کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health
کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health

بررسی علل گسترش مصرف سیگار در کشور

مصرف دخانیات به عنوان یک مشکل بهداشت عمومی درسطح جهان مطرح می باشد، همچنین می تواند موجب کاهش امید به زندگی ، افزایش هزینه درمانی، کاهش خلاقیت در ابعاد زندگی فردی شود. بیش از پنج میلیون نفر در سال در دنیا در اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست می دهند که اغلب این موارد در کشورهای با درآمد پایین و متوسط است و پیش بینی ها بیانگر این نکته است که چنانچه این روند ادامه یابد، تعداد مرگ و میر ناشی از استعمال دخانیات تا سال 2030 به حدود 8 میلیون نفر در سال افزایش خواهد یافت.نتایج تحقیقات نشان می دهد که هر نخ سیگار هشت دقیقه از عمر انسان را کاهش می دهد و در هر شش ثانیه یک نفر در جهان در اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست می دهد.افرادی که روزانه کمتر از پنج نخ سیگار می کشند به عنوان معتادان به مصرف نیکوتین به شمار نمی آیند.

معتادان نیکوتین به طور متوسط روزانه بین هشت تا 10 نخ سیگار مصرف می کنند ولی در بین آنها افرادی نیز هستند که بین 40 تا 80 نخ سیگار در طول روز استفاده می کنند.سالانه 10 هزار میلیارد تومان برای خرید سیگار و درمان بیماری های ناشی از آن در ایران هزینه می شود.بر اساس آمار حاصل از تعداد افراد سیگاری، میزان مصرف روزانه سیگار آنها و قیمت فعلی سیگار،سالانه دو برابر هزینه خرید سیگار در کشور صرف درمان بیماری های ناشی از مصرف این ماده دخانی می شود.طبق یک آمار حدود 20 میلیون نفر در کشور سیگار می کشند که از این تعداد بین 8.5 تا 10 میلیون نفر به عنوان افراد معتاد به مصرف نیکوتین شناخته شده اند.بسیاری از جهش‌ها و رخدادهای اجتماعی و سیاسی در چند قرن اخیر را به وجود آورده‌ایم اما در نگهداری، حفاظت و ادامه آن ‌مشکل داشته‌ایم. در بحث مبارزه با دخانیات چندین بار مقام اول را در جهان دریافت کرده‌ایم، پیشگام هستیم اما با وجود اینکه حرکت را آغاز کرده‌ایم و الگو می‌شویم اما در جا می‌زنیم و عقب‌گرد داریم.هم اکنون کشورهای عربستان و مصر در بحث کنترل دخانیات از ما جلو زده‌اند.طبق قانون،استعمال دخانیات در اماکن عمومی ممنوع است، آیا مطب دکتر اماکن عمومی نیست یا قهوه‌خانه و تاکسی محل عمومی حساب نمی‌شود که به راحتی سیگار و قلیان مصرف می شود؟

پدیده سیگار کشیدن در بین نوجوانان و جوانان یکی از مشکلات بزرگ در بسیاری از جوامع امروزی است. بسیاری از کار‌شناسان، سیگار کشیدن را آغاز راهی می‌دانند که در انتها باعث اعتیاد جوانان به مواد مخدر می‌شود.دوستان ناباب واژه آشنا در بررسی آسیب های اجتماعی است.در حقیقت باید اعتراف کرد که این یک حقیقت است و دوستان افراد نوجوان در شکل گیری شخصیت و رفتار آن‌ها بسیار مهم هستند. نکته مهم در اینجا این است که زمانی که فرد نوجوان در یک گروه همسال قرار می‌گیرد سعی در تقلید از رفتار سایرین می‌کند و در صورتی که یک یا چند فرد سیگاری در این گروه حضور داشته باشند احتمال آلوده شدن فرد بالا است.

بسیاری از نوجوانان در جامعه امروزی استفاده از دخانیات را نشان ویژه ای برای آزادی خود می دانند به ویژه زمانی که رفتار آنها توسط عده ای به ویژه هم سالان تحسین می شود.تاثیر گروه هم سن و سال در دوران نوجوانی به حداکثر میزان خود می رسد و هم سالان نقش پررنگی در تصمیمات آنها در خصوص چگونگی انجام این عادت دارند همچنین نوجوان ممکن است در خانه هایی زندگی کنند که والدینشان سیگار می کشند،در چنین محیطی اگر پدر و مادر یک نوجوان، سیگاری باشد احتمال اینکه او نیز سیگاری شود بیشتر دیده شده و زمانی که یک خواهر یا برادر سیگاری نیز داشته باشد این احتمال چندین برابر می شود.در بسیاری از اوقات استعمال دخانیات و سوء مصرف مواد مخدر و سایر رفتارهای مخاطره آمیز،اغلب بدان جهت توسط نوجوانان مورد توجه قرارمی گیرد که می خواهند استفاده از آنها را به عنوان نمادی برای رسیدن به دوران بزرگ سالی جلوه دهند.

نهادهای متولی باید نسبت به برخورد قانونی با فروش سیگار به افراد کمتر از 18 سال اقدام کنند.رسانه‌ها نیز در بیان زیاندهی‌های این رفتار نابهنجار تلاش چشمگیری نداشته و صدا و سیما باید در این زمینه با آموزش جوانان و خانواده‌ها، زیان‌های ناشی از مصرف سیگار را به آنها انتقال دهدنوع فرهنگ حاکم بر یک خانواده، شهر و جامعه در این مسئله بسیار مهم است. برای نمونه در جوامعی که ورزش کردن و تحرک داشتن به عنوان یک ارزش کلی مطرح باشد شما شاهد تعداد کمتری از افراد سیگاری هستید. اما در صورتی که در خانواده و یا محل زندگی شخص فرهنگ غالب بر استفاده از مواد دخانی باشد مطمئنا احتمال سیگاری شدن افراد بسیار بالا‌تر است. البته نباید از تاثیر رسانه ها و الگوهای رسانه ای غافل شد.تاثیر رسانه‌های جمعی بر تربیت و رفتار افراد مختلف در جامعه غیر قابل انکار است.

 امروزه بسیاری از ستاره‌های دنیا هنر و موسیقی و یا حتی تعدادی از ورزشکاران دخانیات مصرف می‌کنند. این مسئله می‌تواند در جذب بسیاری از نوجوانان و جوانان به سمت سیگار موثر باشد. مهمترین راه پیشگیری از این مشکل، شناخت علل گرایش به استعمال سیگار و در نهایت ارتقاء میزان آگاهی و نگرش مردم بویژه قشر نوجوان و جوان آسیب پذیر جامعه در مورد مضرات مصرف سیگار است.هرچند شیوع کلی مصرف مداوم سیگار نسبت به مطالعات دیگر نقاط کشور کمتر است ولی تجربه مصرف سیگار نسبتاً بالا است،بنابراین ضمن آنکه میزان آگاهی دانش آموزان از مضرات سیگار در حد مناسب نیست و با توجه به اینکه افراد سیگاری سطح آگاهی کمتری از مضرات سیگار دارند لذا افزایش سطح آگاهی دانش آموزان در جهت کاهش گرایش به سیگار و بهبود عملکرد مؤثر است. باید برنامه های آموزشی و تشویق به ترک در سطح محلی و کشوری انجام شود تا بتوان با ارائه مداخلات آموزشی مناسب در جهت پیشگیری از این معضل مهم بهداشتی در کشور گام های مهمی برداشت.باید در برنامه های تولیدی رسانه ها از جمله فیلم و سریال چنان قبح مصرف دخانیات برجسته گردد که جوانان به راحتی نتوانند از آن استفاده کنند و همواره شرم و خجالتی نسبت به مصرف آن داشته باشند.در رسانه‌هایی همچون رادیو و تلویزیون کارهایی در خصوص منع ترویج دخانیات صورت گرفته،اما اقدامات صورت گرفته ناکافی است.در این موازنه طرف مقابل یعنی کمپانی‌ها و شرکت هایی که از تولید و فروش دخانیات سود می‌برند تبلیغات بسیار گسترده‌تری دارند و نتایج نشان می دهد کفه ترازو به نفع آنها سنگین شده است.

نبود قبح اجتماعی سیگار در جامعه یک عامل افزایش مصرف سیگار است.متاسفانه مصرف سیگار در جامعه قبح لازم را نداشته و از طرف دیگر به راحتی در دسترس می‌باشد و تبلیغاتی هم که توسط کمپانی های آن صورت می گیرد جذابیت ظاهری به این محصول داده که جوانان و نوجوانان را به سمت خود می کشاند.در فیلم و سریال‌ها به شکل زنده و با تجسم عینی و واقعی مصرف و یا منع منصرف دخانیات ترویج داده می شود، به گونه ای که اگر بازیگر نقش اول فیلم سیگاری را بکشد، کشیدن سیگار توسط او می تواند تبلیغاتی را که در خصوص منع مصرف دخانیات در بسیاری از کتاب ها و نشریات به چاپ رسیده خنثی کند.متاسفانه در حال حاضر در فیلم ها و سریال های امروزی به خوبی به بحث مضرات دخانیات پرداخته نشده و قبح آن نیز اصلا نشان داده نمی شود.درفیلم ها و سریال ها با توجه به نقش تاثیرگذار آنها بر روی جوانان باید کشیدن سیگار به یک شخصیت منفی در فیلم واگذار شود.اگر اطرافیان شخصیت اول فیلم نیز دخانیات مصرف کنند و در فیلم واکنش منفی نسبت به این امر نشان داده نشود باز هم تاثیرگذاری خود را در ترویج دخانیات خواهد داشت. لذا ضروری است که در فیلم ها واکنش های منفی نسبت به مصرف دخانیات توسط بازیگران فیلم و سریال نشان داده شود".

بر اساس مباحث مطرح شده در حوزه روان درمانی و رفتار درمانی افراد سیگاری، لازم است به معرفی جایگزین هایی برای سیگار به این دسته از افراد توجه شود.از این طریق می توان سیکل معیوب مصرف مداوم و عادتی سیگار را شناسایی و با ارائه راهکاری جایگزین های مناسبی به آنها معرفی کرد. افزایش مصرف آب روزانه، انجام 20 تا 30 دقیقه ورزش و نرمش و به طور کلی تغییر سبک زندگی می تواند در این مسیر بسیارکمک کننده باشد.همچنین به تازگی روش های نوینی مانند رایحه درمانی و موسیقی درمانی برای ترک دادن افراد سیگاری در ایران (در بین 40 نفر به عنوان گروه شاهد) و استرالیا مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن مثبت گزارش شده است.

 بنابراین می توان از اینگونه روش ها نیز برای همراهی کردن با افراد سیگاری در ترک سیگار استفاده کرد.تولید سیگار در کشور باید تابع برنامه راهبردی شود، ما یکی از کشورهایی بودیم که دخانیات در انحصار دولت بود اما متأسفانه آن را خصوصی‌سازی کردند. دخانیات یک صنعت است و هدف آن تولید، برطرف کردن نیاز و سودآوری است بنابراین زمانی که از انحصار دولت خارج شود سلامت دیگر حرف اول را نخواهد زد.باید بر مصرف کننده سخت بگیریم و هر فردی در هر جا نتواند سیگار مصرف کند. استعمال دخانیات در اماکن عمومی ممنوع است و این شامل مطب، مدرسه، آموزشگاه، تفریحگاه، رستوران و قهوه‌خانه می‌شود. اگر مصرف را سخت بگیریم این یک عامل بازدارنده می‌شود و افراد نمی‌توانند به راحتی دخانیات مصرف کنند.

