نوشیدن آب و مایعات یکی از فعالیتهای مطبوع بشر است که بر اساس آن نیازهای حیاتی مهم آدمی رفع میگردد .
حفظ
مایعات بدن از ضروریات زندگی است 45 درصد وزن بدن سالمندان را آب تشکیل
میدهد . در طول سالمندی تغییرات مهمی در عملکرد اندام هایی که در تعادل
مایعات بدن نقش مهمی بازی میکنند، پدید می آید . این تغییرات عبارتند از:
- کاهش وزن کلیه ها
- کاهش خونرسانی به کلیه ها
- کاهش توانایی کنترل نمک های بدن
- کاهش قدرت غلیظ سازی ادرار
- کاهش حس تشنگی
تغییرات
یادشده، سبب کاهش توانایی بدن سالمندان در حفظ تعادل مایعات میشود، بطوری
که فرد سالمند با سرعت زیادی در معرض خطر کاهش حجم مایعات بدن قرار میگیرد .
بطور کلی سالمندان بیش تر از جوانان در معرض خطر کم آبی قرار دارند .
کاهش حجم مایعات بدن یعنی چه ؟
کاهش میزان مایعات بدن یعنی :
الف – عدم مصرف آب و سایر مایعات به اندازه لازم
ب – از دست دادن مایعات بدن بصورت عرق زیاد، اسهال، استفراغ در این حالت، سلامت فرد سالمند به شدت تهدید میشود .
علل کاهش مایعات بدن :
1- تغییرات طبیعی دوران سالمندی
2- عدم تمایل به نوشیدن مایعات و آب
3- مشکلات حرکتی در تهیه و نوشیدن آب
4- مشکلات روحی و روانی که سبب کاهش توجه به ضروری مصرف آب و مایعات میشود
5- مصرف داروهای ادرارآور
6- بیماریهای کلیوی
7- اسهال، استفراغ و تب
علائم کاهش مایعات بدن :
1- خشکی لب و دهان
2- زبان باردار
3- تشنگی
4- کاهش انعطاف پذیری پوست بطوری که پوست براحتی چروکیده میشود
5- کاهش وزن
6- ضعف عمومی
7- کاهش میزان ادرار دفعی
8- افزایش ضربان قلب
9- کاهش فشارخون بخصوص هنگام برخاستن از خواب، یا به هنگام بلندن شدن
10- افزایش دمای بدن
افسردگی معمولاً نادیده گرفته شده و یا طبیعی و گریز
ناپذیر در نظر گرفته میشود و به همین دلیل تشخیص داده نمیشود و درمان
نمیگردد. این امر به ویژه در شرایطی که بیماری دیگری وجود داشته باشد یا
رویداد ناگواری اتفاق افتاده باشد (مثل مرگ عزیزان)، که غالباً در مورد
سالمندان وجود دارد، صادق است. امّا نکتهای که باید توجه داشت این است که
افسردگی به هیچوجه بخشی عادی و طبیعی از فرایند پیرشدن نیست.
بسیاری از
سالمندان ممکن است در معرض خطرات دیگر ناشی از افسردگی قرار داشته باشند.
برای مثال، افسردگی در سالمندان به مراتب بیشتر از جوانان احتمال دارد که
به خودکشی بیانجامد. بنابر آمارهای NIMH ، در حالی که تنها 13 درصد از
جمعیت آمریکا از افراد بالاتر از 65 سال تشکیل میدهند امّا 18 درصد
خودکشیهای منجر به مرگ در بین این گروه روی میدهد.
علّت
افسردگی هنوز به طور کامل و دقیق مشخص نشده است امّا برخی از عواملی که به
طور بالقوّه میتوانند در پدید آمدن افسردگی نقش داشته باشند شناسایی
شدهاند. در حال حاضر، بیشتر احتمال داده میشود که ترکیبی از عوامل ژنتیکی
و محیطی باعث افسردگی باشند. افسردگی ممکن است به صورت خفیف وجود داشته
باشد و بر اثر استرس (مانند مرگ یک عزیز) تشدید گردد. افسردگی در بین زنان و
افرادی که دچار بیماریهای مزمن هستند بیشتر وجود دارد.
علائم و
نشانههای افسردگی در سالمندان ممکن است با علائم و نشانههای افسردگی در
جوانان تفاوت داشته باشد. در بین شایعترین تغییرات خلق و خو در سالمندان
بر اثر افسردگی میتوان به عصبی بودن، احساس پوچی، بیقراری، تندخویی،
تحریکپذیری یا احـــساس عدم محبـــوبیت اشــاره کرد. کاهش اشتها، از دست
دادن وزن، بیخوابی (insomnia) خستگی، مشکلات حافظه و گیجی نیز در این
بیماران شایع است. سالمندان بیشتر از بیماران جوان احتمال دارد که
نشانههای جسمی نامشخص و مبهم (مثل درد و بیتابی) از خود بروز دهند.
افسردگی
در سالمندان حتی توسط پزشکان نیز به سختی تشخیص داده میشود. بسیاری از
افراد، از جمله پزشکان، به افسردگی به عنوان پدیدهای عادی یا قابل انتظار
برای سالمندان مینگرند. این عقیده درست نیست و غالباً تشخیص و درمان را به
تاخیر میاندازد. تشخیص افسردگی مستلزم بررسی کامل سابقه پزشکی، از جمله
اطلاعاتی در باره زمان بروز، مدّت دوام و شدّت علایم است.
سالمندانی که
دارای افسردگی خفیف باشند به روان درمانی به خوبی پاسخ میدهند امّا
افسردگی متوسط یا شدید ممکن است به دارودرمانی نیز نیاز داشته باشد. گرچه
عموماً ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی نتیجه بهتری به بار میآورد.
سالمندان معمولاً در مقایسه با جوانان نسبت به اثرات جانبی دارودرمانی
حساسیت بیشتری دارند و احتمال این که بیماریهای دیگری نیز داشته باشند
بیشتر است. به این دلیل، معمولاً SSRIها (بازدارندههای جذب مجدّد
سروتونین) بیشتر از بقیه داروها برای سالمندان تجویز میگردد.
2. درباره افسردگی در سالمندان
افسردگی
یک بیماری شایع است که نشانههای جسمی و روانی بسیاری از قبیل غمگینی
شدید، از دست دادن علاقه یا لذت بردن از فعالیتهایی که معمولاً لذتبخش
هستند (anhedonia) و سایر نشانههایی که توانایی کارکردی فرد را مختل
میکند دارد.
