کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health
کلینیک جامع آموزش پزشکی

کلینیک جامع آموزش پزشکی

همچنین می توانید کانال ما در تلگرام را دنبال کنید با عنوان: نکات مهم سلامتی t.me/public_health

روش های ترک وآنچه خانواده ها باید بیا موزند

پیشگفتار : معضل اعتیاد و روند رو به رشد آن به خصوص در بین جوانان زنگ خطر را برای خانواده ها وجامعه به صدا در آورده است . آمارهای غیر رسمی معتادان قابل هضم و درک نیست . وقتی در یک ناحیه کوچک از شرق تهران روزانه بیش از 500 کیلو گرم مواد مخدر ردو بدل شده است . تجسم حجم مواد مصرفی تهران در تصورنمی گنجد . بیش از دو میلیون نفر معتاد و گرایش نسل جوان به مصرف مواد مخدر و محرک های مختلفی که در جامعه فعا لند ، لزوم بازنگری درسیاست ها وسیستم های کنترلی را صد چندان کرده است .

ادامه مطلب ...

‌سلامت جامعه در گرو خانواده

اسلام آیین الهی و مقدسی است که برای خانواده اهمیت فراوانی قائل است و آن را سنگ بنای مهم حیات اجتماعی می داند. اسلام وحدت جامعه را از وحدت زوجین و وحدت اعضای خانواده می شناسد و علایق انسانی موجود در خانواده را قابل گسترش و نشر درجامعه به حساب می آورد. اسلام معتقد است برای اینکه جامعه تحت ضابطه ها درآید چاره ای جز این نیست که نخست خانواده تحت ضابطه درآید و هرگونه نظم و سازندگی باید از خانواده آغاز گردد و دامنه سازندگی وگسترش به جامعه کشانده شود و حیات اجتماعی تحت نظم و ضابطه درآید.اما امروزه تحولات و دگرگونی های پی در پی سیاست های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورهای صنعتی و فرا صنعتی که در اغلب موارد با هدف و نیت های سوداگرانه و تجاری و یکسان سازی بی سابقه الگوهای فرهنگی به کشور های جهان سوم نفوذ می کنند، اثرات عمیقی بر جو فرهنگی جامعه و فرهنگ خانواده ها گذاشته است. البته این آثار در برخی از موارد مثبت، اما در برخی دیگر به دلیل بی برنامه بودن، عدم اتخاذ سیاست های فرهنگی و اقدامات و تدابیر مناسب جهت برخورد با فرهنگ تحمیلی، منفی است.براساس نتایج تحقیقات صورت گرفته، غرب و آمریکا با بحران عدم تشکیل خانواده روبه رو بوده و این بحران در حال گسترش است.نتایج پژوهش‌ها و تحقیقات نشان می‌‌دهد که یکی از مهمترین علل نداشتن تمایل به ازدواج رسمی عدم اعتماد طرفین به یکدیگر برای ادامه زندگی می باشد. بنابر این سعی می شود برای مدتی قبل از ازدواج رسمی زندگی مشترک داشته باشند تا شناخت بیشتری کسب کنند که گاهی از یک شب تا چندین سال طول این نوع زندگی می باشد که بیشتر آنها به جدایی می انجامد و زنان آسیب زیادی به دلیل این نوع روابط می بینند. این روش زندگی نبودن خانواده ای با ثبات و به تبع آن نداشتن آرامش را برای زنان،مردان و بچه ها به دنبال داد و گاهی چندین بچه از پدران مختلف و یا مادران مختلف در این خانواده ها با هم زندگی می کنند. پر واضح است که چقدر عدم ثبات روحی و خطرات مسائل تربیتی ناشی از آن این خانواده ها را تهدید می کند.بعد از زندگی موقت و جدا شدن از یکدیگر بعضا تا مدت های مدیدی فرزندان و پدران همدیگر را پیدا نمی کنند و یا از وجود هم بی خبرند و یا گاهی به‌علت بی بندوباری در روابط، پدران به غلط به بچه ها معرفی می شوند و بعد از سال ها تازه متوجه می شوند که پدرشان فرد دیگری است.کاهش وسعت ابعاد خانواده، اشتغال مادران و فعالیت های خارج از خانه نوعی دگرگونی پی در پی ارزش های اجتماعی دراثر گسترش نظام سرمایه داری و نابرابری های بسیاری ازمعیارهای ارزشی، اخلاقی و معنوی خانواده ها را دگرگون کرده و تشخیص و تمییز سره از ناسره را برای والدین و مربیان و مسئولین دشوار ساخته است. لذا به نظر می رسد که توجه و شناخت و ریشه یابی این تحولات و تاثیر آنها بر مناسبات خانوادگی در معنای خاص و روابط اجتماعی درمعنای عام وگسترده بتواند درارائه راهکارهای علمی جهت سرو سامان بخشیدن به ارتباطات خانوادگی موثر و مفید واقع شود.نکته مشترکی که هنوز در اکثر تعاریف مربوط به خانواده در نظر گرفته می شود این است که خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات جامعه وابسته به ثبات و استحکام آن است و ارتباطات سالم و مناسب درجامعه بر اساس مناسبات متعادل و متوازن در خانواده به وجود می آید. به درستی هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند. چنانچه از خانواده های متعادل و سالم برخوردار نباشد و هیچ یک از آسیب های اجتماعی نیست که فارغ از تاثیر خانواده پدیدآمده باشد.

