این کار گودی کمرتان را میافزاید و به زانوها فشار میآورد.
چگونه از بوی بد پا خلاص شویم؟
آیا نگران بوی بد پاهای تان هستید؟
عرق کردن پا ممکن است مشکلی ایجاد نکند. داشتن یک پای عرق کرده به معنای داشتن یک پای بد بو نیست.
برای کاهش بوی بد پاهایتان بایستی باکتری های مولد بوی بد را از بین ببرید. این باکتری ها در محیط گرم و مرطوب کفش های شما رشد می کنند.
برای خلاصی از بوی بد پاهای عرق کرده، به توصیه های زیر عمل کنید:
1- حتما جوراب بپوشید.
پوشیدن کفش بدون جوراب، باعث رشد باکتری های مولد بوی بد می شود. پوشیدن جوراب به خصوص جوراب نخی باعث کاهش بوی بد پاها می شود.
2- مرتبا جوراب های خود را عوض کنید.
هنگامی که به مدرسه یا سر کار می روید، چند جفت جوراب اضافی همراه خودتان داشته باشید و وسط روز آن را عوض کنید.
3- پاهای خود را در محلول آب و سرکه قرار دهید.
یک قاشق غذاخوری سرکه سیب را در دو لیتر آب حل کنید. سپس می توانید موقع تماشای تلویزیون یا خواندن روزنامه یا کتاب، پاهای خود را در این محلول قرار دهید.
4- به طور منظم پاهای خود را با آب و صابون بشویید.
نیازی نیست که از صابون های آنتی باکتریال برای کشتن میکروب های مولد بو در پاهایتان استفاده کنید. استفاده از صابون های معمولی کافی است.
5- می توانید از دئودورانت های مخصوص زیر بغل برای کاهش بوی بد پاهایتان استفاده کنید.
6- کفش ها را در هوای آزاد بگذارید.
هنگامی که پاهایتان را از کفش ها درآورید، آنها را در هوای آزاد (مثل بالکن) قرار دهید. اگر کفی کفش تان در می آید، آن را بیرون آورید و در معرض هوای آزاد قرار دهید. دو روز پشت سر هم، یک کفش را نپوشید.
شوهر مثل پدر نمی شه
خانمها جدی بگیرید:
نه مقایسه، نه مؤاخذه، نه سرزنش
برخی خانمها عادت دارند و دائم شوهر جوان خود را با پدر محترمشان مقایسه میکنند و از همسرشان همان قابلیتهائی را انتظار دارند که در پدر شاهد بودهاند بهطور مثال نحوه برخورد همسر و پدرشان با مسائل مختلف را میسنجند و از همسرشان انتقاد میکنند. البته ناگفته نماند که چون پدر از کودکی حامی دختر است و در مقابل مشکلات به مدد وی برمیخیزد، دختر ناخودآگاه او را تواناترین انسان روی زمین میبیند و میداند.
این باور بهتدریج در او چنان رشد مییابد که کلیت شخصیت پدر تحتالشعاع این نگاه قرار میگیرد یعنی دیگر نمیتواند عیبها یا کاستیهای شخصیتی پدر را دریابد یا اگر هم دریابد به دیده اغماض مینگرد و این امر چیزی از شکوه و اقتدار پدر در نزدش نمیکاهد.
با این تفاصیل طبیعی است که عروس خانم پس از ازدواج پدر خویش را بسیار برتر و قدرتمندتر از شوهر جوانش ببیند به ویژه اگر اختلافهائی پیش بیاید یا در مواجهه با مسائل و مشکلات، مرد جوان از همسرش حمایت نکند. عروس خانم که همواره پدرش را بهعنوان حامی در پشت سر خود داشته، از عدم حمایت شوهر میرنجد و ناخودآگاه کفه ترازو را به نفع پدر سنگین میکند.
از این رو تنها به مرور زمان و با برخوردهای اصولی شوهر ممکن است که بت ذهنی زن بشکند و به او نشان دهد واقعیت آنگونه نیست که در ذهنش ساخته و پرداخته است زیرا همه انسانها کاستیهائی دارند و کامل مطلق فقط خداوند است. به یقین انسان بالغ کسی است که بتواند معایب کسانی را که دوست دارد، ببیند.