افسردگی به صورت فزایندهای سلامت سالـمـنـدان را تهدید
میکند. بـنابر آمار موسسه ملی سلامت روان آمریکا (NIMH)، ز8/5 درصد افراد
بالاتر از 65 سال در این کشور دچار نوعی افسردگی قابل تشخیص میباشند. (در
حدود 2 میلیون نفر از 34 میلون نفر). NIMH همچنین تخمین میزند که پنج
میلیون نفر دیگر نیز دارای نشانههای جدّی مرتبط با افسردگی باشند. 20 درصد
کسانی که در آمریکا اقدام به خودکشی میکنند نیز بیشتر از 65 سال سن
دارند. میزان خودکشی در بین مردان سفیدپوست بالاتر از 85 سال، شش برابر
میانگین ملّی در آمریکاست.
افسردگی در سالمندان معمولاً به دلایل زیر تشخیص داده نمیشود و درمان نمیگردد:
*
افسردگی غالباً به سایر بیماریها نظیر بیماریهای قلبی، سکته مغزی،
پارکینسون و سرطان نسبت داده میشود. بیماران و خانواده آنها غالباً در
این مورد هم عقیدهاند. به علاوه، توجه پزشک عموماً معطوف درمان این
بیماریها میگردد.
* افسردگی به درگذشت عزیزان نسبت داده میشود. غم و اندوه ناشی از از دست دادن همسر و دوستان نزدیک کاملاً طبیعی است اما افسردگی نه.
*
سالمندان بیشتر به پزشک عمومی یا پزشک خانواده خود اتکاء دارند و این
پزشکان، متخصص سلامت روان نیستند. بنابر آمار NIMH ، تنها کمتر از 3 درصد
افراد بالاتر از 65 سال توسط متخصصان سلامت روان درمان میگردند.
*
پزشکان عمومی غالباً آموزشهای لازم برای تشخیص بین علایم پیری و افسردگی
را ندیدهاند. بنابر آمار NIMH ، پزشکان عمومی کمتر از 50٪ افرادی که دچار
افسردگی بودهاند را به درستی تشخیص دادهاند.
علاوه بر موارد فوق،
نگرش عمومی در سالمندان نیز بر پیچیدگی وضعیت میافزاید. بسیاری از
سالمندان به افسردگی به عنوان یک نقص رفتار و منش مینگرند تا یک اختلال
اصلی. این نگرش غالباً مانع از این میشود که سالمندان به جستجوی کمکهای
تخصصی برآیند.
مطالعات نشان میدهد که سالمندان به طور کلّی در
مقایسه با عموم مردم دانش کمتری نسبت به افسردگی دارند. بنابر آمار انجمن
ملی سلامت روان آمریکا (NIMH)، در حدود 68 درصد سالمندان بالاتر از 65 سال،
اطلاعات بسیار کم و محدودی از افسردگی دارند. 58 درصد آنان فکر میکنند که
با افزایش سن، دچار شدن به افسردگی طبیعی است و تنها 28 درصد بالغان در
این گروه سنی، افسردگی را به عنوان یک مشکل سلامت روان در نظر میگیرند.
اختلالات
شناختی نظیر بیماری آلزایمر میتواند نشانههای افسردگی را بپوشاند.
پژوهشها نشان میدهد که ترکیبی از آلزایمر و افسردگی غالباً به اختلال
شناختی پیشرفتهتری از آلزایمر تنها میانجامد. البته تشخیص افسردگی در این
بیماران میتواند مشکل باشد. بیماران آلزایمری غالباً در توصیف احساسی که
دارند (مثل غم، ناامیدی، ناتوانی، بیارزشی) مشکل دارند. به این دلیل،
پزشکان باید بر روی سایر علائم و نشانههای غیرشفاهی نظیر امتناع از غذا
خوردن، بیقراری و گیجی تکیه کنند.
افسردگی با ناتوانی و وابستگی
به کمک دیگران (مانند پرستار)، ارتباط نزدیک دارد. همچنین افسردگی با
هزینههای رو به افزایش بهداشتی مربوط است. بنابر آمارهای NIMH ، سالمندانی
که دارای نشانههای افسردگی هستند در حدود 50 درصد هزینههای درمانی و
بهداشتی بیشتری از همسالان خود که فاقد چنین نشانههایی هستند دارند.
افسردگی در مقابل سوگ در سالمندان
افسردگی
در سالمندان را باید از سوگ طبیعی و عادی متمایز دانست. این گروه سنی
غالباً با مرگ عزیزانی مثل همسر یا دوستان قدیمی روبرو هستند. سوگ ناشی این
گونه رویدادها کاملاً طبیعی است. این غم و اندوه ممکن است درکوتاه مدّت
علائمی بسیار شبیه به افسردگی داشته باشد. امّا در واقع، بین این نشانهها
در فرد سوگمند با بیمار افسرده تفاوت وجود دارد. سالمندان سوگمند بیشتر
تمایل دارند بر روی فرد متوفی تمرکز نمایند و علایم افسردگی آنان معمولاً
بسیار انفعالیتر و خفیفتر از افرادی است که واقعاً دچار افسردگی هستند.
بیماران افسرده، بیشتر تمایل دارند درون خود فرو رفته و به خود فکر کنند.
آنها غالباً احساس گناه و کمبود اعتماد به نفس میکنند.
درد و ناراحتی
ناشی از سوگمندی، موقتی و زودگذر است. در حالی که افسردگی، بسیار دیر پا تر
میباشد. به عبارت کلیتر، شدیدترین علائم سوگمندی عادی و طبیعی، در چند
هفته پس از مرگ عزیزان وجود دارد. علائم شایع در خلال این دوره شامل شوک،
ناباوری، بهتزدگی و احساس پوچی میباشد. اضطراب و بیخوابی و ناراحتیهای
جسمی نیز ممکن است پدیدار گردند.
نخستین سال پس از مرگ یک عزیز، دوره
تطبیق با شرایط جدید است. افراد معمولاً در این دوره از دست دادن عزیزشان
را میپذیرند. پس از نخستین سال، فرد سوگمند رفتهرفته التیام مییابد و
یاد میگیرد که زندگی بدون وجود آن عزیز را بپذیرد.