روش ترک کردن ترامادول


ترامادول یک داروی ضد درد است. که با نام های مختلفی از جمله بایومادول در داروخانه ها عرضه می شود. از ترامادول برای تسکین درد های متوسط تا شدید استفاده می شود. با اینکه تاکنون مکانیسم اثر ترامادول دقیقا مشخص نشده است ولی این دارو مانند مورفین عمل می کند. ترامادول مانند مورفین در مغز به گیرنده های اپیوئیدی متصل شده، باعث ایجاد تسکین می گردد. این دارو بصورت آمپول، قرص یا کپسول های 50 و 100 میلیگرمی در بازار دارویی کشور وجود دارد و در داروخانه ها عرضه می شود. بالاترین دوز روزانه آن 400 میلیگرم است. خوردنش با غذا یا بدون غذا تاثیری در میزان جذب آن ندارد.

تداخلات داروییداروهایی مانند کاربامازپین و کینیدین مانع از خنثی شدن ترامادول در بدن شده، غلظت آنرا در خون بالا می برند! استفاده همزمان ترامادول با داروهای مهار کننده مونوآمینواکسیداز و مهارکننده انتخابی گیرنده های سروتونین مانند فلوکستین منجر به عوارض جانبی شدیدی از جمله تشنج می شود. این دارو در صورتیکه با الکل، داروهای بیهوشی، مواد مخدر، داروهای آرام بخش یا خواب آور استفاده شود خطر ایست تنفسی را به شدت افزایش می دهد.سالم بودن آن برای زنان حامله یا در مرحله شیردهی هنوز ثابت نشده است.عوارض جانبی آن عبارتند از:  تهوع، یبوست، سردرد، خواب آلودگی، خارش، اسهال، خشکی دهان، بثورات جلدی، اختلالات بینایی، سرگیجه واقعی، تشنج

و اما ارتباط ترامادول با اعتیاد و سوء مصرف مواد....

این دارو از بدو ورودش به بازار دارویی کشور مورد توجه بیماران معتاد به مواد مخدر قرار گرفت. و آوازه آن تا جایی پیش رفته است که متاسفانه گروه ها و خواننده های رپی وجود دارند که نام ترامادول را برای خود انتخاب کرده اند!تجربه نویسنده در زمینه مدیریت سایت های مشاوره درمان اعتیاد ، نشان می دهد که نام ترامادول بعد از کراک دومین نامی است که کاربران اینترنت با جستجوی آن به چنین سایت هایی راه پیدا می کنند. و سئوالی که همیشه چنین کاربرانی مطرح می کنند اینست که:

 آیا ترامادول باعث اعتیاد به مواد مخدر می شود؟

 آیا ترامادول  داروی مناسبی برای ترک اعتیاد است؟

آیا ترامادول باعث ایجاد تشنج می شود؟

در پاسخ به این سئوالات باید بگوییم که: با توجه به اینکه مکانیسم کنترل درد در ترامادول مشابه مورفین است. مصرف مداوم آن منجر به وابستگی فیزیکی و روانی مشابه اعتیاد به مواد مخدر می شود. و مصرف طولانی مدت ترامادول منجر به اعتیاد به آن شده و درمانی کاملا مشابه با درمان سوء مصرف مواد مخدری چون تریاک، کراک و هروئین دارد! باز هم تجربه نویسنده نشان می دهد که: بیمارانی که در مراکز بستری جهت ترک ترامادول بستری می شوند علایم خماری یا ترک غیر قابل تحمل تری نسبت به سایر بیماران وابسته به مواد مخدر از خود نشان می دهند!

 از جمله علایم ترک ترامادول عبارتند از: عصبانیت، تعریق، بی خوابی، تهوع، اسهال، لرزش اندام ها و توهم معتادان به مواد مخدر در مواردی که امکان تهیه یا استفاده از مواد مخدر را ندارند از این دارو جهت جایگزین کردن مواد مخدر استفاده می کنند. عده ای نیز به غلط آنرا برای ترک اعتیاد مورد استفاده قرار می دهند!

در حقیقت تعداد کسانیکه بواسطه مصرف ترامادول وارد وادی اعتیاد شده اند کمتر از کسانی است که این دارو را  جهت جایگزینی مواد مورد استفاده قرار می دهند. اینها معمولا کسانی هستند که به خاطر درد، ترامادول را طولانی مدت مصرف کرده اند و از عواقب اعتیاد به آن غافل مانده اند!

پس اگر شخصی به کلینیک مراجعه کند و بگوید که اعتیادش را با ترامادول شروع کرده و در ابتدا از آن برای نئشه بازی و سرخوشی استفاده کرده است کمی غیر معمول می نماید! همچنانکه گفته شد افراد وابسته به ترامادول بیشتر مصرف کنندگان مواد مخدری هستند که جهت جلوگیری از علایم ناخوشایند ترک یا خماری از این دارو به عنوان جایگزین استفاده می کنند.

بر اساس مقالات معتبر پزشکی ترامادول در دوز 200 تا 400 میلیگرم می تواند علایم ترک مواد مخدر را از بین ببرد و تجویز آن به مقدار کمتر از این دوز فرقی با تجویز دارونما در کنترل علایم ترک ندارد!

شخصی که از این دارو جهت ترک اعتیاد استفاده می کند وقتی دوز دارو را به کمتر از 200 میلیگرم برساند علایم ترک مواد مخدر را از خود نشان خواهد داد  و دوباره به مصرف ترامادول یا مواد مخدر رو می آورد حال چنین شخصی چگونه می تواند دوز دارو را به فرضا 2.5 میلیگرم در روز کاهش دهد؟! در حالیکه این قضیه در مورد داروهای مناسب ترک اعتیاد مانند متادون صدق نمی کند.

پس می توان نتیجه گرفت ترامادول داروی مناسبی برای ترک اعتیاد نیست!  بعلاوه اکثر قریب به اتفاق بیماران وابسته به مواد مخدر در کنار مصرف مواد مخدر از داروهای اعصاب، آرامبخش و خواب آور نیز استفاده می کنند و همچنانکه در قسمت تداخلات دارویی عنوان شد با مصرف همزمان ترامادول با این داروها خود را در خطر تشنج و ایست تنفسی قرار می دهند!

تشنج شایع ترین عارضه ای است که بیماران از ترس ایجاد آن جهت درمان وابستگی به ترامادول به مراکز درمان سوء مصرف مواد مراجعه می کنند! علاوه بر تداخل دارویی منجر به تشنج، ترامادول با کاهش آستانه تشنج باعث ایجاد تشنج در کسانی می شود که به علت تشنج در حال درمان هستند یا اینکه درمان شده اند!پس بخاطر داشته باشیم که ترامادول باید بر اساس نسخه و توصیه پزشک مورد استفاده قرار بگیرد و مصرف خودسرانه آن عواقب غیر قابل جبرانی بدنبال خواهد داشت.


ترک خودسرانه و قطع ناگهانی ترامادول خطرناک است

ترک ترامادول بدونه اطلاع از روش ترک و مطالعه قبل از ترک آن خیلی خطرناک است و چه بساء در مواردی باعث مرگ شده است پس خود سرانه از قطع ناگهانی دارو بپرهیزید توجه داشته باشید چنان چه شما مدت طولانی از قرص ترامادول استفاده میکنید از قطع ناگهانی دارو جدأ خوداری کنید قطع یکباره دارو باعث درد شدید و تب و لرز و عرق سرد و لرزش و توهم شدید و کم سو شدن دید و اسهال و استفراق و بی خوابی و افسردگی و کم اشتهایی شدید و درد خیلی شدید در مفاصل همراه است که اگر دوز مصرف بیمار زیاد باشد و بطور ناگهانی قرص را قطع کند باعث تشنج و کما میشود پس قبل از ترک حتما عوارض قطع ناگهانی دارو را مطالعه کنید

 

روش ترک کردن ترامادول

ترک ترامادول:

جهت ترک مصرف ترامادول توصیه شده است که از روش کاهش دوز مصرف در طی چند هفته استفاده شود.و برای کاهش دادن علایم احتمالی ترک ترامادول ، مصرف داروهای ضد درد مانند ایبوبروفن بلامانع می باشد.زیرا قطع ناگهانی ترامادول پس از مصرف طولانی مدت آن سبب ایجاد علایم قطع مصرف(علائم شبیه ترک مورفین) در بدن مانند بی خوابی، تحریک پذیری، اضطراب، تعریق،تشنج، لرزش، تهوع، استفراغ،اسهال، رعشه، توهم، اختلال خواب و مشکلات تنفسی، درد عضلات و درد شکم و... می شود. بهترین راه همینه که کم کم با پایین اوردن دوز مصرف دارو موفق به ترکش بشی. و بهتره وقتی مصرفتو نهایتا به روزی 2 یا 3 تا رسوندی از مسکن دیگه ای به همراه دیکلوفناک و کلونیدیوم سی جهت جلوگیری از اسهال و مشکلات گوارش و کلوندین برای جلوگیری از بقیه علائم ترک ترامادول با دوز کم به جای مسکن ترامادوک استفاده کنی. سالم و تندرست باشید. داروهای ترک اعتیاد عبارتند از نالوکسان (به صورت تزریقی )و نالتروکسان (به صورت قرص)در بازار موجود میباشد.ولی در اثر مصرف انها سریعا علائم ترک در بدن ظاهر می شود که شامل ضعف شدید عضلانی و درد و کوفتگی بدن و لرزش دستها می باشد . در مراکز ترک اعتیاد قبل از تزریق این دارو ها شخص را بیهوش نموده که علائم درد را احساس نکند. داروی ترامادول جزو داروهای مخدر و اعتیاد آور می باشد که شما به آن وابسته شده اید.قطع ناگهانی آن پس از مصرف طولانی مدت آن سبب علائم ترک مورفین در بدن مانند بی خوابی، تحریک پذیری، تشنج، لرزش، تهوع، استفراغ، درد عضلات و شکم و... می شود.برای درمان به گفته دوستان میتوان از ترک تدریجی استفاده کرد یعنی هر وز میزان مصرف دارو را نسبت به روز قبل کاهش دهید ولی توصیه میکنم به مراکز معتبر درمان مراجعه نمایید تا بتوانید سلامت خود را بدست آورده و حفظ نمایید بدون مشاوه مستقیم امکان ترک آن خیلی کم است.

 

روش دیگر ترک ترامادول

 

شما باید تا یک هفته یک چهارم از قرص را مصرف نکنید. از هفته دوم نصف کنید و در عوض قرص استامینون را نصف کرده در همان روز نه در یک زمان آن را بخورید هفته سوم فقط یک چهارم ترامادول بمدت دو هفته همراه با یک قرص کدیین دار مصرف کنید. و بعد از یکماه که دیگر اصلا نباید ترمادول را بخورید . شروع به کم کردن قرص کدیین دار از یک چهارم در یک هفته تا پایان یک ماه آنرا هم یک چهارم یک چهارم بکلی ترک کنید این راه حتما عملی هست اصلا شک نکنید.