خانمها باید بپذیرند مهارتهای انسانها یکسان نیست و لزوماً نباید شوهر از همان توانائیهائی برخوردار باشد که پدرشان برخوردار بوده است ناگفته نماند که واکنش پدر در این هنگام، بسیار مؤثر است.
البته خانمها نباید بیش از حد شوهرشان را سرزنش کنند. متأسفانه بسیاری از خانمها عادت به مؤاخذه دائم شوهر دارند. هر چند ممکن است در بسیاری از موارد حق با آنها باشد اما گفتن این جملات سرزنش کننده: ”چرا این کار رو کردی؟ چرا به حرفم گوش نکردی؟ مگه بهت نگفته بودم نکن؟ اگه یه سر سوزن به حرفم گوش میکردی، امروز وضعمان این نبود... “ اوضاع را بهتر نمیکند که هیچ، بدتر هم میکند چون در این لحظات، مسلماً شوهر متوجه اشتباهش شده و از خود ناراضی است و در مقابل اولین سرزنش شما طاقت میآورد اما در صورت تکرار عاصی میشود و فریادش به آسمان میرود و برخوردی میکند یا کلامی بر زبان میآورد که مشکل را دو چندان میکند.
تنها به مرور زمان و با برخوردهای اصولی شوهر ممکن است که بت ذهنی زن بشکند و به او نشان دهد واقعیت آنگونه نیست که در ذهنش ساخته و پرداخته است زیرا همه انسانها کاستیهائی دارند و کامل مطلق فقط خداوند است
سرزنش بیش از حد، موجب لجبازی میشود و چه بسا از سر لج، خطایش را مرتب تکرار کند. بله، تکرار کند، با اینکه خودش میداند خطاست زیرا سرزنش بیش از حد، عزتنفس او را خدشهدار میکند و نفس اهریمنیاش را به فعالیت وا میدارد تا با تکرار خطا از همسرش انتقام بگیرد. این واکنش ناپسند و بسیاری از کجاندیشیهای دیگر، زوج را رو در روی هم قرار میدهد و بهجای اینکه در کنار هم بار زندگی را بر دوش بکشند و کاشانهشان را بسازند، بهدست خود نسبت به تخریب آن اقدام میکنند.
در نهجالفصاحه آمده است: اگر فردی خاطی متوجه اشتباه خود شد و بابت آن عذر خواست، پوزشش را بپذیرید و دیگر چیزی از بابت آن بر زبان نیاورید.“ بهراستی کدام یک از ما به این حدیث عمل میکنیم؟
خجالت نکشید و صادقانه اعتراف کنید. آیا شما در مقابل عذرخواهی عزیزانتان سریعاً آرام میشوید و به راستی او را میبخشید و همه چیز را فراموش میکنید؟ یا اینکه وقتی میبینید او اقرار میکند و خودش میداند خطائی مرتکب شده، عصبانیتر میشوید و بیشتر به او سرکوفت میزنید و گاه و بیگاه در هر فرصتی و هر وقت مشکلی پیش میآید یک سلسله از این خطاکاریها را پشت سر هم برایش بازگو میکنید و برای صدمین بار یکی پس از دیگری آنها را به رخش میکشید و خلاصهکاری میکنید که همسر مقصر دیگر هرگز از شما عذرخواهی نکند؟ بهراستی شما چگونه عمل میکنید؟!
و اما شما مردان جوان گاه جوانان دیروز! شما نیز از چنین برخورد غلطی بری نیستید. نشنیدهاید گله بسیاری از عروس خانمها را که میگویند: «هر کاری میکنم شوهرم مرا با مادرش مقایسه میکند، روزی نشده از غذائی که پختم ایراد نگیره و نگه محاله غذای مادم شور شده باشه، کم نمک شده باشه، جا نیفتاده باشه و... اگه اینها رو بهانه نکنه، میگه: مزهاش یه جوریه، هیچوقت ندیدم خورشی که مادرم میپخت مزهاش اینجوری باشه.»