دوره زمانی برای سوگ
طبیعی و عادی به طور دقیق مشخص نیست. برخی از افرادسریعتر و برخی دیگر
دیرتر این دوران را طی میکنند. امّا اغلب سالمندان که عزیزی را از دست
میدهند پس از گذشت یکسال، رفتهرفته به زندگی عادی باز میگردند. اگر فردی
پس از گذشت این مدّت همچنان دچار غم و اندوه باقی مانده باشد یا نشانهها و
علائم شدیدی چون افکار خودکشی، روانپریشی یا از دست دادن شدید حس اعتماد
به نفس و قدرت کارکردی بروز کرده باشد، توصیه میشود که فرد تحت مراقبت
پزشکی قرار داده شود.
علل و عوامل خطر
علّت
افسردگی در هر سنی را نمیتوان به تنها یک عامل منحصر دانست. امّا ظاهراً
مواد شیمیایی مغز نقش عمدهای در این اختلال بازی میکنند. مواد شیمیایی
درون مغز، ناقلهای عصبی خوانده میشوند و پیامها را بین عصبها رد و بدل
میکنند. عقیده بر این است که مقدار بسیار زیاد یا بسیار کم ناقلهای عصبی
به ویژه نوراپینفرین، سروتونین و دوپامین باعث تغییرات در خلق و خوی انسان
میگردد.
بسیاری از بالغان ممکن است سالها دچار افسردگی بوده باشند و
یا بعداً در زندگی به آن مبتلا گردند. نکتهای که حائز اهمیت است، تفاوت
قائل شدن بین غمگینی طبیعی ناشی از رویدادهایی نظیر از دست دادن همسر و
نشانههای افسردگی است.
عوامل خطر متعددی برای افسردگی وجود
دارد. برای مثال، زنان تقریباً دو برابر مردان احتمال دچار شدن به افسردگی
دارند. بسیاری از متخصصان سلامت روان عقیده دارند که تغییرات هورمونی مرتبط
با بارداری، سقط جنین، عادت ماهانه ، دوران پس از زایمان، پیش از یائسگی و
یائسگی میتواند در افسردگی در زنان نقش داشته باشد.
البته ذکر این
نکته اهمیت دارد که افسردگی در میان مردان ممکن است کمتر از میزان واقعی در
نظر گرفته شود زیرا مردان کمتر از زنان احساساتشان را با دیگران در میان
میگذارند.
کسانی که دارای سابقه افسردگی فردی یا خانوادگی باشند نیز در
معرض خطر بیشتری برای ابتلاء به افسردگی قرار دارند. افرادی که سابقه
یکبار افسردگی حاد قبلی داشته باشند، 60٪ احتمال دارد که دوباره گرفتار آن
شوند. بنابر آمارهای اتحادیه ملّی بیماریهای روانی (NAMI) آمریکا، خطر
ابتلاء به افسردگی حاد در بستگان درجه یک (پدر و مادر، فرزندان، خواهر و
برادر) افرادی که سابقه این بیماری را دارند تا 25٪ است.
عوامل خطر دیگر برای افسردگی عبارتند از:
*
رویدادها یا شرایط زندگی پراسترس. افرادی که با استرسهای عمده مانند مرگ
یک عزیز، تبعیض، بهرهکشی یا آسیبهای جسمی و روحی مواجه باشند در معرض خطر
بیشتری برای ابتلاء به افسردگی قرار دارند. انتظارات یا هدفهایی
غیرواقعی یا دست نیافتنی در زندگی و یا وجود موانع بزرگ (واقعی یا خیالی)
بر سر راه هدفهای زندگی نیز میتواند خطر دچار شدن به افسردگی را افزایش
دهد. بازنشستگی، خارج شدن از محیط خانوادگی یا نقل مکان به خانه سالمندان،
مثالهایی از رویدادها و شرایط پراسترس هستند که میتوانند بر سالمندان
تاثیر بگذارند.
* بیماریهای جسمی مزمن. براساس آمارهای انجمن ملی سلامت
روان (NIMH) میزان افسردگی در میان بیمارانی که به خاطر بیماریهای عمومی
در بیمارستان بستری شدهاند بین 10 تا 14 درصد است. هر چه شرایط بیماری
شدیدتر باشد، خطر دچار شدن به افسردگی نیز بیشتر است. بیماریهایی که به
طور اخص مورد نظرندعبارتند از:
o بیماری قلبی. بنابر آمارهای NMHA ، در
حدود 18 تا 20 درصد بیماران عروق کرونر که هنوز دچار سکته قلبی نشدهاند
دچار افسردگی هستند و بین 40 تا 65 درصد کسانی که از حمله قلبی جان سالم به
در بردهاند نیز به افسردگی حاد مبتلا میباشند.
o سکته مغزی، بنابر گزارش NMHA در حدود 25 درصد کسانی که دچار سکته مغزی شدهاند در همان سال به افسردگی حاد مبتلا میشوند.
o
مرض قند. خطر ابتلا به افسردگی حاد در بیمارانی که تازه به مرض قند دچار
شدهاند تا 25 درصد است. بنابر گزارش NMHA ، همچنین 70 درصد بیمارانی که
مرض قند پیشرفته دارند، دچار افسردگی میباشند.
o سرطان. بنابر آمارهای NMHA ،ز 25 درصد بیماران سرطانی دچار افسردگی هستند.
o
سایر بیماریهایی که با افسردگی ارتباط دارند شامل پارکینسون، آرتروز
پیشرفته، اختلال دید و بیماری مزمن ریه میباشد. همچنین بیمارانی که
عملهای جراحی سنگین (مثل عمل قلب باز) انجام داده باشند در معرض خطر
بیشتری برای ابتلاء به افسردگی قرار دارند
تغذیه سالمندان
سالمند به چه شخصی گفته میشود؟ دوران سالمندی به سنین بالای ۶۰ سال اطلاق
میگردد، گرچه تغییرات سالمندی ممکن است از سالها قبل آغاز شود. اما آنچه
مهم نگرش ما به سالمندی است. سالمندی، یک بیماری نیست بلکه یک پدیده طبیعی
میباشد که از لقاح شروع میشود و با مرگ پایان مییابد. از سالمندی
نمیتوان پیشگیری کرد اما حفظ سلامت در سنین سالمندی به عادات و شیوه زندگی
افراد در طول زندگی بستگی کامل دارد. تغییرات سالمندی تحت تأثیر حوادث
زندگی، بیماریهای ژنتیک و عوامل اجتماعی، اقتصادی و روش زندگی قرار دارد،
بنابراین سن فیزیولوژیک، منعکسکننده وضعیت سلامت است. فاکتورهای شیوه
زندگی که به نظر میرسد سن فیزیولوژیک را تحت تأثیر قرار میدهند عبارت است
از: کفایت و نظم خواب، مصرف متعادل غذا و تغذیه صحیح، سیگار، ورزش و
فعالیت بدنی و وزن بدن. بنابراین بهبود شیوه زندگی میتواند تضمین کننده
سلامت افراد در سالمندی باشد.
