سالمندیدورانی است که فعالیت های جسمانی، روانی فرد کاهش پیدا می کند و ابتلا بهبیماری های جسمی و ذهنی ممکن است منجر به احساس افسردگی در فرد شود. عواملآسیب پذیری چون ابتلا به بیماری های جسمی و مزمن، کاهش قدرت و تواناییبدن، بازنشستگی ، دوری از فامیل و دوستان ،مرگ اطرافیان ، بیماری و مرگدوستان موجب می گردد فرد بیش از پیش احساس ناامیدی، افسردگی و بیهودگی کند.در این مورد نگرش افراد جامعه اطرافیان و فرزندان سالمند بسیار مهماست توجه افراد جامعه به سالمندان می تواند تاثیر مثبتی در پیشگیری ازعوامل آسیب پذیر داشته باشد. عوامل جسمانی متعدی که منجر به پیر شدنمیگردند شامل تغذیه نادرست، بهداشت پایین ،کمبود ویتامین ها، کم آبی بدن،کم کاری غدد تیروئید، بیماری های حاد مغزی، تصلب شرابین، آرتروز سرطان و.. می باشند. یکی از مهم ترین و ساده ترین روشهای جلوگیری از پیر شدن توجهبه جسم است.عدم توجه و رسیدگی به جسم منجر به پیری زودرس می شودافرادی که تحرک کمتری دارند در معرض خطر ابتلا به بیماری هایی مانند: افسردگی، بیماری و مرگ زودرس قرار می گیرند.یکی از روش های ساده از پیری جلوگیری می کند ،ورزش است. بدون فعالیت و کار انرژی خیلی زود تحلیل می رود.افرادی که تحرک کمتری نسبت به افراد پر تحرک دارند در خطر ابتلا به بیماریهای گوناگون قرار می گیرند ورزش کردن برای تمام افراد و هر گروه سنی مفیداست.در گذشته فیزیولوژیست ها معقتد بودند که فقط تمرینات ورزشی درزمان جوانی به استقامت دوران پیری کمک می کند در حالی که تحقیقات اخیرنشان می دهد که ورزش برای هر فردی در هر سنی مفید است و یکی از خواص ورزشو فعال بودن جلوگیری از پیری است.از فواید مهم ورزش رابطه آن با سالمنگه داشتن عضلات است ورزش و تمرینات جسمانی موجب افزایش حجم عضلات شده واین امر به نوبه خود باعث می شود فیزیولوژی بدن قوی تر عمل کند . با توجهبه وزن سن و سلامتی جسمانی سه هفته پیاده روی موجب کاهش کلسترول خون میشود تمرینات ورزشی که در دوران جوانی شروع می شود مانع از پوکی استخوان درسنین بعدی می گردد و استخوان ها تحمل بیشتری برای وزن بدن پیدا می کنند،در نهایت ورزش موجب افزایش حجم عضلات و توان و قدرت فرد، افزایش در میزانمتابولیسم ،تحمل قند خون ،کاهش کلسترول، تنظیم حرارت بدن و تراکم استخوانمی گردد.
راثر تحلیل رفتن قوای جسمانی و ذهنی سالخوردگان تنوع و کثرت مسایل درسالخودرگی امری کاملا طبیعی به نظر می رسد. از این رو شاید هیچ دوره ای اززندگی مانند سالخوردگی پر مساله و نگران کننده نباشد . به همین دلیلسالخوردگان برای سالم زیستن به سازگاری فراوانی نیاز دارندحال برخی از مسایل این دوره اشاره می کنیم تا شاید راهنمایی باشد برای کسانی که با افراد مسن زندگی می کنند یا سرو کار دارند
- مشکلات روحی به ویژه دیداری و شنیداری
- مشکلات حرکتی معمولا درد مفاصل، موجب عدم تحرک و خانه نشینین سالخوردگان می شود
- کاهش نیرو به علت تغییرات فیزیولوژیکی بدن
- بی خوابی
- فراموشی به علت تغییرات فیزیولوژیکی مغز به خصوص در حافظه کوتاه مدت
- کمبود در آمد به علت از کار افتادگی و نداشتن شغل تمام وقت
- بازنشتگی اوقات خالی و بدون برنامه ای که ره آورد دوران بازنشتگی استاحتمالا از عزت نفس و ارزش که فرد برای خود قایل است می کاهد.
- تنهایی سالخوردگان معمولا احساس تنهایی می کند زیرا که فرزندانشان معمولاازدواج کرده و آنان را ترک کرده اند هم چنین مرگ همسر نیز به شدت می تواندبراحساس تنهایی آنها بیفزاید بعلاوه به علت ناتوانی حرکتی نمی توانند ازخانه خارج شوند و با دیگران در ارتباط باشند
- عدم توانایی تولید مثل به ویژه در زنان به علت یائسگی
- استقلال فرزندان استقلال خواهی فرزندان موجب می شود که پدران و مادرانسالخوده تنها بمانند در این احساس در آنان به وجود می آید که دیگرمسئولیتی ندارند و مثمر ثرم نیستند.
- کاهش سطح انگیزش برخی ازافراد مسن تصور می کند که چون به تدریج به مرگ نزدیک می شوند دیگر علتیبرای کار و فعالیت و لذت بردن از زندگی وجود ندارد.
- تغییر محلسکونت به طور اجباری پس از فوت همسر ممکن است فرزندان تصور کنند که راحتیو آرامش والد آنها در این است که در مکانی کوچکتر و یا نزدیک محل سکونتآنها زندگی کند به این ترتیب پدر یا مادر خانه ای را که یک عمر در آنزیسته اند و برایشان خاطره انگیز است به ناچار باید ترک کنند ؟
- از دست دادن عزیزان مثل بستگان نزدیک به ویژه همسر، فرزند، دوستان
- افزایش وابستگی به دیگران معمولا زمانی فرا می رسد که پدر و مادر بهفرزندان خود وابستگی شدید پیدا می کنند. اولا ممکن است بر اثر بیکاری وفقدان درآمد هزینه های دارویی پیش بینی نشده و .. فرد به کسانی وابستگیپیدا کند که قبلا به او وابسته بوده اند ثانیا شخص سالخورده به دلیلمشکلات جسمانی،روانی و بیماری امکان دارد نتواند بسیاری از کارهای خود راانجام دهد. از این رو به دیگران نیاز دارد تا از لحاظ تغذیه، نظافت ومراقبت های پزشکی او را یاری دهند.
