یکی از اشتباهات مردم این است که برنج را همراه با ماست مصرف می کنند که خود موجب افزایش سردی و تری مغز، غلبه بلغم در مغز، فراموشی، سستی و تنبلی میشود.باید دانست که هر چه قدر رطوبت و بلغم در سر و مغز بیشتر افزایش پیدا کند به همان میزان تیزهوشی و قوه ادراک کاهش پیدا میکند؛ فرد دچار فراموشی میشود البته در این نوع از فراموشی فرد احساس سنگینی در سر و ترشحات بینی دارد.افزایش رطوبت در سر موجب سرگیجه، تشنج، سکته و صرع میشود که رفع غلبه رطوبت در مغز به بهبودی کمک میکند.
مصرف بعضی غذاها خود موجب افزایش رطوبت و بلغم در بدن میکند که غذاهای با طبع سرد و تر نامیده میشود.در همین زمینه یکی از اشتباهات مردم این است که برنج را همراه با ماست مصرف میکنند که خود موجب افزایش سردی و تری مغز میشود.از غذاهای سرد و تر میتوان به ماست، خیار، هندوانه، کاهو، آلو، اسفناج، نارنج، پرتقال، برنج، گوشت گاو، گوشت بز، گوشت خروس، گوجهفرنگی، گوجه سبز، میوههای تابستانی، دوغ و... اشاره کرد.
اشخاصی که طبیعتی «سرد و تر» و مزاج بلغمی دارند یا دچار غلبه بلغم در بدن هستند، باید از خوردن غذاهای «سرد و تر» پرهیز کنند چرا که مصرف این غذاها به افزایش سردی و تری کمک میکند.مصرف دمکرده استخودوس به پاکسازی مغز کمک میکند، استخودوس مغز را گرم کرده، حزن و اندوه و کدورت را در مغز از بین میبرد.از همین رو است که استخودوس را «جاروب دماغ یا مغز» مینامند، زیرا رطوبت مغز را از بین برده و موجب نشاط افراد میشود همچنین حافظه را قوت داده و ذهن را روشن میکند.
سیکل قاعدگی طبیعی بین 21 تا 35 روز متغیر است. اما ممکن است گاهی به دلیل تغییرات فیزیکی یا عدم تعادل هورمونها یک تا دو هفته به تأخیر افتد. با این حال، برای پیشگیری و درمان تأخیر مذکور میتوان از طب گیاهی بهره برد...قاعدگی در زنان و دختران از زمان بلوغ آغاز میشود و با یائسگی پایان مییابد. مدت خونریزی، معمولاً 3-5 روز طول میکشد، اما بین 2-8 روز نیز میتواند متغیر باشد. اگر چه برای درمان تأخیر در عادت ماهانه، داروهای زیادی وجود دارد اما راههای طبیعی و گیاهی نیز هست که چند نمونه از این راهها در ادامه توضیح داده شده است.
1. جعفری
جعفری برای اغلب زنان، سبزی
قابل دسترسی است که بیشترین تأثیر را برای درمان عقبافتادگی قاعدگی دارد.
بدین منظور میتوان این گیاه را به صورت چای گیاهی و 3 تا 4 بار در روز
مصرف کرد.هم جعفری خشک و هم نوع تازه آن میتواند برای درمان بینظمی
قاعدگی مورد استفاده قرار گیرد. چای جعفری را در آب جوش بریزید و 20 تا 30
دقیقه پس از این که کاملاً رنگ گرفت، مصرف کنید.
2. زنجبیل
زنجبیل را
بهراحتی میتوانید از داروخانه تهیه کنید. درست مانند جعفری، این گیاه را
نیز میتوانید به صورت پودر یا تازه مصرف کنید. این ماده محرک است و ممکن
است پس از مصرف، احساس گرگرفتگی کنید اما در درمان بینظمی قاعدگی بسیار
موثر است. زنجبیل را به چای خود اضافه کنید یا آن را با آب بجوشانید و 3
بار در روز مصرف کنید تا قاعدگی منظمی داشته باشید.
