همگی از مضرات سیگار در بروز ناراحتی های ریوی، تنفسی، معده ای و بروز
انواع و اقسام سرطانهای این نواحی اطلاع داریم. دود سیگار و همچنین مواد
شیمیائی موجود در آن به همراه درجه حرارت بالای آن عامل مسبب بسیاری از این
ناراحتی ها و مشکلات است. سیگار علاوه بر تاثیرات بسیاری که بر سقف دهان
که محل دود سیگار است میگذارد و روی دندانها هم آثار مخرب دارد. پوسیدگی
دندان، جمع شدن جرم روی دندانها و بیماریهای لثه به میزان زیادی ناشی از
رژیم های غذایی حاوی مواد قندی زیاد و عدم رعایت بهداشت کامل دهان و دندان
است، ولی بیماریهای لثه و بافتهای لثه اطراف دندان در افراد سیگاری به
مراتب جدی تر از افراد غیر سیگاری است.
هنگامی که دود سیگار با فشار به بیرون رانده میشود ذرات میکروسکوپی مواد
خارجی، درون غشای ظریف دهان و لثه نفوذ میکند و در آنجا جمع میشود، این
تجمع سبب تورم و التهاب لثه و دیر یا زود به حفره استخوانی جایگاه قرارگیری
دندان ها آسیب میرساند و به تدریج لثه تحلیل میرود و دندانها لق و حساس
میشوند و پوسیدگی هم در آنها بروز میکند، اگر زخم بافت لثه و تخریب آنها رخ
دهد بیمار ناچار به کشیدن دندان میشود.
دندانهای افراد سیگاری معمولا ترک های بسیاری دارند که به خاطر دمای بالای
سیگار و بعد استفاده از مایعات خنک است که اختلاف این دو دما باعث ایجاد
ترک بر دندان میشود و در این ترک ها تجمعات میکروب و رنگدانه بیشتر صورت
میگیرد و راهی برای ورود میکروب به داخل دندان و ناراحتی های بعدی میشود.
اعتیاد یک بیماری زیست شناختی ، روانشناختی و اجتماعی است . عوامل
متعددی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد مؤثرهستند که در تعامل با یکدیگر
منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند . عوامل درهم بافته ای هستند که بر
یکدیگر تأثیر می گذارند . درک کلیه علل و عوامل زمینه ای موجب می شود تا
روند پیش گیری ، شناسایی ، درمان و پی گیری به طور هدفمند طرح ریزی شود .
بنا بر این ، آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعد کننده بروز اعتیاد ونیز عوامل محافظت کننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد :
· دوره نوجوانی : مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد
دوره نوجوانی است . نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگ سالی و کسب همیّت
فردی و اجتماعی است . در این دوره ، میل به استقلال و مخالفت با والدین به
اوج خود میزسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را
زیر سؤال می برد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید به خود دارد . مجموعه
این عوامل ، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک ، تنوع و هیجان ، فرد را
مستعد مصرف مواد می نماید.
· ژنتیک : شواهد مختلفی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد .
تأثیر مستقیم عوامل ژنتیکی عمدتاً از طریق اثرات فارماکوکینتیک و
فارکودینامیک مواد در بدن می باشد که تعیین کننده تأثیر ماده بر فرد است .
برخی از عوامل مخاطره آمیز دیگر نیز تحت نفوذ عوامل ژنتیکی هستند مانند
برخی اختلالات شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالات
یادگیری .
· صفات شخصیّتی : عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند . از این
میان ، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند و بطور کلی
فردی را تصویر می کنند که باارزش ها یا ساختار های اجتماعی مانند خانواده ،
مدرسه و مذهب پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق ، منترل یا ابراز احساسات
دردناکی مثل احساس گناه ، خشم و اضطراب بر نمی آید . این صفات عبارتند از :
عدم پذیرش ارزشهای سنتی و رایج ، مقاومت در مقابل منابع قدرت ، نیاز شدید
به استقلال ، صفات ضد اجتماعی ، پرخاشگری شدید ، احساس فقدان کنترل بر
زندگی خود ، اعتماد به نفس پایین ، فقدان مهارت مقاومت در برابر پیشنهادات
خلاف دیگران ، فقدان مهارتهای اجتماعی انطباقی .از آنجا که اولین مکصرف
مواد ، معمولاً از محیط های اجتماعی شروع می شود هر قدر فرد قدرت تصمیم
گیزی و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد ، بهتر می تواند در مقابل فشار
همسالان مقاومت کند .