عوارض مصرف مواد مخدر بر هوش

یافته‌های یک پژوهش جدید نشان می‌دهد که نوجوانانی که از ماده مخدر ماری جوآنا یا‌‌ همان «عَلَف» استفاده می‌کنند، در سال‌های بعد و در سنین بزرگسالی با افت بهره هوشی و توان ذهنی مواجه خواهند شد.

  تحقیق یاد شده درباره اثرات طولانی‌مدت مصرف "ماری جوآنا" توسط پژوهشگران نیوزیلندی طی چند دهه و بر روی بیش از هزار داوطلب انجام شده است. بر این اساس پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که نوجوانانی که در هفته دست‌کم چهار بار برگ خشک گیاه شاه‌دانه را به عنوان مخدر مصرف می‌کنند بعد‌ها، بین سنین ۱۳ تا ۳۸ سال، به طور متوسط هشت نمره از مجموع بهره هوشی خود را از دست می‌دهند.این الگو در میان افرادی که تنها در بزرگسالی به کشیدن علف روی آورده‌اند مشاهده نشده است.

 

محققان همچنین به این نتیجه رسیده‌اند که مصرف‌کنندگان علف، یا به زبان عوام سیگاری، در مقایسه با هم‌سن‌های خود، مشکلاتی از قبیل کندی حافظه، عدم تمرکز و کاهش توان مغزی بیشتری نیز داشته‌اند، عوارض فوق در افرادی که کشیدن ماری جوآنا را از سنین پایین آغاز کرده‌اند شدید‌تر بروز کرده و به صورت مزمن نمایان می‌شود.

 

سنجش بهره هوشی داوطلبان نشان می‌دهد کسانی که در سنین نوجوانی مقادیر زیادی علف مصرف کرده‌اند، بدون استثنا از هوش کمتری برخوردار بوده‌اند. در مقابل، متوسط نمره «آی‌کیو» یا همان بهره هوشی در میان تازه‌کار‌ها با میزان ماده مصرفی کنونی این افراد رابطه مستقیم داشته است

 

 

دکتر "مادلین مِیِر"، روان‌شناس و محقق مقطع فوق دکترا در دانشگاه "دوک" در ایالت "کارولینای شمالی آمریکا"، در این باره می‌گوید: تأثیر ثابت مصرف گیاه شاه‌دانه بر توانایی‌های ذهنی اشخاص در واقع به سنین نوجوانی محدود می‌شود، بدین معنا که نوجوانان به طور خاص در برابر اثرات شاه‌دانه آسیب‌پذیر هستند.

 

شایان توجه است که تنها پنج درصد از داوطلبان شرکت‌کننده در این پژوهش پیش از ۱۸ سالگی به استعمال منظم "ماری جوآنا" روی آورده‌اند. بدین ترتیب، محققان می‌گویند هنوز نمی‌توانند با قطعیت بگویند که آیا مصرف مقادیر کمتر علف نیز تأثیر مشابهی بر روی بهره هوشی فرد خواهد داشت یا خیر

واکسیناسیون آنفلوآنزا

بهترین زمان برای واکسینه شدن بر علیه بیماری آنفلوآنزا، اواخر شهریور ماه و کل مهر ماه است. ضروری است، افراد در معرض خطر پس از مشورت با پزشک، نسبت به تزریق این واکسن اقدام کنند. افراد بالای 60 سال، کودکان بالای شش ماه و زیر پنج سال از افراد در معرض خطر هستند.

والدین باید کودکان خود را از بدو تولد، طبق توصیه پزشک و جدول زمان بندی شده، نسبت به انواع بیماری ها واکسینه کنند و این تزریق واکسن سر موقع باشد، نه با تاخیر.

 

بسیاری از کودکان پس از تزریق واکسن، عوارض جانبی را نشان می دهند، یعنی نسبت به تزریق واکسن حساسیت دارند. حساسیت به تزریق واکسن در کودکان با علائمی مانند تب و یا بثورات پوستی بروز می کند.

 

اما گاهی اوقات حساسیت برخی کودکان به بعضی مواد داخل واکسن آنقدر شدید است که نوعی واکنش آلرژیک شدید به نام آنافیلاکسی را نشان می دهند که ممکن است کشنده نیز باشد.

 

چرا پس از تزریق واکسن، واکنش های آلرژیک به وجود می آید؟

حساسیت زمانی اتفاق می افتد که سیستم ایمنی بدن واکنش شدیدی را نسبت به یک ماده که معمولا بی ضرر است نشان می دهد .

 

شایع ترین موادی که باعث بروز آلرژی می شوند عبارتند از : گردوغبار، کپک، گرده گیاهان، پشم و مو و پر حیوانات ، گزش حشرات و برخی مواد غذایی.