3. میوههایی چون انبه، انار و انگور
ثابت
شده تعدادی از میوهها برای درمان تأخیر قاعدگی موثرند که مشهورترین آنها
انبه است. میتوانید آن را به صورت خام یا پخته مصرف کنید. انگور، بهخصوص
نوع سیاه آن، میوه درمانگر دیگری است. روزانه مقداری آب انگور بخورید اما
در مصرف آن زیادهروی نکنید زیرا موجب فقر آهن میشود. مصرف روزانه آب انار
نیز به قاعدگی منظم شما کمک میکند.
4. بومادران
بومادران گیاه
دارویی دیگری است که برای درمان مشکلات قاعدگی از جمله تأخیر آن مورد
استفاده قرار میگیرد. بهراحتی میتوانید آن را از عطاریها تهیه کنید.
این ماده موجب تعادل هورمونهای بدن زنان میشود. زمانی که قاعدگی شما به
تأخیر افتاد، چای سرد بومادران را 3 تا 4 بار در روز مصرف کنید. این گیاه
در کاهش درد نیز موثر است.
5. سبزیجات
سبزیجاتی مانند هویج، تربچه و
خیار چنبر تلخ نیز برای درمان تأخیر قاعدگی مناسباند. اگر دچار بینظمی
قاعدگی شدهاید، جوشانده خیار چنبر تلخ را 3 بار در روز مصرف کنید.ثابت شده
تعدادی از میوهها برای درمان تأخیر قاعدگی موثرند که مشهورترین آنها
انبه است. میتوانید آن را به صورت خام یا پخته مصرف کنید. انگور، بهخصوص
نوع سیاه آن، میوه درمانگر دیگری است.
6. ریشه انجیر هندی
ریشه انجیر
هندی درمان فوقالعادهای برای تأخیر قاعدگی است. جوشانده آن را به همراه
شیر قبل از خواب مصرف کنید. این روند را در 3 چرخه قاعدگی متوالی خود دنبال
کنید تا تأثیر آن را ببینید.عقبافتادگی قاعدگی برای سلامت زنان مضر است و
ممکن است منجر به بیماریهای خطرناکی شود.
سرمای هوا را دیگر کاملا میتوان احساس
کرد. سرمایی که ناخودآگاه سبب میشود گرما برایمان عزیز و ارزشمند شود!
برای همین است که در فصل سرما میرویم سراغ گرما. این گرما با یک نوشیدنی
خوشمزه برایتان مهیا میشود البته به شرطی که فوتوفن تهیه یک نوشیدنی گرم
و مفید را بدانید.به جای خوردن نوشیدنیهایی که پر از اسانسهای
سالم و غیرسالم است، می توان از دمنوش هایی که از گیاهان طبیعی درست
شدهاند، استفاده کرد تا از خواص بسیار آن هم بهرهمند شد و هم با نوشیدن
یک دمنوش سالم بدنی ایمن و قوی در برابر انواع باکتریها داشت.این دمنوشها
علاوه بر داشتن خاصیت زیاد، سبب گرم نگه داشتن بدن شده و همین امر سبب
میشود که در فصول سرد سال از لباس کمتری استفاده کنیم.
-علل گرمای تولید شده به وسیله گیاهان:
زمانی در بدن حرارت تولید میشود که افراد
در اثر خوردن مواد غذایی، سوخت و سازشان سبب تولید انرژی و بالطبع دمای
داخلی بدن بالا میرود و فرد احساس گرما میکند.انواع موادغذایی که سرشار
از انرژی بوده که این ناشی از دریافت گرمای خورشید از طریق فتوسنتز است که
به صورت ترکیباتی که در این مواد ایجاد میکند باعث شده که این مواد مبدل
به انرژی زیادی شود و این خود سبب تولید گرما و افزایش سوخت و ساز بدن
میشود.
قندهای مرکب ذخیره کننده انرژی خورشیدی
موادی مانند
پروتئین، چربی، قندهای مرکب دارای انرژی زیادی بوده و سبب گرمایی فراوان در
بدن به خاطر خاصیت سوخت و ساز زیادی در بدن خواهد شد که همچنین از این
دسته موادی مانند حبوبات و غلات نیز از طریق ذخیره خورشید را در خود تهیه و
این انرژی خورشیدی در بدن افراد پخش و سبب تولید گرما میشود.