· اختلالات روانی : در حدود ۷۰درصد موارد ، همراه با اعتیاد اختلالات دیگر
روانپزشکی نیز وجود دارد . شایع ترین تشخیص ها عبارتند از : افسردگی اساسی ،
اختلال شخصیت ضد اجتماعی ، فوبی ،دیس تایمی ، اختلال وسواسی – جبری ،
اختلال پانیک ، مانیا ،اسکیزوفرنیا .
· نگرش مثبت به مواد : افرادی که نگرش ها و باور های مثبت و یا خنثی به
مواد مخدّر دارند ، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش ار کگسانی است که نگرش های
منفی دارند . این نگرش های مثبت معمولاً عبارتند از :کسب بزرگی و تشخیص ،
رفع درد های جسمی و خستگی ، کسب آرامش روانی ، توانایی مصرف مواد بدون
ابتلا به اعتیاد . موقعیت های مخاطره آمیز فردی : بعضی از نوجوانان و
جوانان در موقعیت ها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در معرض خطر مصرف
مواد قرارمی دهد . مهمترین این موقعیت ها عبارتند از : در معرض خشونت قرار
گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی ، ترک تحصیل ، بی سرپرستی یا بی خانمانی ،
فرار از خانه ، معلولیت جسمی ، ابتلاء به بیماری ها یا دردهای مزمن .
حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی بیز ممکن است
منجر به وانش های حاد روانی شوند . در این حالت فرد برای کاهش درد و رنج و
انطباق با آن از مواد استفاده می کند .
· تأثیر مواد بر فرد : این وقتی وارد عمل می شود که ماده حد اقل یک بار
مصرف شده باشد . چگونگی تأثیر یک ماده بر فرد ،تابع خواص ذاتی ماده مصرفی و
تعامل آن با فرد و موقعیت فرد مصرف کننده است . تأثیر مواد بر فرد مصرف
کننده ، به میزان قابل توجهی ، به مشخصات او بستگی دارد . این مشخصات
عبارتند ار : شرایط جسمی فرد ، انتظار فرد از مواد ، تجربیات قبلی تأثیر
مواد و مواد دیگری که همزمان مصرف شده اند . مواد مختلف نیز تأثیرات
متفاوتی بر وضعیت فیزیولوژیک وروانی فر د دارند ، مثلاً : هروئین و کوکائین
سرخوشی شدید ، الکل آرامش و نیکوتین مختصری هوشیاری و آرامش ایجاد می کند .
۱-شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و اقدامات پیش گیرانه لازم برای آنان
۲- انتخاب نوع درمان و اقدامات خدماتی ، حمایتی و مشاوره ای لازم برای معتادان .
مفهومسازی پیشگیری در مورد مقاوم سازی کودکان و نوجوانان سازمان جهانی بهداشت ، پیشگیری را در سه سطح ، این گونه تعریف کرده است :
هدف پیشگیری نخستین، اطمینان حاصل کردن از عدم بروز یک بیماری ، فرایند یا مشکل است .
هدف پیشگیری نوع دوم ، شناسایی یا تغییر و اصلاح یک بیماری ، فرایند ، یا مشکل در کوتاهترین مدت بعد از بروز آن میباشد .
هدف پیشگیری نوع سوم : متوقف ساختن یا کند کردن جریان پیشرفت یک بیماری ،
فرایند یا مشکل و پیامدهای آن است ، حتی اگر حالت و وضع اصلی همچنان ادامه
یابد .
با توجه به این تعریف ، اصول اساسی پیشگیری از سوء مصرف مواد که عمدتاً
مبتنی بر پیشگیری نوع اول هستند در بین کودکان و نوجوانان را می توان به
شرح زیر در نظر گرفت :
▪ اصل اول) برنامههای پیشگیری باید عوامل محافظتکننده را افزایش و عوامل خطرساز را کاهش دهند .