در سالمندی چه تغییراتی در ترکیب و فیزیولوژی بدن حاصل میشود؟
طی دوره سالمندی، فرایندهای کاتابولیکی (فرایندهایی که باعث دگرگونی و
تجزیه بافتها میشود) بیشتر از میزان آنابولیک (فرایندهای که باعث سنتز و
ساخت بافتها میشود) است. در نتیجه کارایی سلولی کاهش مییابد و منجر به
آسیب عملکرد اعضای مختلف میشود.
از نظر ترکیب بدنی، ۲ تا ۳ درصد توده بدون چربی بدن در هر دهه از زندگی از
دست میرود. کاهش توده ماهیچهای اسکلتی، قدرت ماهیچهها را کم میکند.
تغییرات در راه رفتن و تعادل، عملکرد فیزیکی بدن را تحت تأثیر قرار میدهد و
عوامل خطر بیماریهایی مزمن افزایش مییابد.
افزایش توده چربی بدن به موازات کاهش توده عضلانی، میزان متابولیسم را کاهش
میدهد. میزان متابولیسم پایه (سوخت و ساز پایه) تقریباً ۱۵ تا ۲۰ درصد در
طول زندگی کاهش مییابد و این تغییرات منجر به کاهش نیاز به انرژی در
سالمندان میشود و در نتیجه کاهش فعالیت آنها، زمینه برای چاقی مساعد
میگردد.
انرژی مورد نیاز به دلیل فعالیت کم، کاهش توده عضلانی و افزایش بافت چربی
تغییر میکند. اهمیت ورزش و فعالیت بدنی در طول زندگی توسط انجمن قلب
آمریکا، کالج طب ورزشی آمریکا و سایر سازمانهای بهداشتی به اثبات رسیده
است. فعالیت بدنی منظم علاوه بر تأمین سلامت بدن، میزان شیوع بیماریها و
همچنین میزان مرگومیر را در سالمندان کاهش میدهد. در حال حاضر بسیاری از
سالمندان کشورمان به صورت منظم ورزش، نمیکنند. در این افراد فعالیت بدنی
با افزایش سن کاهش مییابد.
با شروع دوره سالمندی احساس طعم، بویایی، بینایی و لامسه کاهش مییابد.
معمولاً کاهش حس چشایی و بویایی در سالمندان شایعتر است. این کاهش
میتواند ناشی از عوامل مختلف مثل کاهش تعداد پرزهای چشایی و عصب بویایی،
بیماریهای شخصی مثل آلزایمر، داروها، مداخلات جراحی و عوامل محیطی باشد.
افت این حواس فقط باعث کاهش اشتها یا لذت نبردن از غذا نمیشود بلکه عوامل
خطری برای مسمومیت غذایی یا قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی خطرناک است.
تحریک احساس بویایی و چشایی منجر به تغییرات متابولیکی مثل ترشح بزاق، اسید
معده، ترشح پانکراس و افزایش سطح انسولین پلاسما میشود. بنابراین کاهش
این حواس به فرایند متابولیکی آسیب میرساند. کاهش شنوایی و بینایی و
توانایی هم در سالمندان شایع است و میتواند باعث کاهش اشتها و توانایی
تشخیص غذا و دریافت غذا شود.
در مجموع سالمندی با تغییر در سلامت دندانها، عملکرد دستگاه گوارش، سیستم قلبی و عروقی، کلیهها، اعصاب، سیستم ایمنی و … همراه است.
چرا تغذیه در دوران سالمندی اهمیت دارد؟
توجه به تغذیه در این دوران به دلیل تغییر نیازهای تغذیه اهمیت دارد. رعایت
اصول تغذیه صحیح در سنین میانسالی و سالمندی سبب میشود فرد سالهای عمر
خود را با سلامت و نشاط و راحتی بیشتری طی نماید و کمتر در معرض بیماریهای
شایع همچون فشار خون بالا، چربی خون بالا، دیابت و پوکی استخوان قرار
بگیرد. عادات غذایی مطلوب و تغذیه صحیح در پیشگیری از این بیماریها مؤثر
است، در نتیجه سالمندانی که اصول تغذیه صحیح را رعایت میکنند کمتر در معرض
خطر ابتلا به انواع بیماریها قرار میگیرند و این خود منجر به بهبود
کیفیت زندگی آنان خواهد شد.
در تغذیه اصولگرا باشید
یکی از مهمترین شاخصهایی که به عنوان معیار تندرستی و بهداشت در جامعه
مطرح است، متوسط طول عمر یا امید به زندگی میباشد، به این معنی که هر چه
جامعه از نظر بهداشتی و سلامت در وضعیت مطلوبتری باشد امید به زندگی نیز
بیشتر است. در این راستا تغذیه هم به عنوان یکی از شاخصهای اصلی و مهم
مطرح میشود.
تحقیقات نشان دادهاند افرادی که عمر بیشتری دارند، یکسری اصول تغذیهای را رعایت میکنند به عنوان مثال:
- اصول تغذیه صحیح شامل تعادل، کفایت، تنوع، کنترل انرژی و کالری دریافتی را رعایت مینمایند.
- روزانه مقادیر مناسبی آب و مایعات مینوشند.
- نوسانات وزنشان کمتر است و همواره وزن مطلوبی دارند.
- در هر وعده شام غذای متعادلی مصرف میکنند (نه کمتر، نه بیشتر).
- هر روز به طور مرتب صبحانه میخورند.
- میوه و سبزی به مقدار مناسب و به صورت متنوع در برنامه غذایی روزانه آنها وجود دارد.
- چربی و مواد غذایی چرب کمتر مصرف میکنند (مثل گوشت قرمز، کلهپاچه، جگر، خامه، کره، بستنی، سوسیس، کالباس و …).