- نگرش منفی نسبت به سالخوردگانعده ای از سالخوردگان پیری را زمان فراغت و انجام کارهای نا اتمام میدانند، ولی برخی از آنان که به حیات نگرش منفی دارند به این دوره به عنوانپایان راه می نگرند به خصوص اگر شاهد مرگ دوستان همسن و سال ، همسایگان وهسمر باشند مرگ را به خود نزدیک احساس می کنند.
بی خوابی در سالمندان
بهداشتروانی انسان بیش از هر چیز در گرو نحوه تامین نیازهای اساسی اوست و خواببه عنوان یکی از حیاتی ترین نیاز جسمی، ذهنی و عاطفی انسان از ابعاد ودیدگاه های مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است. خواب راحت از نشانه هایسلامت جسم و آسایش روان است.امروزه تعداد کسانی که به علت های مختلفنمی توانند اغلب شبها خواب راحتی داشته باشند بسیار قابل ملاحظه اند بررسیها نشان می دهند که مشکلات بی خوابی با افزایش سن افزایش می یابد.( منبع مجموعه مقالات سالمندی صفحه ۸۳(
در ضمن الگوی بی خوابی با تغییر سنتغییر می یابد . فرضا سالمندان اغلب از بیداری های طویل و مکرر در طول شبو یا سحرخیزی شکایت دارند. بسیاری از سالمندان از تغییرات طبیعی خواب درگروه سنی خود مخصوصا عدم توانایی کافی در رسیدن به یک دوره طولانی خوابمداوم آگاه نیستند. با افزایش سن خواب سبک تر و نامنظم تر می شود اگر یکسالمند از تغییرات طول مدت و کیفیت خواب آگاه نبوده و به روال هر شب بهبستر می روداحتمالا ساعت ۴تا۵ صبح بیدار خواهد شد .بسیاری از پژوهشگرانخواب فکر میکنند که تنها عامل مهم در بهبود افراد سالمند تنظیم ریتم شبانهروزی آنهاست.بهترین طریق رعایت برنامه خواب و بیداری بلند شدن ازخواب در زمان یکسان بدون توجه به وقت یا مقدار خواب شب پیشین است.سالمندان غالبا صبح ها در بستر می ماننند زیرا برای برخاستن از بستر هااجباری ندارند باید آنها را تشویق کرد تا برنامه ای جهت مصرف غذا ،ملاقاتدوستان ،قرار ملاقات ها قدم زدن و هر فعالیت احتمالی دیگر داشته باشند پایبند به این برنامه نه تنها ریتم خواب را تنظیم می کند بلکه یک زندگی پرتحرک و فعال را برای آنان فراهم می آورد که خواب را هم بهبود می بخشد. درضمن در سنین سالمندی کارایی مکانیسم های تنظیم کننده حرارت بدن کمتر میشود، به طوری که احساس سرما در بستر می تواند با خواب تداخل پیدا کند. مشکلات مربوط به برگشت غذا از معده به مری ممکن است مستلزم اجتناب از طرفغذا در شب و تنظیم تشک برای بالا نگه داشتن سر در موقع خواب باشد. نیاز بهدفع ادرار مکرر در سالمندان مبتلا به فشار خون بالا علت اغلب بیدار شدنهایمکرر است. این مشکل را می توان با کم کردن مصرف مایعات در هنگام شب کاهش داد.علاوه بر توصیه های بهداشتی که برای پیشگیری از بی خوابیسالمندان مطرح شد ،طرح ها و اندیشه ها ی درمانی دیگری ارائه شده. به عنوانمثال طرفداران بر انگیختگی جسمانی معتقدند که افراد کم خواب برانگیختگیفیزیولوژیکی و تنش ماهیچه ای زیادی دارند که با خواب در تعارض است. اینطرفداران عقیده دارند که استحمام با آب گرم ،گوش دادن به موسیقی یا صدایامواج و قدم زدن راههای پیشنهادی برای کاهش بی خوابی می دانند.
چرا افراد سالخورده اطمینان خود را نسبت به اطرافیان از دست می دهند ؟برایجواب دادن به این سوال که چرا افراد سالخورده معمولا اطمینان خود را نسبتبه اطرافیان از دست می دهند و یا نسبت به همه بدبین می شوند ابتدا بایدتوضیح مختصری درباره افت بینایی، شنوایی و چشایی در افراد مسن داده شود.
اختلالا ت بینایی
مهمترین اختلالات بینایی عبارتند از: نزدیک بینی، دور بینی و پیر چشمی یاتقلیل قابلیت تغییر پذیری عدسی چشم که به تناسب ازدیاد سن بیشتر شده درنتیجه قدرت تطابق چشم را کاهش می دهد . اختلالاتی که تحت عنوانآستیگماتیسم از آنها نام برده می شود همه از بی نظمی هایی است که در انحناقرینه یا عدسی چشم به وجود می آید و اغلب با نزدیک بینی همراه است. درحالت آستیگمات تصاویر اشیا کم و بیش تغییر شکل پیدا می کند و بطور نامساعدتشخیص داده می شود. افراد آستیگمات اگر به یک ساعت دیواری نگاه کنند بعضیاز اعداد آن را پررنگ و بعضی دیگر را کمرنگ می بینند.خوشبختانهامروزه بسیاری از اختلالات بینایی به کمک عینک برطرف می شود. استفاده ازعینک نیاز به یک دوره سازگاری دارد بدین ترتیب که فرد باید خود را با آنسازگار کند ، در غیراین صورت آسیبهای مهمتری را خواهد دید. البته امروزهاستفاده از عینک عمومیت پیدا کرده و کسی آن را عیب نمی داند. سازگاری بااستفاده از عینک مخصوصا در سنین بالا اهمیت پیدا می کند زیرا در این سنینانسان بالا جبار باید از دو عینک استفاده کند یکی برای نزدیک و یکی برایدور.اگر افرادی که به اختلالات بینایی مبتلا هستند نخواهند آنها رابه کمک عینک بر طرف کنند از خواندن روزنامه، کتاب و استفاده از تلویزیونمحروم خواهند شد و در نتیجه روز به روز تماس خود را با دنیای خارج محدودخواهند کرد. این محدودیت به احتمال زیاد اختلالات رفتاری به دنبال خواهدداشت.