کانال ما در تلگرام

کانال نکات مهم سلامتی

راهکارهای برطرف کردن ترس کودکان از آمپول


"ترس از آمپول" یا "سوزن هراسی" در برخی بزرگسالان و بسیاری از کودکان وجود دارد اما می‌توان با آگاهی دادن به آنان، از آن جلوگیری کرد.ترس از آمپول در کودکان و بزرگسالان وجود دارد اما ترسی که باعث شود فرد بزرگسال نتواند سراغ آمپول برود و ترس به مرحله حاد برسد، سوزن هراسی یا فوبیای سوزن نام دارد.این ترس از اوایلی که آمپول کشف شد وجود داشته است اما حدود بیست سال است که سوزن هراسی به رسمیت شناخته شده است.افراد در مقابل آمپول هراسی واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند اما شوک وازووگال از شایع‌ترین این واکنش‌هاست که با غش کردن و از حال رفتن فرد همراه است.از دیگر واکنش‌ها می‌توان به افت فشار در فرد اشاره کرد.این بیماری در افرادی رخ می‌دهد که زمینه‌ای دردناک را در دوران کودکی خود تجربه کرده باشند.

برای جلوگیری از این حالت در بزرگسالی بهتر است والدین، کودکان را از آمپول نترسانند و از ‌آمپول به عنوان ترس یا تنبیه کودکی استفاده نکنند.راه درمان این بیماری این است که فرد فکر خود را در لحظه‌ی تزریق، روی چیز دیگری متمرکز کند و یا اینکه در صورت مراجعه به پزشک با عنوان کردن مشکل خود به پزشک کمک کند تا اقداماتی برای او جایگزین شود.در مراحل بعدی بهتر است بیمار یک ست سرنگ را در دست بگیرد و چند بار آن را باز و بسته کند و همچنین استفاده از اسپری بی حسی و کمک گرفتن از تصاویر ذهنی و خلاق و آهنگ‌های شاد در لحظه‌ تزریق به درمان این بیماری کمک می‌کند.تزریق سریع به وسیله سرنگ‌های مخصوص از دیگر راهکارهای درمان این نوع ترس است.در مواقع خیلی حاد هم پزشکان از داروهای آرام بخش و حتی بی حسی استفاده می‌کنند.برای درمان اصولی و کار ساز باید به روانپزشک مراجعه و با انجام روان کاوی و رفتار درمانی به بهبود قطعی این بیماری کمک کرد.

کلیات افسردگی از علایم تا پیشگیری و درمان

فرد مورد علاقه شما، ماه‌هاست که آن فرد قبلی نیست. شما امیدوار بودید که آن حالت، موقت باشد ولی این طور نبود. شما درگیر این مساله شدید که وی ممکن است مبتلا به افسردگی شده باشد.‌چه وقت او دوباره به شخصیت قبلی‌اش برمی‌گردد؟ چه کمکی از دست شما برمی‌آید؟ اولین چیزی که باید در نظر داشته باشید این است که شما و فرد مورد علاقه‌تان تنها نیستید.قریب به ۱۹ میلیون آمریکایی بزرگسال از افسردگی رنج می‌برند و این تغییر توسط افراد نزدیک آنان تشخیص داده می‌شود. اما امروزه، افسردگی یک بیماری کاملاً درمان‌پذیر است و شما می‌توانید بیاموزید که چگونه به آنان کمک کنید.‌
هدف نهایی این است که فرد مورد علاقه شما به همان شخصیت قبلی باز گردد، حال ممکن است در حال حاضر تحت درمان باشد یا خیر.

افسردگی از دامنه وسیعی از علائم تشکیل شده که می‌تواند با روش زندگی، تداخلات زیادی داشته باشد. بعضی از مهمترین علائم در اینجا ذکر شده است. به یاد داشته باشید که هر کسی که افسرده باشد ممکن است همه این علائم را نداشته باشد.
- نداشتن تمرکز
- احساس خستگی و کمبود انرژی‌
- دردهای غیرقابل توصیف، سردردهای متوالی‌
- نداشتن انگیزه‌
- احساس تنهایی، نداشتن ارتباط زیاد با خانواده و دوستان‌
- گریه کردن، احساس ناراحتی‌
- عدم تمایل به فعالیت‌های مورد علاقه قبلی‌
- مشکل خواب‌
- نگرانی مداوم‌
- احساس بی‌ارزشی یا احساس گناه‌

● علایم‌ شایع عبارتند از:
▪ از دست‌ دادن‌ علاقه، بی‌حوصلگی‌ و دل‌زدگی‌، ناتوانی‌ از لذت‌ بردن‌
▪ احساس‌ ناامیدی‌، بی‌حالی‌ و خستگی‌
▪ بی‌خوابی، خواب‌ زیاد یا ناراحت‌
▪ گوشه‌گیری‌ اجتماعی، احساس‌ بی‌ارزش‌ بودن‌ و مورد نیاز نبودن‌
▪ بی‌اشتهایی‌ یا پرخوری‌، یبوست‌
▪ از دست‌ دادن‌ میل‌ جنسی‌
▪ مشکل‌ داشتن‌ در تصمیم‌گیری‌، مشکل‌ داشتن‌ در تمرکز
▪ یکباره‌ به‌ گریه‌ افتادن‌ بدون‌ توضیح‌ مشخص‌ احساس‌ گناه‌ شدید به‌ خاطر وقایع‌ بی‌اهمیت‌ یا خیالی‌
▪ تحریک‌پذیری، بی‌قراری‌، افکار خودکشی‌
▪ دردهای‌ مختلف‌، مثل‌ سردرد، درد قفسه‌ سینه‌ بدون‌ شواهدی‌ از بیماری‌ جسمی‌
● علل‌:
▪ برای‌ بیماری‌ افسردگی‌ واقعی‌ هیچ‌ علت‌ یگانه‌ و روشنی‌ نمی‌توان‌ متصور بود.
▪ بعضی‌ از عوامل‌ زیست‌شناختی‌ مثل‌ بیماری‌های‌ جسمی‌، اختلالات‌ هورمونی‌، یا بعضی‌ داروها می‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.
▪ عوامل‌ اجتماعی‌ و روانی‌ نیز می‌توانند نقش‌ داشته‌ باشند.
▪ اختلالات‌ ارثی‌ نیز می‌توانند مؤثر باشند.
▪ بروز این‌ حالت‌ ممکن‌ است‌ با تعداد وقایع‌ ناراحت‌کننده‌ زندگی‌ فرد ارتباط‌ داشته‌ باشد.
● عوامل‌ افزاینده‌ خطر:
▪ عصبانیت‌ یا احساس‌ دیگری‌ که‌ فرو خورده‌ شده‌ باشد.
▪ داشتن‌ شخصیتی‌ وسواسی‌، منظم‌ و جدی‌، تکامل‌گرا، یا شدیداً وابسته‌
▪ سابقه‌ خانوادگی‌ افسردگی‌ وابستگی‌ به‌ الکل‌
▪ شکست‌ در کار، ازدواج‌، یا روابط‌ با دیگران‌
▪ مرگ‌ یا فقدان‌ یکی‌ از عزیزان‌
▪ از دست‌ دادن‌ یک‌ چیز مهم‌ (شغل‌، خانه‌، سرمایه‌)
▪ تغییر شغل‌ یا نقل‌ مکان‌ به‌ یک‌ جای‌ جدید
▪ انجام‌ بعضی‌ از اعمال‌ جراحی‌ مثل‌ برداشتن‌ پستان‌ به‌ علت‌ سرطان‌
▪ وجود یک‌ بیماری‌ یا معلولیت‌ عمده‌
▪ گذر از یک‌ مرحله‌ از زندگی‌ به‌ مرحله‌ای‌ دیگر، مثلاً یائسگی‌ یا بازنشستگی‌
▪ استفاده‌ از بعضی‌ از داروها مثل‌ بنزودیازپین‌ها
▪ محرومیت‌ از داروها و مواد محرک‌ مثل‌ کوکائین‌، آمفتامین‌ها یا کافئین‌
▪ بعضی‌ از بیماری‌ها مثل‌ دیابت‌، سرطان‌ لوزالمعده و اختلالات‌ هورمونی‌
● پیشگیری:
▪ تغییرات‌ عمده‌ زندگی‌ را پیش‌بینی‌ و آمادگی‌ لازم‌ برای‌ مواجهه‌ شدن‌ با آنها را کسب‌ کنید.
● حتی‌الامکان‌ از عوامل‌ خطر پرهیز کنید:
▪ عواقب‌ مورد انتظار در بسیاری‌ از موارد، بیماری‌ خود به‌ خود خوب‌ می‌شود، اما با کمک‌ گرفتن‌ از پزشک‌ می‌توان‌ مدت‌ افسردگی‌ را کم‌ کرد و روش‌های‌ مقابله‌ با افسردگی‌ را فرا گرفت‌.
▪ عود افسردگی‌ شایع‌ است‌.
▪ درصد بهبودی‌ بالا است‌، حتی‌ اگر فرد به‌ هنگام‌ افسردگی‌، نسبت‌ به‌ بهبودی‌ خود دید منفی‌ داشته‌ باشد.
● عوارض‌ احتمالی :
▪ خودکشی‌
● علایم‌ هشداردهنده‌ آن‌ عبارتند از:
▪ گوشه‌گیری‌ از خانواده‌ و دوستان‌
▪ عدم‌ توجه‌ به‌ ظاهر خود
▪ به‌ زبان‌ آوردن‌ این‌ که‌ فرد می‌خواهد «همه‌ چیز را تمام‌ کند» یا اینکه‌ «زیادی‌ است‌ و مزاحم‌ دیگران‌.»
▪ شواهدی‌ از داشتن‌ نقشه‌ برای‌ خودکشی‌ (مثلاً نوشتن‌ وصیت‌نامه‌ یا توجه‌ به‌ یک‌ سلاح‌ قتاله‌)
▪ خوشحالی‌ ناگهانی‌ پس‌ از احساس‌ نومیدی‌ طولانی‌ مدت‌
▪ عدم‌ بهبود افسردگی
● اصول‌ کلی درمان‌ :
▪ در صورتی‌ که‌ علایم‌ خفیف‌ تا متوسط‌ باشند، روش‌های‌ به‌ عهده‌ گرفتن‌ مراقبت‌ از خود را در پیش‌ گیرید:
▪ با دوستان‌ و خانواده‌ صحبت‌ کنید.
▪ به‌ طور منظم‌ ورزش‌ کنید.
▪ یک‌ رژیم‌ غذایی‌ متعادل‌ و کم‌چرب‌ داشته‌ باشید.
▪ الکل‌ مصرف‌ نکنید؛ کارهای‌ عادی‌ زندگی‌ خود را ادامه‌ دهید.
▪ فیلم‌های‌ خنده‌دار و شاد ببینید.
▪ در صورت‌ امکان‌ به‌ تعطیلات‌ بروید.
▪ احساسات‌ خود را در یک‌ دفتر خاطرات‌ روزانه‌ بنویسید.
▪ سعی‌ کنید مشکلات‌ در روابط‌ با دیگران‌ را حل‌ کنید (البته‌ بهتر است‌ که‌ در این‌ زمان‌ تصمیمات‌ عمده‌ نگیرید).
▪ تا حدی‌ که‌ می‌توانید فعالیت‌ خود را حفظ‌ کنید.
▪ مسؤولیت‌های‌ خود را تا زمان‌ بهبودی‌ به‌ فرد دیگری‌ واگذار کنید.
▪ به‌ گروه‌های‌ حمایتی‌ در مورد افسردگی‌ بپیوندید.
▪ داروهای‌ ضدافسردگی‌ برای‌ بعضی‌ از افراد که‌ افسردگی‌ طولانی‌مدت‌ یا نسبتاً شدید دارند.
● فعالیت:
▪ محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد.
▪ فعالیت‌ها و علایق‌ روزانه‌ را حفظ‌ کنید حتی‌ اگر حوصله‌ آنها را ندارید.
● رژیم‌ غذایی‌:
▪ یک‌ رژیم‌ عادی‌ و متعادل‌ داشته‌ باشید حتی‌ اگر اشتها به‌ غذا ندارید.
● در این‌ شرایط‌ به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ نمایید:
▪ اگر شما یا یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان علایم‌ افسردگی‌ دارید.
▪ اگر احساس‌ تمایل‌ به‌ خودکشی‌ یا ناامیدی‌ دارید.