▪ اصل دوم) برنامه پیشگیری باید تمام انواع سوء مصرف مواد را تحت پوشش قرا ردهد.
▪ اصل سوم) برنامههای پیشگیری باید متناسب با بافت بومی و مواد رایج در یک محله یا شهر صورت پذیرد .
▪ اصل چهارم) برنامههای پیشگیری باید به عوامل خطرآفرین در مخاطبین خاص ، سن ، نژاد ، جنسیت ، توجه خاص داشته باشند .
▪ اصل پنجم) برنامههای پیشگیری باید مبتنی بر تقویت روابط خانوادگی و
مهارتهای فرزندپروری و … باشند . یعنی : نظارت و مراقبت والدین ،
اطلاعرسانی و آموزش والدین ، مداخلات مقطعی و کوتاه مدت در خانواده .
▪ اصل ششم) برنامههای پیشگیری باید عوامل خطرساز اولیه کودکی و نوجوانی
مثل رفتارهای پرخاشگرانه ، مهارتهای اجتماعی ضعیف و مشکلات تحصیلی را
شناسائی کنند .
▪ اصل هفتم) برنامههای پیشگیری برای مدارس ابتدایی باید ارتقاء یادگیری
های تحصیلی و اجتماعی ـ هیجانی را به منظور نشان دادن عوامل خطرآفرین مثل
پرخاشگری ، شکست تحصیلی ، و ترک تحصیل هدف قرار دهد .
آموزش باید متمرکز بر مهارتهای زیر باشد :
ـ خود کنترلی
ـ آگاهی هیجانی
ـ ارتباطات
ـ حل مسئله اجتماعی
ـ حمایت تحصیلی به خصوص در مهارت خواندن
▪ اصل هشتم) برنامههای پیشگیری برای دانشآموزان مدارس راهنمایی و
دبیرستان باید صلاحیتهای تحصیلی و اجتماعی را ارتقاء دهد ، همراه با
مهارتهای زیر :
ـ عادت به مطالعه و حمایت تحصیلی
ـ ارتباطات
ـ روابط با همسالان
ـ خودکارآمدی و جرأتورزی
ـ مهارتهای مقاومت در برابر مواد
ـ تقویت نگرشهای ضد مواد
ـ تقویت تعهد شخصی در برابر سوء مصرف مواد
▪ اصل نهم) برنامههای پیشگیری در جمعیت عمومی باید در نقاط انتقالی کلیدی
جهت یافته باشند مثل گذار از ابتدایی به مقطع راهنمایی که می تواند اثرات
سودمندی را حتی در خانوادههای پرخطر و کودکان پرخطر ایجاد نماید . در
اینجا صرفاً جمعیت در معرض خطر، هدف نیست و از این رو کاهش برچسبزنی و
افزایش روابط مدرسه و جامعه را در بردارد .
▪ اصل دهم) برنامههای پیشگیری جامعه مدار که دو برنامه یا بیشتر از دو
برنامه را ترکیب میکنند ، برنامههای اثربخشتری هستند. مثل تلفیق
برنامههای خانواده مدار و مدرسه مدار که می تواند نسبت به یک برنامه به
تنهایی اثربخشتر باشند .
▪ اصل یازدهم) برنامههای پیشگیری جامعه مدار باید در زمینههای متعدد برای
مردم مثل مدارس ، انجمنها ، سازمانهای مذهبی و رسانهای قابل دسترس باشد .
۱) پیشگیری نوع اول :
۲) پیشگیری نوع دوم :
۳) پیشگیری نوع سوم ؛
براساس اعلام ستاد مبارزه با موادمخدر کشور، تریاک و هروئین به
ترتیب اولین و دومین موادمخدر پرمصرف کشور و پس از آنها کراک سومین رتبه را
داراست. از حیث میزان تخریب و آسیب جسمی و روانی و ایجاد وابستگی و نهایتا
مرگ آوری نیز، شیشه با ۹۰ درصد تخریب رتبه نخست و کراک با ۷۰ درصد تخریب
مقام دوم را به خود اختصاص داده اند. اگرچه اطلاعات ارائه شده بخصوص وضعیت و
جایگاه کراک در میان موادمخدر رایج در ایران جالب و برای برخی دور از
انتظار و یا شاید باور نکردنی باشد. اما به هرحال گویای حقایق زیادی است.
