ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
نقش فرهنگ و معنویت در پیشگیری از مصرف مواد مخدر
اشاره:آنچه که مورد ملاحظه خوانندگان گرامی صفحه فرهنگی قرار می گیرد، گزیده ای از مجموعه آخرین اطلاعات و آگاهی هایی است که توسط گروهی از اندیشمندان ایرانی و جهانی پیرامون سوء مصرف مواد مخدر و نحوه پیشگیری فرهنگی از آن، تهیه گردیده است. دکتر احسان الله محمدی به عنوان پژوهشگر بین المللی علوم اعصاب، این سلسله مطالب را ترجمه و خلاصه نموده و در اختیار بخش فرهنگی روزنامه قرار داده است. هدف از درج گزیده ای از این مطالب مفید، کمک به رفع مشکلات پیرامون سوء مصرف مواد مخدر می باشد؛
شیوه هماهنگ برای پیشگیری اولیه:
پیشگیری اولیه عبارت است از ارسال پیام برای کسانی که مواد مخدر مصرف نکردهاند تا مصرف آنها را آغاز نکنند. روشهای گوناگون مبارزات برای پیشگیری از مصرف مواد میتواند شاملِ دادن اطلاعات، اخطار، شوک یا ترساندن باشد. تمامی این موارد برای افزایش آگاهی افراد از اثرات مواد است که البته همیشه تأثیر مثبت در پی ندارد. برای مؤثر بودن، برنامه باید از لحاظ فرهنگی مناسب باشد. موفقیت یک برنامه پیشگیری از مصرف مواد بستگی به این دارد که تا چه حد بر دانش، نگرش و رفتار افراد اثر میگذارد. کسب دانش از ایجاد نگرشهای نو و مهارتهای رفتاری برای اجتناب از مصرف مواد، آسان تر است. اما تغییر در نگرش از شاخصهای تأثیر آموزش پیشگیرانه است. اعتقاد معنوی و ایمان به تعالیم دینی میتواند اراده انسان را در غلبه بر مشکلات مواد تقویت نماید.
عناصر پیشگیری:
گسترش سوء استفاده از مواد بیش از هر چیز تحت تأثیر موارد ذیل است:
1- در دسترس بودن مواد
2- نگرش رفتاری نسبت به استفاده از مواد.
کاهش یا توقف دسترسی به مواد، امری حیاتی است، چون تولید و قاچاق این مواد نه فقط آنها را در دسترس قرار میدهد، بلکه محیطی برای تداوم مصرف مواد ایجاد مینماید. تولید داروهای ترکیبی (مثل مشتقات آمفتامین) توسط آزمایشگاههای مخفی، کنترل گسترش مواد مخدر را پیچیدهتر میکند. دولت و مجریان قانون، کوششهای خود را بر جلوگیری از قاچاق و تولید مواد متمرکز کردهاند، اما از پیشگیری اولیه، شامل طرحهای درازمدت و منظم برای آموزش عمومی و آگاهی دادن به آنها غافل گشتهاند. دانش و نگرش، دو ستون اصلی از یک برنامه آموزشی برای کاهش تقاضا و پیشگیری هستند. اما دانش به تنهایی برای آموزش پیشگیری کافی نیست و باید با تغییرات در نگرشهای رفتاری حمایت شود.
چهار نوع پیشگیری به شرح ذیل مشخص گردیده است: الف - آیینی فرهنگی؛ ب - طبی درمانی؛ ج- اجتماعی تفریحی؛ د- شغلی کارکردی (برنامه کنترل مواد سازمان ملل). آموزش برای پیشگیری باید عوامل فرهنگی، اجتماعی و شغلی مشکلات سوء استفاده از مواد را بشناسد و مورد توجه قرار دهد. این قسمت بیشتر بر نقش نگرشهای رفتاری و آگاهی عمومی در مورد پیشگیری اولیه و تأثیر آنها بر کاهش یا افزایش تقاضای مصرف کننده برای مصرف الکل یا مواد مخدر در جامعه تأکید میورزد. الگوی پیشگیری که در این قسمت ارائه شده، بیشتر شیوهای مبتنی بر جامعه است که اهمیت ارتقای سطح بهداشت را مورد نظر قرار میدهد. در یک برنامه پیشگیری اولیه حد اقل سه عنصر در طرح کلی عملیات قابل تشخیص است (برنامه کنترل مواد سازمان ملل، 1998، ص3-1): الف - جمعیت هدف. ب - پیام. ج - واسطه.