- گوشت سفید را حداقل ۱ بار در هفته مصرف مینمایند.
- از مصرف نمک و مواد غذایی شور خودداری میکنند.
- روزانه مقادیر مناسبی فیبر و مواد گیاهی (سبوس، غلات و دانهها، سبزیجات،
میوهها) در برنامه غذایی خود میگنجانند، که میتواند باعث کاهش خطر
دیابت و بیماریهای قلبی- عروقی و سرطانها شود.
فرزندان و نوهها باید بیشتر به مادربزرگ و پدربزرگ توجه کنند باید با آنان صحبت و همفکری کنند و از آنان حمایت عاطفی داشته باشند تا دچار اختلال حافظه نشوند.سالمند انسانی است که دوران مهمی از زندگی خود را با فعالیت و انرژی سپری کرده و فرزندانی را به جامعه تحویل داده است.دوره سالمندی دوره مهم و بحرانی برای هر انسانی است چرا که سالمند کار خود را از دست داده، فرزندان خود را از خود جدا شده میبیند و به نوعی تنهایی را حس میکند. در عین حال تواناییهای جسمی و روحیش نیز کم شده است.این موارد باعث میشود در اغلب سالمندان مشکل افسردگی وجود داشته باشد البته مشکل دیگر اختلال حافظه است که میتواند افسردگی را بیشتر کند.برخی سالمندان نیز با مشکل دفع ادرار و مدفوع و بیماریهایی مانند زانودرد و کمردرد مواجهند و همه این مشکلات ما را به آنجا میرساند که بدانیم سالمندان نیاز به توجه بیشتر دارند.نوجوانان و جوانان باید به سالمندان و پدربزرگها و مادربزرگهای خود توجه بیشتری کنند فرزندان سالمندان باید به فرزندان خود بیاموزند که آنها حق مهمی بر گردنشان دارند و این راهی است که همه ما میرویم.توجه و پیشگیری اصل مهم حتی در درمان سالمندان است و باید کاری کنیم که سالمندانمان مانند سالمندان کشورهای غربی به مراحل افسردگی نرسند و طوری زندگی کنند که حتی در سنین بالا شاد باشند.از طرف دیگر دولت باید به مسائل درآمدی سالمندان توجه بیشتری کند و حقوق بازنشستگی به هیچ وجه کاهش نیابد.فرزندان و نوهها نیز میتوانند بیشتر با پدربزرگ و مادربزرگ صحبت کنند و فکر آنها را درگیر کنند تا سالمندان دچار اختلال حافظه نشوند و در کل باید گفت حمایت عاطفی و اجتماعی بیشترین نیاز سالمندان است.چنانچه سالمندان نیاز به درمانهای اورژانسی روانپزشکی و رواندرمانی دارند میتوانند به روانپزشک مراجعه کنند.
زنان سیگاری به طور متوسط ۱۰ سال کمتر عمر میکنند و زنانی که تا 30 سالگی دخانیات را ترک کنند، تقریباً به طور کامل خود را از خطر مرگ زودرس نجات میدهند. براساس تحقیق انجام شده روی بیش از یک میلیون زن در بریتانیا نتایج نشان داد که زنانی که در طول عمر خود سیگار کشیدهاند یک دهه زودتر از سایر زنان غیرسیگاری میمیرند.اما زنانی که تا 30 سالگی این عادت را متوقف کنند به طور میانگین یک ماه از زندگی خود را از دست دادهاند و اگر تا 40 سالگی ادامه دهند یک سال زودتر میمیرند.این تحقیق نخستین نسل زنان سیگاری در دهههای 1950 و 60 را نیز شامل میشد تا تأثیرات سیگار در طولانی مدت هم معلوم شود. محققان دانشگاه آکسفورد در این تحقیق که در مجله لنست منتشر شده اعلام کردهاند. بیش از نیمی از زنانی که دخانیات استعمال میکنند و آن را ادامه میدهند به همین دلیل جان میبازند، سیگار در نهایت آنها را میکشد پس هر چه زودتر این کار را ادامه ندهند بهتر است.به نوشته بیبیسی محققان اعلام کردهاند که زمان مصرف دخانیات بسیار مهمتر از حجم مصرفی آن است برای مثال اگر به مدت 40 سال هر روز 10 نخ سیگار کشیده شود بسیار خطرناکتر از آن است که به مدت 20 سال هر روز 20 نخ سیگار کشیده شود.بررسی سوابق 2/1 میلیون زن نشان داد که حتی آنهایی که کمتر از 10 نخ سیگار در روز میکشیدند احتمال مرگ زودرس بیشتری را دارند.
همان طور که والدین عزیز می دانند در 18 ماهه اول زندگی، به هر نوزادی حدود 20 واکسن باید تزریق شود تا او را دربرابر انواع عفونت ها و ویروس های احتمالی در طول زندگی مصون دارد.
اما قبل از هر چیز باید دانست که تزریق واکسن به نوزاد، یک سری عوارض جانبی دارد که ممکن است سبب تب و لرز و بیماری کودک شود.
بنابراین والدین عزیز باید در نظر داشته باشند که کسب اطلاعات کافی در این زمینه بسیار ضروری است و باید با روش های مراقبت از کودک پس از تزریق واکسن به خوبی آشنا باشند.
1- قبل از تزریق هر گونه واکسن به نوزاد و یا کودک خود، از پزشک کودک خود بخواهید تا اطلاعات کلی را درباره تزریق این واکسن خاص و عوارض احتمالی آن را در اختیار شما قرار دهد. معمولا در مطب پزشکان اطفال، جزوات و یا بروشورهایی به این منظور آماده شده و در اختیار مراجعه کنندگان قرار داده می شود.
2- درباره علایم حساسیت (آلرژی) کودک به واکسن، اطلاعات مناسبی را کسب کنید. این اطلاعات سبب می شود تا والدین عزیز به محض مشاهده این گونه علایم در کودک خود، به پزشک او اطلاع دهند و یا مراقبت های لازم را انجام دهند.
مشکلات تنفسی، خشن شدن صدا، تورم گلو، احساس ضعف، سریع شدن ضربان قلب، سرگیجه، رنگ پریدگی، بثورات جلدی از جمله عوارضی می باشد که می تواند پس از تزریق واکسن به کودک ظاهر شود.