لیکن اشاره به برخی نکات مهم خالی از لطف نمی باشد.
۱) آمارها نشان می دهند که از مهمترین و درعین حال نگران کننده ترین
تغییرات فرآیند اعتیاد در ایران، کاهش سن معتادان و گرفتاران این معضل است.
از سوی دیگر در مقایسه با افراد معتاد مسن تر، جوانان و نوجوانان معتاد،
گرایش و تمایل بیشتری به مصرف مواد مخدر جدید و نوظهور که عمدتاً سنتتیک
اند، دارند و اغلب آنها را بر مصرف موادمخدر سنتی و طبیعی مانند تریاک
ترجیح می دهند. بنابراین به تدریج مصرف مواد مانند کراک، شیشه، اکستازی و…
که در گروه مواد سنتتیک و جدید جای می گیرند افزایش یافته و بعید به نظر
نمی رسد که در آینده، از جهت حجم و میزان مصرف، جای موادی مانند تریاک را
بگیرند و یا حداقل از سهم آنها کاسته شود. بنابراین باید از هم اکنون تدبیر
کرد و چاره ای اندیشید.
۲) اگرچه مصرف آسانتر، دسترسی سریعتر. سهل الوصول بودن، امکان اختفاء و حمل
و نقل راحت تر و… بخشی از دلایل اقبال معتادان جوان به مصرف موادی مانند
کراک است. اما نباید فراموش کنیم که اثرات خاص و شدید جسمی و روانی این
مواد بویژه تأثیرات روانگردانی آنها که در شرایط و سنین جوانی به شدت
اغواکننده و جذاب است. هم از علل روی آوردن آنها به مصرف این گونه مواد
است. به هرحال روی دیگر این سکه عوارض خطرناک و اغلب برگشت ناپذیری است که
با مصرف آنها دامنگیر معتادان می شود و در مقایسه با عوارض مواد سنتی و
طبیعی نه تنها بمراتب شدیدتر و سریعتر است بلکه اعتیادآوری و ایجاد وابستگی
جسمی و روانی غیرقابل اغماض بیشتری دارند. این فاکتور که به صورت معیار
مرگ آوری بیان می گردد، در مورد موادی مانند شیشه ۹۰ درصد و در مورد کراک
۷۰ درصد است. بنابراین نباید از کنار افزایش بی رویه و روزافزون مصرف موادی
مانند کراک به سادگی بگذریم.
۳) مافیای بین المللی تولید و توزیع موادمخدر، نه تنها از این رهگذر و به
بهای تباهی میلیون ها انسان گرفتار، سودهای کلان و بی حسابی به جیب می زند،
بلکه ناجوانمردانه از طریق اضافه نمودن انواع ناخالصی های غیرمجاز به مواد
اعتیادآور، بهره فراوان و مضاعفی می برند. نتیجه این ا قدامات شوم چیزی
نیست جز اینکه معتادان نه تنها باید آسیب های ناشی از مصرف خود موادمخدر را
به جان بخرند، بلکه از عوارض و پیامدهای خطرناک ناخالصی های همراه هم در
امان نخواهند بود. این واقعیت تلخ هم در مورد موادمخدر سنتی صادق است و هم
در مورد موادمخدر جدید. به همین دلیل است که در سال های اخیر عوارض خطرناک و
گاه مرگ آور ناشی از مصرف موادی مانند تریاک به شدت افزایش یافته و بسیار
فراتر از میزانی است که انتظار می رود. البته میزان ناخالصی ها و آلودگی و
غیربهداشتی بودن مراکز تولید موادمخدر جدید، بیشتر و شدیدا نگران کننده
است. بنابراین ساده انگاری است اگر از کنار آمار بالای مصرف موادی مانند
کراک به راحتی بگذریم. ضمن اینکه نباید فراموش کنیم که اغلب این گونه مواد
محصول لابراتوارها و کارگاه های غیرقانونی و غیربهداشتی اند که سودجویان در
آنها و در شرایطی کاملا آلوده و خطرناک و با استفاده از مواد افزودنی
غیراستانداردی موادمخدر تولید می نمایند. جالب اینجاست که ماده ای که
بعنوان کراک در ایران تولید و عرضه می شود. با آنچه در غرب به نام کراک و
از کوکایین تولید می گردد. کاملا فرق می کند و حاوی هرویین تغلیظ شده و
مواد ناخالصی همراه است. پس بازهم بهتر است هوشیارتر باشیم.