 

یکی از مهم ترین کارهای پزشکی که سبب بروز آلرژی می شود تزریق واکسن می باشد.

واکسن آنفلوانزا از جمله واکسن های است که با حساسیت کودکان نسبت به تخم مرغ رابطه مستقیم دارد

بدن انسان هنگام تماس با مواد آلرژی زا، شروع به ترشح هیستامین در خون می کند. علایمی مانند آب‌ریزش بینی، عطسه، ریزش اشک، خارش چشم ها و گوش ها از عوارض ترشح هیستامین در خون هستند.

آسم نیز در برخی موارد به علت بروز آلرژی در کودکان رخ می دهد.

 

راه های شناخت حساسیت کودک به واکسن

برای آنکه متوجه شوید که آیا کودک‌تان نسبت به تزریق واکسن حساسیت دارد یا نه، گام های زیر را بردارید و آنها را به کار ببندید:

 

1- والدین اگر فرزند دیگری دارند که قبلا واکسن زده است، باید ببینند که آیا او نسبت به تزریق واکسن حساسیت نشان داده بود یا نه. برخی موارد، حساسیت به واکسن جنبه ارثی دارد.

 

2- والدین بررسی کنند که این کودک آیا به چیزهای دیگر نیز حساسیت دارد یا نه، مثلا تحقیقات نشان داده کودکانی که به خوردن تخم مرغ حساسیت نشان می دهند، نسبت به تزریق واکسن نیز واکنش نشان می دهند .

واکسن آنفلوانزا از جمله واکسن های است که با حساسیت کودکان نسبت به تخم مرغ رابطه مستقیم دارد.

 

اگزما؛ خارش، خشکی و قرمزی پوست

3- قبل از اقدام به تزریق واکسن کودک خود، ترکیبات واکسن را از پزشک بپرسید، مثلا ژلاتین، جیوه و آنتی بیوتیک ها از مواد مشترک در ساخت واکسن ها می باشند. بنابراین مهم است که بدانید آیا فرزندتان قبلا به این مواد واکنش شدید نشان داده است یا نه .

 

4- قبل از تزریق واکسن، برای بررسی بیشتر کودک خود، تست آلرژی یا حساسیت برای او انجام دهید. در طی این آزمایش، حساسیت کودک نسبت به واکسن سنجیده می شود.

 

5- اگر کودک خود را برای تزریق واکسن بردید و پس از تزریق واکسن علایمی مانند ورم، مشکلات تنفسی یا بثورات پوستی در او مشاهده کردید، نسبت به واکنش های آلرژی در او مشکوک شوید.

 

6- اگر علایم بالا را در کودک خود مشاهده کردید، حتما او را نزد پزشک ببرید تا پزشک علایم را بررسی و نسبت به بر طرف کردن آنها اقدام کند.

 

7- از مواد غذایی حساسیت زا، لیستی تهیه کنید تا از بروز هر گونه مشکل حساسیت زا در کودک پیشگیری شود.

 

8- اگر کودکی دارید که مطمئن هستید حساسیت دارد، هنگام مراجعه به پزشک به او اطلاع دهید تا از دادن هر گونه دارو و واکسن حساسیت زا جلوگیری کند.

12روش مطمئن برای ارتقای وضعیت ذهنی

آیا نگرش مثبتی به زندگی دارید؟ از این مهمتر، آیا بقیه همین فکر را درمورد شما می‌کنند؟ وقتی اوضاع بر وفق مرادتان نیست، حفظ نگرش مثبت به زندگی کار سختی است. این روزها مقالات و کتاب‌‌های زیادی درمورد مثبت‌اندیشی به چاپ می‌رسد اما خیلی‌ از ما نمی‌توانیم بفهمیم که وقتی کارمان را از دست می‌دهیم، ازدواجمان به طلاق منتهی می‌شود یا فرزندمان دچار مشکل قلبی می‌شود، چطور می‌توانیم رویکردی مثبت به زندگی داشته باشیم. مطمئناً این نیاز به تلاش بسیار زیادی دارد. در زیر به 12 روش مطمئن برای ارتقای وضعیت ذهنی شما و ایجاد رویکرد مثبت در خود اشاره می‌کنیم.

1.از هر روز ممنون باشید.

هر چیزی که به خودتان می‌گویید یا برای آن دعا می‌کنید، باید برای همه چیزهایی که به شما داده شده، مثل محلی برای زندگی، خانواده، کار، لباس، همسایه‌ها، وسیله حمل‌ونقل، تحصیلات، نور خورشید، غذا، سلامتی و آزادی متشکر باشید. حتی اگر فقط بعضی از اینها یا مقدار کمی از آنها را داشته باشید، برای همان مقدار هم باید قدردان باشید.

2.نعمت‌هایی که به شما داده شده را بشمارید.