آقای محترم، آیا لازم است یکبار دیگر همه آنچه را به خانمها گفتم، خدمت شما تکرار کنم تا دریابید با این حرفها چه اشتباه بزرگی مرتکب میشوید؟ توجه داشته باشید که دهان گلخانه? فکر است. پس بهتر است کمی هوشیارتر باشیم و دقت کنیم چگونه گلی در آن میپرورانیم و به دیگران عرضه میکنیم.
چرا زنان آتش نشان نمی شوند؟
آیا تاکنون آتشنشان زن دیدهاید؟ مرد خانهدار چهطور؟ و تعمیرکار کامیون زن؟ راستی، چرا تصور کردن مرد و زن در برخی از مشاغل، راحتتر از شغلهای دیگر است؟ آیا این تفاوت انتخاب شغل، ریشه در تفاوتهای جسمی و ذهنی دارد یا ریشهاش اختلافات فرهنگی و عرفی است که در هر جامعهای فرق میکند؟ در مطلب این هفته قصد داریم درباره این تفاوت انتخاب شغل بین زنها و مردها صحبت کنیم و عوامل موفقیت یا شکست هر کدام را بیشتر بشناسیم...
طبیعی است که درنهایت، هر فردی بر مبنای جنسیت مذکر یا مونث خود، گزینههای بیشتر یا کمتری به عنوان شغل آینده در جلوی پایش خواهد داشت. احتمال آنکه سرباز جنگ از بین مردان انتخاب شود، همیشه بیشتر است تا منشی دفتر، یا احتمال آنکه مربی مهدکودک از بین زنان انتخاب شود، بیشتر است تا راننده اتوبوس. این تفاوت از کجا حاصل میشود؟ چه علل دیگری بر این موضوع تاثیر گذارند؟ علل متفاوتی را میتوان برای این قضیه برشمرد ولی دو علت اصلی که بیشتر راجع به آنها صحبت خواهیم کرد، عبارتاند از:
• تفاوتهای ذاتی بین دو جنس زن و مرد (تفاوتهای جسمی و ذهنی)
• تفاوت نگرش جامعه و عرف موجود به نقشهای زن و مرد
در اینکه زن و مرد تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند، تردیدی نیست. اما کدام یک از این تفاوتها باعث میشود که در شغل خاصی مردان موفقتر باشند (یا حالا بگوییم گرایش بیشتری داشته باشند) و در شغل دیگری، زنان بهتر جلوه کنند. بخشی از این تفاوتها، به دلیل تفاوت بین ساختار مغز در زنان و مردان و نحوه واکنشدهی مغز به اتفاقات و محرکها است. تعدادی از تفاوتهای بین مغز در زن و مرد عبارتاند از:
فرآیند پردازش مغزی در مردان در سمت چپ مغز بهتر و سریعتر از زنان است، در حالی که زنان از دو نیمکره مغزشان تقریبا به طور یکسان استفاده میکنند. به همین دلیل است که مردان با فعالیتها و کارهای مرتبط با سمت چپ مغز مثل حل کردن مساله از دیدگاه انجام یک کار و وظیفه، موفقترند؛ در حالی که زنان راههای خلاقانهتری برای حل مشکلات پیدا میکنند و موقع برقراری ارتباط با دیگران، به احساسات بیشتر اهمیت میدهند.
زنان از هر دو نیمکره مغزشان کار میکشند، مردان از یک نیمکره
فرآیند پردازش مغزی در مردان در سمت چپ مغز بهتر و سریعتر از زنان است، در حالی که زنان از دو نیمکره مغزشان تقریبا به طور یکسان استفاده میکنند. به همین دلیل است که مردان با فعالیتها و کارهای مرتبط با سمت چپ مغز مثل حل کردن مساله از دیدگاه انجام یک کار و وظیفه، موفقترند؛ در حالی که زنان راههای خلاقانهتری برای حل مشکلات پیدا میکنند و موقع برقراری ارتباط با دیگران، به احساسات بیشتر اهمیت میدهند.