افت شنوایی
افتشنوایی یعنی کاهش توانایی در شنیدن اصوات آزمایشها نشان میدهد که افتشنوایی با افزایش سن رابطه دارد .خوشبختانه این افت کامل نیست بدین معناکه افت شنوایی برای بعضی از فرکانس ها حاصل می شود.هر اندازه سنانسان بالاتر رود به همان اندازه اصوات بم را بهتر می شنود و در مقابلتوانایی شنیدن اصوات زیر را از دست میدهد. وقتی توانایی اخذ اصوات زیرآسیب می بیند درک کلام نیز با دشواری روبرو می شود. زیرا حروف بی صدا مثلاب، پ ،ت ،ث، ج، به علت فرکانس بالایی که دارند خوب شنیده نمی شوند و انسانخیال می کند که اطرافیان زمزمه می کنندعدم توانایی درک کامل کلماتموجب می شود که فرد اطمینان خود را نسبت به اطرافیان خود از دست بدهد. یعنی گفت های آنها را درست نشنود و آنها را متهم کند که از او حرف می زنندحال اگر این حالت زیاد طول بکشد و فرد نخواهد به کمک سمعک شنوایی خود رااصلاح کند تمایلات خود بزرگ بینی پیدا می کند یعنی نسبت به همه بدبینمیشود و خیال می کند همه در پی آزار او هستند و می خواهند او را از بینببرند.
پس:
در مواقع افت شنوایی حتما باید از سمعک استفاده کرد تا از بروز اختلالات روانی احتمالی جلوگیری شود.
دگرگونی حس بویایی و شنوایی
حسچشایی با بویایی رابطه بسیار نزدیکی دارد و با افزایش سن دگرگون می شوند. بدین ترتیب که افراد مسن بو و مزه غذا را خوب تشخیص نمی دهند و در نتیجهشکوه و شکایت آغاز می کنند و دایما بهانه می گیرند.می دانید که برایمعطر شدن غذا از ادویه استفاده می کنند غافل از این که در سنین بالا تحملدر مقابل غذاهای تند کم می شود . یعنی افراد مسن به خوردن غذاهای که ادویهدارند تمایل نشان نمی دهند و این دگرگونی دشواریهایی را هم برای دیگران وهم برای خود آنها به همراه می آورد. این دشواری ها مسلما بر روابط آنهاتاثیر می گذارد و احتمالا درگیری هایی را به وجود می آورد که نتیجه آنناسالم شدن محیط زندگی خواهد بود. پس لازم است که اطرافیان این واقعیت هارا بدانند و خیال نکنند که افراد مسن از روی عمد یا لج بازی از خوردن بعضیغذاها امتناع می ورزند.
سوء تفاهم و شناخت مردم درباره پیری و پیران
برخلافعقیده عمومی مردم اغلب پیران خیلی خوب و زود تغییرات زندگی را از جوانی ومیانسالی به پیری می پذیرند و به سهولت قبول می کنند که دوره جوانی آنهاگذشته است و باید اکنون در۶۵،۷۰ سالگی طرز زندگی نوینی را بپذیرند، ولی بهاقتضای سن و زمان نباید بکلی حرکت و جنبش و ورزش و خوشی و شادکامی جوانی ومیانسالگی را ترک کنند و گوشه گیری و دوری از اجتماع و فرار از معاشرت بادوستان و همسالان را اختیار کنند.باید بدانیم که پیری مشکل و مسئلهدشواری نیست بلکه در واقع ورود به آخرین مرحله در دوران عمر و زندگی است. پیری پس از جوانی یک عالم دیگر نیست پیری هم مانند مراحل گذشته زندگی بهسهم خود هم لذت و هم رنج و الم دارد ، هم حسن و محسنان زیادی را شامل استو هم سختی و ناتوانی دارد. اما در بسیاری از جوامع انسانی مردم پیران رابه چشم بیچاره،ناتوان ، تنها، بی فایده و بیکار نگاه می کنندولیحقیقت امر این نیست و این گونه عقاید و تصورات واهی بلکی خطاست زیرا اغلبمردان و زنان بیش از ۶۰،۶۵،۷۰ سال و حتی به بالا از لحاظ بهداشت و صحتمزاج و بدن و خور و خواب و رفتار و گفتار کاملا عادی و سالمند و می توانندفعالیت ها و کارهای معمولی و مربوط به خودشان و حتی افراد جوان خانواده راانجام دهند و همواره تنهایی خودشان را غالبا به تالیف و ترجمه و تحقیق وتدوین آشکار علمی و ادبی و هنری می گذارند. بنابراین باید بدانیم که اندیشه های نادرست در مورد پیران باعث رنجیدن افراد سالخورده می شود و حتی گروهیاز آنان را به قبول این باورهای نادرست درباره خود وا می دارد بیشتر پیرانتا ماههای آخر عمر خودتواناییهای قابل ذکری دارند و هرگز نباید آنان را ازبسیاری از عرصه های زندگی کنار گذاشت. در عین حال نباید انتظارات بیجا ازسالخوردگان داشت
1 – کاهش استرس (دلهره ونگرانی )
استرس تاثیرات مختلفی بر کارکردهای جسمی ،افزایش فشار خون کارکرد سیستم عصبی ، تفکر ،خلق ، تمرکز و حافظه دارد. مواد شیمیایی که بدن در هنگام استرس تولید می کند باعث اثرات منفی در مغز می شود در نتیجه تمرکز ،یادگیری و عملکرد حافظه را در سنین بالا دچار اشکال می کند ..برای مقابله با استرس ابتدا بایستی منابع ایجاد کننده آن را پیدا کرد . برای مثال ماندن در ترافیک در ساعات شلوغ خیابانها می تواند باعث استرس شود . پس با تنظیم زمان رفت و آمدها و یا تغییر مسیر می توان با آن مقابله کرد .اگر نگهداری اجباری نوه ها باعث خستگی و استرس است می توان با طرح موضوع در جستجوی راه حل برآمد . کارهایی مثل قدم زدن ، بازیهای ورزشی و سرگرمی های مناسب و به کار بردن روشهای آرام سازی (مدیتیشن و یوگا ) رفتن چند روزه به تعطیلات می تواند به کاهش استرس کمک کند .