4- تحت نظر پزشک، در صورتی که علایمی مانند تب در کودک بروز کرد به او استامینوفن دهید تا تب او را کنترل کنید. پزشک مقدار استامینوفن را تعیین می کند. می توانید هر 4 تا 6 ساعت استامینوفن به او دهید.
5- به کودک خود مقدار زیادی مایعات دهید تا هم تب او را کنترل کند و هم آب از دست رفته بدن او در طی تب جبران شود، مثل آب ، آب میوه، سوپ و ... .
چند نکته
- قبل از واکسیناسیون کودک، برای جلوگیری از تب احتمالی، به او استامینوفن دهید.
- اگر با علایمی مانند رنگ پریدگی، گریه طولانی مدت کودک پس از چند ساعت، لرزه اندام های بدن و هر گونه علامت غیرطبیعی در کودک پس از تزریق واکسن روبرو شدید، سریعا او را نزد پزشک متخصص اطفال ببرید.
- هرگز برای پایین آوردن تب کودک، از آسپیرین استفاده نکنید.
1- بنزو پیرین (benzopyrene): این ماده در پی احتراق ناقص مواد ارگانیک تولید میشود. بسیار جهش زا و سرطانزا میباشد.
2- نیتروزامین (nitrosamine): از واکنش نیکوتین و سایر ترکیبات با نیتریت تنباکو تولید میشود. این ماده نیز سرطانزا میباشد.
1- استون (acetone): مایع فرار و معطری است که به عنوان حلال به کار میرود (مثلاً در لاک پاککنهای ناخن). استون به پوست، دهان، کلیهها، کبد و اعصاب آسیب رسانده و باعث نواقص مادرزادی میشود.
2- آلومینیوم (aluminium): باعث درماتیت تماسی (التهاب پوست) و آلزایمر میشود.
3- آمونیاک (ammonia): در تماس با آلوئولهای ششها یک ماده بسیار خورنده است.
4- آرسنیک (arsenic): یک ماده بسیار سمی است که در حشرهکشها و آفتکشها استفاده میشود. باعث مسمومیت و آسیب به ارگانهای بدن گردیده و میتواند سرطانزا نیز باشد. این ماده در مرگ موش موجود است.
5- بنزن (benzene): یک ترکیب آروماتیک است که از ذغال سنگ و نفت خام بدست میآید و به عنوان حلال مصرف میشود. سرطانزا بوده و میتواند باعث خواب آلودگی، افزایش ضربان قلب گیجی، سردرد، سرگیجه، افزایش فشار خون، لرزه، استفراغ، بیهوشی و مرگ میشود.
6- کادمیوم (cadmium): این ماده در ساخت باتریها کاربرد داشته و باعث مشکلات مجاری تنفسی و کلیهها، آسیب به کبد، پوکی و نرمی استخوان میشود و میتواند سرطانزا نیز باشد.
8- منو اکسید کربن (co): گاز بی بو و بی رنگی است که بسیار کشنده و سمی میباشد. باعث سرگیجه، سردرد، بیهوشی، نارسایی تنفسی و مرگ میشود. منواکسیدکربن، اکسیژنرسانی به عضلات، مغز و نسوج بدن را کاهش داده و سبب میگردد قلب و بدن سختتر کار کنند.
9- کلرفرم (chloroform): باعث ایجاد مشکلات کبدی و کلیوی، نواقص مادرزادی و مشکلات پوستی میشود.
10- مس (copper): در عملکرد طبیعی برخی آنزیمهای بدن اختلال ایجاد میکند.
11- سیانید/ هیدروژن سیانید (syanide/ hydrogen /syanide): باعث ایجاد کما، تشنج، آپنه، ایست قلبی، غش، سرگیجه، اضطراب، استفراغ، تعرق، ضعف در انگشتان پا و دست، مشکلات حرکتی، تاری دید، ناشنوایی و اختلال در عملکرد غده تیروئید میشوند.
12- د.د.ت (DDT): پیشتر به عنوان حشرهکش کاربرد داشته است. باعث ایجاد تومور به ویژه در کبد میشود.
13- اتانول (ETHANOL)
14- فرمالدهید (FORMALDEHYDE): یک ماده بی رنگ و بسیار سمی میباشد که برای حفظ اجساد استفاده میشود. باعث آزار چشمها و پوشش مخاطی، اشک ریزش، سردرد، سوزش گلو، اشکال در تنفس، مشکلات پوستی، افزایش اسدیته خون، تنفس کم عمق و سریع، کاهش دمای بدن، کما و مرگ میشود. این ماده سرطانزا نیز میتواند باشد.
15- سرب (LEAD): باعث کاهش ضریب هوشی، تهوع، درد شکم، تحریک پذیری، بی خوابی، بی حالی شدید، سردرد، تشنج، کما، یبوست، استفراغ، کاهش اشتها، کم خونی، مشکلات کلیوی و تولید مثلی، کرامپ، پر فعالیتی مزمن، مسمومیت مغزی، ناتوانی در یادگیری و آسیب به لثهها میشود.
16- منیزیم (MAGNESIUM): باعث اسهال و تحریک چشمها میشود.
17- متانول (METHANOL): باعث نابینایی، نواقص مادرزادی، سردرد، سرگیجه، استفراغ، گیجی، نارسایی تنفسی، بیهوشی و مرگ میشود.
18- جیوه (MERCURY): باعث آسیب به دهان، لثهها، دندانها، مغز، آسیب به سیستم عصبی و غدد درون ریز و نواقص مادرزادی میشود.
19- وینیل کلراید (VINYL CHLORIDE): باعث سردرد، از دست رفتن هماهنگی بدن، توهم، بیهوشی، نارسایی تنفسی، سرطان کبد، تحریکات پوستی، مرگ و نواقص مادرزادی میشود.
20- نیترات پتاسیم (POTASSIUM NITRATE): باعث مشکلات قلبی و یا تشدید آنها میشود.
21- تولوئن (TOLUEN): یک ماده بسیار سمی است که در رقیق کنندههای رنگ (تینر) مورد استفاده قرار میگیرد.
22- تار و یا قطران (TAR): تار ترکیبی صمغ مانند، قهوهای و چسبناک است و از صدها ماده شیمیایی مختلف (هیدروکربنهای پلی آروماتیک، آمینهای آروماتیک و ترکیبات غیر ارگانیک) که بسیاری از آنها سمی، سرطانزا و جهش زا میباشند، تشکیل یافته است.