آیا شما یک یا چند مورد از موارد بالا را در فرد مورد نظرتان مشاهده کرده‌اید؟ اگر چنین است، شما ممکن است پیشنهاد دهید که در این موارد با پزشک صحبت و راه‌های مختلف درمان را بررسی کند.
● افسردگی چیست؟
راجع به افسردگی، سوءتعبیرهای زیادی وجود دارد. دلیل آن هم این است که از واژه افسردگی برای بیان حالات ناراحتی و غمگینی نیز استفاده می‌شود.‌
افسردگی واقعی از تغییر حالات روحی عادی افراد متفاوت است. افسردگی تنها یک ناراحتی ساده نیست و چیزی نیست که به راحتی بتوان از آن خلاصی یافت. افسردگی می‌تواند بدن، خلق و خو و افکار را تغییر دهد. افسردگی، افکار فرد را حتی راجع به چیزهای مورد علاقه نیز تغییر می‌دهد.
افسردگی نه تنها فرد مبتلا را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بلکه حتی آنهایی که با فرد، رابطه نزدیکی دارند نیز درگیر می‌کند. حتی اگر فرد مبتلا بخواهد که احساس بهتری داشته باشد، نمی‌تواند افسردگی را از خود دور کند و دلیل آن این است که افسردگی یک بیماری کاملاً جدی است. همان‌طور که یک فرد مبتلا به دیابت یا ناراحتی قلبی نمی‌تواند ناراحتی را از خود دور کند، فرد افسرده نیز نمی‌تواند چنین کاری انجام دهد. اما افسردگی یک بیماری کاملاً درمان‌پذیر است. در حقیقت با یک درمان مناسب می‌توان به بیشتر این بیماران کمک کرد.‌
● چه عواملی موجب افسردگی می‌شوند؟
دلیل اصلی افسردگی شناخته شده نیست. احتمالاً عوامل ژنتیکی و محیطی موجب بروز این بیماری می‌شوند. افراد ممکن است به جهات مختلفی به این بیماری مبتلا شوند.
در بعضی خانواده‌ها، افسردگی ارثی است و در هر نسل وجود دارد اما افسردگی ممکن است توسط شرایط زندگی مانند بیماری جسمی یا یک اتفاق تشنج‌زا بروز کند.
گاهی افسردگی ممکن است ناگهانی و بدون هیچ دلیل واضحی بروز کند. پزشکان معتقدند که افسردگی با عدم تعادل مواد شیمیایی طبیعی در مغز به نام <نوروترانسمیتر> مربوط است. این مواد مانند پیغام‌رسان عمل می‌کند که توسط سلول‌های عصبی به نام نورون موجب تحرکات ناگهانی می‌شود.
تصور می‌شود تغییر دادن سطح این مواد در مغز نقش اساسی در درمان افسردگی ایفاء می‌کند.‌
● افسردگی چگونه درمان می‌شود؟
خبر خوش این است که افسردگی پاسخ بسیار خوبی به درمان می‌دهد. امروزه راه‌های متفاوتی برای درمان افسردگی وجود دارد و انتظار می‌رود بیشتر افراد احساس خیلی بهتری از درمان داشته باشند.
● درمان با داروهای ضد افسردگی‌
یک راه درمان افسردگی، استفاده از داروهای ضد افسردگی است. اعتقاد براین است که این داروها، با تاثیر بر سطح مواد شیمیایی خاصی در مغز به نام <نوروترانس میتر> اثر خود را اعمال می‌کنند. دو ماده <سروتونین> و <نوراپی نفرین> از این دسته مواد هستند که نقش کلیدی در افسردگی دارند. با تغییر عدم تعادل این مواد شیمیایی در مغز ممکن است بتوان افسردگی را بهبود بخشید.
داروهای ضد افسردگی اولین بار در سال ۱۹۵۰ شناخته شدند. جدیدترین داروها، مهارکننده انتخابی باز جذب سروتونین‌‌ ‌‌(SSIS) و دسته دیگر مهارکننده بازجذب سروتونین - نوراپی نفرین نام دارند که به وفور برای بیماران افسرده تجویز می‌شوند.
درک این مساله بسیار مهم است که کار داروهای ضدافسردگی تنها مخفی کردن علائم بیماری و یا ایجاد خوشحالی مصنوعی در افراد یا تغییر شخصیت آنها نیست، بلکه اعتقاد براین است که ضد افسردگی‌ها بر تعادل مواد شیمیایی مغز، طوری اثر می‌کند که موجب خفیف شدن علائم افسردگی مانند فقدان انرژی و انگیزه شود.
● روان‌درمانی یا درمان با صحبت‌
برای بعضی افراد، ترکیبی از روان‌درمانی که گاهی به صحبت‌درمانی نیز اطلاق می‌شود به اتفاق داروهای لازم درمان دارویی، موثرترین راه برای درمان افسردگی است.
صحبت با یک روان‌شناس می‌تواند موجب شود که فرد مورد نظر شما راجع به افسردگی و احساسات خود بیشتر بداند و یاد بگیرد که با حوادث آینده چگونه برخورد کند.‌
بهترین راه برای فهم اینکه کدام شیوه درمان برای فرد مناسب است، مشاوره با یک پزشک است. هر روش درمانی که انتخاب شود، هدف نهایی آن برگشت به همان حالت قبل از بیماری و با همان احساسات است.‌
● زمان بهبود چقدر طول می‌کشد؟
افسردگی در طول یک شب ایجاد‌‌‌‌نمی‌شود تا در طول یک شب بهبود یابد.
این مساله بسیار اهمیت دارد که شما و شخص مورد نظر شما انتظار معقولی از درمان داشته باشید.
این موارد را برای درمان ضد‌افسردگی باید به یاد داشته باشید:
- تاثیر داروها بسیار متفاوت است. دارویی که برای یک بیمار موثر واقع شود، ممکن است روی بیمار دیگر تاثیر نداشته باشد.
- بسته به اینکه از چه دارویی استفاده می‌شود، شخص ممکن است بعد از دو هفته متوجه تغییراتی شود.
- به طور کلی، شش تا هشت هفته طول می‌کشد تا از تمام مزایای درمان با دارو بهره‌مند شوید.
- عوارض جانبی ممکن است وجود داشته باشد.
اگر درمان دارویی بعد از شش تا هشت هفته هیچ اثر درمانی نشان ندهد، و یا اگر عدم تحمل به دارو وجود داشته باشد، بیمار را تشویق کنید تا با یک فرد متخصص راجع به تنظیم مقدار دارو یا تغییر روش درمانی صحبت کند. به یاد داشته باشید که تنها راهی که یک متخصص سلامت می‌تواند به شما کمک کند، داشتن یک رابطه باز و بی‌محدودیت با بیمار است.
● چه کمکی از شما برمی‌آید؟
ممکن است هفته‌ها طول بکشد که اثرات مثبت درمان با داروهای ضد‌افسردگی یا صحبت درمانی را مشاهده کنید. در حقیقت، اولین کسی که متوجه این تغییرات می‌شود، فردی است که رابطه بسیار نزدیکی با فرد افسرده دارد.
اگر شما متوجه هرگونه پیشرفتی در بیمار از قبیل: احساس ناراحتی کمتر، خنده بیشتر، بازیافتن علاقه به فعالیت‌های قدیمی شدید حتماً این پیشرفت‌ها را به فرد مورد نظر یادآور شوید.
وقتی او بداند که شما این تغییرات مثبت را درک می‌کنید برای ادامه درمان و بازگشت به شخصیت قبلی‌اش تشویق می‌شود.
● رعایت بایدها و نبایدها
▪ بایدها...:‌
- به یاد داشته باشید که افسردگی یک بیماری واقعی و کاملاً درمان‌پذیر است.
- به فرد بیمار یادآوری کنید که مراحل درمان مدتی طول می‌کشد.
- فرد بیمار را تشویق کنید با پزشک راحت و بدون محدودیت صحبت کند.
- مسئولیت‌های امور خانه را طوری تغیر دهید که زندگی را برای فرد بیمار ساده‌تر کند.
- بیمار را تشویق کنید که برنامه خواب، غذا و ورزش منظم داشته باشد.
- وقتی تغییر مثبتی مشاهده کردید، از خود عکس‌العمل نشان دهید.‌
- به بیمار یادآوری کنید که صبور باشد و خودتان نیز به یاد داشته باشید که صبور باشید.
- تعادلی بین نیازهای فرد بیمار و خودتان برقرار کنید.
▪ ‌نبایدها...:‌
- آنها را مورد انتقاد یا سرزنش قرار دهید.
- با آنها طوری برخورد کنید که آنها دیگر هیچوقت نمی‌توانند درست عمل کنند.
- از مسائل خانوادگی، آنها را حذف کنید.
- تصور کنید افسردگی چیزی است که شما شخصاً و به تنهایی بتوانید آن را اصلاح کنید.
- انتظار نتیجه سریع داشته باشید.
- علائم خودکشی را نادیده بگیرید.
- فراموش کنید که برای شخص خود و علائقتان وقت صرف کنید.
- خودتان را برای افسردگی شخص بیمار سرزنش کنید.
مساله خیلی مهمی که نباید فراموش کرد این است که شخص افسرده ممکن است همیشه تمایل به پذیرفتن حمایت و کمک شما نداشته باشد. به یاد داشته باشید که نپذیرفتن و رد کردن کمک دیگران یک قسمت از بیماری آنهاست و تنها شخص شما را شامل نمی‌شود.
● نمونه‌ای از کمک خانواده و دوستان‌
هنرپیشه معروف، جرالد مک‌رانی به همسر افسرده‌اش دلتا برک کمک کرد تا بتواند او را به حالت قبلی‌اش برگرداند. جرالد می‌گوید:
وقتی من متوجه شدم که دلتا از افسردگی رنج می‌برد، احساس ناامیدی می‌کردم. هرچه سعی می‌کردم نمی‌توانستم کاری کنم که همسرم احساس بهتری داشته باشد. بنابراین تصمیم گرفتم که راجع به افسردگی و روش‌های درمانی آن چیزهای بیشتری بیاموزم. حالا همسرم کاملاً بهبود یافته و ازدواج ما دوام مجدد یافته است.
● گفته‌های دلتا برک‌
رنج افسردگی به اندازه کافی زیاد بود اما بدون صبر و تحمل جرالد و حمایت مداوم او، شرایط بسیار بدتر می‌شد. دانستن اینکه او در هر شرایطی به من تعلق داشت، در من ایجاد انگیزه می‌کرد. می‌دانستم که با چیزی ستیز می‌کنم که به هر دوی ما لطمه می‌زند، و این موضوع به من نیرو و انگیزه می‌داد که به شرایط قبلی خود برگردم. هر وقت که انرژی و نیرویی برای درک شرایط و درمان آن را نمی‌یافتم، همسرم همیشه حاضر بود به من کمک کند. باید به خاطر داشت: وقتی فردی به افسردگی مبتلا می‌شود، نقشی که خانواده و دوستان او بازی می‌کنند، بسیار تعیین‌کننده است. جرالد باعث شد که من احساس کنم که ما همیشه در این شرایط با یکدیگر هستیم.
به یاد داشته باشید که شما می‌توانید شرایط را کاملاً تغییر دهید
شما می‌توانید نقش مهمی در بهبود شخص مورد علاقه‌تان داشته باشید. بهبود افسردگی ممکن است ماهها طول بکشد، و حمایت شما می‌تواند موجب تسریع بازگشت آنها به وضعیت قبلی در کوتاهترین زمان ممکن شود.