سقوط در چاه عمیق و بی بازگشت
«هوای تازه» بر اساس وظیفه خود که اطلاع رسانی و آموزش در حوزه
بیماری های روحی، ناراحتی های عصبی و اختلالات غیرفیزیکی در سیستم اعصاب و
روان بدن انسان است، از هفته گذشته مبحثی را با موضوع ارتباط بین اعتیاد به
مواد مخدر و نوشیدنی های الکلی با افسردگی و اختلالات روانی شروع کرده
است. برای این منظور ما از منابع و مرجع های اطلاعاتی قدرتمندی که بتوانند
کمک کنند رابطه مستقیم بین اعتیاد و افسردگی را اثبات کنیم، بهره خواهیم
جست.
در این شماره به صورت جزئی تر و دقیق تر، تاثیرات اعتیاد بر سیستم عصبی و
قسمت های مختلف مغز انسان را بررسی می کنیم و امیدواریم که آگاهی بیشتر
خانواده ها و جوانان در مورد این پدیده شوم و نامیمون، تا حدی افزایش پیدا
کند که روزی در کشور ما جایی برای فعالیت هیچ قاچاقچی مواد مخدر و سوداگر
مرگ نباشد.
● اعتیاد چگونه بر مغز انسان اثر می گذارد
اعتیاد اغلب روی قوه ادراک فرد تاثیر می گذارد و حالات و رفتار وی را دچار
دگرگونی می کند که از این طریق باعث درهم گسیختن شخصیت وی می شود. این تنها
به آن دلیل نیست که موادی مانند الکل، نیکوتین، کوکائین، هروئین و قرص های
روانگردان در طبیعت شیمیایی مغز دخالت می کنند و آن را از کار می اندازند.
تجربه کردن اعتیاد حتی برای یک بار هم می تواند روی عواطف، تفکر، احساسات و
رفتار شخص تاثیر بگذارد و بیش از اعتیاد جسمانی، او را دچار اعتیاد روحی
کند.
هرچند ممکن است عده یی تصور کنند سیگار کشیدن چنین تاثیراتی را ایجاد نمی
کند اما همین احساس نیاز به ماده یی خارجی مثل سیگار که بتواند در هنگام
فشار عصبی و روحی، فرد را بنا بر یک تصور واهی، دارای آرامش و ثبات کند نیز
نوعی اعتیاد است که به روح و روان فرد بستگی دارد.
این بسیار مهم است که بدانیم افراد می توانند از اعتیاد هم بمیرند. آنها می
توانند به صورت ناگهانی یا تدریجاً از سرطانی که بر اثر استعمال دخانیات
به آنها عارض شده، جان خود را از دست بدهند.
البته این واقعیت وجود دارد که هر فرد مبتلا به اعتیاد، عوارض و نشانه های
مشابهی با دیگر فرد مبتلا به اعتیاد از خود بروز نمی دهد اما به هر حال
نشانه های عمده و مشترکی در بین معتادان وجود دارد که تاثیرات آنها مشابه
است.
برای مثال اگر شما بیکار هستید، ازدواج نکرده اید یا خانه ندارید، نسبت به
شخصی که شغل دارد، ازدواج کرده و صاحب خانه است، شرایط روحی سخت تری را
تحمل می کنید. این یک تاثیر مشابه است که مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر بر
همه استفاده کنندگان می گذارد اما اینکه چگونه می تواند در کوتاه مدت یا
درازمدت به آنان آسیب هایی نظیر انواع سرطان یا حتی مرگ را وارد کند، بحثی
متفاوت است که باید تاثیرات آن را فرد به فرد بررسی کنیم.
● تاثیرات روحی
زمانی که یک ماده غذایی ابتدا دوست و نجات دهنده شماست و سپس به دشمن اصلی
تان بدل می شود، چه اتفاقی رخ می دهد؟ نتایج مخرب اعتیاد در واقع می تواند
به عوامل اثرگذارنده بر فکر و عوامل موثر بر احساسات تقسیم شود.