همچنین دو بخش از مغز که مربوط به یادگیری زبان و تکلم هستند، در مغز زنان بزرگتر از مغز مردان است. به همین دلیل است که زنان معمولا در مسایل مرتبط با یادگیری و استفاده از زبان و کلمات و یا تفکر و اندیشیدن کلامی، قویترند. در حالی که مردان، اطلاعات مرتبط با تکلم و زبان را در نیمکره غالب خودشان پردازش میکنند، زنان این کار را در هر دو نیمکره انجام میدهند. این تفاوت تا حدی توجیه میکند که چرا پس از سکته مغزی در ناحیه مرتبط با کلام و صحبت کردن، عمده زنان میتوانند بهبود پیدا کنند، در حالی که مردان ممکن است نتوانند از شر آن رها شوند.
مردان در محاسبات ذهنی و ریاضی از زنان موفقترند
ناحیهای از مغز خصوصا (در سمت چپ) به نام لوب کناری- پایین (IPL) در مردان بزرگتر از زنان است. همین قضیه، بخش عمدهای از مهارت مردان در توانایی محاسبات ذهنی و عملکرد ریاضی بهتر را توجیه میکند. جالب اینجاست که در بررسی مغز انیشتین هم مشخص شد که این بخش از مغز او، به شکلی غیرمعمول، بزرگتر از حد عادی است. IPL اطلاعات حسی را هم در مغز تفسیر و بررسی میکند و چون بخش بزرگتر آن در زنان سمت راست است، محرکهای خاص مثل گریه کردن کودک هنگام شب (بهعنوان یک ورودی حسی)، توسط زنان بیشتر درک میشود تا مردان.
مردان مبارزهطلبند، زنان محافظهکار
در پاسخ به استرسهای زندگی، محیط اطراف و کار، مردان بیشتر به صورت «مبارزه» واکنش نشان میدهند، در حالی که واکنش زنان بیشتر بهصورت «محافظت» بروز میکند. زنان بیشتر مراقب محافظت از خودشان و بچهها و تشکیل روابط گروهی قوی هستند، در حالی که مردان معمولا به جنگ شرایط ایجادکننده استرس میروند. بحث درباره این واکنشهای مختلف، از عهده این مطلب خارج است ولی همینقدر بدانیم که هورمون استروژن در بدن زنان و هورمون تستوسترون در بدن مردان، اثرات متفاوتی از بقیه هورمونهای استرس را در بدن هر کدام موجب میشوند.
زنان، پرستاران بهتری هستند
بخش سیستم لیمبیک مغز (در ناحیه عمقی) که پردازشگر عواطف انسانی است، در زنان بزرگتر از مردان است. به همین دلیل زنان با احساسات خود بیشتر در ارتباطاند و راحتتر میتوانند آن را بیان کنند و با این کار، سریعتر و بهتر به دیگران تعلقخاطر پیدا کنند. به همین دلیل است که زنان بهتر از مردان میتوانند مراقب یا پرستار کودکان باشند.
مردان در فعالیتهای فیزیکی موفقترند
اندازه مغز مردها حدود 11 تا 12 درصد بزرگتر از مغز زنهاست. این تفاوت اندازه، هیچ ربطی به ضریب هوشی ندارد. اصلیترین نکتهاش، تفاوت جثه زن و مرد است. مردان به دلیل برخورداری از توده عضلانی بیشتر نیاز به تعداد نورونهای بیشتری دارند تا بتوانند از عهده کنترل این جثه بزرگ برآیند.
نه اینکه زن توان احتجاج ندارد یا نیروی استدلالش کم است، بلکه زن منطق و استدلال را به کار می گیرد، اما قدرت اظهار ندارد. آنچه باعث می شود زنان نتوانند مکنونات خود را در مقام استدلال و محاجّه بیان کنند و مانع حرف زدن آن ها می شود، شدت احساسات و عواطف آنان است.