بیان احساس مسئولیت و تقدیر از او برای خودتان به صورت یک عادت درآورید.از او تمجید کنید و روی خوب شدن شخص مورد علاقه‌تان تمرکز کنید.ایجاد شرایط حمایت کننده به آنها انگیزه می‌دهد که به خود قبلی‌شان و به دوستان و خانواده‌شان که به آنها علاقه دارند، برگردند.


چگونه می توانید بر افسردگی غلبه کنید؟
تفریباً همه افراد در طول زندگی خود چنین احساساتی را تجربه می کنند ؛ اگر شما هم اکنون در چنین شرایطی هستید راهکارهای زیر به شما کمک می کند تا بر این احساسات غلبه کنید.
از رختخواب خارج شوید
یکی از کارهای مهمی که می توانید انجام دهید صبح بیدار شدن در موعد مشخص است (حتی در تعطیلات پایان هفته). ترجیحاً ساعت ۷ صبح یا زودتر پیشنهاد می شود. داشتنِ «نظم» به کارکرد طبیعی بدن شما کمک می کند و در نتیجه احساس های بهنجاری خواهید داشت.
نور
نور به بهتر شدن کارکرد بدن کمک می کند. بنابراین به محض بیدار شدن خود را در معرض نور قرار دهید. پرده ها را به کناری بزنید تا نور بیشتری به درون خانه بتابد. از آن بهتر هر چه سریعتر از منزل خارج شوید و در معرض تابش نور خورشید قرار گیرید.
حرکت
فعال باشید، اکسیژن جذب کنید! به این معنی که برخیزید و به مدت ۵ الی ۱۰ دقیقه در اتاق راه بروید و در صورت امکان دوچرخه سواری کنید. ورزش ملایم به جریان خون کمک می کند ، اکسیژن بیشتری را به بدنتان (به ویژه مغز) می رساند و هشیاری و سرزندگی را در شما بهتر می کند.
صبحانه
صبحانه خود را با پروتئین ( تخم مرغ ، کره ، بادام زمینی ، آجیل ، پنیر) شروع کنید. هنگامی که بیدار می شوید اندام های بدن شما جهت تأمین نیروی لازم آماده جذب غذا و به ویژه پروتئین هاست. برای متعادل کردن وعده های غذایی اصلی تان یک عدد پرتقال یا سایر میوه های تازه و نیز حبوبات یا نان گندم را نیز به رژیم غذایی تان اضافه کنید.
با کسی صحبت کنید
یکی از سریع ترین راه ها برای مبارزه با افسردگی ایجاد ارتباط با دیگران است. نباید فکر کنید که به هنگام افسردگی باید از دیگران دوری کرد. بنابراین مسئله را برای خود آسان بگیرید. با کسی که دوستش دارید در مورد موضوعی لذت بخش صحبت کنید. وقتی با کسی صمیمی می شوید هرگز بر پایه فرضیه های پیش ساخته خود نتیجه گیری نکنید. شما احساسات و افکار طرف مقابل را به خوبی نمی شناسید. یک رابطه سالم همه جوانب را می سنجد. اگر احساس کردید به کمک فرد دیگری احتیاج دارید از وی کمک بگیرید.
در صورتی که نتوانستید مسائل خود را با طرف مقابل به شیوه ای صحیح حل کنید حتماً از فردی مثل مشاور، والدین، افراد با تجربه دیگر و افراد قابل اعتماد کمک بخواهید. یک رابطه سالم از تقاضای کمک نمی هراسد.به خاطر بسپارید همیشه پایان گفتگوها حل کامل مسئله نیست. خود را برای پایان ناموافق و یا بینابین آماده کنید. یک رابطه سالم ، پیروی کورکورانه و یا توافق کامل را طلب نمی کند.
از دیگران خرده نگیرید. البته شما نمی توانید هر چیز و هر کس را بپذیرید ولی در عین حال خرده گیر هم نباشید. این کار از انرژی های شما می کاهد. مطالعات نشان می دهد هر چه بیشتر خوبی های دیگران را ببینید و کشف کنید، روابط بهتری برقرار خواهید نمود. رابطه سالم با سوء تفاهم و زخم های گذشته ارتباطی ندارد.
به خاطر بسپارید هدف از گفتگو، پیروز شدن هر دو نفر است. ارتباط سالم بر مبنای برنده و بازنده استوار نیست. یک رابطه سالم دارای دو برنده است که هر یک با کمک دیگری به دنبال پاسخ مسئله می گردد
شما قادرید ارتباط خود را قطع کنید ، می توانید خود را از یک رابطه بیرون بکشید و به ارتباط خود پایان دهید. مطالعات نشان می دهد اگرچه در یک ارتباط مؤثر «وفاداری» اصل مهمی است اما یک ارتباط سالم به اکنون می اندیشد نه امیدواری نسبت به یک ایده آل احتمالی در آینده.
محبت و صمیمیت خود را نشان دهید
صمیمیت نقش بسیار مهمی در ارتباطات بین فردی دارد. یک رابطه سالم ، احساسات صمیمانه و دوستانه را می طلبد.
تعادل زندگی خود را حفظ کنید
در همه امور تعادل خود را حفظ کنید و به هر یک از افراد و مسائل زندگی خود سهم مناسبی را اختصاص دهید. یک رابطه سالم وابستگی های شدید و عادت گونه را نمی پذیرد.
به خود فرصت دهید
دوست شدن و ایجاد یک رابطه سالم ، یکباره اتفاق نمی افتد. به خصوص وقتی در محیطی جدید مثل دانشگاه و خوابگاه قرار می گیرید، نزدیک شدن به افراد جدید کمی دشوار به نظر می رسد. ولی به خاطر بسپارید آشنا شدن با افراد کمی طول می کشد ایجاد یک رابطه سالم نیاز به زمان دارد.
خودتان باشید
اگر بتوانید در برخوردهایتان خودتان باشید و نقش بازی نکنید بسیار دلچسب تر و مقبول تر خواهید بود. چنانچه خود را زیر نقاب پنهان کنید بالاخره دیر یا زود خود واقعی تان آشکار خواهد شد و به روابط شما لطمه خواهد زد. یک رابطه سالم با انسان های واقعی ساخته می شود نه با تصورات.


تک فرزندی، فرصت یا تهدید


رواج تک فرزندی در بین خانواده های ایرانی طی سالهای اخیر زنگ خطری است که حرکت جامعه به سمت پیری و کاهش جمعیت جوان را به دنبال دارد.تصمیم خانواده ها برای داشتن فقط یک فرزند، مساله ای است که امروزه مورد توجه کارشناسان جمعیتی قرار گرفته است، از این رو صاحب نظران علوم اجتماعی، سیاسی و دینی را بر آن داشته تا در جستجوی راهکار برآِیند.پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور که در سالهای قبل تر با برنامه کنترل زاد و ولد روبرو بود، با افزایش سریع موالید و رشد جمعیت مواجه شد و بین دو سرشماری 1355 تا 1365، جمعیت ایران افزایش تقریبا 46 درصدی را تجربه کرد و به 5/49 میلیون نفر رسید.پس از آن تغییراتی در شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور پدید آمد و در پی آن میزان موالید با کاهش سریع مواجه شد، اصطلاح «فرزند کمتر زندگی بهتر» عبارت رایج این سالها شد که نگرانی مضاعفی بر زوج هایی وارد کرد که در شرف بچه دار شدن بودند.

تغییر سیاست و دید و نگرش خانواده ها موجب شد تا جمعیت بین سرشماری 1365 تا 1375 تنها 21 درصد رشد داشته باشد و به 60 میلیون نفر برسد، اما در یک دهه بعد یعنی 1375 تا 1385 نگاه خانوارها به تولد فرزند حتی محتاطانه تر از دوره های قبل شد و جمعیت کشور تنها 10 میلیون نفر افزایش یافت.در ابتدای دهه 60 هر زن ایرانی در طول بازه سنی باروری خود، به طور متوسط شش فرزند به دنیا آورده، درحالی که این رقم برای سال 1388 تنها 8/1 شد و این روند کاهشی ادامه یافت و در سرشماری 1390، نرخ باروری در کشور به حدود 7/1 درصد رسید.بدین ترتیب تک فرزندی پدیده ای شد که در سال های اخیر بویژه در میان خانواده های شهری رایج شد، این پدیده که منجر به کاهش نرخ رشد جمعیت شده بارها هشدار جمعیت شناسان را در پی داشته است.

تغییرات در شیوه زندگی، ماشینی شدن جوامع و مشکلات اقتصادی سبب افزایش تعداد خانواده های تک فرزند و کاهش نرخ رشد جمعیت و به دنبال آن دغدغه و نگرانی والدین از نحوه رشد کودک و کارشناسان حوزه علوم اجتماعی از تبعات ناشی از تحولات جمعیتی در جامعه است. در عصر ماشینی امروز، اشتغال والدین، افزایش هزینه ها و تبلیغاتی که به منظور ترویج سیاست تک فرزندی انجام می گیرد، از مهم ترین عوامل کاهش میزان زاد و ولد و تمایل زوجین برای داشتن یک فرزند بوده و پیش بینی می شود در سال های آتی افراد در جوامع مختلف قادر به درک عاطفی مفاهیم واژگانی مانند عمو، خاله، عمه و دایی نباشند.کودکان تک فرزند، در خانواده هایی پرورش پیدا می کنند که امکان برقراری ارتباط و سبک مهارت های زندگی از طریق گروه های همسال یا افرادی با اختلاف سنی کم، وجود نداشته و کودکان تجربه آشنایی کمتری با مفاهیمی مانند حسادت، رقابت و دوستی پیدا می کنند. در این صورت نیاز به جایگزین کردن موقعیت های مشابه و قرارگرفتن مداوم چنین کودکانی در گروه همسالان بیشتر احساس می شود.