1- جمعیت هدف میتواند بسیار گسترده باشد و ممکن است کل جمعیت را در بر گیرد یا شامل گروههایی خاص چون کودکان، جوانان، اقلیتهای قومی، زنان، افراد مسن و غیره باشد.
2- اطلاعات موجود در پیامهای آموزشی باید دقیق و عینی، عاری از اظهارات خلاف یا مبالغه در مخاطرات مصرف مواد یا شیوههای ایجاد شوک برای تولید فضای وحشتآور باشد. در غیر این صورت، شاید پیام تأثیر عکس بگذارد و دانش مورد نظر بی اعتبار شود. تمرکز بر ارتقای بهداشت و شرح حالهای مثبت کسانی که برای سلامت خویش از مواد پرهیز میکنند، میتواند مؤثرتر باشد.
در سالهای اخیر در برنامه های پیشگیری از سوء استفاده از مواد، گرایش جدیدی بر مبنای پیشرفت شیوه زندگی سالم اعمال شده است. این وضعیت شامل تغییر نگرش از ضد مواد بودن به سمت "موافق سلامت" بودن است. تأکید بر آن چیزی است که ما را سالم، نیرومند و راضی نگاه میدارد، به جای اینکه بر اثرات منفی مواد تکیه شود. مدارس و مؤسسات آموزشی، مکانهایی ایده آل برای فراهم آوردن آموزش پیشگیرانه در سطحی وسیع هستند. اقدامات وسایل ارتباط جمعی هم می تواند در ارسال پیامهای شیوه زندگی سالم و چگونگی استفاده از قریحه و استعداد برای پیشرفت فردی بسیار مؤثر باشد.
مراحل پیشگیری:
برنامه کنترل مواد سازمان ملل (UNDCP) در آموزش پیشگیرانه برای کاهش مصرف مواد سه مرحله مشخص کرده است: پیشگیری اولیه که ذیلاً خلاصه می شود؛ پیشگیری ثانویه که افراد را در مراحل اولیه تجربه با مواد مشخص مینماید. از آموزش و مشاوره برای توقف استفاده از مواد استفاده میشود و جایگزینهای مثبت و سالم تری برای مواد مورد توجه قرار میگیرد؛ پیشگیری ثالث بر پایان بخشیدن به استفاده اضطراری از مواد مخدر با درمان و توان بخشی تأکید دارد تا رفتار بدون مصرف مواد شکل گیرد و استمرار یابد.
پیشگیری اولیه:
هدف از پیشگیری اولیه، پیشگیری کردن یا حد اقل به تأخیر انداختنِ آغاز سوء استفاده از مواد است. آموزش همگانی کانون توجه این مرحله ابتدایی از پیشگیری است. اطلاعات راجع به مواد غیرمجاز و علائم و نشانههای مصرف آنها باید در اختیار عموم قرار گیرد، بخصوص گروههای هدف که شامل افرادی است که خطر سوء استفاده از مواد در ایشان بالاست. پیشگیری اولیه همچنین باید به ارتقای شیوه زندگی سالم و تشکیل جامعه ای فارغ از مواد مخدر بپردازد و جایگزینهای مثبتی برای سوء استفاده از مواد تدارک ببیند و محیطی امن و حمایت کننده که در آن فرصتهایی برای کسب مهارتهای زندگی و اطلاعات لازم راجع به مواضعی فراهم آید که از مدیریت فشار روانی (استرس) تا حل مسئله و احراز بینشی عمیق تر در باره مقصد حیات و فراتر از آن را شامل شود.