علّامه طباطبائی در المیزان می فرماید: معنای آیه (خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجاً) این است که برای سود رساندن به شما، از جنس خودتان همانندانی آفرید; چرا که هر یک از زن و مرد به وسایلی از امر تولید مثل مجهّز است که با همراهی جنس دیگر، کارش به ثمر می رسد و با کار هر دو، تولید و تکثیر نسل به انجام می رسد. بر این اساس، هر یک نقصی دارد و به قرین خود نیازمند است، و از مجموع این دو، یک واحد تام حاصل می شود.خلاصه آنکه زن و مرد در ذات و جوهرشان تفاوتی وجود ندارد; یعنی زنان و مردان در جوهره انسانیت و خمیرمایه رشد و کمال، تفاوتی ندارند، بلکه زن و مرد دو فرد از یک نوع هستند.اما تفاوت هایی در برخی زمینه ها دارند که ایشان با استناد به آیه (أَوَ مَن یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَ هُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِین) (زخرف: 18) ، می نویسد: خداوند متعال دو صفت پرورش در زینت و عدم توانایی بر استدلال و محاجّه را برای زن ذکر کرده; زیرا جنس زن طبیعتاً از احساسات و عواطف سرشاری برخوردار و نیروی تعقّل او در قیاس با مرد ضعیف تر است و جنس مرد به عکس این است. از روشن ترین نشانه های عواطف سرشار زن، میل و گرایش او به زیور و زینت و عدم توانایی و ضعف او در مقام بیان دلیل و حجّت است که مبتنی بر نیروی عقلانی است. 1 ایشان بیان می کند: «استدلال و برهان نیازمند نیروی عقلانی زیاد است که زنان در مقایسه با مردان، در این امر ضعیف ترند.»زن نمی تواند مکنونات خویش ر ا در منازعه ها و مجادله ها بیان و اظهار کند. نه اینکه زن توان احتجاج ندارد یا نیروی استدلالش کم است، بلکه زن منطق و استدلال را به کار می گیرد، اما قدرت اظهار ندارد. آنچه باعث می شود زنان نتوانند مکنونات خود را در مقام استدلال و محاجّه بیان کنند و مانع حرف زدن آن ها می شود، شدت احساسات و عواطف آنان است. در واقع، می توان گفت: قدرت تعقّل در هر دو جنس وجود دارد، ولی در مرد به لحاظ اینکه مانع کمتر می باشد، اقتضای تعقّل بیشتر است.گرایش قوی تر زنان به امور عاطفی و احساس سبب می شود از میان محرّک های گوناگون، که در برابرشان ایجاد می شود و پدیده ادراک در واقع پاسخ گویی به آن محرّک هاست، به محرّکی پاسخ گویند که تناسب و سنخیت بیشتری با روح حساس و عاطفی شان دارد. در نتیجه، عاطفی بودن جنس مؤنث موجب می گردد کانون توجه وی به امور مناسب و همسو با عواطف جلب گردد.
پدیده یا بیماری رینود چیست؟
(Raynaud disease)
بیماری رینود شرایطی است که طی آن قسمتهایی از بدن مانند انگشتان دست و پا، نوک بینی و گوشها بیحس و سرد میشوند. در رینود عروق خونی انگشتان دست و پا، بینی و گوش درگیر میشوند.
استرس و سرما از جمله عوامل مستعد کننده بیماری هستند. این بیماری میان زنان شایعتر است.
اگر چه میتوان این مشکل را کاهش داد، اما درمان آن با توجه به شدت و شرایط متفاوت است.
نشانههای بیماری
رینود چیزی بیش از احساس سرما در دست و پاست و با سرمازدگی نیز تفاوت دارد. علائم آن نیز با توجه به شرایط بیماری، شدت و مدت زمان آن متفاوت است. اما علائمی شایع در این بیماری وجود دارند از جمله سردی انگشتان دست و پا، تغییر رنگ پوست در واکنش به سرما یا استرس، احساس سوزش و کرختی به دنبال گرم کردن یا از بین رفتن استرس.