کاهش نرخ رشد جمعیت و حرکت به سمت پیری و کهنسالی جمعیت کشور نگرانی مسوولان را برانگیخت تا به عوارض و آسیب های کاهش جمعیت و نرخ باروری بپردازند.ضمن اینکه تکثیر نسل از دیدگاه دینی نیز امری پسندیده است و در میان آموزه های اسلامی نه تنها به تک فرزندی توصیه نشده بلکه با آن مخالفت و با رعایت شرایطی دعوت به ازدیاد نسل شده ، بگونه ای که در قرآن کریم تکثیر نسل به عنوان یکی از مهم ترین اهداف ازدواج معرفی شده است.برخی از فقها هرگونه کنترل و تحدید نسل را مخالف فلسفه اسلام و روح ایمان دانسته و با آن مخالفت کرده اند و دخالت دولت ها در این عرصه نیز به عقیده آنان دخالتی نابجا و مخالف موازین شرع است.

برخی دیگر از فقها نیز به دلیل تنگناهای اقتصادی و رفاهی، با تنظیم خانواده موافقند و معتقدند که حکومت ها باید در این زمینه برنامه ریزی داشته باشند.بالارفتن سن ازدواج، اشتغال زنان و درگیری های شغلی، نابسامانی های اقتصادی و وضع معیشتی خانواده ها در سایه تورم، سخت گیری موجر برای مستاجران چند فرزندی و عدم توان روحی و روانی برای پرورش چند کودک از جمله دلایلی هستند که در قصد تک فرزندی برای یک زوج در شرف ازدواج موثر است.مجموعه این عوامل به اضافه جنسیت فرزند از عواملی هستند که در قصد تک فرزندی زوج های دارای یک فرزند تاثیر جدی دارد.از جمله آثار و پیامدهای کاهش جمعیت را می توان عدم رشد و توسعه اقتصادی، پیری و بی نشاطی جمعیت، آسیب های اخلاقی و تربیتی و انقطاع نسل بشر عنوان کرد.

کارشناسان بر این باورند که پیری جمعیت از نظر نیروی کار ایران را با مشکل جدی مواجه خواهد کرد زیرا اکثر جمعیت ایران را افراد سالخورده تشکیل می دهند، بنابراین برای جلوگیری از تعطیلی کارخانه ها باید از اتباع بیگانه استفاده کرد و برای دیگر کارها و پست های مهم نیز باید از نیروهای خارجی بهره گرفت.به موازات پیر شدن جمعیت و کاهش نرخ رشد جمعیت، تولید نیز در کشور کاهش می یابد، افزون بر این با کاهش رشد جمعیت و پیر شدن جمعیت کشور هزینه های سنگین بیمه و طرح های حمایتی دولت برای بازنشستگان کمرشکن خواهد شد.اما از مهم ترین بعد در این زمینه یعنی بعد روانشناسی نقطه نظرهای متفاوتی در مورد عواقب منفی و مثبت تک فرزندی مطرح است، مانند اینکه مادر و پدر، وقت، توجه و امکانات بیشتری برای پرورش و تربیت بهتر کودک دارند یا بدلیل نبود خواهر و برادر، کودک لوس و خودخواه بار می آید.

فرزندان تک به دلیل وجود امکانات بیشتر جهت تربیت و توجه از سوی خانواده از شرایط بهتری برای مسائل آموزشی و تربیتی برخوردارند.  اما از سوی دیگر تک فرزندی می تواند کودک را از جهت ارتباط گیری و تعامل با دیگران و ارتباطات اجتماعی ضعیف بارآورده و فردی منزوی بسازد. در گذشته به دلیل زندگی مشترک اقوام و خویشاوندان و ارتباط بیشتر کودکان با همسالان، کودکان تک، کمتر احساس تنهایی می کردند، اما در جوامع کنونی با ضعیف شدن ارتباطات، تنهایی برای این کودکان محسوس تر است. کودکان در جریان این قهر و آشتی ها تجربه ها و مطالبی می آموزند که در زندگی اجتماعی مفید واقع می شود. فرزندان تک معمولا کمتر مایل به ارتباطات اجتماعی گسترده هستند. برای پیشگیری از عوارض تک فرزندی به والدین اینگونه کودکان توصیه می شود به فرزند خود اجازه دهند تا همانند سایر کودکان اشتباه کرده، شکست بخورد، لجبازی و نافرمانی کند.

 والدین باید در اطرافیان خود بویژه از 18 ماهگی به بعد به دنبال کودکان هم سن و سال فرزندشان باشند و تمام تلاش خود را به کار بندند تا این کودکان با هم رابطه نزدیک و تقریبا دائمی داشته باشند، همچنین پس از یک و نیم سالگی روزانه نیم تا یک ساعت او را به پارک و زمین بازی بچه ها ببرند و از حمایت بیش از حد کودک بپرهیزند. زمانی که تعداد فرزندان زیاد می شود مسوولیت هایی که بر دوش والدین قرار می گیرد زیاد می شود و به همین دلیل آن ها زمان کم تری برای سپری کردن زمان با کودکان خودشان پیدا می کنند. در این شرایط کودک از کودکی می آموزد که باید بیشتر به خود متکی باشد و آستانه تحملش بالاتر می رود.

 اما از آنجا که تمام نیازهای تک فرزندها برآورده می شود و کمتر با ناکامی روبرو می شوند، آنان نمی توانند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کنند و چنانچه به آنها توهین شود، بی آن که قصد و غرضی در کار باشد این توهین را رفتاری عمدی و به پشتوانه نیتی خاص تفسیر می کنند. کودکان تک معمولا چنانچه از مساله ای رنجیده خاطر شوند این حالت را تا مدت های مدیدی در درون خود زنده نگه می دارند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقه مندند که دربرگیرنده منافع آنان باشد و احساساتشان را نیز جریحه دار نکند و حتی ممکن است ناراحتی های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درون گرا شوند.  وابستگی شدید والدین به تک فرزندی  از جمله عوارض این شیوه می باشداین وابستگی سبب اضطراب این فرزند شده و همیشه نگران است که اگر صدمه ای به او برسد، والدین دچار لطمه روحی شدید خواهند شد. حساسیت فراوان والدین درباره رفتار و گفتار کودک،مراقبت بیش از حد والدین که استقلال آنها را به خطر می اندازد، وابستگی شدید بچه به والدین که مانع دوست یابی او در ارتباط با همسالان می شود و تاثیر منفی بر رشد کودک به جهت نبودن رقابت بازی یا درگیری با برادر یا خواهر  نیز از آسیب های تک فرزندی برای بچه ها می باشد

 تسلیم والدین و عدم مخالفت با کودک نیز در تک فرزندی رایج است که سبب شکنندگی و آسیب پذیری کودک در آینده می شود و نمی تواند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کند زیرا برخورد بزرگانه با کودک جلو بچگی کردن او را می گیرد. همچنین تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسوولیت عمل خود را بپذیرد زیرا آنها هیچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان برنمی آیند، با او مخالف نمی کنند و همواره تسلیم خواسته های او می شوند تا از این طریق مانع ناراحت شدن او شوند.

مزایای تک فرزندی
1. تک فرزندی موجب می شود که والدین بتوانند تمام نیازهای فرزند خود را به طور کامل بر طرف کنند و زمانی که تمام نیازهای فرزند بر طرف شد، فرزند بهتر در مسیر رشد و تکامل گام بر می دارد.
2. هزینه کمتر برای خانواده، کنترل راحت تر تک فرزند، صمیمیت عمیق والدین با تک فرزند، آرامش خانه (فرزند دیگری نیست تا با ناسازگاری آنان آرامش خانه از بین برود)، احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتر با تک فرزند به جهت رسیدگی بیشتر به او.
3. فرزند کمتر مساوی با هزینه کمتر است، زمانی که خانواده با هزینه کمتری روبرو شد، پدر خانواده وقت کمتری را برای تامین هزینه های خانواده صرف می کند و در نتیجه فرصت بیشتری را برای تربیت فرزند خود داشته باشد.
4. کودک تک فرزند به طور کامل مورد توجه و علاقه والدین است. این عامل سبب می‌شود کودک احساس کند شخصی مهم است. مزایای بزرگ شدن در خانواده‌های تک فرزند چنان است که کودک می‌گوید من دوست دارم تنها فرزند خانواده باشم. هیچ رقیبی نداشته باشم و کسی حسادت مرا تحریک نکند.
پرسشگر گرامی با دقت در مطالب بالا روشن می شود که برخی از موارد گرچه در ظاهر جزء محاسن تک فرزندی محسوب می شود اما در حقیقت باید از معایب تک فرزندی قلمداد شود. به عنوان مثال درباره مورد اول باید بگویم نداشتن خواهر و برادر موجب می شود تا کودک بدون هیچ زحمتی به تمام خواسته های خود برسد و در زندگی با هیچ ناکامی روبرو نشود و از اینرو زمانی که در کشاکش زندگی با نا کامی روبرو شد بسیار شکنند و بی صبر باشد.

معایب تک فرزندی
1. از آنجا که تمام نیازهای تک فرزندها، بر آورده می شود و کمتر با ناکامی روبرو می شوند؛ آنان نمی توانند ناامیدی ها و فشارهای روحی را تحمل کنند. چنانچه توهینی به آنها شود، بی آن که قصد و غرضی در کار باشد این توهین را رفتاری عمدی و به پشتوانه نیتی خاص تفسیر می کنند. چنانچه از مسئله ای رنجیده خاطر شوند این حالت را تا مدت های مدیدی در درون خود زنده نگاه می دارند. آنها فقط به برقراری روابطی علاقه مندند که در برگیرنده منافع آنان باشد و احساساتشان را نیز جریحه دار نکند. آنها ممکن است ناراحتی های خود را برای دیگران بیان نکنند و فردی درون گرا شوند.
2. وابستگی شدید والدین به تک فرزند (این وابستگی سبب اضطراب تک فرزند می‌شود وهمیشه نگران است که اگر صدمه‌ای به او برسد، والدین دچار لطمة روحی شدید خواهند شد).
3. حساسیت فراون والدین دربارة‌ رفتار وگفتار تک فرزند که او را به رفتار و گفتاری نامطلوب می‌کشد و لوس می‌شود.
4. مراقبت بیش از حد والدین که استقلال تک فرزند را به خطر می‌اندازد، وابستگی شدید تک فرزند به والدین که مانع دوست یابی او در ارتباط با همسالان می‌شود.
5. تأثیر منفی بر رشد تک فرزند به جهت نبودن رقابت بازی یا درگیری با برادر یا خواهر.
6. تسلیم‌پذیری والدین و عدم مخالفت با تک فرزند که سبب شکنندگی و آسیب پذیری در آینده می‌شود و نمی‌تواند ناامیدی‌ها و فشارهای روحی را تحمل کند، برخورد بزرگانه با کودک (این کار سبب می‌شود جلوی بچگی کردن او گرفته شود).
7. ارتباط کمتر با همسالان، به جهت نبودن برادر و خواهری در منزل از ایجاد ارتباط با همسالان خجالت می‌کشد.
8. یکی از معایب تک فرزند بودن، تأثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند. آنها دوست و همدمی در منزل ندارند، بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت آنها نخواهند داشت.
9. بلوغ روحی و روانی، پدیده ای کاملاً ارثی نیست بلکه اکتسابی است. این بلوغ مواردی همچون شناخت خود، میزان واقع بینی و انتخاب مؤثر را شامل می شود و به راحتی به دست نمی آید، بلکه به تجربه هائی سخت و طاقت فرسا نیاز دارد. کودکی که تک فرزند خانواده است کمتر با مشکلات مواجه می شود و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامی رانده شدن و... قرار نمی گیرد و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی، روانی است، تجربه نمی کند.
10. تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسئولیت عمل خود را بپذیرد. آنها هیچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان برنمی آیند، با او مخالف نمی کنند و همواره تسلیم خواسته های او می شوند تا از این طریق مانع ناراحت شدن او شوند.
برای اینکه کودک شما در رفتارهای خود دارای پختگی باشد، علاوه بر اینکه با والدین خود تعامل دارد، لازم است با خواهر و برادر در محیط خانواده ارتباط داشته باشد، بدیهی است زمانی که کودکی از داشتن برادر و خواهر محروم شد، رفتارهایی که در سایه تعامل او با برادر و خواهرش شکل می گیرد، در او بوجود نمی آید و رفتارهای کودک از این لحاظ ناپخته می گردد. به یاد داشته باشید به هیچ عنوان محیط هایی مانند مهد کودک نمی تواند جای خالی خواهر و برادر را برای فرزند شما پر کند.