هدف اصلی این نوشتار، پیشگیری است. منظور ما از افزایش آگاهی همگانی از آثار مخرب سوء استفاده از الکل و مواد بر زندگی انسان و پیشرفت او میباشد. از قدیم گفتهاند که "پیشگیری بهتر از درمان است". با وجود اینکه وقت و نیروی بسیار برای درمان و توانبخشی بیماران رنجور از عواقب سوء استفاده از مواد صرف شده است، پیشگیری سازنده در این زمینه بسیار مورد غفلت قرار گرفته است. هر گونه اقدام پیشگیرانه در برابر مسائل شایع و گسترده سوء استفاده از مواد و الکل باید بسیار جامع باشد تا توفیق یابد و باید تمام ابعاد حقیقت انسان را دربرگیرد. بیشتر برنامههای موجود، برای درمان و توانبخشی کسانی است که معتاد یا الکلی هستند؛ تعداد بسیار کمی از برنامههای مثبت و جامع وجود دارد که در پیشگیری اولیه توفیق یافته باشند. دکتر "نورمن سار توریوس" (Norman Sartorious) ، رئیس سابق بهداشت روانی در سازمان بهداشت جهانی (WHO)، به سه مانع غول آسا در راه پیشگیری از سوء مصرف مواد اشاره مینماید. به اعتقاد او مهم ترین مانع، کم اهمیت شمردن شیوه زندگی سالم است. در اینجا سلامت به معنای " تعادل هماهنگ بین محیط کلی و خود فرد است که در آن عملکرد جسمانی، روانی و اجتماعی در ابقای این تعادل، یکدیگر راتکمیل میکنند." به اعتقاد او لذت، وطن خواهی، بهره وری، شهرت، جلب احترام دیگران، وضع ظاهر و جذابیت در اولویت قرار گرفتهاند. هنوز با گذشت بیست سال از انتشار مقاله سارتوریوس، و با وجودی که آگاهی عمومی از فواید شیوه زندگی سالم پیشرفتهایی حاصل کرده است، اقدامات در حال انجام، هنوز از دانش کسب شده عقب است. دو مانع دیگر، اعتیادآور بودن مواد و محیط های پرفشار کنونی است که از لحاظ اجتماعی و عاطفی دچار فقر بسیار هستند. مثلاً، سارتوریوس میگوید :"با هم سیگار کشیدن یا مشروب خوردن پس از یک روز پُر کار و طاقت فرسا (متأسفانه) بیش از هر چیز در دسترسِ دیگر ارتباط انسانی، ایجاد مستی نماید." به اعتقاد دکتر سارتوریوس، پیشگیری نه فقط در فهرست کردن سرگرمیها یا فعالیتهای جایگزین، یا تحمیل محدودیتها بر تولید و توزیع مواد است، بلکه همچنین در آموزش افراد برای مراقبت های بهداشتی و تصمیم گیریهای معقول برای ابقای آن است.در واقع آموزش در زمینه پیشگیری نقش بسیار مهمی دارد، نه تنها از راه منتقل کردن اطلاعات، بلکه همچنین با تدارک الگوهای مطلوب و ارائه آن برای کودکان و نوجوانان است. متأسفانه بسیاری از نوجوانان در رفتار و نگرشهای والدین و خویشاوندان شاهد تناقضهایی هستند. تربیت اولیه و نگرشهای پدر و مادر در تشکیل عادات آینده کودکان نقش عمدهای دارد. در خانوادهای که نگرانی روزانه مادر تنها با قرص آرام بخش یا مسکن رفع میشود، در خانهای که پدر نمیتواند بدون خوردن قرص بخوابد یا جایی که خواهر هر وقت به میهمانی می رود به علت استفاده از مواد، گیج و مبهوت یا نشئه می شود؛ در خانواده ای که اعضای آن به دلیل درد و رنج جسمانی یا نیاز روانی به احساس ایمنی بیش از حد دارو مصرف می کنند؛ در تمام این موارد کودکان پیام های ظریف و نامحسوسی دریافت میکنند که آگاهانه یا ناآگاهانه در نگرشها و وسایل انطباق با فشارهای روانی مؤثرند. تحقیقات در باره مشکلات مصرف مواد و الکل در نوجوانان این تصور را تأیید میکند که مصرفکنندگان مشکل دار بسیاری اوقات از خانوادههایی میآیند که یکی از والدین الکلی است یا از مواد استفاده می نماید.برای طرح یک نقشه پیشگیری جامع و بین رشته ای، تعدادی از عناصر باید مورد توجه قرار گیرد. از جمله مواردی که اهمیت اساسی دارند عبارتند از: نقش فرد، خانواده و فرهنگ، تربیت کودکی و تأثیر حالات ملالت باری چون تنهایی، افسردگی و شکستهای فردی و همچنین دسترسی به مواد. در اینجا مختصری از عناصر ساختاری در یک برنامه جامع برای پیشگیری از الکلی شدن و سوء استفاده از مواد در نوجوانان بیان میشود. این برنامه شامل آموزش در سه سطح است: فرد، خانواده و جامعه.