2 – محافظت از مغز و جلوگیری از صدمات آن :
زمین خوردن شایع ترین صدمات مغزی در سالمندی است . این صدمات می تواند به افت توانایی های مغزی منجر شود پس باید از مغز،این ارگان با ارزش به نحو مناسبی محافظت کرد . برای جلوگیری از زمین خوردن موانع مسیر راه رفتن سالمندان و جاهایی که احتمال لیز خوردن وجود دارد بایستی اصلاح شود و همیشه در خانه نور کافی وجود داشته باشد. اگر شخص هنگام ایستادن یا راه رفتن احساس عدم تعادل دارد با پزشک معالج صحبت کنید.
3 – روابط اجتماعی را حفظ کنید .
حمایتی که از روابط اجتماعی با دوستان ،خانواده ،بستگان و همکاران ایجاد می شود به حفظ سلامت روانی کمک می کند . مطالعات نشان داده است در کسانی که با اعضای خانواده ،خویشاوندان و همچنین گروههای اجتماعی ارتباط خوبی دارند علائم آلزایمر دیرتر از کسانی که گوشه گیر و کم ارتباط هستند تظاهر می کند بنابراین توصیه می شود که سالمندان این ارتباطات را حفظ کنند . فعالیت های داوطلبانه اجتماعی و شرکت در گروههای مختلف برای این موضوع کمک کننده است .
4 - ارتباط معنوی :
اگر مسائل معنوی و روحانی به شما احساس خوبی می دهد سعی کنید ارتباط خود را با این موضوع حفظ کنید . هر گونه عقاید مذهبی یا معنوی که دارید سعی کنید تقویت کنید . این ها ممکن است که به تخفیف افسردگی در سالمندی کمک کنند و یا حتی عامل دفاعی در برابر آلزایمر باشند کسانی که اعتقادات مذهبی و معنوی قوی دارند معمولاً به تبع آن احساس حمایت و راحتی بیشتری دارند .
چه کارهایی به حفظ حافظه در دوران سالمندی کمک می کند ؟
در درجه اول از سؤال کردن و گفتن این که «موضوعی را فراموش کرده اید» نترسید و خجالت نکشید انتظار نداشته باشید که همه چیز را به یاد آورید.
1 - از یادداشت کردن ،مشخص کردن کارها روی تقویم و هر چیز دیگری که به حافظه کمک می کند استفاده کرد .
2 - تغذیه مناسب برای حفظ قدرت حافظه لازم است. برای این کار قند، چربی و نمک کمی مصرف کنید، ولی مصرف میوه و سبزی های تازه را بیشتر کنید.
3 – حفظ توجه موقع یادگیری مطالب جدید باعث بهبود حافظه و یادگیری می شود پس در این موقعیت ها سعی کنید محرک های اضافی محیط را حذف کرده و روی موضوع متمرکز شوید .
4 – اختصاص دادن زمان بیشتر برای یادگیری ، به خاطر سپردن و به یادآوردن آن را تسهیل می کند .
5 - چیزهایی را که همیشه از آن استفاده می کنید مثل عینک یا کلید در یک جای مشخص بگذارید به عنوان مثال داخل یک کاسه بزرگ در اتاق نشیمن.
6 - هر روز به اخبار رادیو یا تلویزیون گوش دهید. سعی کنید هر روز یک مطلب جدید یاد بگیرید. کتاب یا روزنامه مطالعه کنید.
- 7در جمع دوستان یا خانواده، خاطرات گذشته را تعریف کنید. می توانید آلبوم عکس های قدیمی را برای یادآوری نام افراد و خاطرات گذشته نگاه کنید.
8- یک دفترچه یادداشت در کنار تلفن بگذارید. هر بار که کسی تلفن می زند، اگر پیغامی دارد یا کاری از شما می خواهد، بلافاصله یادداشت کنید. این کار کمک می کند که پیام های تلفنی را فراموش نکنید.
علائم خطر :
این علائم اجزاء طبیعی سالمندی نیستند و ممکن است وجود یک بیماری را نشان دهند پس بهتر است با پزشک یا مشاور مشورت شود .
1 – خلق افسرده و غمگین که بیشتر از دو هفته طول بکشد.
2 – افکار تکرار شونده راجع به مرگ ،مردن یا خودکشی (افکار خودکشی نیازمند مراجعه فوری به پزشک یا روانپزشک است .)
3 – از دست دادن علاقه و لذت به چیزها یا افرادی که قبلاً احساس مثبتی ایجاد می کرده اند .
4 – احساس خستگی غیر عادی ، بی حالی و احساس بی انرژی بودن .
5 - تحریک پذیری و جر و بحث مکرر یا پرخاشگری.
6 – از دست دادن یا افزایش اشتها و تغییر وزن بارز .
7 - تغییر وضعیت خواب مثل بی خوابی در ابتدا یا انتهای شب یا خوابیدن بیشتر از حد معمول .
8 – احساس بی ارزشی یا احساس گناه بی مورد ، ناامیدی یا احساس بی کسی.
جهان در سایه پیشرفتهای علمی بویژه پزشکی ، شاهد افزایش جمعیت سالمندان است. برآوردها حاکی از آن است که تا سال 2030 میلادی جمعیت سالمندان در دنیا از 9 درصد به 16 درصد و در ایران از 5.6 درصد به 17.5 درصد افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر سالمندان شاهد تقلیل تواناییهای بدنی (جسمی) و روانی خویش هستند و انواع بیماریها و مشکلات روانی آنها را تهدید میکند. بیماریهای جسمانی نظیر : ایست قلبی ، مشکلات تنفسی ، پوکی استخوان ، مشکلات گوارشی و انواع آسیبهای مغزی و انواع اختلالات روانی نظیر اضطراب ، افسردگی ، سوء مصرف مواد ، بیخوابی و مشکلات جنسی ، برخی از مسائل سالمندی در روانشناسی گردیده است. برخی از پرسشهای مطرح شده در این حوزه عبارتند از:
رشد در سالمندی چگونه است؟
تغییرات بدنی
تغییرات ذهنی و هوشی
عملکرد عالی مغز
به میزانی که سلول عصبی از ساختار مغز خارج میشود. تغییراتی در عملکردهای عالی مغز (تفکر ، استدلال ، حل مسئله و حافظه) رخ میدهد. در افراد سالمند با افت حافظه اسامی ، چهرهها و تاریخ ، فراموش میشوند. اما تواناییهای کلامی ممکن است تا حدودی ثابت باقی بمانند. بدین معنی که اگر چه سالمند مانند گذشته نمیتواند روان و سیال صحبت کند و در میان کلامش مکثهایی جهت پیدا کردن کلمات دارد ولی باز هم میتواند مطلب و منظور خود را به دیگران القا کند. حتی سالمندانی تواناییهای ذهنی خود را در کارهای ذهنی نظیر خواندن ، نوشتن ، محاسبه کردن و یا تفریحات فکری مانند شطرنج بکار گیرد، احتمال افت عملکردهای ذهنی کمتر است.