 معایب دیگر یکی بودن

از معایب تک فرزند بودن، تأثیر آن بر مراحل رشد کودک است. این کودکان کسی را ندارند تا با او رقابت یا بازی و دعوا کنند. آنها دوست و همدمی در منزل ندارند، بنابراین برخی از احساسات را تجربه نمی کنند و فرصتی برای کنترل و مدیریت آنها نخواهند داشت.بلوغ روحی و روانی، پدیده ای کاملاً ارثی نیست بلکه اکتسابی است. این بلوغ مواردی همچون شناخت خود، میزان واقع بینی و انتخاب مؤثر را شامل می شود و به راحتی به دست نمی آید، بلکه به تجربه هائی سخت و طاقت فرسا نیاز دارد. کودکی که تک فرزند خانواده است کمتر با مشکلات مواجه می شود و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامی رانده شدن و... قرار نمی گیرد و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی، روانی است، تجربه نمی کند.

اگر والدین، مراقبت افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید. اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت کننده روبه رو شوند یا امکان آشکارکردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را بیازماید و مسئولیت عمل خود را بپذیرد. آنها هیچ گاه در مقام انتقاد از فرزندشان برنمی آیند، با او مخالف نمی کنند و همواره تسلیم خواسته های او می شوند تا از این طریق مانع ناراحت شدن او شوند.

مسابقه برای چیرگی بر دیگران، رقابت با خواهر یا برادر در جلب رضایت والدین، مسخره کردن دیگران برای تحقیر آنها، توهین به دیگران برای اثبات برتری خود، درگیری برای کسب حق تقدم و بهره مندی بیشتر از مزایا، درددل کردن با خواهر یا برادر، مشاجره درباره اختلاف و تبعیضی که بین او و خواهر یا برادرش وجود دارد، درگیری با خواهر یا برادر برای تسکین فشارهای روحی، دفاع از منافع شخصی در ارتباط با دیگران.در خانواده های تک فرزند، والدین و فرزندان هر دو احساس می کنند نیاز شدیدی به یکدیگر دارند. پس همیشه مراعات یکدیگر را می کنند، ولی خانواده های چندفرزندی چنین نیستند، دعواهای مکرر، جریحه دار شدن احساسات و عصبانیت در خانواده های چند فرزندی رایج است و کودکان معمولاً برای کنترل این احساسات راهی مناسب می یابند و بار دیگر با هم بازی می کنند.

 جلوگیری از انزوای تک فرزندان

والدین باید به فرزند خود کمک کنند تا او بتواند با کودکان هم سن و سالش بازی کند. مدرسه یکی از مکان هائی است که چنین فرصتی را در اختیار کودکان قرار می دهد، ولی کافی نیست و باید فرصت های دیگری را نیز مهیا کرد تا کودک بتواند با دوستان هم سن و سالش ارتباط برقرار و به بلوغ و عاقلانه شدن احساسات خود کمک کند.”داشتن روابط مطلوب با دیگران کار مشکلی است. اگر هر یک از شما کمی کوتاه بیائید می توانید با هم بازی کنید. بهتر است علایق و حساسیت های خودت را برای دیگران روشن کنی. در غیر این صورت آنها متوجه نمی شوند که تو از چه چیزهائی ناراحت می شوی.“والدین در محیط خانواده می توانند فرزند خود را تشویق کنند تا احساسات خود را به آنها بگویند. والدین باید خود نمونه این رفتار باشند. آنها همچنین باید به فرزند خود بیاموزند که از درگیری نگریزد و با صراحت و اطمینان با مشکلات و اختلافات روبه رو شود.اگر والدین، مراقبتی افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فردی ضعیف و کم تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند که این موضوع ناتوانی او را شدت خواهد بخشید.

اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات سخت و ناراحت کننده روبه رو شوند یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.تربیت فرزند یک روند آماده سازی و حمایت کردن نوعی اقدام پیشگیری کننده است. حمایت افراطی از کودکان اجازه نمی دهد که آنان خود را برای رشد و بلوغ احساسات تقویت کنند.تک فرزندی گرچه پدیده جدیدی نیست اما در جامعه ما در هیچ زمانی مانند الان مورد توجه قرار نگرفته است. ما در اینجا به دلیل طولانی نشدن بحث تنها به بررسی این موضوع از منظر روان شناسی می پردازیم و از بررسی دیدگاه اسلام در این زمینه به صورت تفصیلی خودداری می کنیم و فقط به ذکر این نکته بسنده می کنیم که اسلام با تک فرزندی مخالف است و مسلمانان را با رعایت شرایطی دعوت به ازیاد نسل می کند.روایات زیادی مبنی بر تشویق مسلمانان بر ازیاد نسل و آوردن فرزند دلالت می کند، از جمله روایتی که از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده ‌است : «تناکحوا تناسلوا تکثروا، فإنی اباهی بکم الامم یوم القیامة و لو بالقسط»؛[مستدرک سفینه البحار، 4/340،] یعنی (ای مردان و زنان) با همدیگر ازدواج کنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، براستی که من مباهات می‌کنم به واسطه شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه‌ی سقط شده.

منبع: نسیم مهر؛ پدیدآورنده: حسین دهنوی؛ ناشر: خادم الرضا (ع)

خوراکی‌‌ها علیه اسـترس


http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg



خواب وخوراکی واضطراب http://www.irannaz.com/user_files/image/13/42.jpg

دیدن خواب‌های آشفته و تکان دادن پاها از علائم اضطراب است. اضطراب امروزه تقریباً گرفتاری همه افراد جامعه است و بیشتر مراجعان به روانپزشک‌ها، بیمارانی هستند که از اضطراب رنج می‌برند و اضطراب گاهی فرد را از زندگی سیر می‌کند. ممکن است افراد به خاطر گرفتاری‌هایی که در زندگی دارند، دچار اضطراب شوند که این موضوع بیمارگونه نیست، اما اگر همین اضطراب منجر به اختلال در عملکرد انسان شود و مثلا باعث اختلال در خواب و اشتها شود یا اگر فردی حوصله دیگران را نداشته باشد، این اضطراب بیماری است و نیازمند درمان است. کسی که دچار اضطراب می‌شود به‌طور دائم دست‌هایش را به‌هم می‌مالد، در جایی که نشسته آرام نیست، پایش را حرکت می‌دهد، نسبت به آینده نگران است، خواب‌های آشفته می‌بیند و اعتماد به نفس کمی‌ دارد. اطرافیان با دیدن چهره فرد مضطرب متوجه بیماری او می‌شوند. اضطراب یکی از ناتوان‌کننده‌ترین اتفاقاتی است که از نظر روحی برای یک فرد اتفاق می‌افتد.


1- استرس مهم ترین عامل ناتوانی در مقابله با بیماری های  مزمن است.

2- افسردگی، اضطراب، وسواس، پرخاشگری و دردهای جسمی با استرس تشدید می شوند.

3- ارتباط با خدا در سختی ها و بحران های زندگی، به انسان آرامش میدهد.

4- مشورت و بیان مشکلات با دیگران یکی از راه های مهم رفع تنش و استرس می باشد.

5- قناعت و صرفه جویی مانع از برخی استرس های اقتصادی می گردد.

6- نرمش و ورزش، اجتناب از عصبانیت، استفاده از دوش آب سرد، لبخند و شادی همگی روش هایی برای کنترل استرس می باشند.



ادامه مطلب ...

استرس و تنهایی سیستم ایمنی را مختل می‌کنند


http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg



استرس وسیستم ایمنی http://www.irannaz.com/user_files/image/13/42.jpg


بررسی‌های جدید دانشمندان نشان می‌دهد تنهایی موجب بروز تعدادی از اختلال‌‌ها در واکنش‌های ایمنی بدن می‌شود و خطرات بالقوه‌ای برای سلامت دارد.محققان دریافتند افراد تنها و منزوی بیش از آنهایی که ارتباطات اجتماعی دارند، نشانه‌هایی از افزایش فعالیت ویروس نهفته هرپس و تولید پروتئین‌های مرتبط با التهاب از خود نشان می‌دهند. در حالت‌های عادی پروتئین‌های مرتبط با التهاب در واکنش به استرس حاد تولید می‌شوند.این پروتئین ها، نشانه وجود التهاب هستند و التهاب مزمن با بروز تعداد زیادی از بیماری‌‌ها از جمله بیماری عروق کرونر، دیابت نوع دو، آرتریت و آلزایمر مرتبط است. همچنین این پروتئین‌‌ها موجب بروز ضعف و کاهش عملکرد می‌شوند که با پیری مرتبط هستند.فعال شدن ویروس نهفته هرپس با استرس مرتبط است؛ این امر حاکی از آن است که تنهایی مانند یک استرس مزمن عمل می‌کند و می‌تواند سیستم ایمنی را هدف قرار دهد.تحقیقات پیشین از ارتباط تنهایی با بروز مرگ زودهنگام و تمام انواع دیگر بیماری‌های بسیار جدی خبر داده بود. لیزا جارمکا دانشجوی فرادکترا موسسه تحقیقات پزشکی رفتاری در دانشگاه دولتی اوهایو و مجری این مطالعه گفت: افراد تنها کیفیت ارتباط ضعیفی با دیگران دارند.یک دلیل برای اهمیت این تحقیقات، شناخت این است که چگونه تنهایی و روابط با دیگران می‌تواند به‌طور گسترده و همه جانبه‌ای سلامت را تحت تاثیر قرار دهد. به گفته وی هرچه اطلاعات ما در مورد این فرآیند افزایش یابد، بیشتر می‌توان تاثیرات منفی آن را در نظر گرفت و حتی می‌توان مانع از آن شد. اگر این فرآیند فیزیولوژیکی را نشناسیم چه کاری می‌توانیم برای تغییر آن صورت دهیم؟



ادامه مطلب ...