کاهش هزینه خانوار با خوردن غلات
موادی
مانند مویز، کشمش، خرما و بادام زمینی دارای انرژی زیادی بوده به طوری که
افراد با خوردن این مواد غذایی همچنین غلات باعث گرم شدن بدنشان میشود و
در فصول سرد سال احساس سرما نکرده و این کار سبب مصرف کمتر انرژی و
سوختهای فسیلی در محیط زندگی میشود.با مصرف حیواناتی که از این دسته
گیاهان مصرف میکنند، به علت خاصیت ایجاد شده در گوشتشان باعث تولید انرژی
گرمایی در بدن میشود و مصرف کننده در فصول سرد سال احساس سرمای کمتری
خواهد کرد.دمنوشهایی مانند هل، زعفران، دارچین و آویشن به علت خاصیت و طبع
گرمشان در بدن انرژی زیادی را تولید و در نتیجه سبب میشود که فرد مصرف
کننده احساس گرما میکند و نیازی به مصرف سوختهای فسیلی کمتری میکند.
زنجبیل عشق شما به همسرتان را زیاد می کند!
دمنوش
مثل زنجبیل علاوه بر گرم نگه داشتن بدن باعث تقویت حافظه و افزای زیره
بسیار گرم تر از زنجبیل بوده و برای افرادی که از افت فشار خون رنج
میبرند، بسیار مناسب است و انرژی زیادی را در بدن تولید و همین امر سبب
گرم شدن فرد مصرف کننده خواهد شد.
اعتدال نوشیدنی دمنوش قانون طبیعت
از
دیگر دمنوشهایی که طبعی گرم دارند، بادرنج بویه و شیرین بیان است و افراد
با مصرف این گیاهان طبیعی علاوه بر بهرهگیری از خواص زیادشان میتوانند
بدن را در فصلهای سرد سال گرم نگه داشته و انرژی کمتری استفاده
کنند.دمنوشها را معمولاً بین 4 تا 2 فنجان بیشتر نباید مصرف کرد زیرا مصرف
بیش از حد آنها باعث بالا رفتن فشار و مشکل ساز شدن کبد افراد میشود.
افرادی
که مزاج گرمی دارند بیشتر به سمت مواد غذایی با طبع سرد تمایل دارند و
همچنین افراد سرد مزاج بیشتر به خوردن گیاهان با طبع گرم علاقه نشان
میدهند.با خوردن دمنوش هم یک نوشیدنی سالمی داشته و هم میتوانیم با گرم
کردن بدن در فصول سرد در کنار خانواده از پرداخت هزینههای اضافی مصرف گاز
پرهیز کرده و پول آن را میشود در مسائل واجبتری خرج کرد.
میگویند بخشی از هویت فرهنگی هر قوم و کشوری، غذا و آداب خاص پختوپز است. آنقدر که حتی خیلی از کشورهای کمتر شناخته شده نیز با همین حربه یعنی به بهانه غذاهای خاصی که دارند پای گردشگران و توریستهای زیادی را به کشورشان باز کردهاند.شیوههای آشپزی، آیینهای سنتی پخت و پز، استفاده از مواد غذایی که بر حسب جغرافیا و شرایط آب و هوایی کشورهای مختلف، متفاوت است و ... هر کدام از اینها میتواند حتی به تنهایی برای ترغیب و کشاندن گردشگران به کشورهای مختلف باشد. اما در کمال تعجب و با وجود تنوع بیشمار و البته قدمت باورنکردنی آشپزی سنتی در ایران، ما آنچنان که باید در زمینه معرفی این حرفه سنتی به جهانیان موفق نبودهایم. آنقدر که تقریبا میتوان گفت هیچ سهم چشمگیری در صنعت گردشگری غذا نداریم و تقریبا کمتر گردشگری هم پیدا میشود که قبل از سفر به ایران، اطلاعات دقیق و مناسبی درباره این سیل بیپایان غذاها و خوراکهای اصیل ایرانی داشته باشد.این موضوع از یک سو و از سوی دیگر کمرنگ شدن جایگاه این آشپزی سنتی حتی در میان خانوادهها هم نگرانی جدیدی برای فراموشی تدریجی آنها ایجاد کرده است .