23- گازهای بوتان (گاز فندک)، اتان، متان، پروپان و دی اکسیدکربن.
24- نیکوتین
25- سیگار حاوی 4000 ماده شیمیایی و تنباکو نیز حاوی بیش از 60 ماده سرطانزا و بیش از 700 ماده افزودنی (نگهدارندهها، طعم دهندهها) است.
26- آکریلامید (ACRYLAMIDE): یک ماده بسیار سمی است که در حیوانات سرطانزا میباشد. باعث تحریک پوشش مخاطی، تعریق، تهوع، کرختی، اشکال در تکلم، ضعف دستها و پاها و آسیب به غدد دستگاه تولید مثلی مردان شود.
27- پولونیوم (POLONIUM): یک ماده رادیو اکتیو و سرطانزا میباشد.
28- آکرولئین (ACROLEIN): بسیار سمی و مرگبار است. در سلاحهای شیمیایی مورد استفاده قرار میگیرد، چرا که بسیار اشک آور و تحریک کنند ریههاست.
29- نفتالین (NAPHTHALENE): در تهیه مواد منفجره، رنگدانه های رنگ و گلوله نفتالین (ضد بید) کاربرد دارد.
مخمر، سرکه، اوره، انواع روغنها، انواع الکلها، قندها، نشاسته، نمک، جوش شیرین، گلیسیرین، کاکائو، کافئین، فیبر، پودر میوهها، انجیر، کشمش، وانیل، آب، عسل، شکلات، کره، موم.
این مواد به عنوان طعم دهنده، نگهدارنده، افزایش رطوبت و ملایم ساختن طعم سیگار مورد استفاده قرار میگیرند.
با استفاده از اندازهگیر می توانیند بفهمید وضع تناسب قد و وزن شما در چه ناحیهای است. در صورتی که تمایل دارد این برنامه را به صورت آفلاین استفاده کنید با لینک زیر آن را دانلود کنید. پس از دانلود فایل زیپ شده را باز کنید.
برای شروع دانلود اینجا کلیک کنید.
برای استفاده از این لینک به صورت آنلاین می توانید اینجا کلیک کنید.
انجام مراحل گوارش یکی از مهمترین اعمال فیزیولوژیک بدن انسان است.
- دهان اولین مرحله گوارشی و محل دریافت احساس طعم (بو – مزه ) غذاست .
- بزاق یا آب دهان از سه جفت غدد بزاقی بنا گوشی، زیر زبانی و تحت فکی برحسب نوع غذا یک تا یک ونیم لیتر در 24 ساعت ترشح می شود.
- تحریکات عصبی شامل مشاهده، بوئیدن، چشیدن و تجسم اغذیه، اشتها، تحریکات مکانیکی اعم از خوردن غذا، تماس آن با مخاط معده و روده، تحریکات شیمیایی ناشی از الکل و هیستامین ها عواملی هستند که باعث ترشح شیره معده می شوند.
- غذای معمولی متشکل از مخلوط خوراکی های مختلف بین 3-5 ساعت در معده باقی می ماند این مدت توقف برای غذا های کربوهیدراتی 1-3 ساعت برای پروتئین ها 3-5 ساعت و برای چربی 4-6 ساعت است.
- روده کوچک با طول حدود 8 متر و قطر 3 سانت، آنزیم های زیادی دار د و کار حضم و قابل جذب شدن مواد غذایی در آن انجام می گردد و در نهایت بیشتر مواد در روده کوچک جذب می شوند.
- مقداری از غذاهای هضم نشده مثل سلولز، غضروف ، نشاسته ، مولکول های پروتئین و چربی و نیز مقداری مواد جذب نشده (آب و اسید ها آمینه ) به همراه بقایای شیره های گوارشی و لاشه های سلولی به روده بزرگ می ریزند که آب آن به تدریج باز جذب شده و شکل می گیرد . سپس باکتری های موجود در روده این مواد را تخمیر می کنند و اسیدهای لاکتیک، بتیریک، استیک، دی اکسیدکربن، متان، الکل و ترکیبات دیگر ایجاد می شود که به همراه مدفوع دفع می گردد.
برای مشاهده مراحل مختلف گوارش در بدن توسط مواد غذایی مختلف می توانید اینجا کلیک کنید.
وزن شما چقدر باید باشد؟ (جالب)
در این بازی ابتدا وزن و سن کنونی شما پرسیده می شود، سپس به شما گفته می شود که در صورت زندگی در سایر سیارات منظومه شمسی، این 2 فاکتور چگونه تغییر خواهند کرد. پس ابتدا سن و وزن درست خود را وارد نموده و سپس روی گزینه Continue کلیک نمایید و با کلیک برروی نام هر یک از سیارات می توانید عمر تقریبی خود را در آنجا مشاهده نمایید. لازم به ذکر است که اینگونه موارد جنبه بازی و سرگرمی دارد.
شما می توانید اینجا کلیک کنید.
این بازی به صورت فلش طراحی شده است و در مورد عمل قلب است که به صورت مجازی انجام می شود.
در این بازی چند مدل مختلف از عمل جراحی قلب شامل: پیوند، بای پس، ایجاد حفره در قلب و تعویض دریچه های قلب است که به صورت ساده نمایش داده شده و توسط خود کاربر، کلیه مراحل اجرا می شود.
این بازی به کسانی که دوست دارند در آینده جراح قلب شوند پیشنهاد می گردد. برای اجرای این بازی می توانید اینجا کلیک کنید.
از همین حالا دست به کار شوید و نگذارید که اولین سکته قلبی در شما بروز کند. شروع به ورزش کنید و برنامه غذایی سالمتری انتخاب کنید. یادتان باشد که شما فقط یک قلب دارید، پس مراقبش باشید. ما نیز در اینجا به نکاتی برای سالم نگاه داشتن قلب تان اشاره میکنیم.
سیگار کشیدن علاوه بر مبتلا کردن شما به نفخ و سرطان ریه، یکی از مهمترین عوامل بیماریهای قلبی به شمار میرود. دلیل این است که بیشتر مواد شیمیایی موجود در دخانیات، میتوانند باعث صدمه زدن به قلب، تصلب شریانها و باریک کردن رگهای خونی شوند.