11 دلیل باورنکردنی افسردگی

http://img.tebyan.net/ts/persian/blue/Parts/box-payameSalamat.jpg



دلایل افسردگی http://www.irannaz.com/user_files/image/13/42.jpg

افسردگی محرک‌های زیادی دارد؛ ضربه‌روحی، مشکلات مالی، سوگ از دست دادن عزیزان و بیماری ها نمونه‌هایی از این محرک ها هستند. اما اگر افسرده هستید و هیچکدام از این ها در مورد شما صدق نمی‌کند، تعیین یک دلیل خاص برای افسردگی تان کمی دشوار است. در واقع، ممکن است افسردگی شما یک دلیل خاص و مشخص نداشته باشد. در زیر به برخی از علت‌های عجیب افسردگی اشاره می‌کنیم.


1- هوای تابستان

اختلال خلقی فصلی بیشتر با افسردگی زمستانی شناخته شده است که افراد زیادی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. اما برای تعدادی از این افراد، این نوع افسردگی در تابستان اتفاق می‌افتد. افسردگی هوای گرم زمانی اتفاق می‌افتد که بدن برای وفق یافتن با فصل جدید دچار تاخیر می شود. این مشکل می‌تواند به‌خاطر عدم تعادل موادشیمیایی در مغز و هورمون ملاتونین باشد.

2- مصرف دخانیات

افرادی که در معرض افسردگی قرار دارند، بیشتر به کشیدن سیگار روی می‌آورند. اما گفته می‌شود که نیکوتین بر فعالیت انتقال‌دهنده‌های عصبی در مغز اثر می‌گذارد و موجب بالا بردن سطح دوپامین و سروتونین (که مکانیزم عمل داروهای ضدافسردگی نیز هست) می‌شود. این موضوع می‌تواند اعتیادآوری دارو و تغییرات خلق‌وخو که با آن همراه است و همچنین این که چرا افسردگی با ترک سیگار همراه است را توضیح دهد. خودداری از کشیدن سیگار و ترک آن می‌تواند به متوازن کردن موادشیمیایی مغز شما کمک کند.


3- بیماری تیروئید

وقتی غده تیروئید نتواند هورمون کافی تولید کند، به آن کم‌کاری تیروئید گفته می‌شود و افسردگی یکی از علائم آن است. این هورمون چندکاره است، اما یکی از مهمترین وظایف آن انتقال دادن پیام های عصبی و تنظیم سطح سروتونین در بدن است.

اگر علائم جدیدی از افسردگی را در خود مشاهده می‌کنید (مخصوصاً اگر همراه با حساسیت به سرما، یبوست و خستگی باشد) بد نیست که یک آزمایش تیروئید انجام دهید. کم‌کاری تیروئید با دارو قابل درمان است.

4- عادات بد خواب

جای تعجب نیست که کمبود خواب منجر به آسیب‌پذیری شود، اما می‌تواند احتمال بروز افسردگی را نیز افزایش دهد.


در یک تحقیق که در سال 2007 انجام گرفت مشخص شد که وقتی به افراد سالم کمبود خواب اعمال شد، بعد از مشاهده تصاویر ناراحت‌کننده، فعالیت مغزی بیشتری داشتند تا آن دسته از شرکت‌کنندگان که خواب کافی داشتند و این درست شبیه به واکنشی است که افراد افسرده دارند.

اگر به اندازه کافی نخوابید، وقت کافی برای تجدید قوای سلول‌های مغزی ندارید و مغز خوب کار نخواهد کرد و این یکی از عواملی است که می‌تواند موجب افسردگی شود.

5- فعالیت بیش از حد در فیسبوک

آیا وقت زیادی را در چت‌روم‌ها و وب سایت‌های اجتماعی می‌گذرانید؟ تحقیقات زیادی نشان می‌دهد که این می‌تواند با افسردگی مرتبط باشد، مخصوصاً در نوجوانان.

معتادان به اینترنت با ارتباطات انسانی واقعی در کشمکش هستند و معمولاً همراهی ندارند و دیدگاهشان به دنیا تا حدی غیرواقعی است. برخی متخصصین حتی آن را "افسردگی فیسبوکی" می‌نامند.

طی یک تحقیق که در سال 2010 انجام گرفت، محققان دریافتند که حدود 2/1 درصد از افراد بین 16 تا 51 سال زمان زیادی را در اینترنت سپری می‌کنند و این افراد بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی متوسط تا شدید هستند.


6- محل زندگی

بحث بر سر این که زندگی شهری بهتر است یا روستایی، بحثی بی‌پایان است، اما تحقیقات نشان می‌دهد که افرادی که در شهر زندگی می‌کنند تا 39 درصد بیشتر در معرض اختلالات روحی هستند تا آن هایی که در روستا زندگی می‌کنند.

تحقیقی که در سال 2011 انجام گرفت، برای این مسئله توضیحاتی ارائه می‌دهد: شهرنشینان در بخشی از مغز که استرس را تنظیم و تعدیل می‌کند، فعالیت بیشتری دارند و مقدار بیشتر استرس می‌تواند موجب اختلالات روانی شود.

میزان افسردگی در کشورها و شهرهای مختلف نیز متفاوت است. افسردگی برخی کشورها شایع‌تر می‌باشد.

7- داشتن گزینه‌های انتخابی زیاد

داشتن گزینه‌های زیاد برای انتخاب یک چیز، کار را سخت می‌کند. البته این موضوع برای آن دسته از افراد که در خرید معمولاً اولین چیزی که نظرشان را جلب می‌کند می‌خرند، مشکل نیست. اما افرادی هستند که در صورت زیاد بودن گزینه‌های انتخاب، وقت بسیار زیادی را صرف بررسی چندباره هر گزینه می‌کنند تا بهترین را انتخاب کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که این نوع برخورد موجب ایده آل‌گرایی و افسردگی می‌شود.

8- نخوردن ماهی

مصرف کم اسیدهای چرب امگا3 که در ماهی ها و روغن‌های گیاهی یافت می‌شود، می‌تواند موجب افزایش احتمال ابتلا به افسردگی شود.

در یک تحقیق که در سال 2004 انجام گرفت، رابطه‌ی بین مصرف کم ماهی و بروز افسردگی در خانم‌ها مشخص شد. اما در آقایان این مسئله دیده نشد.

این اسیدهای چرب انتقال‌دهنده‌های عصبی مثل سروتونین را تنظیم می‌کنند که می‌تواند علت افسردگی باشد.

مکمل روغن ماهی هم می‌تواند کمک کند. حداقل یک تحقیق تایید کرده است که این مکمل‌ها به کاهش افسردگی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک کرده است.

9- روابط خواهر و برادری ضعیف

با این که نداشتن رابطه خوب با هرکسی می‌تواند موجب افسردگی شود، اما در یک تحقیق که در سال 2007 انجام شد، مشخص گردید که مردهایی که قبل از سن 20 سالگی با خواهر و برادرهای خود کنار نمی‌آمدند، در سال های بعد و بزرگسالی بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار داشته‌اند. با این که مشخص نیست چه چیزی در رابطه خواهربرادری اینقدر مهم است، اما محققان حدس می‌زنند که این روابط می‌تواند با توانایی برقراری ارتباط افراد با هم‌سالان خود مرتبط باشد.

کشمکش زیاد بین خواهر و برادرها می‌تواند فرد را تا قبل از سن 50 سالگی در معرض ابتلا به افسردگی قرار دهد

10- قرص‌های ضدبارداری

داروهای جلوگیری خوراکی حاوی سنتزی هورمون پروژسترون هستند که تحقیقات مشخص کرده است می‌تواند موجب افسردگی در خانم‌ها شود.

دلیل آن هنوز مشخص نیست و این مشکل برای همه اتفاق نمی‌افتد، اما اگر خانم‌ها سابقه افسردگی دارند یا در معرض ابتلا به آن قرار دارند، با استفاده از قرص های ضدبارداری احتمال بیشتری برای افسرده شدن آنها وجود دارد.

11- داروها

افسردگی می‌تواند از جمله عوارض ‌جانبی بسیاری از داروها باشد.

به عنوان مثال، آکوتان و نوع ژنتیکی آن (ایزوترتینیون) برای از بین بردن جوش‌های پوستی تجویز می‌شود، اما افسردگی و فکر خودکشی از جمله خطراتی است که افراد را با مصرف این دارو تهدید می‌کند.

مصرف داروهای ضداضطراب و خواب‌آور مثل والیوم و زاناکس، لوپرسور که برای درمان فشارخون بالا تجویز می‌شود، داروهای پایین آورنده کلسترول مثل لیپیتور و پریمارین برای سندرم‌های پیش از یائسگی نیز از جمله این داروها هستند.

هر زمان که دارو جدیدی برایتان تجویز می‌شود حتماً قسمت عوارض‌جانبی آن را مطالعه کنید و حتماً از پزشکتان سوال کنید که در خطر ابتلا به آن قرار نداشته باشید.

افسردگی را درمان کنید


هر کسی در هر سن، جنس، نژاد یا وضعیت اجتماعی ممکن است به افسردگی مبتلا شود. از هر 10 نفری که به پزشکان مراجعه می کنند، یک نفر افسردگی دارد.

در نیمی از موارد، بیماری این افراد تشخیص داده نمی شود و درمان نشده باقی می ماند. اگر افسردگی درمان نشود، کیفیت زندگی بسیار پایین آمده و خطر خودکشی همواره وجود دارد. ممکن است شما تشخیص ندهید که افسرده هستید و یا به دنبال درمان آن نباشید. اما اگر هر چه زودتر به فکر علائم و به دنبال درمان باشید، شانس درمان کامل، سریع تر و بیشتر است.

پیشگیری از عود بیماری نیز بسیار مهم است. افسردگی در هیچ سنی، طبیعی تلقی نمی شود و درمان آن اهمیت زیادی دارد.

افسردگی در بچه ها معمولا به سختی تشخیص داده می شود.

همچنین افراد مسن ممکن است تصور کنند که احساس افسردگی آن ها طبیعی است. درمان این افراد از ناتوانی زودرس آن ها جلوگیری می کند و از خطر مرگ مربوط به افسردگی می کاهد. حمایت خانواده در درمان افسردگی نقش مهمی دارد. داروها را نباید خودسرانه مصرف کرد. مصرف برخی داروها با هم، ممکن است کشنده باشد.

ترکیبات گیاهی نیز با برخی داروها تداخل دارند و ممکن است عوارض جدی ایجاد کنند. در برخی موارد حتی بعضی از غذاها ممکن است با دارو تداخل داشته باشند.

بر اساس تاریخچه بیماری، شدت و ماهیت افسردگی، نوع دارو توسط پزشک انتخاب می شود و در مورد رژیم غذایی، و تداخلات دارویی توضیحات لازم داده می شود.