فرد: فرد در همه برنامههای پیشگیری از سوء استفاده مواد نقشی حیاتی دارد. فرد است که اولین مصرف کننده این محصولات است. فرد است که با استفاده از مواد، تقاضا را بالا میبرد و به تولید و پخش آنها کمک میکند. همچنین فرد است که از طریق اراده و عمل، میتواند در "کنترل شیوع سوء استفاده از مواد"، سهم فوقالعادهای داشته باشد. دکتر سی. استوارت هوستن (Dr. C. Stuart Houston) روشی را توصیف کرده که طی آن ابتکار و پایداری یک زن به ممنوعیت وسیع سیگار در بخشهای عمدهای از خطوط هوایی و صنایع حمل و نقل دیگر انجامیده است. خانم بتی کارنس (Betty Carnes)، اهل اسکاتس دیل (Scottsdale) در آریزونا اولین کسی بود که درخواست صندلی در قسمت غیر سیگاریها کرد و موفق هم شد. خانم کارنس مرتباً بین شهرهای فینیکس و نیویورک با هواپیما در رفت و آمد بود. در سال 1971 تمام سه خط هوایی این مسیر را وادار کرد تا یک صندلی در بخش غیر سیگاری به او اختصاص دهند. هر یک از این خطوط هوایی آن قدر نامه های تحسین و تمجید برای این روش و تقاضا برای بخشهای غیر سیگاری در مسیرهای دیگر هوایی کرده بودند، که طی چند سال بعد در اکثر خطوط هوایی دیگر هم اجباری شد. بعد در مورد قطارها و اتوبوسها و بعدها در بسیاری از مکانهای عمومی دیگر هم همین کار را کردند. خانم کارنس توسط مجله هفته تجارت (Business Week) به عنوان فردی شناخته شد که این کار را شروع کرد.اعمال ناشی از شجاعت و تصمیم گیری، نشانه پیروزی در بالا بردن آگاهی عمومی نسبت به اثرات زیانبار کشیدن سیگار یا استنشاق بیاختیار دود آن است. خسارات زیاد ناشی از عوارض خطرناک و مرگبار مصرف تنباکو (مثل حمله قلبی و سرطان ریه) از طرفی و تلاشهای پزشکی و دیگر متخصصان بهداشت، جهت مقابله با این وضعیت ناگوار از طرف دیگر، انجام اقدامات جدی به منظور کنترل و کاستن از مصرف جهانی سیگار را واجب و لازم کرد. کنوانسیون سازمان بهداشت جهانی در مورد کنترل مصرف تنباکو (FCTC)، اهدافی را جهت جلوگیری از مصرف تنباکو در دنیا تعیین کرده است. متن نهایی این کنوانسیون به اتفاق آراء توسط انجمن جهانی بهداشت در ماه می 2003 تصویب شد و در فوریه 2005 با تأیید 57 کشور به اجرا گذاشته شد. پیش بینیهای لازم در این معاهده از کشورها می خواهد تا:
* تمامی آگهیهای بازرگانی و تبلیغات تنباکو را تا پنج سال پس از اجرایی شدن قرارداد، ممنوع کند.