هنگامی که با این مشکل روبهرو میشوید، نواحی درگیر ابتدا سفید میشوند. سپس کبود شده و احساس کرختی و سرما میکنند. البته این حالات و شرایط برای همه افراد یکسان نبوده و لازم نیست همه به یک صورت این مشکل را تجربه کنند.
گاهی اوقات با شروع مشکل، تنها یک یا دو انگشت درگیر میشود و لزوما نیز همیشه به یک حالت بروز نمیکند. اگرچه رینود اغلب، انگشتان دست و پا را درگیر میکند، اما سایر اندامها مانند بینی، لب و گوشها هم ممکن است درگیر شوند. البته لازم به یادآوری است، حمله رینود ممکن است کمتر از یک دقیقه طول بکشد یا ساعتها ادامه پیدا کند.
افرادی نیز رینود را همراه با دیگر بیماریها تجربه خواهند کرد و به همین دلیل نشانههایی مرتبط با بیماری زمینهای نیز خواهند داشت.
در حقیقت پزشکان رینود را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. در رینود ثانویه سایر بیماریها زمینهساز بروز این اختلال هستند.
علل بروز رینود
پزشکان به درستی علت حملات رینود را نمیدانند، اما به نظر میرسد رگهای خونی دست و پا در برابر هوای سرد یا استرس واکنش نشان دهند.
عواملی وجود دارند که احتمال بروز رینود اولیه را افزایش میدهند از جمله:
* جنسیت: رینود زنان را بیش از مردان درگیر میکند.
* سن: اگرچه در هر سنی ممکن است این شرایط به وجود آید، اما رینود در سنین بین 15 تا 30 سال بیشتر پیش میآید.
* محل زندگی: افرادی که در مکانهای سرد زندگی میکنند، بیشتر در معرض این شرایط خواهند بود.
* سابقه خانوادگی: حدود یک سوم افرادی که رینود را تجربه میکنند، یکی از اعضای درجه یک خانوادهشان هم به این مشکل مبتلاست.
عواملی هم سبب بروز رینود ثانویه خواهد بود:
* بیماریهایی خاص: ممکن است سبب بروز مشکل شود.
* مشاغل خاص: به عنوان مثال کارهایی که ضربات تکراری و دائمی دارند.
* قرار گرفتن در معرض موادی خاص: سیگار کشیدن و استفاده از داروهایی که رگهای خونی را تحت تاثیر قرار میدهند نیز ممکن است خطر ابتلا به رینود را افزایش دهند.
شیوه زندگی برای کاهش مشکلات
با به کارگیری شیوههایی ساده میتوانیم حملات رینود را کاهش دهیم و احساس بهتری داشته باشیم؛ به عنوان مثال ترک سیگار، ورزش منظم، کنترل استرس، محافظت از دستها و پاها و کاهش عوامل ایجاد خطر از جمله این موارد هستند.
اگر حمله ایجاد شد، چه کار باید کرد؟
اولین و مهمترین اقدامی که در این موقعیت باید انجام شود گرم نگه داشتن دست، پا یا هر عضو درگیری است، بنابراین به محیطی گرمتر بروید و دستان خود را زیر بغل تان بگذارید تا گرم شوند. انگشتان دست و پای خود را تکان دهید. آب ولرم – نه داغ – روی انگشتان خود بریزید و آن ها را ماساژ دهید.
اگر شرایطی استرس آفرین موجب بروز این مشکل شده، بهتر است با ترک محیط و آرام کردن خود، مشکل را بهبود بخشید.
پیشگیری
رینود پدیدهای است که میتوانید جلوی آن را بگیرید :
- زمانی که بیرون از خانه و در محیط باز هستید، لباس گرم و مناسب بپوشید.
- در فصل زمستان استفاده از شال، دستکش، جوراب، کلاه و چکمه را فراموش نکنید.
- داخل خانه و در فضای بسته هم مراقب باشید؛ به عنوان مثال، هنگامی که از داخل یخچال یا فریزر مواد غذایی را خارج میکنید، بهتر است از دستکش استفاده کنید.
- در نهایت اگر امکانش را دارید، برای زندگی به مکانی با آب و هوای معتدل تر بروید.