اختلال آلزایمر
نوعی اختلال است که با ویژگیهای کاهش شدید قدرت حافظه و تخریب شدید تواناییهای شناختی مشخص میشود. شخص روز به روز بیشتر اشخاص ، چهرهها و اسامی را فراموش میکند. در کنار این ویژگیها فرد زود رنج و زود عصبانی میشود. بیماری پیش رونده و تباه کننده عملکردها در فرد و ناراحت کننده برای اطرافیان است. در مراحل آخر بیماری فرد همچون نوزادی به مراقبتهای دقیق نیاز دارد. بررسی پروندههای بیماران و برآوردها نشان میدهد که ده درصد افراد بالای 65 سال و بین 20 تا 25 درصد افراد بالای 85 سال دچار بیماری آلزایمر هستند. علت بیماری با وجود انواعی از تحقیقات ناشناخته است ولی بعضی از علل احتمالی عبارتند از عامل عفونی یا ویروس ، تجمع مواد سمی ، آمادگی ارثی ، همانند علت آلزایمر ، درمان شفابخشی نیز یافت شده است و داروهای موجود فقط روند تخریب را کندتر میکند.
تغییرات روانی شخصیتی
تغییرات اجتماعی
خانواده
تقریبا اکثر سالمندان فرزندانی در قید حیات دارند و تعداد زیادی از آنها با فرزندان خود زندگی می کنند یا زود به زود آنها را می بینند با این حال در روابط بین سالمندان و فرزندانشان مشکلات حادی نیز بوجود میآید، مسائلی از قبیل محل سکونت (زندگی مشترک ، خانه مستقل یا خانه سالمندان) استقلال یا عدم آن در زندگی شخصی بر روابط بین آنها تاثیرات عمیقی میگذارد. در عین حال این مسائل از اعتقادات مذهبی و اخلاقی و فرهنگ جامعه نیز متاثر میشود.
دوستان
گاهی بودن با دوستان برای سالمند مهمتر و لذت بخشتر از روابط با فرزندان است چرا که سالمندان با دوستان هم سن راحتتر از فرزندان خود هستند. و بنابراین قرار ملاقاتهای متعددی را ترتیب میدهند. سالمندان با هم درباره خاطرات گذشته و دور خود صحبت میکنند. این کار پیوندهای عمیقی را بین آنها بوجود میآورد.
تغییرات شغلی
امروزه در جوامع صنعتی و شهری سالمندانی مترادف با بازنشستگی است، در حالی که در روستاها و شهرهای کوچک آنها اکثرا تا آخرین روزهای زندگی فعالیت شغلی دارند. بین از دست دادن شغل (بازنشستگی) و احساس رضایت از خود (مفید بودن) رابطه متقابل وجود دارد و این یکی از پیامدهای منفی سالمندی است. با این حال اگر سالمند در گذشته از درآمد خوبی برخوردار بوده و در حال حاضر دارای سلامت جسمی باشد و برای دوران بازنشستگی برنامه ریزی کرده باشد، این اتفاق پیامدی منفی برایشان نخواهد بود.
بهداشت روانی سالندان
بهداشت روانی در درون مفهوم کلی «بهداشت» قرار دارد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای انجام نقشهای روانی ، اجتماعی و جسمی ، بهداشت به معنی نبود بیماری نیست، بلکه بیشتر شناسایی و پیشگیری از بیماریها و مشکلات در ارتباط است. تامین بهداشت روانی سالمندان تاثیر مهمی بر بهداشت فرد و جامعه میگذارد و عوامل چندی در این ارتباط دخیل هستند.
زندگی گذشته
سالمندی که احساس میکند زندگی گذشته خود را به هدر نداده است با سالمندی که رضایت چندانی نسبت به گذشته ندارد، تفاوت بسیاری دارد. سالمند راضی در خود احساس کمال میکند و روزهای آخر زندگی را با خوش بینی و شور و شوق سپری میکند. در مقابل سالمند ناراضی از گذشته خود مضطرب و افسرده خواهد بود.
سازگاری با تغییرات
تغییرات دوران سالمندی تاثیرات عمیقی بر زندگی و بهداشت روانی او دارد. اگر شخصیت فرد انعطاف پذیر باشد توانایی سازگاری با این تغییرات بیشتر خواهدبود. در این میان اگر سالمند این تغییرات را در جهت منفی ادراک کند میزان انعطاف پذیری و سازگاری پایین خواهد آمد.
حمایت جامعه و دولت
نگرش و دیدگاه اجتماع نسبت به سالمندان بر بهداشت روانی سالمندان تاثیر گذار است. اینکه جامعه سالمند را به چشم «چرخ پنجم گاری» ببیند یا به چشم فردی مجرب و عاقل موضوع مهمی است. میزان حمایتهای مالی و درمانی دولت (حقوق بازنشستگی و بیمه خدمات درمانی) عامل موثر دیگر در میزان بهداشت روانی سالمندان است.