درکنار قدردانی کلی، نعمت‌ها و فواید شخصی زندگیتان را ببینید. اینها می‌تواند چیزهایی مثل داشتن ذهنی باز، هیکلی زیبا، مبلمان قشنگی برای خانه، زندگی اجتماعی، وقت استراحت، دوستان قابل‌اعتماد، بیمه سلامتی، سرگرمی‌های مختلف و چیزهای زیاد دیگری باشد که فقط زمانی که از شما گرفته می‌شود متوجه آنها می‌شوید. حتی می‌توانید لیستی از آنها تهیه کنید و هر زمان که چیز دیگری به ذهنتان رسید به آن لیست اضافه کنید. بعد زمانیکه احساس ناراحتی داشتید، لیستتان را مرور کنید و همه چیزهای خوب زندگی را به خودتان یادآور شوید.

3.بدون اینکه به کسی بگویید، کار نیک انجام دهید.

هیجان‌انگیز نیست که بدون اینکه به کسی بگویید به او کمک کنید؟ هیجان روی صورت یک مادر تنها که با کلی خرید موادغذایی از طرف فردی ناشناس مواجه می‌شود را تجسم کنید یا لبخند زیبای یک کودک وقتی دوچرخه‌ای که اسم او روی آن نوشته شده را دریافت می‌کند. یک همسایه پیر و ناتوانتان وقتی ببیند اول صبح یک نفر به باغچه او رسیدگی کرده چقدر خوشحال خواهد شد. کارهای خوب زیادی هست که می‌توانید برای هم‌نوعان خود انجام دهید. با این کارها احساس بسیار بهتری به خودتان و دنیای پیرامونتان پیدا خواهید کرد.

4. یک کینه قدیمی را ببخشید.

به دل نگه داشتن یک کینه برای هفته‌ها، ماه‌ها یا سالها، صورت شما را تلخ می‌کند. با فردی که در حقتان بدی کرده تماس بگیرید، چه با ایمیل، چه تلفن یا یادداشت و با الفاظی بامحبت بخشش خود را ابراز کنید. وقتی چنین قدرت شخصیتی از خودتان نشان می‌دهید، احساسی عالی به خودتان پیدا می‌کنید و این در را برای روابط قدیمی به روی شما باز کرده و کمکتان می‌کند احساس خوبی نسبت به رفتارهای سخاوتمندانه خود داشته باشید.

5.بخشش بخواهید.

اگر در حق کسی بدی کرده‌اید اما مغرورانه آن را نمی‌پذیرید، حال زمان طلب بخشش است. با آن فرد تماس بگیرید و پشیمانی خود را ابراز کنید. اگر فردمقابل سخت‌گیری کرد، از او برای اینکه به حرف‌هایتان گوش داده است تشکر کنید و بگویید که باید این موضوع را فراموش کنید. با داشتن رفتاری محترمانه و مودبانه، واکنش طرف‌مقابلتان هر چه که باشد، باز هم عذرخواهی شما باعث می‌شود کینه از دلتان بیرون بیاید. با این کار احساسی بهتر، قوی‌تر و آزادتر خواهید داشت.

6. قدر وسایلتان را بدانید.


آیا تا حالا به کیفیت خوب کفش‌های چرمی‌تان دقت کرده‌اید؟ به مزه عالی کیک سیب خوشمزه مادربزرگ چطور؟ از روکش‌های جدید ماشینتان لذت می‌برید؟ فوق‌العاده نیست که می‌توانید بعد از یک روز سخت کاری روی کاناپه راحت نشیمن دراز بکشید؟

همه این وسایل شاید درمقایسه با چیزهای دیگر کوچک و جزئی به نظر برسند اما به نوبه خود بی‌قیمت هستند و آرامش و راحتی احساسی و جسمی و همچنین غرور و رضایت از داشتن آنها را به همراه دارند. از اینکه می‌توانید کفش‌های چرمی دست‌دوز بپوشید، کیک سیب مادربزرگ را بخورید و در آرامش خانه‌تان استراحت کنید باید خوشحال باشید. خیلی‌ها این امکانات را ندارند.

7.از کسی تعریف کنید.

وقتی احساس بدی دارید، از یک نفر که نزدیکتان است تعریف کنید. گفتن عبارات مثبت و تحسین آمیز درمورد ظاهر، رفتار، سلامتی، یا عملکرد کاری کسی به او کمک می‌کند احساس بهتری پیدا کند و شما هم از اینکه روز آن فرد را زیباتر کرده‌اید، احساس خوبی پیدا می‌کنید.

8..منظره را تحسین کنید.

جایی یک صندلی راحت پیدا کنید و منظره مقابلتان را تحسین کنید. این منظره می‌تواند یک پارک شهری کوچک کنار محل‌کارتان، انبوه درختان در محله یا جاده‌ای زیبا در تعطیلات آخرهفته باشد. مناظر طبیعی استرس و فشار فکری شما را گرفته و به ریلکس شدن شما کمک می‌کنند.

9.چیزی اهدا کنید.

اگر وسیله‌ای در خانه دارید که از آن استفاده نمی‌کنید، آن را به کسی بدهید که به آن نیاز دارد. آدم‌های زیادی می‌توانند از تلویزیون، کامپیوتر، دستگاه آبمیوه‌گیری و خیلی چیزهای قدیمی دیگر شما لذت ببرند. اگر خودتان کسی را نمی‌شناسید که نیازمند باشد، می‌توانید آن را به سازمان‌های مشخص که این وظیفه را بر عهده دارند، بدهید. نتیجه آن باید لبخند روی لبانتان بیاورد.