این روزها که بازار پیتزا و فست فودها حسابی داغ است دیگر مجالی برای یاد کردن از غذاهای سنتی باقی نمیماند. تا جایی که خیلی از مردم عادی شهرهای مختلف حتی از غذاهای سنتی شهرها و استانهای مجاور و در نزدیکی خود هم اطلاع و شناخت چندان دقیقی ندارند.به راستی در چنین وضعیتی که حتی نام بعضی از غذاهای سنتی استانهای بزرگ هم به گوش خیلی از ماها نخورده است، چطور میتوان انتظار داشت که گردشگران خارجی که تازه همزبان ما هم نیستند نسبت به غذاهای سنتی ما شناخت و آگاهی کافی داشته باشند ؟
شاید اصلا نشود بهطور دقیق گفت که قدمت آشپزی در ایران به چه زمانی بر میگردد.فقط تاریخ نویسان همین قدر گفتهاند که از زمان ضحاک تاکنون مستنداتی مبنی بر وجود سبک آشپزیهای خاص اقلیم ایران وجود داشته است.همین طور از میان نوشتههایی که از زبان پهلوی در دست است در رساله دلکش خسرو کواتان و ریتک (خسرو و ریدگ) نکاتی درباره خورشها و خوردنیها و شیوه بهکار بردن و چگونگی آنها در دوره ساسانی به دست آمده است. اما آنچه که مسلم و غیر قابل انکار است اینکه، آشپزی سنتی ایرانی درست همچون یک میراث ارزشمند نسل به نسل و سینه به سینه از مادربزرگها به فرزندان منتقل و حفظ شده است. به طوری که برخی از غذاها و خوراکهای سنتی تا آنجا که حافظهها یاری میکند در یاد همه بوده و هست.اما از قدمت و موروثی بودن این هنر ارزشمند هم که بگذریم به جرات میتوان گفت ،آشپزی ایرانی یکی از کاملترین ترکیبات غذایی در جهان و آسیا است.
آشپزی ایرانی بسیاری از غذاهای کشورهای حوزه خاورمیانه همچون کشورهای ترکیه، ارمنستان، گرجستان، جمهوری آذربایجان و عراق را تحت تاثیر قرار داده است. خورشها و آشهای ایرانی نشان میدهد که بهطور سنتی زنان ایرانی با شناختی دقیق از مواد غذایی و ترکیب آنها با یکدیگر برای غنیتر شدن هر چه بیشتر غذاها، به بازدهی خوبی دست یافتهاند. ترکیب گروههای غذایی گوناگون غلات، حبوبات، سبزیها و پروتئینهای گیاهی و حیوانی در همه خوراکها دیده میشود. غذای ایرانی، به علت وجود فرهنگ غنی ایران و اقوام مختلف از تنوع خاصی برخوردار است که کمتر فرهنگ یا کشوری چنین ویژگیهایی دارد. تمام اینها نشان از این است که ایرانیان مزههای جدید را با ترکیب کردن مواد غذایی به خوبی کشف و حتی ابداع کردهاند و در نهایت میتوان این افتخار را یدک کشید که شاید حتی بتوانیم در تنوع و تعداد غذا حرف اول را در جهان بزنیم. اما افسوس که این افتخار بزرگ هنوز مجالی برای جهانی شدن و رساندن آوازه این هنر اصیل ایرانی به گوش جهانیان پیدا نکرده است.