امروزه حدود ۵۸۰ میلیون نفر از جمعیت جهان را افراد سالمند بالای ۶۰ سال تشکیل می دهند که این رقم تا سال ۲۰۰۲ به یک میلیارد خواهد رسید. طبق سرشماری جمهوری اسلامی ایران در سال ۷۵، حدود ۶/۶% کل جمعیت ۶۵ میلیون نفری کشور را سالمندان ۶۰ سال به بالا تشکیل می دهند. مسئله سالمندی، در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک شاخه جدید علمی در روان شناسی با اثر معروف هال تحت عنوان «نیمه دوم زندگی» معرفی گردید. از میان مسایل مختلف در میان سالمندان، احساس تنهایی(Loneliness) و انزوای اجتماعی در بین سالمندان، واقعیتی است که در حال حاضر مورد توجه بسیاری از صاحب نظران علوم روانپزشکی و روان شناسی می باشد. احساس تنهایی یکی از مشکلات عصر حاضر است و به عنوان فقدان رابطه اجتماعی و یا رابطه اجتماعی مطلوب تعریف می شود. انزوای اجتماعی حالتی است که در آن فرد یا گروه تمایل یا نیاز به برقراری ارتباط با سایرین را دارد، ولی قادر به برقراری این ارتباط نیست. در حالی که احساس تنهایی، حالتی است ناخواسته و نامطلوب که در هنگام فقدان ارتباطات معنی دار رخ می دهد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که ۷۵/۴۳ درصد سالمندان ساکن در سراهای سالمندان احساس تنهایی می کنند. سالمندانی که دارای ۵ فرزند یا بیشتر بوده اند و در خانواده زندگی می کردند، احساس تنهایی زیاد داشته اند یعنی با ازدیاد تعداد فرزندان، احساس تنهایی سالمند نیز افزایش می یابد. مروری بر ادبیات تنهایی سالمندان نشان می دهد که منشأ بسیاری از حالت های نامتعادل روانی از قبیل افسردگی، خودکشی، یأس شدید، احساس تنهایی است.
افسردگی عنوان یکی از معمول ترین مسائل احساسی و عاطفی در سنین سالمندی است. طبق تحقیقات انجام یافته مشخص گردیده است که این حالت در ۱۲ درصد سالمندانبستری در بیمارستان وجود داشته است و ۱۵ تا ۱۶ درصد افرادی که دربیمارستانهای خصوصی و خانه سالمندان بستری هستند از این بیماری رنج میبرند .(منبع مجموعه مقالات سالمندی ص ۵۸ )این بیماری را چنین تعریف میکنند از بین رفتن علاقه و تمایل نسبت به انجام فعالیت های معمولی وتفریحات و سرگرمی ها.
علایم افسردگی عبارتند از:
کاهشاشتها، بی خوابی و یا خواب زیاد ،از دست دادن انرژی ،خستگی و بیزاری،اضطراب و تشویق ، کندی در انجام فعالیت ها، از دست دادن علاقه و یا فقداناحساس خشنودی رضایت و لذت نسبت به فعالیت ها معمولی و همیشگی ، ابرازشکایت و سرزنش خود و یا محکوم کردن بی مورد خویش، گله و شکایت از کاهشقابلیت تفکر و تمرکز گرفتن تصمیماتی در مورد خود کشی.اغلب اوقات این موارد منجر به کاهش میل به غذا و بی اشتهایی می شود.همچنین این مورد شامل خستگی های جسمی نیز هست که موجب عدم در خواست غذا ازطرف فرد خواهد شد.بنابراین بیماران افسرده به طور قابل ملاحظه ای در معرضخطر ابتلا به سوء تغذیه قرار دارند.به طور کلی دلایل به وجود آمدن افسردگی در افراد سالمند ناشی از فقدان چند مورد ذیل است
- مرگ همسر یا دوست
- اختلال در انجام وظایف
- از دست دادن آزادی و استقلال و اتکا به نفس
- کاهش و فقدان اراده و تصمیم گیری
تقریبادر همه افراد افسرده درجاتی از غمگینی شدید یا ناشادمانی که دامنه آن ازیک مالیخولیا و اندوهگینی متوسط تا ناامیدی شدید در نوسان است گزارش کردهاند. این نوع غمزدگی ممکن است توسط فرد به صورت نومیدی شدید، تنهایی یادلگیری توصیف شود.افرادی که افسردگی ملایم یا متوسط دارند ممکن استاز طریق سردادن گریه آن را بروز دهند، اما افرادی که دچار افسردگی شدیدهستند اغلب اظهار می دارند دوست دارند گریه کنند، اما نمی توانند.دراغلب موارد افسردگی به کاهش انگیزه همراه است .انرژی فرد کاهش یافته و فردبدون انجام دادن کار همواره احساس خستگی و فرسودگی می کند. فرد افسردهاحساس گناه دارد و فکر ی می کند موجود بی ارزشی است و نسبت به توانمندی واستعداد و قابلیت های خویش بی اعتنا است و آنها را دست کم می گیرد.ازنگاه پیران افسرده زندگی آنان بر اساس تفکری که به آن دچار شده اند حاصل وثمری در بر نداشته است . کاهش انگیزه و بی تفاوتی را در اغلب افراد مبتلابه اختلال افسردگی به ویژه پیران می توان مشاهده نمود.افسردگی دردوران پیری در زنان حدود چهل سالگی و در مردان حدود پنجاه سالگی بروز میکند، در ضمن این افراد ممکن است سابقه افسردگی قبلی نداشته باشند تا ایناواخر پژوهشگران بر این باور بودند که تغییرات جسمانی که در موقع یائسگیدر زنان بروز می دهد علت اصلی ایجاد پسیکوز پیری است. اما مطالعات ومشاهدات کلینیکی انجام شده نشان داد که تغییرات متابولیسم بدن تنها دلیل ویاحتی مهم ترین علت بروز پیسیکوز پیری نیست.سن چهل سالگی به بعددورانی است که همه افراد چار مسایل و مشکلاتی می شوند، اما برخی از افرادبه دلایل متعدد و گوناگون توان مقابله با مشکلات زندگی و سازگاری با آن رااز دست میدهند .برخی از زنان و مردان در سنین بالا ممکن است احساس کنند کهقوای آنان تحلیل رفته و به فردی بی مصرف تبدیل شده اند، به اصطلاح تاریخمصرف آنان سپری شده و مورد نیاز نیستند بنابراین احساس پوچی نموده و خودرا عاطل و باطل می پندارند. اغلب افراد سالخورده توانایی انطباق باواقعیت های زندگی را دارند، اما برخی از آنها به دلایل متعدد قادر به تحملواقعیت ها نبوده و خاطری افسرده پیدا می کنند و بدین ترتیب افسردگیآنان(به مصداق افسرده دل ، افسرده کند انجمنی را) موجب ایجاد مشکل درخانواده می شود
پس:
می توان با تشخیص زود هنگام و درمان اساسیاز افسردگی در سالمندان از ایجاد هر گونه مشکل بین افراد سالخورده ونزدیکان آنان جلوگیری بعمل آورد
تغییرات ناخوشایندی که بسیاری از
سالمندان با آن مواجه میشوند؛ مانند فوت همسر و مشکلات جسمی میتواند زمینهساز
بروز افسردگی در افرادی باشد که حمایتهای جسمی و روانی لازم را دریافت نمیکنند.