10.برای کمک به نیازمندان داوطلب باشید.

اگر برنامه‌کاری پرمشغله‌ای دارید، یک بار در سال کمک کردن کردن کافی خواهد بود. درغیراینصورت، سعی کنید هر ماه برای کمک به افراد نیازمند، چند ساعتی وقت بگذارید؛ کارهایی مثل رساندن موادغذایی به در خانه نیازمندان، بردن افراد سالخورده به دکتر و از این قبیل. راه‌های زیادی برای کمک وجود دارد که باعث می‌شود احساس مفید بودن کنید.


11.یک ترانه را با صدای بلند بخوانید.

قبول کنید، وقتی آواز می‌خوانید سخت است که حالتان بد بماند. وقتی احساس ناراحتی کردید، ترانه‌ای را با خود زمزمه کنید.

12.لبخند بزنید.

هر زمان احساس کردید ناراحتید، جلوی آینه بروید و لبخند بزنید. وقتی لبخند مصنوعی خودتان را ببینید مطمئناً خوشتان نخواهد آمد. آنوقت باید آن لبخند را آنقدر تکرار کنید تا همانی شود که خودتان دوست دارید. لبخند زدن قدرتی فوق‌العاده دارد. وقتی به اطرافیانتان لبخند می‌زنید، احتمال اینکه آنها هم در جواب به شما لبخند بزنند بسیار زیاد است و همین مسئله روحیه هر دو شما را بهتر کرده و دوستی بینتان را نیز قوی‌تر می‌‌کند. حتی وقتی مریض، عصبانی یا ناراحت هستید، سعی کنید وقتی دیگران به شما نگاه می‌کنند باز لبخند بزنید. یادتان نرود لبخند مسری است و روحیه‌ای عالی به هر دو طرف می‌دهد.حال می‌دانید چطور باید رویکردی مثبت پیدا کنید. با تکرار این کارها، روز به روز فرد مثبت‌تری شده و از زندگی خود لذت خواهید برد. سعی کنید نگرش مثبت خود را با دیگران نیز سهیم شوید تا دنیای زیباتری بسازید.

ادامه مطلب ...

اختلال شخصیت ضد اجتماعی(Antisocial Personality Disorder)

اختلال شخصیت ضد اجتماعی(Antisocial Personality Disorder)
اختلال شخصیت ضد اجتماعی اولین اختلال شخصیتی است که شناخته شده است.این اختلال با اعمال ضد اجتماعی و جنائی مستمر مشخص می شود اما معادل جنایتکاری(Criminality) نیست، بلکه ناتوانی برای انطباق با موازین اجتماعی است که شامل بسیاری از وجوه رشد نوجوانی و جوانی بیمار می گردد.

همه گیری شناسی:

میزان این اختلال در مردها 3 درصد و در زنها 1 درصد می باشد.بیش از همه در نواحی فقیر نشین شهری و بین ساکنان متحرک و سیار این مناطق مشاهده می شود. شروع اختلال قبل از 15 سالگی است.دخترها قبل از رسیدن به سن بلوغ و پسرها زودتر از آن علائم اختلال را پیدا می کنند. در بین زندانیها میزان شیوع اختلال ممکن است به 75 درصد نیز برسد. اختلال الگوی خانوادگی دارد و در بستگان درجه یک بیمار مبتلا نسبت به گروه کنترل 5 بار بیشتر است.

سبب شناسی:

شکل گیری شخصیت حاصل تعامل متغیرهای متعددی است. این عوامل را می توان به طور خلاصه شامل موارد زیر دانست:
سرشت فرد- تجارب رشدی در خانواده- کیفیت روابط خانوادگی- کیفیت ارتباط با والدین و همسالان- مدلهایی که برای کسب مهارت های تطابقی در دسترس کودک قرار دارد- عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی.
بطور کلی می توان گفت که عوامل روان پویایی، یادگیری و زیست شناختی در شکل گیری شخصیت و در نتیجه سبب شناسی اختلالات شخصیتی نقش دارند.

ملاکهای تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی(DSM-IV):

A:الگوی نافذ بی اعتنائی و زیر پا گذاشتن حقوق دیگران که از پانزده سالگی شروع شده و با سه تا(یا بیشتر) از خصوصیات زیر تظاهر پیدا می کند:
1:ناتوانی برای سازگاری با موازین اجتماعی در ارتباط با رفتار قانونی، که با دست زدن به اعمال تکراری که زمینه را برای دستگیری فراهم می کند، تظاهر می نماید.
2:فریبکاری، که با دروغگوئی مکرر، استفاده از نام های غیرواقعی یا گوشبری برای نفع و لذت شخصی مشخص می گردد.
3:رفتار تکانشی و نا توانی برای طرحریزی پیشاپیش.
4:تحریک پذیری و پرخاشگری، که با نزاع و حملات فیزیکی مکرر تظاهر می کند.
5:بی احتیاطی نسبت به ایمنی خود و دیگران.
6:عدم احساس مسئولیت مستمر، که با ناتوانی مکرر برای حفظ رفتار شغلی باثبات یا احترام گذاشتن به تعهدات مالی تظاهر می کند.
7: فقدان احساس پشیمانی، که با بی تفاوتی یا دلیل تراشی نسبت به آزار، بدرفتاری، یا دزدیدن مال دیگران تظاهر می کند.