حتما و بدون شک همه شما برای یک بار هم که شده این تجربه مشترک را داشته اید که مثلا به یکی از شهرهای کوچک یا بزرگ سفر کردهاید و به توصیه آشنایانی که یا ساکن آن شهر بودهاند و یا قبلا به آنجا سفر کرده اند، قصد کردهاید که یکی از غذاهای محلی آن منطقه را امتحان کنید. اما زمانی که پرسان پرسان از مردم محلی و رستورانهای کوچک و بزرگ، محلی را که آن غذا را بپزند دنبال میکنید در نهایت به این واقعیت پی میبرید که بسیاری از غذاهای محلی معروف نواحی مختلف اصلا به بهرهبرداری تجاری و مورد استفاده قرار دادن برای مسافران و گردشگران نرسیده است و فقط این غذاهای محلی را درآشپزخانه کوچک زنان بومی میتوان پیدا کرد.این در واقع ضعف بزرگی است که نهتنها ضربه سنگینی به حفظ آشپزی سنتی و اصیل ایرانی میزند بلکه روز به روز هم آوازه این هنر را از خط جهانیشدن به دور میراند.
موضوع آشپزی سنتی ایرانی و بی توجهیهای زیادی که تا کنون نسبت به آن صورت گرفته است، موضوع مهمی است که متاسفانه با وجود تمام هشدارهایی که تاکنون داده شده است آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. تا جایی که حتی دو سال قبل نان لواش به عنوان میراث معنوی کشور ارمنستان در یونسکو به ثبت رسید، آنوقت ما با بیش از هزاران خوراک و غذا و آش و حتی دسرهای سنتی و منحصر به خود تاکنون نتوانستهایم چیزی را به عنوان میراث معنوی خودمان به ثبت برسانیم که این موضوع واقعا نگران کننده است. نگرانی از این جهت که متاسفانه نه تنها رغبت بینالمللی نسبت به شناخت و ثبت این غذاها بسیار کم است که حتی خودمان هم انگار بیشتر به سمت این فستفودها و غذاهای ایتالیایی تمایل پیدا کردهایم! متاسفانه نه تنها در بین خانوادهها که حتی در صنعت هتلینگ هم این ضعف احساس میشود. آنقدر که در هتلهای چند ستاره و لوکس ما رستورانهای چینی و فرنگی ساخته میشود ، هیچ رستورانی صرفا برای معرفی غذاهای سنتی مناطق مختلف وجود ندارد. یعنی وقتی خودمان بستری برای معرفی آداب و سنن پخت و پز ایرانی فراهم نمیکنیم، چطور میتوان انتظار داشت که گردشگران خارجی با این شیوههای آشپزی و این غذاهای متنوع ما آشنا باشند.
حتی اگر دقت کرده باشید، در بسیاری از مناطق تفریحی و تفرجگاههای استانهای مختلف که تا همین چند سال قبل در ایام پیک تعطیلات و پر مسافر، برای جذب گردشگر در این مناطق انواع شیرینی و غذاهای سنتی و آشهای محلی طبخ میشد، اما به تازگی انگار آنها هم به این نتیجه رسیدهاند که سود پیتزا و ساندویچهای آماده و حتی چیپس و نوشابه خیلی بیشتر از طبخ غذاهای محلی است که این موضوع به راستی نگران کننده است. تعداد غذاها و خوراکهای ایرانی و استفاده از انواع سبزیها و گیاهان به خصوصی که هر کدام با دقت و برای انواع خاصی از خوراک انتخاب شده است، همه نشان از این دارد که قدمت و تفکر چشمگیری پشت میراث آشپزی ایرانی نهفته است. حتی در نقوش و سنگوارههایی که از دوران ایلامیان باقی مانده اسباب آشپزی و گیاهان مصرفی نیز کشف شده است.
آنوقت
در چنین شرایطی سهم آشپزی و غذاهای ایرانی ما از جشنوارهها و ثبت در
میراث معنوی جهانی واقعا چقدر است؟ حتی در بهترین رستورانهای ما هم هیچ
خبری از تنوع غذایی نیست و در هتلهای بینالمللی ایران و حتی رستورانهای
خارج از کشور تقریبا به جز چند نوع کباب و خورشت که آن هم با دیگر کشورها
از دید دیگران فرق چندانی ندارد، چیزی برای ارایه نیست که این مهم اتفاق
چندان خوشایندی نیست و بهتر است به دنبال راهکاری اساسی در این خصوص بود.