برای مثال یک فرد معتاد اغلب از اطرافیان خود دوری می جوید و این مساله به او احساس انزوا می دهد.
او همچنین ممکن است احساس ترس یا شرمندگی کند که نمی تواند با دیگران
ارتباطی داشته باشد چرا که ارتباط او با مواد مخدر، ارتباط با مردم را سلب
می کند و احساس انزوا افزایش می یابد. این سیر نادرست و دایره تباهی همچنان
به دور خود می چرخد و روز به روز بر احساس انزوا و تنهایی فرد می افزاید.
در این میان فرد معتاد تنها به احساساتی که او را از دیگران گریزان و منزوی
کرده دچار نیست بلکه با افکاری متعدد نیز دست و پنجه نرم می کند و در
بسیاری موارد بر اساس همین افکار، تصمیم خواهد گرفت. تصمیماتی اشتباه که
تاثیرات درازمدت خود را به تدریج نشان خواهند داد.
با این حال باید دانست که اعتیاد و تاثیرات مخرب آن، تنها خود فرد معتاد را
درگیر نمی کند بلکه اطرافیان، دوستان، اهالی خانواده و همه نزدیکان را نیز
به دردسرهای خاصی مبتلا می کند.
بسیاری از احساسات و تفکرات ناشی از اعتیاد، به این دلیل ایجاد می شود که
فرد مبتلا تصور می کند قادر نیست رفتار و اعمال خود را کنترل کند یا از
مصرف مواد مخدر، دست بکشد. احساس خجالت و گناه که در بسیاری از موارد به
افسردگی، خشم، پرخاشگری، گوشه گیری و حتی اقدام به خودزنی منجر می شود از
جمله همین عوارض هستند.
با تمام این اوصاف، کمتر کسی را می توان یافت که بتواند برای مصرف مواد مخدر یا نوشیدنی های الکلی، تاثیر مثبت و قابل توجهی را نام ببرد. اما این ناآگاهی و جهالت خود ماست که با دست خودمان، از راه ساده و هموار زندگی به چاه های عمیق و بی بازگشت اعتیاد پا می گذاریم.
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات روحی و جسمی و اجتماعی مصرف الکل در میان اجتماع می باشد. چنانکه در این پژوهش آمده است، اصطلاح الکلیسم را برای توصیف دو حالت زیر یعنی بیماری مزمن و اختلال رفتار به کار می برند که حاصل نوشیدن پی در پی و بیش از حد معمول مشرولات الکلی است.
الکل در اولین تماس با بدن به میزان خیلی پایین از طریق گردش خون جذب می شود. بر خلاف سایر مواد غذایی که قبل از ورود به جریان خون می بایست توسط عوامل شیمیایی هضم شوند، الکل تنها ماده ای است که به محض ورود به داخل گردش خون (و معالاً به مغز محلی که اثرات اصلی خود را ظاهر می کنند) وارد می شود.
الکل به طور سریع از معده، روده باریک و روده بزرگ جذب شده و شکل تبخیری آن می تواند از طریق ریه جذب شود به طوری که مسمومیت کشنده در نتیجه استنشاق آن مشاهده شده، جذب پوستی آن امکان پذیر بوده است ولی اگر غلظت الکل زیاد شود، خاصیت قبض آن غالب می شود و در نتیجه جریان خون آن منطقه کم می شود و جذاب الکل به حداقل می رسد. علایم مشخصه و نشانه های مسمومیت با الکل خیلی خوب شناخته شده است.
یک روانپزشک و پژوهشگر عرصه اعتیاد، آموزش مهارتهای زندگی، توجه
به وضعیت جسمانی معتادان، خانواده درمانی و اشتغال را از لازمههای یک ترک
دائم و موفق برشمرد.
دکتر علی فرهودیان، عضو هیات علمی دانشگاه در گفت وگو با خبرنگار بهداشت
و درمان ایسنا منطقه علوم پزشکی تهران، اظهار داشت: استفاده از یک درمان
طولانی بعد از سم زدایی از نشانههای درمان موفق و قابل قبول است و درکنار
آن به کارگیری روشهای درمانی اثربخش اعم از خانواده درمانی، ارائه
آموزشهای کسب مهارتهای اجتماعی، تغییر حلقه دوستان و … در یک ترک موفق
تأثیرگذار خواهد بود.