B: سن فرد از 18 سال به بالاست.
C:قرائن اختلال سلوک، با شروع قبل از سن 15 سالگی وجود دارد.
D: وقوع رفتار ضد اجتماعی منحصرا در جریان اسکیزوفرنی یا دوره مانیک نیست.

ویژگی های بالینی:

خصوصیات عمده این اختلال عبارتند از ناتوانی در برقراری روابط محبت آمیز، اعمال خلق الساعه، فقدان احساس گناه و ناتوانی در عبرت گرفتن از اتفاقات ناجور. شخصیت های ضداجتماعی معمولا با ظاهر عادی، حتی فریبنده و راضی کننده مشاهده می گردند، اما معمولا در زندگی گذشته آنان اختلال عملکرد در بسیاری از زمینه های زندگی مشاهده می گردد. دروغگوئی، فرار از مدرسه و منزل، دزدی، نزاع، سوء مصرف دارو و فعالیت های غیرقانونی یافت می شود که شروع آنها در دوره کودکیشان گزارش می شود. شخصیت های ضد اجتماعی فقدان اضطراب و افسردگی از خود نشان می دهند که با موقعیت آنان هماهنگی ندارد. توضیحات خودشان در مورد رفتار ضد اجتماعیشان آنان را آدم های تهی و کوته فکر نشان می دهد. تهدید به خودکشی و اشتغال ذهنی با ناراحتی های جسمانی در آنان شایع است. محتوی ذهنی بیمار حاکی از فقدان کامل هذیان و تفکر غیر منطقی است. این بیماران در غالب موارد معاینه کننده را با هوش کلامی خود تحت تاثیر قرار می دهند. شخصیت های ضد اجتماعی حقیقت را نمی گویند و نمی توان در مورد انجام وظایف و رعایت اصول اخلاقی به آنان اعتماد نمود. بی مبالاتی جنسی، بد رفتاری با همسر و فرزند و رانندگی در حال مستی از حوادث معمول در زندگی این بیماران است. این بیماران توانائی مهر ورزیدن و وفاداری نسبت به هیچکس را ندارند و احساس همدلی نسبت به قربانیان جنایات خویش نمی کنند. این افراد برای رفتار غیر مسئولانه و گاهی شرورانه خود احساس گناه نمی کنند و در مورد اعمال خلاف خود ظاهرا چیزی بر آنان تاثیر نمی گذارد، مگر دلخوری اندکی از بابت گرفتار شدن خودشان. این افراد در به بازی گرفتن دیگران بسیار استادند و به راحتی می توانند دیگران را برای شرکت در طرحهایی که برای بدست آوردن پول و شهرت نزدیکترین و آسان ترین راه شمرده می شوند، راغب سازند، که معمولا موجب خسارت های مادی و شرمساری اجتماعی و یا هر دو آنها می گردد. یکی از یافته های قابل ملاحظه در مورد این اشخاص فقدان پشیمانی نسبت به اعمالی است که شخص انجام داده است، یعنی این بیماران بنظر می رسد که فاقد وجدان هستند.

سیر و پیش آگهی:

اختلال شخصیت ضد اجتماعی وقتی که شروع شد، سیر بدون پسرفت دارد و اوج شدت آن معمولا در اواخر نوجوانی است. پیش آگهی متغیر است. در این بیماران شکایت های جسمی متعدد، افسردگی، الکلیسم و سوء مصرف دارو شایع است.

درمان:

1-رواندرمانی:

شخصیت ضد اجتماعی وقتی خود را در میان افراد همسان می بیند فقدان انگیزه برای تغییر یافتن در آنان تحلیل می رود. شاید به همین علت است که گروه خودیاری بیشتر از زندان و بیمارستان روانی برای آنان مفید بوده است.

2-درمان داروئی:

درمان داروئی در مدارا با علائم ناتوان کننده نظیر اضطراب،افسردگی یا خشم مورد استفاده قرار می گیرد، اما چون این بیماران غالبا سوء مصرف دارو داشته اند، تجویز داروها باید با احتیاط صورت گیرد.

منابع:

1-کاپلان،هارولد؛سادوک،بنیامین و گرب،جک.خلاصه روانپزشکی.جلد دوم. ترجمه دکتر نصرت الله پور افکاری.تهران:انتشارات شهر آب،1375.
2-خاتونی،علیرضا.چکیده روان پرستاری.تهران:انتشارات سماط،1378.
3-قلعه بندی،میر فرهاد. روانپزشکی بالینی.تهران:انتشارات مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فرهنگ سازان،1379.