در حالی که تنوع غذاهای ایرانی به اندازهای زیاد و باورنکردنی است که به
جرات میتوان گفت در میان این همه طعم و انتخاب در هر صورت میتوان رضایت
خیلیها را با ذائقههای مختلف و از کشورهای مختلف جلب کرد. تنوع غذاهای
ایرانی به اندازهای است که فقط غذاهای استانهای گیلان و مازندران به
تنهایی با نیمی از اروپا برابری میکند؛ اما خلأ یک سیستم کارآمد برای
معرفی غذای ایرانی چه به گردشگران و چه به سازمانهای فرهنگی چون یونسکو
باعث شده است که این غذاها حتی در کشور خودمان نیز کم کم به فراموشی سپرده
شده و غذاهای دیگر فرهنگها جایگزین آنان شود.
از یک طرف ناآگاهی و
از طرف دیگر خلأ تبلیغات دو ترازوی سنگینی که روز به روز بر هویت و تنوع
آشپزی ایرانی سایه میاندازد.در خیابانهای شهر و پاساژها و مراکز تجاری و
هر جای دیگر تا سر را بچرخانید با انواع تبلیغات از رستورانهای فرانسوی
گرفته تا چینی و ایتالیایی و هندی مواجه میشوید در حالی که هیچ کس در این
میان سراغی از غذاهای اصیل و سنتی ایرانی نمیگیرد.
به جرأت میتوانم بگویم که هیچ کشوری به اندازه ایران تنوع غذا وخوراک ودسر و خورش ومخلفات غذایی ندارد.اما متاسفانه روی این غذاها برای تجاری شدن هیچ کاری انجام نشده. مثلا حلوا وفرنی و شله زرد و مسقطی دسرهای ایرانی هستند اما رستورانهای ما پر شده از تیرامیسو و شارلوت میوه و پلمبیر. خب وقتی ما از چیزی که داریم استفاده نکنیم ،مجبوریم از دسرهای وارداتی استفاده کنیم.گذشته ازهمه اینها واقعا تنوع غذا و نوشیدنیهای ایرانی حیرتآور است .چون ما به لحاظ جغرافیایی در مسیر تمدنهای مهمی قرارگرفته ایم و این موضوع تنوع غذایی ما را دو چندان کرده است. آشپزی ایرانی خیلی از غذاهای کشورهای خاورمیانه را تحت تاثیرخودش قرار داده. اما متاسفانه امروزه بسیاری از همین کشورهای آسیایی با اعمال تغییرات کوچکی در فرمول اصلی پخت غذاهای ایرانی آنها را به نام خود ثبت کردهاند.
مثلا شما در بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس و آسیای مرکزی غذاهایی را میبینید که چه از لحاظ ترکیب و چه شیوه پخت و چه مواد استفاده شده شباهتهای زیادی با غذاهای ایرانی دارند اما با یک نام خیلی عجیب و مختص کشور دیگری به جهان معرفی شده است. در حالی که کمتر کشوری هست که این طور تنوع و تعدد غذایی داشته باشد. در حقیقت ایرانیان از سالها و حتی قرنها قبل رمزترکیب مزههای جدید با مواد غذایی مختلف را کشف کرده بودند.اما امروزبیشتر این ترکیبها به کلی در حال فراموشی است.بعد میگوییم چرا غذای ژاپن ثبت جهانی میشود اما غذای ما نه. چون ژاپن غذای سنتیاش را از خانهها بیرون آورده و رایج کرده و بعد از حالت سنتی به صنعتی تبدیل کرده و در آخر هم درخواست ثبت غذایش را به یونسکو داده اما ما حتی یک فیلم یا تبلیغ درباره اهمیت و ارزش غذاهایمان نساختهایم. هنوز خیلی از مردم خودمان هم نمیدانند که مثلا ماهی سفید فقط مختص کشور ماست و درهیچ نقطه دیگری وجود ندارد یا مثلا سبزی کوهی استفاده شده در بعضی از آشهای ما در هیچ نقاط دیگری وجود ندارد. آنوقت از یک گردشگر خارجی چه انتظاری میتوان داشت که این غذاها را بشناسد و به جهان معرفی کند!