* برچسبهای هشداردهنده سلامتی را تا سه سال پس از به اجرا درآمدن این معاهده، حداقل روی 30 درصد بستههای تنباکو بچسبانند.
* در مکانهای عمومی و محیط های کاریِ سرپوشیده، مردم را از دود سیگار محفوظ بدارند.
* بالا بردن هزینه ها و مالیاتهای محصولات تنباکو را مد نظر قرار دهند.
تعدادی از کشورها قوانین جامعی را در رابطه با ممنوعیت سیگار کشیدن در محل کار و مکانهای عمومی، از جمله کلوپ و رستوران به تصویب رسانده اند. در مارس 2004، ایرلند اولین کشور جهان بود که سیگار کشیدن را در محیط های کاری سرپوشیده ممنوع اعلام کرد. کشورهای نروژ، نیوزیلند، بوتان و اسکاتلند در رتبههای بعدی قرار دارند. در حال حاضر هفت ایالت استرالیا، 9 استان کانادا و 9 ایالت آمریکا قوانین منع سیگار کشیدن در محیط های کاری و عمومی مشخص را به تصویب رسانده اند. بقیه کشورها هم از توسعه محیط هایی که سیگار کشیدن در آنها ممنوع است و قانونگذاری جهت منع سیگار کشیدن در مکانهای عمومی، خصوصاً در بیمارستان ها، مدارس، رستورانها و جاهای دیگر حمایت میکنند. در انگلستان از ژوئیه 2007 سیگار کشیدن در مکان های عمومی ممنوع اعلام شده است. در بررسی نقش فرد در پیشگیری، نکات ذیل را که برگرفته از ادبیات الهی جهانی انسانی است، مثل افزایش قدرت و توجه در مواجهه با مشکلات، پیشنهاد مینماید:
خودشکوفایی. انسان با طبیعت معنوی خویش متمایز از سایر انواع است. در آثار الهی جهانی انسانی، انسان این امتیاز و قابلیت را دارد که به معرفت و محبت خداوند نایل شود. به علاوه، انسانها قوای مدرکه و عاقله دارند که اعظم موهبت الهی به انسان است. انسان دارای دو جنبه است؛ یکی جنبه معنوی یا عالی تر و دیگری جنبه مادی یا ذاتی تر. زیرا در انسان دو مقام است؛ یکی مقام انسانیت که تعلق به عالم بالا دارد و فیض ربوبیت است. یکی مقام حیوانیت که تعلق به عالم ناسوت دارد یعنی جنبه حیوانی. انسان به واسطه طبیعت عالی تر، صفات مثبتی چون محبت، رحمت، مهربانی، حقیقت و عدالت را ظاهر مینماید. در حالی که به واسطه طبیعت دانی تر، دروغ، ظلم، جور و تمامی آنچه را که شر نام می گیرد، به ظهور می رساند. شر چیزی نیست جز بیان طبیعت فروتر آدمی. صفات عالی و عادات مطلوب، بیانگر طبیعت معنوی انسان است، در حالی که تمامی نقایص و گناهان زاییده طبیعت مادی اوست. نفس حقیقی انسان، حاصل تسلط طبیعت معنوی بر طبیعت مادی اوست که نتیجهاش، ظهور صفات عالی و الهی است. هدف از دین و تربیت الهی، تقویت طبیعت عالی تر انسان و کمک به او برای رشد قابلیتهای معرفت و محبت است، که باید این قابلیت را در راه خدمت به بشریت به کار برد. استفاده از مواد سمی و داروهای اعتیادآور، رشد طبیعت عالی تر را سرکوب میکند، حال آنکه امیال طبیعت فروتر را ارضاء می نماید.