با این حال، افسردگی جزیی از روند طبیعی پیری نیست و در واقع، بسیاری از سالمندان
بهرغم چالشهای گذران عمر، از زندگی خود خرسندند.
افسردگی نه
تنها موجب میشود سالمندان آنطور که باید از زندگی لذت نبرند؛ بلکه میتواند
عاملی برای به خطر انداختن سلامت آنان نیز باشد. اما اگر قادر به شناسایی علایم
افسردگی و یافتن راههای موثر برای حمایت از این افراد باشیم، سالمند افسرده نیز
میتواند زندگی شاد و شیرینی را تجربه کند. احساس ناراحتی و غم در بعضی شرایط، امری طبیعی است؛ حتی اگر هفتهها و ماهها
ادامه داشته باشد اما با این وجود از دست دادن امید و انگیزه، روندی طبیعی نیست
و مطمئنا موجب افسردگی خواهد شد. اگرچه افسردگی بین سالمندان امری معمول است اما
تنها درصد کمی از این قشر از حمایتهای لازم برخوردارند. دلایل
بسیاری برای نادیدهگرفتن این افراد وجود دارد. برخی تصور میکنند افسردگی جزیی از
روند پیری و پیامد از کارافتادگی است. سالمندان اغلب در انزوا به سر میبرند و
کسی متوجه اندوه و دلتنگی آنها نمیشود. بسیاری از پزشکان تنها به درمان بیماری جسمی آنها پرداخته و افسردگی
آنها را نادیده میگیرند و البته بسیاری از افراد مسن نیز از صحبت درباره احساسات
خود ابا دارند. بیتوجهی و نادیده گرفتن هشدارها میتواند نتایج مخربی دربرداشته
باشد. بنابراین شناخت این علایم و جستوجوی راههایی برای حمایت از
سالخوردگان بسیار بااهمیت است. رایجترین دلایل افسردگی سالمندان عبارتند از:
1.انزوا و تنهایی: بهدلیل کاهش روابط اجتماعی و مشکلات جسمی.
2.از دستدادن انگیزه و هدف: احساس بیهویتی
و بیهدفی بهدلیل بازنشستگی یا محدودیتهای فیزیکی در انجام فعالیتها.
3.شکلات جسمی:
بیماری و ناتوانی، دردهای مزمن و شدید و سابقه جراحی.
4.عوارض دارویی: بسیاری از نسخههای دارویی، محرک یا تشدیدکننده افسردگیاند.
5.ترس و اضطراب: وحشت از مرگ و نگرانی به خاطر مشکلات مالی یا جسمی.
و اما علایم و نشانههای افسردگی سالمندان عبارتند از: دلتنگی، خستگی، کاهش وزن و اشتها، اختلال خواب، احساس بیارزشی و سربار بودن، تصور مداوم مرگ، کاهش یا عدمعلاقه به سرگرمیها و تفریحات پیشین، گوشهگیری و کنارهگیری از اجتماع و افسردگی بدون اندوه و دلتنگی.
افسردگی سالمندان و علایم جسمی
همیشه تصور ما درباره افراد افسرده
درست نیست. بسیاری از آنها احساس ناراحتی نمیکنند و در عوض، از کمبود انرژی یا
مشکلات جسمی شکایت دارند. در واقع، مشکلات جسمی نظیر دردهای
آرتروز و سردرد که مدام تشدید میشود، نشانه افسردگی در سالمندان است که در اینجا
ما به برخی از علایم این قشر از افراد اشاره میکنیم:
دردهای بیدلیل
و ناگهانی، ناامیدی و درماندگی، ضعف حافظه، رنجش و تحریک پذیری، بیتوجهی به غذاخوردن،
عدماستفاده از داروها و بیتوجهی به بهداشت شخصی.
روشهای حمایت از سالمندان افسرده
افسردگی باعث تداخل در توانایی افراد برای کمک به روند درمان و به دستآوردن انرژی ازدسترفته میشود. سالمندان افسرده به مرور زمان مشکلات بیشتری را تجربه خواهند کرد و اگر حاضر به قبول بیماری خود نبوده یا به سبب خجالت و غرور از کمک طلبیدن پرهیز داشته باشند، شرایط پیچیدهتر خواهد شد و در نتیجه از میان برداشتن چنین موانعی، ما را در بهبود هرچهبیشتر این افراد یاری خواهد داد.
اگر از سالمندی مراقبت میکنید که
دچار افسردگی است، میتوانید حمایت عاطفی خود را به او اظهار کنید و به سخنانش با
صبر و حوصله گوش فرا دهید. او را به خاطر احساساتش سرزنش نکنید و به واقعیتهایی
اشاره کنید که در او ایجاد امید میکند.
همچنین میتوانید
در تشخیص به موقع و تسریع روند درمانی او نظارت داشته باشید. او را نزد پزشک آگاه
و باتجربه برده و در طول دوره درمان او را همراهی کنید. راههای دیگری نیز برای
کمک به عزیزان سالمندتان وجود دارد؛ از جمله:
1.قدم زدن:
هنگامیکه ذهن و بدن فرد فعال است، افسردگی کاهش مییابد. به او فعالیتهایی را
پیشنهاد دهید که او از انجام آن لذت ببرد. قدمزدن، فعالیتهای هنری، دیدن فیلم
یا رفتن به موزه و هرآنچه باعث فعال نگه داشتن ذهن و جسم او شود، موثر خواهد بود.