حجم قابل توجهی از روغنهای قاچاق وارد شده به کشور را روغن تفاله زیتون (پومیس) تشکیل میدهد، روغن طبیعی زیتون زرد رنگ و بوی علف تازه یا گوجه فرنگی میدهد.روغن زیتون به چند دسته فرابکر، بکر، معمولی، تصفیه شده و روغن زیتون تفاله یا پومیس تقسیم میشود.روغن زیتون فرابکر که به اکسیر سلامتی معروف است بهترین نوع روغن زیتون و بدون استفاده از ماده شیمیایی است.روغن زیتون بکر در درجه بعدی کیفیت بعد از روغن زیتون فرابکر قرار دارد و روغن زیتون معمولی از نظر کیفیت در سطحی پایینتر از دو نوع قبلی قرار میگیرد.روغن زیتون تصفیه شده یا بیبو در پخت و پز کاربرد دارد و اکثر خواص آن برای اینکه به ذائقه مردم خوش بیاید، گرفته شده است.این روغن به نام پومیس معروف است و روغن استحصال شده در آن به وسیله حلالهای شیمیایی از تفالههای زیتون به دست میآید.
بعد از استحصال روغن زیتون از روغن حجم قابل توجهی تفاله باقی میماند و بین 2 تا 7 درصد روغن زیتون دارد که روغن آن توسط مادهای به نام هگزان استحصال و مصرف آن هم بسیار خطرناک است.حجم قابل توجهی از روغنهای قاچاق و ارزان را، روغن پومیس تشکیل میدهد که در مناطق مرزی هم به وفور یافت میشود.پومیس به معنای تفاله است و روی شیشههای وارداتی روغن زیتون هم این کلمه قید شدهاست اما مردم ندانسته به جای روغن زیتون آن را مصرف میکنند.در خارج از ایران روغن تفاله زیتون را با روغن فرابکر مخلوط و آن را در سرخکردنیها با حجم زیاد مصرف میکنند.در حالی که روغن زیتونی قابل مصرف است که به صورت طبیعی استحصال شده و میوه آن از درخت چیده شده باشد، ضمن اینکه تحت شرایطی روغنکشی شود که هیچگونه مواد شیمیایی به آن اضافه نشود.
یک آزمایش ساده
روغن
زیتون طبیعی بویی شبیه علف تازه، سیب و گوجه فرنگی دارد و رنگ آن زرد یا
زرد مایل به سبز است.در دو مورد مذکور برای تشخیص روغن زیتون با اضافه کردن
اسانس و رنگ امکان تقلب وجود دارد،راه سوم برای تشخیص روغن زیتون فرابکر
به این گونه است که یک قاشق از روغن زیتون را در دهان ریخته و آن را در
دهان بچرخانید و سپس به همراه هوا آن را پایین دهید، بعد از لحظهای در
انتهای گلو احساس تلخی، تندی و تیزی شدید که ممکن است منجر به سرفه شود،
میکنید و سپس بلافاصله این مزهها رفع و به یک مزه بسیار خوب تبدیل
میشود.
برای تهیه روغن زیتون مرغوب یا فرابکر باید میوه زیتون را بین 24 تا 48 ساعت پس از چیدن در سبدهایی با ارتفاع 30 سانت به کارخانه منتقل کرد و تحت عملیاتی خاص روغن آن استحصال شود. اما بیدقتی در نحوه نگهداری زیتون، ریختن آن به مدت طولانی داخل گونی و طولانی شدن زمان انتقال آن به کارخانه منجر به کهنگی، متصاعد شدن بوی بد و کپک زدن زیتون میشود.اصلاح زیتون بودار از همین زیتونهای کهنه آمده،زیتونهای کهنه منتقل شده به کارخانهها تصفیه شده و بوی آن گرفته میشود و در مراحل انجام این عملیات بخش قابل توجهی از خاصیت خود را از دست میدهد.بهترین روغن برای سرخ کردن روغن زیتون است، اما باید حرارت آن کم و مدت سرخ کردن طولانی باشد.