نقش خانواده در تامین بهداشت روانی

بی شک خانواده در تامین بهداشت روانی و پیشگیری از آشفتگیهای رفتاری نقش عمده ای دارد.تامین محیط سالم خانوادگی نقش مهم و عمده ای در پیشگیری از بیماریها و اختلالات روانی و رفتاری داشته ودر این فرایند نه تنها پدر و مادر ،بلکه افراد دیگری نیز که در محیط خانواده با کودک سر و کار دارند در رشد و نمو روانی کودک موثر خواهند بود. روان شناسان و متخصصین بهداشت روانی بر این عقیده اند که محیط زندگی کودک،اشخاصی که در اطرافش هستند،طرز رفتار و کردار بزرگترها با کودک و یکدیگر،وضع اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،سیاسی و مذهبی هر یک به نوبه خود اثراتی در روحیه کودک به جای می گذارند. اگر کودک در خانواده ای که محیط متشنج و آشفته ای دارد و در تمام مدت افراد خانواده به یکدیگر پرخاش می کنند،زندگی کند، او نیز این حالات را خواه نا خواه کسب خواهد کرد. عدم علاقه و توجه نسبت به کودک،بی توجهی و بی اعتنایی بهاحتیاجات خاص او،عدم راهنمایی واقعی و صحیح،رفتار تحقیرآمیز،تمجید و تحسین بیش از حد،حمایت ومحبت بیش از حد، ظلم و تبعیض، بدقولی، سرزنش و ملامت و اعمالی نظیر آن عواملی هستند که وحشت ، احساس ناراحتی ، بی اعتمادی،تزلزل روحی، تشویش و اضطراب دائمی را تشدید می کنند. این عوامل هر یک به تنهایی می توانند یک حالت خشم و اضطراب دائمی و عمیق را در کودک به وجود آورند که پایه و اساس بسیاری از حالات و رفتار و تمایلات عصبی را تشکیل می دهند.

منبع:خاتونی،علیرضا.چکیده روان پرستاری،انتشارات سماط ،تهران،1378

عصبانیت و راه حل آن

جنون، شکل پیشرفته عصبانیت است.هراس بی جهت مانند ترس است، حالتی که در آن ما حتی فاقد کنترل رفتار و دنیای اطرافمان هستیم.تنفر حالت شرطی بسیار بدی از یک فرد است که در فکر ما به وجود می آید، از تماس با او اجتناب می کنیم و ممکن است بدترین چیزها را برای او آرزو کنیم، شاید حتی امیدوار باشیم که او مصیبتی را تجربه کند. هر سه هیجانی که در اینجا نام برده شد، هرکدام به شکلی است که در اینجا آنها را به طور ساده عصبانیت خواهیم نامید.

هیجانات ثانویه ای در حواس ما وجود دارند که از هیجانات دیگر ناشی می شوند، از قبیل: آسیب دیدن، ترس، گناه، ظلم، یأس و غیره.به طور کلی ما توسط دو باور کنترل می شویم :

1 - ما باور داریم که باید بعضی چیزها را داشته باشیم که دیگران مانع از این شده اند که ما آنها را داشته باشیم. این موارد می تواند چیزهایی مانند: خواب، غذا، پناهگاه، آسودگی فکر، همسر یا اشخاص دیگری که ما به آنها وابسته هستیم باشد.

 بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم.

 2 - ما باور داریم شخصی که ما درباره او احساس عصبانیت داریم مسئول این ماجراست، برای این که ما این گونه درک می کنیم. ما باور داریم که اگر آن فرد نبود، ما بدبخت نبودیم؛ آن مرد یا زن مسئول درد و بدبختی ماست. عصبانیت همچنین می تواند شروعی باشد که دلالت دارد بر تغییر اساسی در یک فرد یا حتی در تمامی یک جامعه. عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم. تکنیک های گوناگونی برای تخلیه هیجانی این انرژی وجود دارد که به هیچ وجه به طرف دیگران صورت نمی گیرد. همچنین مواردی وجود دارد که ما به منظور گرفتن نتیجه به عنوان این که مسئول هستیم ممکن است نیاز به اظهار عصبانیت داشته باشیم. می توانیم این کار را بدون این که دیگران را فریب دهیم یا به آنها آسیب برسانیم انجام دهیم. تنفر از دیگران براساس ضعف و تا حدودی جبران قابلیت ها است. یک شخص قوی به ندرت متنفر می شود.ما عصبانیت خودمان را تا اندازه ای تشخیص می دهیم، بیان می کنیم ، راه های غیر مضر ابراز آن را شرح می دهیم، و انرژی آن را در جهت مثبت، به سوی قدرتمند شدن خودمان و تغییر اجتماعی متمرکز می کنیم.

فهرستی از بعضی از علل رایج عصبانیت نسبت به دیگران، می تواند بدین ترتیب باشد :

1 - وقتی دیگران کاری را انجام می دهند که موافق نظر ما نیست .

2 - وقتی دیگران ما را درک نمی کنند.