علاوه بر این، نیکوتین موجود در سیگار باعث انقباض رگهای خونی میشود، به همین دلیل فشارخون را بالا برده و قلب را به کار بیشتر وا میدارد. سیگار همچنین دارای مونوکسید کربن است که جای اکسیژن را در خون میگیرد. اگر اکسیژن خون کم باشد، قلب مجبور به کار بیشتر است.
اگر اهل سیگار و دخانیات نیستید، این خیلی برایتان خوب است، اما به یاد داشته باشید که نباید زیاد در معرض دود سیگار هم قرار بگیرید، هر چند که خودتان نکشید. اگر سیگار میکشید، به یاد داشته باشید که ترک آن به طور غیر منتظرهای خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را در شما پایین میآورد. در آخر اگر معتقدید که دخانیات بی دود اشکالی ندارد، باز هم در مورد آن فکر کنید. جویدن تنباکو و سیگارهای کم نیکوتین هم، همچنان نیکوتین به بدن تان میرساند و برای قلب تان بد است.
خیلی خوب است اگر برنامه منظمی برای ورزش داشته باشید. در واقع، ساکن و غیر فعال بودن، یکی از مهمترین دلایل ابتلا به بیماریهای قلبی به شمار میرود. همچنین مثل کشیدن سیگار کلسترول و فشار خون تان را بالا میبرد. افرادی که زندگی فعالی دارند، 45 درصد کمتر از افراد دیگر به بیماریهای قلبی مبتلا میشوند.
رمز این مسئله این است که بیشتر ورزش کنید. حداقل 30 تا 60 دقیقه به طور متوسط در روز یا حداقل اکثر روزهای هفته ورزش کنید. لازم نیست که حتماً به باشگاههای ورزشی بروید، پیاده روی و پله نوردی هم میتواند به شما در این زمینه کمک کند.
یک راه خوب برای اینکه بفهمید آیا به اندازه کافی ورزش میکنید این است که ضربان قلب تان را بگیرید. باید بالاترین ضربان قلب تان را در دقیقه در حین ورزش بدانید. برای گرفتن بالاترین ضربان قلب تان، سن تان را از 220 کم کنید؛ مثلاً اگر 30 سال تان است، بالاترین ضربان قلب تان هنگام ورزش باید به 190 برسد.
راه دیگر برای اندازهگیری شدت فعالیت، ”آزمایش صحبت کردن” نامیده میشود. آزمایش بسیار سادهای است: هنگام ورزش سعی کنید که صحبت کنید. اگر توانستید جملهای کامل را بیان کنید یا به گفتگو همچنان ادامه دهید، پس شدت ورزش تان سبک است. اگر هنگام صحبت کردن به نفس نفس افتادید، شدت ورزش تان متوسط است؛ و اگر برای صحبت کردن اصلاً نفس نداشتید، پس خیلی شدید ورزش میکنید. البته اصلاً لازم نیست که حتماً ورزش تان شدید باشد تا سالم بمانید. ورزش سبکی که طول مدت زیادی داشته باشد مثل پیاده روی هم میتواند به شما کمک کند.
همه ما میدانیم که خوردن غذاهای پر چرب با کلسترول بالا برای قلب بسیار ضرر دارد و خوردن سبزیجات و میوهجات تازه برای سلامتی بسیار مفید است. اما در اینجا راههای بهتری برای برنامه غذاییتان پیشنهاد میکنیم.
به طور مثال:
* استـفاده از غذاهای کم چربـی هـنـگـام شـام از بـالا رفتـن کلستـرول و تریگلیسیرید شما جلوگیری میکند. مثلاً شبها از گوشت قرمـز، تخم مرغ، کره، خامه، پنیر و دسرهای شکر دار کمتر استفاده کنید.
* غذای خود را به قسمتهای مختلف تقسیم کرده و به جای سه مرتبه در روز، آن را در دفعات مختلفی میل کنید. این حتی باعث کاهش وزن تان هم میشود.
* همه پروتئینها مثل هم نیستند. سعی کنید از پروتئین در مـاهـی، سویا و مرغ به جای گوشت قرمز استفاده کنید.
* به یاد داشته باشید که ممکن است بعد از تغییر برنامه غذاییتان، 3 تا 6 ماه طول بکشد تا بتوانید کاهش کلسترول تان را مشاهده کنید.
* درست غذا خوردن میتواند به حفظ وزن مناسب هم کمک کند. اضافه وزن یکی از عوامل مهم در بروز بیماریهای قلبی است. به این دلیل است که اضافه وزن فشار خون و کلسترول شما را بالا میبرد که حتی میتواند باعث دیابت هم شود.
با مراجعه منظم به پزشک میتوانید مطمئن شوید که مشکلات سلامتی و قلبی شما خیلی زود تشخیص داده خواهند شد و میتوانید تحت مراقبت و درمان قرار گیرید. باید به طور منظم حداقل دو بار در سال فشار خون و کلسترول تان را هم حداقل هر پنج سال یکبار اندازه گیری کنید و البته، اگر در معرض ابتلا به بیماریهای قلبی هستید، باید به اندازه نیاز به پزشک مراجعه کنید.
به اندازه کافی ویتامین و مکملهای غذایی به بدن تان برسانید. هر چند که این نمیتواند جایگزینی برای ورزش و برنامه مناسب غذایی باشد، اما استفاده از مکملهای غذایی به سالم نگاه داشتن قلب تان کمک خواهد کرد. این مکملهای غذایی میتواند از بالا رفتن کلسترول و فشار خون در شما جلوگیری کند و به همین طریق قلب تان هم وضعیت سالمی خواهد داشت.
سعی کنید برنامه غذاییتان را دوباره باز بینی کنید و عادتهای بد غذایی را از خود دور کنید. ورزش کنید. میتوانید کم کم ورزش را شروع کنید، اما از همین امروز کارتان را شروع کنید. حتی ورزش سبک هم میتواند خطر بیماریهای قلبی را در شما کاهش دهد.
به یاد داشته باشید که سالم ماندن قلب تان فقط به خود شما بستگی دارد. فقط شمایید که باید غذا خوردن تان را کنترل کنید، نه هیچ کس دیگری. به طور منظم به پزشک مراجعه کنید و از دستورات او پیروی کنید. مطمئن باشید که او بد شما را نمیخواهد. با به کار گرفتن این نکات اشاره شده، مطمئناً قلبی سالمتر خواهید داشت.