2.برنامه منظم روزانه: بیرون رفتن گروهی، ملاقات با دوستان و آشنایان و رفتن به اجتماعات و گروههای همسالان میتواند سالمندان را در مقابله با تنهایی و انزوا یاری دهد. اگر او در مقابل برنامههای شما مقاومت کرد، با ملایمت برخورد کرده و او را به بودن با جمع ترغیب کنید.
3.تغذیه سالم: یک رژیم غذایی ناسالم باعث تشدید افسردگی میشود. بنابراین سعی کنید رژیم غذایی سالمندان مملو از سبزیجات، میوه، حبوبات و پروتئین کافی باشد.
4.تکمیل دوره درمان: افسردگی به سرعت و بهدنبال ناقص گذاشتن دوره درمان بازمیگردد. وعدههای دارویی تجویزشده را به او یاد آوری کنید.
ادامه مطلب ...سالمندی یک فرآیندزیست شناختی مشترک برای تمام موجودات زنده است وانسانها
نیزاز زمانی که بدنیا می آیندسالمندی را آغاز می کنند ، گذشت عمر را
نمیتوان متوقف نمود ولی میتوان با بکارگیری روشها و مراقبتهای
مناسب، از اختلالات و معلولیتهای سالمندی پیشگیری نمود و یا آن را به
تعویق انداخت تا بتوان از عمر طولانی همراه با سلامت و رفاه که همواره هدف و
آرزوی بشر بوده، بهرهمند شد. در اوایل دهه 1950 رقم شاخص امید به زندگی در
بدو تولد در جهان به طور متوسط 47 سال بود. در سال 1995 به بیش از 65 سال
افزایش یافت و حتی در برخی کشورها به 80 سال رسید.
این تغییر شگرف
هم از لحاظ جمعیتشناسی و هم از نظر فرهنگی تحول عظیمی را در زندگی امروز
افراد بشر به وجود آورده است مطابق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی، در سال
2020 میلادی بیش از یک میلیارد نفر بالای 60 سال عمر خواهند داشت. در
حالیکه این رقم در حال حاضر 580 میلیون نفر است از یک میلیارد نفر سالمند
بالای 60 سال 2020 میلادی، 710میلیون در کشورهای پیشرفته خواهند بود که این
رقم هماکنون 330 میلیون نفر است.
سالمندان یکی ازگروههای آسیب
پذیرجامعه بوده که ازلحاظ اجتماعی،بهداشتی وتغذیه ای باید مورد توجه
قرارگیرند.با توجه به پیشرفتهای علم پزشکی وکاهش مرگ ومیر وافزایش امید به
زندگی و تغییراتی که درهرم جمعیتی کشورمان بوجودآمده ،تعدادسالمندان کشور
رو ند افزایشی داشته بصورتی که
از3977000نفر(6/6درصد)درسال1375به5119000نفر(3/7درصد)درسال1385رسیده که از
یک طرف تغییردرسبک زندگی، توجه بیشترخانواده هاوجامعه رابه سالمندان رامی
طلبدواین امر فشار بیشتری را براعضاءخانواده واردکرده وازطرف دیگرهزینه های
بالای نگهداری آنهادرمراکز مراقبت سالمندان،خطر سوءرفتاروآزاررسانی به
آنهاراافزایش می دهد البته خوشبختانه درکشورما 92 درصد ازسالمندان در
کانونهای خانوادگی زندگی میکنند.
سالمندآزاری عبارت است ازانجام یا
عدم انجام یک عمل که منجر به آسیب جسمی ،روان شناختی،اجتماعی ویا مالی
سالمند شده ومنجر به کاهش کیفیت زندگی سالمند می شود که پدیده سالمند آزاری
پدیدهای جدید در دوران سالمندی است که مورد بدرفتاریهای خانواده قرار
میگیرند درجوامع امروز به یک مشکل عمده بهداشت عمومی تبدیل شده ومیزان
بروز آن رو به افزایش بوده و نیازمند شناخت دلائل وبرنامه ریزی در خصوص
پیشگیری وکاهش آن می باشد.
اکثر اندیشمندان و صاحبنظران علوم
اجتماعی زنان و کودکان را قربانیان اصلی خشونت در خانواده تلقی کرده و از
سالمندان کمتر یاد می کنند اگرچه وجود همسرآزاری و کودک درمقایسه با
سالمندآزاری از فراوانی بیشتری برخوردار است، اما این امر دلیل بر نفی
سالمند آزاری نیست. .
می توان گفت در این مورد نیز همانند سایر مسائل
سالمندی از توجه به آن غفلت ورزیده شده و در مواردی خصوصاً در کشورهای در
حال توسعه که در معرض تغییرات و تحولات فراوانی هستند به بوته فراموشی
سپرده شده است.
در دهه 80 میلادی، محققان با پدیدهای جدید یعنی
اعمال خشونت نسبت به سالمندانی که با خانواده زندگی میکردند روبرو شدند و
معلوم شد که درصدی از افراد سالمند در خانواده مورد بدرفتاریهای جسمانی،
روانی یا بیتوجهی قرار دارند. در حال حاضر نیز انجمن پزشکی امریکا تخمین
میزند که در ایالات متحده از بین افراد مسن 8/1 میلیون نفر مورد بدرفتاری
قرار میگیرند. با این وجود و پس از گذشت 20 سال از مبحث خشونت و مشخص شدن
صورتهای گوناگون آن، هنوز این پدیده کاملاً شناخته نشده است.
با
آنکه خشونتهای فیزیکی در مورد کودکان بیشتر از سایر زمینهها مورد بررسی
قرار گرفته و اطلاعات در این زمینه کاملتر است اما با توجه به روال تاریخی
بررسیها، باید گفت که بررسیهای خشونت نسبت به کهنسالان هنوز قدمهای اولیه
خود را برمیدارد. امروزه محققان علاوه بر خشونت جسمانی (تنبیه بدنی) به
انواع دیگر خشونت نیز اشاره کرده و از خشونت روانی (تحقیر، دشنام، از میان
بردن اعتماد به نفس، سرزنش) خشونت اقتصادی (در مضیقه مالی دائم قرار دادن
قربانی) خشونت اجتماعی (انزوای اجتماعی و ممانعت از برقراری روابط اجتماعی)
و خشونت جنسی نام میبرند .