3 - وقتی دیگران مانع از ارضای نیازهای ما می شوند (یک نیاز می تواند روان شناختی باشد از قبیل نیاز به مورد قبول دیگران قرار گرفتن، مورد احترام دیگران بودن، یا داشتن عزت نفس  )

4 - وقتی دیگران به ما احترام نمی گذارند.

5 - وقتی دیگران فکر می کنند که برتر از ما هستند.

6 - وقتی دیگران سعی در کنترل یا سرکوبی ما دارند.

7 - وقتی دیگران ما را مورد انتقاد قرار می دهند.

8 - وقتی به ما دروغ می گویند یا درباره زندگی خصوصی ما صحبت می کنند.

9 - زمانی که دیگران ما را اذیت می کنند یا شخصی بر روی کارهای ما دقیق می شود.

10 - وقتی دیگران مقاصد شر یا انگیزه های پنهانی دارند.

11 - وقتی دیگران منفی نگر هستند، شکایت می کنند، ناله می کنند، انتقاد می کنند.

12 - زمانی که بعضی از افراد فکر می کنند بیشتر از همه می دانند.

13 - وقتی بدون این که بپرسیم به ما اطلاعات می دهند.

14 - وقتی افراد نقش قربانی یا بدبخت را بازی می کنند و می خواهند به آنها توجه شود.

15 - زمانی که دیگران برای مراقبت از خودشان پرستار نمی گیرند یا محموله و بار خودشان را حمل نمی کنند.

16 - وقتی افراد زیاد اشتباه می کنند.

17 - زمانی که افراد به قولشان یا قرار ملاقات توجه نمی کنند.

18 - وقتی دیگران ضعیف و وابسته هستند.

19 - هر وقت سایرین خودپسندانه عمل می کنند و نسبت به نیازهای ما بی اعتنایی می کنند.

20 - هنگامی که دیگران از ما یا سایرین استفاده می کنند.

21 - وقتی دیگران سرد و غیر حساس هستند.

22 - زمانی که افراد نسبت به دنیای اطرافشان یا تعهدات خود احساس مسئولیت نمی کنند.

23 - وقتی دیگران تنبلی می کنند.

24 - زمانی که نیازهای ما را نادیده می گیرند.

25 - وقتی دیگران ما را نادیده می گیرند و سایر دلایل دیگر.

 جالب توجه خواهد بود که در برابر رفتار کردن طبق این موارد از اول تا آخر در این فهرست کلمه «من» را جایگزین کلمه «دیگران» نماییم.وقتی ما از دست خودمان عصبانی هستیم می توانیم برای خاتمه دادن به آن، تغییرات مشابهی را در عبارتمان ایجاد کنیم. این تجربه ممکن است فاش کند که بعضی از عصبانیت هایی که ما نسبت به دیگران داریم واقعاً یک فرافکنی از احساس عصبانیت نسبت به خودمان است. اگر ما بتوانیم در آن موقعیت ها خودمان را درک کنیم و بپذیریم، ممکن است دیگران را هم درک کنیم و بپذیریم.اعمال مثبتی را که پیش از عصبانیت یا تنفر می توانیم انجام دهیم عبارت اند از :

1 - آیا ما می توانیم شخص دیگری بشویم؟ ویژگی های منفی و ضعف ها را بشناسیم. همه ما عیوبی داریم و لحظاتی وجود دارد که ما به دیگران احترام نمی گذاریم و آنها را دوست نداریم.

2 - اگر ما اعتقاد داشته باشیم که اتفاقات تصادفاً رخ می دهند و این که آنچه را در هر لحظه برای روند ترقی خود نیاز داریم به درستی در زندگی معین کنیم، قادر خواهیم بود مسئولیت آنچه را که اتفاق می افتد بر عهده بگیریم و دیگران را مقصر ندانیم.

عصبانیت می تواند منبعی از انرژی باشد که صرف تبدیل شدن به سوی اتفاقات غیرعادلانه و منفی اطراف ما می شود. با فهمیدن، شناختن، بیان کردن و شرح دادن بسیاری از نیازهای ابتدایی مان قبل از عصبانیت، می توانیم قدرت و عزت نفس خودمان را به دست آوریم. نیاز ما با عصبانی شدن نسبت به دیگران، برآورده نمی شود. ما می توانیم یاد بگیریم که این انرژی را به طرق غیر خشن اظهار کنیم.

3 - ما نیاز به درک این مطلب داریم که تنها خالق حقیقت خودمان هستیم و این که مجذوب زندگی هستیم و دیگران با آنچه که ما در درون خودمان احساس و فکر می کنیم و با آنچه ما یاد می گیریم هیچ شباهتی ندارند.

4 - ما می توانیم انرژی خود را به سوی تغییر دادن یا خنثی کردن آنچه که ما را عصبانی می سازد هدایت کنیم.

5 - ما می توانیم ویژگی های منفی و ضعف هایمان را بشناسیم و بفهمیم و بنابراین درک بهتری از دیگران داشته باشیم.

6 - ما می توانیم بخشیدن را یاد بگیریم و دیگران و خودمان را به صورتی که هستیم دوست داشته باشیم.

عصبانیت و راه حل آن مترجم : مصطفی شبیری