وی افزود: فرد معتاد به دلایل مختلف اعم از مشکلات روانشناختی مانند
افسردگی و در کنار سایر روشهای خود درمانی و دارویی به مصرف مواد مخدر
گرایش پیدا میکند که این مساله متاسفانه به غلط در میان مردم رایج است که
مصرف مواد مخدر میتواند در کاهش آلام روحی مؤثر باشد.
وی گفت: در بسیاری از موارد فرد مشکلات جدی ندارد اما پس از استفاده از مواد مخدر دچار مشکلات عدیدهای میشود و این مواد شرایط جسمی و روحی برای اجتماعی، اقتصادی برای فرد به وجود میآورد که نتیجهای جز مشکلات دوچندان ندارد.
دکتر فرهودیان حل مشکلات روانی افراد معتاد را از مهمترین راههای درمان و ترک مؤثر دانست و افزود: ترک، اولین گام از سلسله مراحل درمانی است.
وی ادامه داد: در قدم اول یا همان ترک، فرد معتاد شرایطی را پیدا میکند که در آن بتواند با کسب مهارتهای اجتماعی با وسوسه عواملی که وی را به سمت مواد سوق می دهد مبارزه کند و به گونهای مهارت نه گفتن به مواد را میآموزد.
فرهودیان با اشاره به اینکه حلقه دوستان فرد معتاد در دوره مصرف به یکسری گروههای خاصی محدود میشده و فرد معتاد فقط با گروه همتایان خود ارتباط داشته است، اظهار داشت: در دوره پس از ترک فرد معتاد باید حلقه دوستان را تغییر داده که لازمه تحقق این مطلب یادگیری مهارتهای ارتباطی است.
وی افزود: به هر نحو ممکن فرد باید خود را از محیطی که شرایط قبل از ترک را برایش تداعی می کردند فاصله بگیرد؛ از این رو ارائه و برگزاری کلاسهای آموزشی رفتار درمانی، شناخت درمانی و … ضروری است که فرد با کسب این مهارتها و تمرین آن در گروههای سالم بتواند به شرایط عادی و قبل از ترک خود بازگشته و شاهد یک ترک موفق و سالم باشد.
وی اظهار داشت: زمانی که یک فرد مصرف خود را قطع میکند و در دوره ترک قرار میگیرد باید مورد پایش و نظارت باشد نه کنترل، با این روش میتوان مدت پاک بودن فرد را اندازهگیری و در جریان مشکلات فرد قرار گرفت.
دکتر فرهودیان استفاده از خانواده درمانی در کنار سایر روشهای درمانی را مفید دانست و افزود: در دوران ترک و پس از آن باید خانواده فرد معتاد نحوه رفتار با فرد معتاد را یاد بگیرند و با خلقیات و روحیات فرد معتاد و نحوه رفتار با وی در این دوران بیشتر آشنا شوند.
این روانپزشک ادامه داد: فراهم کردن زمینه اشتغال و حفظ استقلال اقتصادی به فرد برای یک ترک خوب و دائم بسیار مفید است چرا که بیکاری و مشکلات مالی زمینه را برای بازگشت به سمت مواد مخدر فراهم میکند.
وی تصریح کرد: در بسیاری از موارد زمانی که فرد هنوز در دوره اعتیاد و مصرف مواد قرار دارد به علت فشارهای اقتصادی نمیتواند توجه زیادی به وضعیت تغذیه و بهداشت خود داشته باشد از این رو اغلب معتادان از لحاظ سلامت در وضعیت مناسبی قرار ندارند و به بیماریهای طبی مبتلا هستند.
این پژوهشگر اعتیاد در پایان خاطرنشان کرد: گاهی معتادان مشکلات قانونی در حیطه مواد مخدر مانند حمل مواد، خرید و فروش و … دارند. از این رو رفع موانع قانونی معتادان پس از ترک و کسب وجاهت اجتماعی برای آنان میتواند زمینه ساز یک ترک خوب باشد.